امروزه تروریسم از تهدیدی ملی، به تهدیدی بین المللی و جهانی تبدیل شده است؛ در عصر جهانی شدن و فناوری های پیشرفته، دیگر اقدامات تروریستی درمرزهای ملی یا منطقه ای محصور نمی ماند. تروریست ها با جلب مساعدت هم پیمانان فرامرزی و با تکیه بر فناوری ارتباطات و شبکه های مالی، تقریباً می توانند هر جا که اراده کنند، اقدامات تروریستی خویش را سازماندهی کنند و به اجرا در آورند.
از سوی دیگر، در حالی که تروریست ها موفق شدهاند، اقدامات خود را با روند جهانی شدن و تحولات آن هماهنگ کنند، تلاش ها و مساعی ضد تروریستی همچنان در سطح ملی باقی مانده و همین امر موجب شده تا آنها از شکاف های موجود در نظام همکاری بین الملل که برای تعقیب و مجازات آنها بر پا شده، استفاده کنند و بگریزند.
در حال حاضر، نگرانی روز افزونی در مورد تهدید ناشی از تروریسم در جهانی که روز به روز بیشتر به شبکه های رایانه ای و فناوری اطلاعات وابسته میشود، وجود دارد؛ چرا که همان شبکه ها و فناوری اطلاعات که موجب افزایش تصاعدی بازدهی در اقتصاد جهانی شده است، ممکن است حتی بیشتر از آن، دارای توان آسیب رساندن به دولت ها، اشخاص، سازمان ها و… باشد؛ ضمن اینکه باید توجه داشت که امور دفاعی، انتظامی، بانکداری، بازرگانی، حمل و نقل، فعالیت های علمی و درصد وسیعی از معاملات بخش های دولتی و خصوصی، از طریق شبکه های رایانه ای صورت میگیرد؛ این امر می تواند حوزه های مختلفی را در معرض خرابکاری اشخاص قرار دهد که به صورت غیر مجاز وارد شبکه های رایانه ای می شوند، و می تواند بخشی از فعالیت های شبکه ها را مختل سازند، هم چنین با آغاز قرن بیست و یکم، آسیب پذیری این شبکه ها افزایش خواهد یافت و عملیات تروریستی نیز تغییر خواهد کرد؛ برای مثال در شرایطی که محله برنامه ریزی شده به سو ییچینگ (مرکز اطلاعات دیجیتالی)، می تواند نتایج بسیار مخربی را به بار آورد، چرا تروریست ها یک سیاستمدار را به قتل برسانند یا کورکورانه دست به کشتار افرادی بی گناه بزنند برای نمونه مرکز سوییچینگ »کال پیر« در ویرجینیا که مرکز شبکه الکترونیکی بانک فدرال رزر و ایالت متحده است و تمام اعتبارات و معاملات فدرال را هدایت میکند، هدف روشنی برای تروریست های اطلاعاتی محسوب میشود. اگرتروریسم جدید، انرژی خود را متوجه جنگ الکترونیکی سازد، قدرت مخرب آن به میزان قابل ملاحظه ای بیش از گذشته و حتی بیشتر از سلاح های میکروبی و شیمیایی خواهد بود.
سایبر تروریسم، تعاریف و مؤلفه ها
با اینکه اصطلاح سایبر تروریسم را به عنوان نوع جدید و متمایزی از تروریسم به کار میبرند، اما صحیح تر آن است که آن را یک تاکتیک جدید تروریستی بدانیم. سایبر تروریسم همان گونه که از عنوان آن پیداست، نوعی تروریسم است که در آن از یک مولفه رایانه ای استفاده میشود؛ از این لحاظ، سایبر تروریسم اساساً مانند دیگر اشکال تروریسم است. با این همه، سایبر تروریسم از این جهت که موجودیت آن وابستگی تامی را با رایانه دارد، با دیگر تاکتیک های تروریستی متفاوت است.
بری کالینز که گفته میشود، اصطلاح سایبر تروریسم را وی ابداع کرده است، آن را اینگونه تعریف کرده است؛ »سوء استفاده عمومی از یک سیستم، شبکه یا مولفه اطلاعاتی رایانه ای، برای تحقق هدفی که مؤید یا تسهیل کننده مبارزه یا اقدام تروریستی است«.
راداستارک نیز ضمن توجه به بعد رایانه ای ونیز بعد متعارف سایبر تروریسم، در تعریف آن میگوید: »سایبر تروریسم عبارت است از استفاده هدفمند یا تهدید به استفاده از جنگ رایانه ای، یا توسل به خشونت بر ضد اهداف رایانه ای، با انگیزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا مذهبی از سوی گروه های غیر دولتی یا گروه های تحت هدایت و حمایت دولت، به منظور ایجاد ترس و نگرانی و وحشت در جمعیت مورد نظر، و آسیب رساندن به دارایی ها و اموال نظامی و غیر نظامی«.
وی توضیح می دهد که آنچه ماهیت سایبر تروریسم را تعیین میکند، هدف مورد نظر است؛ به عبارت دیگر، سایبر تروریسم هر گونه حمله ای را که بر ضد سیستم های اطلاعاتی انجام شود، در بر میگیرد و لازم نیست حتماً برای انجام آن از رایانه استفاده شود. به طور کلی ما ترجیح می دهیم، سایبر تروریسم را هر گونه عمل تروریستی بدانیم که در آن از سیستم های اطلاعاتی یا فناوری دیجیتالی »رایانه ها با شبکه های رایانه ای« چه به عنوان ابزار حمله و چه به عنوان آماج حمله استفاده میشود؛ در اینجا نیز با افزودن قیدهایی می توان سایبر تروریسم را در قالب های مشخص تری قرار داد. ممکن است سایبر تروریسم ملی، بین المللی، دولتی یا سیاسی باشد، اما در هر حال، هسته مرکزی آن که همان آمیختگی عمل تروریستی با رایانه ها است، یکی است.
گذشته از دو اصطلاح »جنگ رایانه ای« و »جنگ شبکه ای« که برای توصیف منازعه رایانه ای مورد استفاده قرار میگیرد، مفهوم دیگری تحت عنوان »جنگ اطلاعاتی« وجود دارد که تحلیل گران نظامی درباره آن به بحث پرداختهاند؛ تعاریفی که از این مفهوم ارائه شده است، از عبارت ساده »غلبه اطلاعاتی« در جنگ شروع و به تعاریف پیچیده تری چون »اقداماتی که با هدف کسب برتری اطلاعاتی از طریق تأثیرگذاری بر اطلاعات و فرایندهای اطلاعات پایه و سیستم های اطلاعاتی و شبکه های رایانمند حریف، همزمان با افزایش توانمندی های اطلاعاتی خود صورت میگیرد (مطابق تعریف وزارت دفاع امریکا) و نیز حمله عمدی…. و سیستماتیک بر ضد فعالیت های اطلاعاتی حیاتی [دشمن] به منظور بهره برداری، تغییر یا تحریف و تخریب اطلاعات یا جلوگیری از ارائه خدمات »مطابق تعریف وزارت دفاع بریتانیا) ختم میشود. مطابق این سناریو، سایبر تروریسم نوعی جنگ اطلاعاتی است که توسط گروه های فرو دولتی »دارای انگیزه های سیاسی«، همانند گروه ارتش جمهوری خواه ایرلند، انجام میشود.
سرانجام، چنان که تیموتی ال سانز، در کتاب شناسی »جنگ در عصر اطلاعات« می نویسد: »واژه هایی چون جنگ رایانه ای، جنگ اطلاعاتی، جنگ اطلاعات پایه، سایبر تروریسم، جنگ شبکه ای، شورشیان رایانه ای، جنگجویان اطلاعاتی(یا دیجیتالی)، سیطره اطلاعاتی، دفاع در فضای اطلاعاتی، و آشفتگی اطلاعاتی، تنها بخش کوچکی از اصطلاحات نوظهوری را تشکیل می دهد که نماینده ادبیاتی است که با مبعث گسترده »جنگ در عصر اطلاعات« سروکار دارد«.
در اینجا لازم است به دو مولفه اصلی سایبر تروریسم نگاهی بیندازیم؛ این دو مؤلفه عبارت است از: یک استفاده تروریست ها از رایانه برای انجام فعالیت های غیر خشونت آمیزی که اگرچه با تروریسم فاصله دارند، ولی آنرا تسهیل می نمایند.
دو. فعالیت های تروریستی که در آنها فناوری رایانه، یکی از اجزای مشخص حمله تروریستی (خواه به عنوان سلاح مورد استفاده یا هدف مورد حمله) است.
۱. فناوری رایانه ای به عنوان عامل تسهیل کننده تروریسم
گروه های تروریست (مانند بسیاری از واحدهای سیاسی، تجاری، و تبهکاری، به طور فزاینده از فناوری رایانه برای تحقق بخشیدن به بسیاری از اهداف سازمانی خود بهره میگیرند؛ از این جهت، گروه های تروریست، از ابزارهای مدرن، صرفاً برای محقق ساختن همان اهدافی که در گذشته نیز تعقیب میکردند، استفاده می کنند. تفاوت های موجود میان تاکتیک های متعارف وتاکتیک هایی که با استفاده از رایانه صورت میگیرد، در سه نکته کلیدی خلاصه میشود؛ آسان ساختن عملیات، افزایش توان بالقوه، و هر چه گمنام تر ماندن.
اقداماتی که با توسل به این شیوه ها انجام میشود، به سهولت قابل کشف نیست و به آسانی نیز نمی توان با آنها مقابله کرد؛ همین امر موجب میشود که تروریست ها با استفاده از فناوری رایانه، ساختارهای حمایتی پیچیده ای ایجاد نمایند که به آنها در پیشبرد هدف های استراتژیک و تاکتیکی شان کمک میکند؛ این هم با توسل به اقدامات زیر انجام میشود:
– تبلیغات سیاسی (از جمله ارایه عمدی اطلاعات نادرست).
– عضوگیری.
– تأمین مالی.
– ایجاد ارتباطات و هماهنگی بین گروه ها و درون هر گروه.
– جمع آوری اطلاعات.
– پنهان کاری و ناشناس ماندن در فعالیت های روزمرّه و نیز در عملیات تاکتیکی.
– تسهیل عملیاتی که هم از نظر منابع صرف شده و هم از لحاظ توانایی تأثیرگذاری در سطح جهان »به صرفه« هستند.
نمونه های مشخصی را می توان یادآور شد که گروه های تروریستی، با بهره گیری از فناوری رایانه، فعالیت های تروریستی خود را آسان تر به انجام رساندهاند، همین امر نشان می دهد که چرا این فناوری برای گروه های تروریست علاقمند به پیشبرد برنامه های ویژه خود جذابیت دارد؛ نمونه بسیار رایج این امر، استفاده از اینترنت برای اهداف تبلیغاتی و ضد اطلاعاتی است. بسیاری از گروه های مخالف تبعیدی از ایران، عراق، مکزیک، ایرلند شمالی و عربستان سعودی، از شبکه جهانی اینترنت به همین منظور بهره گرفتهاند.
گروه های نئونازی، گروه کلمبیای ای. ال. ان.، حزب الله و زاپاتیست ها نیز از تاکتیک های مشابهی استفاده کردهاند؛ با این همه، یکی از برجسته ترین نمونه های قابل ذکر در این خصوص، اشغال اقامتگاه سفیر ژاپن در لیما (پایتخت پرو)، توسط جنبش انقلابی توپاک آمار و (ام آر تی ای) است؛ این گروه تروریستی، نه تنها با بهره گیری از یک وب سایت اروپایی، به مبادله پیام های انقلابی در سطح جهان، از طریق اینترنت می پرداخت، بلکه حتی نماهنگی تهیه کرده و از طریق اینترنت به نمایش گذاشته بود که در آن، اعضای گروه خود را برای انجام ماموریت آماده میکردند.
اینترنت برای تروریست ها جذابیت زیادی دارد، زیرا این فناوری با فراهم آوردن بیشترین مخاطب برای مشاهده فعالیت های خشونت آمیز، موجب تکرار مضامین اصلی مبارزات آنها میشود و با یادآوری مکرّر توانایی های بالقوّه آنها برای توسل به اقدامات خشونت آمیز در آینده، موجب تشدید و افزایش ترس و وحشت در مخاطبان مورد نظر میگردد.
شبکه های رایانه ای، گذشته از یاری رساندن به تبلیغات تروریستی، امکانات عضوگیری و تأمین منابع مالی را برای تروریست های افزایش می دهد. گروه های مختلف معتقد به برتری نژادی در ایالات متحده، از اینترنت برای جلب منابع مالی استفاده کردهاند؛ در نمونه ای دیگر، گروه های تروریست بین المللی، همچون گروه »راه درخشان« پرو، دارای وب سایت هایی هستند که طرفداران آنها از طریق آن به مخابره پیام های انقلابی می پردازند… این گروه ها در صدد جلب کمک های مالی از طریق فروش محصولات انقلابی، همچون تی شرت [های منقش به پیام های انقلابی] پوستر و نوارهای ویدیویی هستند. در مجموع، فناوری رایانه ای، به ویژه در شکل اینترنتی آن، برای آن دسته از گروه های تروریست که به دنبال تقویت زیر ساخت های بنیادین خود هستند، ابزاری پر جاذبه است.
ماهیت فناوری مدرن رایانه ای به گونه ای است که برای فعالیت های ارتباطی و اطلاعاتی گروه های تروریست نیز مناسب است. جذابیت این شیوه برای گروه هایی که مایل به گسترش فعالیت های خود هستند را می توان به این صورت توضیح داد: »فناوری اطلاعات، به افراد و گروه ها نفوذ و دامنه فعالیتی میبخشد که پیش از این، صرفاً از آنِ سازمان های ترویستی بود که هم به خوبی سازماندهی شده و هم تحت حمایت مالی دولت ها بودهاند، از بسیاری جهات، این امر نمایان گر »از میان رفتن فاصله ها« است. فاصله فیزیکی و مرزهای ملی که زمانی گروه های تروریست را از هم دستان، مخاطبان و هدف های مورد نظرشان جدا میکرد، امروز به مدد ارتباطات دور بردِ مدرن و اینترنت از میان برداشته شده است«. سازمان هایی چون گروه های بنیادگرای اسلامیکه از اسامه بن لادن و حماس پیروی میکنند، برای هماهنگ کردن فعالیت های خود از رایانه استفاده میکنند؛ برای نمونه معروف است که گروه فارک یا »نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا«، از طریق پست الکترونیکی به پرسش های مطبوعاتی پاسخ می دهند. در فعالیت هایی هم که گروه های تروریست برای جمع آوری اطلاعات انجام می دهند، شبکه های رایانه ای و دسترسی به شبکه گسترده جهانی به همین اندازه اهمیت دارد.
فناوری جدید رایانه ای، نه تنها موجب گسترش بخش عمده فعالیت های یاد شده گردیده است، بلکه تأثیر گذاری آن به نحوی بوده که اکنون گروه های تروریست قادرند، با بهره گیری از آن، فراتر از گستره رویکردهای سنتی مقابله با تروریسم، دست به عملیات بزنند. توانایی تروریست ها برای گسترش فعالیت های خود از طریق عضوگیری، برقراری ارتباط و به ویژه تأمین منابع مالی، بدون اطلاع مراجع دولتی، خواه نا خواه منجر به شکل گیری گروه های تروریستی قوی تر و در نتیجه انعطاف پذیرتر میشود. در عوض توانایی بالقوّه گروه های تروریست، برای دست زدن به فعالیت هایی که بیشتر براقدامات ملموس مبتنی است تا تهدید صرف نیز، خود به شکل قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. گروه های تروریست امروزی که می توانند بی آنکه شناسایی شوند، رشد یابند، روز به روز قدرتمندتر، ناپیداتر و مرگبارتر از همتایان قبلی خود میشوند. گذشته از این و شاید مهم تر اینکه ظهور شبکه های رایانه ای، به ساختار سازمانی گروه های تروریست سمت و سوی تازه ای داده است. گروه های تروریستی که از رایانه برای ارتباطات خود استفاده میکنند، احتمالاً فراتر از ساختارهای سلسله مراتبی تشکیلاتی حرکت میکنند و از ساختارهای شبکه ای بهره می جویند.
۲. فناوری رایانه ای به عنوان جزء مشخصی از سلاح های تروریستی
گروه های تروریست فعال در زمینه سایبر تروریسم، به دلیل تهدیدهایی که متوجه تجارت، ایمنی عمومی و امنیت ملی کردهاند، مورد توجه قرار گرفتهاند. این تهدیدها ممکن است اشکال مختلفی به خود بگیرد، اما عموماً در چارچوب تقابل رایانه ها مورد بررسی قرار میگیرد؛ گرچه مباحث جاری عمدتاً در مورد کاربردهای فناوری پیشرفته در عملیات تروریستی است، اما نباید از عملیاتی که در آنها از فناوری های کمتر پیشرفته بر ضد زیرساخت های فناوری بسیار پیشرفته قربانی استفاده میشود، غفلت نمود. گروه های تروریست از فناوری رایانه ای خود برای تهدید یا حمله به منابع رایانه ای قربانی بهره می گیرند. این عمل می تواند به شکل تهدید یا حمله بر ضد زیرساخت های ملی که شدیداً به شبکه های رایانه ای وابسته شدهاند و دارای ارتباط متقابل با این شبکه ها میباشند، تجلی یابد.
اقداماتی از این دست، ماهیتی ملموس دارند و همین مسئله علت عمده علاقه امروز ما به سایبر تروریسم است. تهدیدات سایبر تروریستی می تواند شامل انواع ذیل باشد:
– انتقال سریع تهدیدها به طیف گسترده ای از مخاطبان یا مخاطبان خاص.
– تهدید تأسیسات آب، برق و… و سیستم حمل و نقل عمومی.
– تهدید نهادهای تجاری و شرکت های فراملی.
– تهدید سازمان های بین المللی دولتی و سازمان های بین المللی غیردولتی.
– تهدید گروه های سیاسی یا دیگر واحدهای نژادی، مذهبی یا ملت گرا که »دشمن« شناخته میشوند و می توانند شامل دیگر گروه های تروریست هم بشوند.
– تهدید نیروهای امنیتی و دولت های ملی.
آنچه گاه شاهد هستیم، وارد آمدن خساراتی واقعی به هدف های فوق، به صورت قطع موقت خدمات، ایجاد مزاحمت های عمومییا خسارت های مالی است. با این وجود، حوادث مزبور، اغلب نوعی جرم رایانه ای هستند و با آنچه سایبر تروریسم خوانده میشود، فاصله دارد؛ با وجود این، تهدید سایبر تروریسم جدی است و چنانچه توسعه فزاینده توانایی های بالقوه گروه های تروریست را از لحاظ منابع و ابزارهایی که در دسترس دارند، در نظر قرار دهیم، این تهدید را جدی تر خواهیم یافت.
ارزیابی تهدیدهای سایبر تروریسم
گروه های تروریست، محیط رایانه ای و دستور کار تازه تروریست ها
بخشی از رمز و راز تروریسم را می توان با مشخص ساختن مجموعه اقدامات گروه های مختلف تروریستی یا انگیزه هایی که این اقدامات را موجب گردیده است، درک کرد. هر گروه دارای هویت نسبتاً یکسانی است که با توجه به آن می توان الگوی رفتاری آن را مشخص نمود؛ اگرچه بعید می نماید که پیدایش فناوری رایانه ای موجب تغییر اساسی علل شکل گیری گروه های تروریست شود. اما تقارن زمانی پیدایش این فناوری با برخی تحولات کلیدی سیاسی و اجتماعی، در نهایت به شکل نوعی »دستور کار تازه تروریستی« نمود خواهد یافت.
شاید عمیق ترین تحول محیطی اثرگذار بر جریان تروریسم در دهه گذشته، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق بوده است؛ پایان جنگ سرد و ظهور سیطره کنونی ایالات متحده، برای بسیاری از ایدئولوژی های سیاسی که طی چهل سال گذشته فعالیت های تروریستی را ترغیب و حمایت میکردند، پیامدهای مهمی داشته است؛ در این میان به طور اخصّ، آرمان انقلاب جهانی که مورد حمایت گروه های چپگرا بود، دیگر موضوعیتی ندارد. در عین حال، فروپاشی اکثریت قریب به اتفاق دولت های کمونیست، علت وجودی بسیاری از گروه های راست گرا را از بین برده است، زیرا موجودیت این گروه ها در گرو ایفای نقش آنها به عنوان سدی در برابر کمونیسم بود. با این همه خلأ ایدئولوژیکی که گروه های تروریست سده بیست و یکم با آن مواجه شده اند، موجب از میان رفتن تروریسم نشده است، بر خلاف دوره های پیشین که به خطا ایدئولوژی های چپگرای مارکسیستی را بزرگ ترین منبع و علت تروریسم بین المللی می دانستند، اکنون هویت مذهبی نقش اصلی را در اختیار دارد؛ علل قومی و ملت گرایانه با اینکه همیشه کمتر مورد تأکید قرار میگرفتند، ولی یکی از انگیزه های اصلی تروریسم بودند و اهمیت پیشین خود را حفظ کردهاند. منازعات منطقه ای نیز موجب تقویت این انگیزه ها و آرمان های ملت گرایانه و قومیشده است؛ وانگهی برخی از این منازعات منطقه ای بر سر مسائل مذهبی روی داده است.
امروزه توانایی گروه های تروریست برای سرمایه گذاری روی فناوری جدید رایانه ای، شرط ضروری توسعه مبانی اساسی برای فعالیت مؤثر و کارآمد این گروه ها است. در دهه های پیش، گروه های تروریست در وهله نخست، از این نظر در تنگنا بودند که انباشت منابع قابل ملاحظه، ناگزیر مستلزم دارا بودن نیروی انسانی کافی و توانایی مخفی نگه داشتن فعالیت هایی بود که برای رشد و گسترش گروه انجام میشد. پیدایش فناوری جدید رایانه ای، اگرچه نیاز به انباشت منابع مشابه را کاهش نداده، اما آثار عمده ای بر نحوه فراهم آوردن آنها گذاشته است.
برای دستیابی به موفقیت در آنچه که (با توجه به تقویت آگاهی ها و تدابیر امنیتی، نگاه منفی افکار عمومی، فقدان حمایت دولتی خارجی، فقر ایدئولوژیک، معضلات پیوسته متحول بین المللی) تنها می توان آن را یک »محیط سیاسی و اجتماعی هرچه رقابت آمیزتر« نامید، گروه های تروریستی ناچار هستند، اطمینان حاصل کنند که توان توسعه زیر ساخت های لازم را به منظور تداوم عملیات منظم خود دارند.
بسیاری از گروه های تروریست که پیش از این قادر به جلب منابع از دولت های حامی خود بودند، اکنون سایبر تروریسم را تاکتیکی مقرون به صرفه می دانند که آنها را از وابستگی به حمایت خارجی می رهاند؛ در این خصوص را داستارک معتقد است: »تحول مهمیکه در تروریسم در حال وقوع است، این است که تبه کاران به تدریج سایبر تروریسم را راهی یافتهاند که به واسطه هزینه پایین و غیرقابل شناسایی بودن آن، می تواند جایگزین »حمایت دولتی« گردد؛ از این پس، دیگر لازم نیست تروریست های مستقل، برای تأمین نیازهای خود، از قبیل اعتبارات مالی، آموزش یا پناهگاه امن، به دولت ها تکیه کنند«.
کوین سوهو و همکارانش نیز، نقش فزاینده فناوری اطلاعات و تأثیر آن بر حمایت دولت ها از تروریسم را مورد تأکید قرار داده، معتقدند: »تروریست هایی که به تروریسم مبتنی بر فناوری اطلاعات روی می آورند، دیگر برای تأمین منابع مالی، محتاج دولت ها نخواهند بود. در مقایسه با هزینه هایی که تروریست های مدرن برای تهیه سلاح، مسافرت های بین المللی و امکانات آموزشی متحمل میشوند، تروریسم مبتنی بر فناوری اطلاعات، نسبتاً ارزان است… در تحلیل نهایی می توان گفت که حمایت دولتی که زمانی یکی از مؤلفه های اصلی تروریسم بود، ممکن است از این پس برای تروریست ها چندان حیاتی نباشد، زیرا فناوری اطلاعات، با فراهم آوردن ظرفیت های جدید و مؤثرتر برای تروریست ها، در عمل، بسیاری از مزایای حمایت دولتی را منسوخ میکند«.
فرصت هایی که محیط رایانه ای برای گروه های تروریستی که در حالت عادی در حاشیه قرار میگرفتند، فراهم نموده، موجب بالا رفتن شمار گروه هایی شده است که وابستگی کمتری به حامیان خارجی [دولتی] دارند؛ به همان نسبت که وابستگی گروه های تروریستی به حمایت دولتی کاهش مییابد، آزادی عمل آنها برای انجام حملات خاص تروریستی [سایبر تروریسم] بیشتر میشود.
امکانات تازه برای سایبر تروریسم
برای تجزیه و تحلیل سایبر تروریسم و شناخت الگوهای رفتاری گروه های تروریست، یک طرح گونه شناسی کوچک، اما کاربردی ترسیم کردیم، تا ویژگی های بنیادین گروه های تروریستی را که تصور میشود، بخش زیادی از فعالیت های این گروه ها را متأثر سازد، شناسایی کنیم. این گونه شناسی بر چهار نوع گروه تروریستی مشتمل است که در حال حاضر فعال هستند و احتمالاً روش های کاری رایانه ای خاص خود را دارند. این چهار دسته از گروه های تروریست، همراه با گونه شناسی و نمونه های مناسبی از هر یک از آنها، به قرار ذیل است:
۱. گروه های ملت گرا – قومی (شاخه نظامیگروه میهنی و آزادی باسک، شاخه موقتی ارتش جمهوری خواه ایرلند و ببرهای آزادیبخش تامیل).
۲. گروه های مذهبی (گروه مسلح اسلامی، فرقه حقیقت برتر آئوم، آئوم شین ری کیو، جهاد اسلامی مصر).
۳. گروه سیاسی (سازمان انقلابی ۱۷ نوامبر، جنبش انقلابی توپاک آمارو).
۴. گروه های تک موضوعی (مانند جبهه آزادیبخش زمین و…).
میزان تغییر رفتار گروه های در محیط رایانه ای، نسبت به فضای متعارف، بستگی به میزان اشتیاق و توان این گروه ها برای بهره برداری از ابزار جدید دارد که در دسترس شان قرار گرفته است. در این زمینه دست کم دو نکته را باید مدنظر داشت: نخست آنکه گروه های تروریست در سراسر جهان، جنبه هایی از محیط رایانه ای را برمیگزینند که بتوانند با کارآیی بیشتری عملیات خود را انجام دهند و رشد کنند؛ این بدان معنی است که گروه های تروریست از هر نوع که باشند، مترصد بهره برداری از مهارت های پیشرفته ارتباطاتی هستند. خواه از آنها صرفاً برای مقاصد تبلیغاتی استفاده کنند، خواه به عنوان ابزار تاره ای برای رشد مالی گروه یا حتی محتاطانه تر، به عنوان وسیله ای برای تبادل نظر درون گروهی و میان گروهی.
نکته دوم به این بر میگردد که چگونه هر یک از گروه های چهارگانه تروریست، از امر نسبتاً »ساده« استفاده از رایانه ها برای مقاصد غیرخشونت بار فراتر می روند و عملاً دست به تروریسم رایانه ای می زنند؛ اینکه گروه های تروریست، چهاندازه از فناوری رایانه ای به عنوان سلاح برگزیده خود استفاده میکنند، هنوز روشن نیست. در یک سطح، بهره برداری از فناوری رایانه برای آسیب رساندن به یک قربانی، در مقایسه با استفاده عادی از این فناوری برای برقراری ارتباطات یا انجام تبلیغات، مستلزم برخورداری از سطوح بالاتری از تخصص و مهارت است؛ نه تنها برای تبدیل فناوری »خام« رایانه ای به سلاحی مخرب به سطوح بالایی از تخصص و مهارت نیاز است، بلکه باید اطمینان حاصل کرد که کارآیی این سلاح بدیل، فراتر از گزینه های متعارف خواهد بود؛ به عبارت ساده تر، یک حمله رایانه ای به حریف، در مقایسه با یک حمله متعارف، باید به ازای تلاش کمتر، نتایج مشابه یا گسترده تری حاصل نماید؛ برای نمونه، آیا این امکان وجود دارد که با زحمت کمتر و احتمال موفقیت بیشتر، اقدام به اخلال رایانه ای در سیستم کنترل عبور و مرور هوایی (به قصد به مخاطره افکندن ایمنی عبور و مرور هواپیمایی کشوری) نمود و همان نتایجی را کسب کرد که معمولاً از یک حمله متعارف (حمله مسلحانه یا بمب گذاری) به همان سیستم یا حمله متعارفی حاصل میگردد که از خیر تهدید کردن سیستم کنترل عبور و مرور هوایی میگذرد، تا مستقیم به خود هواپیما حمله کند؟ چنان که پاسخ مثبت باشد، می توان قبول کرد که سایبر تروریسم، به یک روش عملیاتی مورد توجه تروریست ها تبدیل خواهد شد و در میان بخش فزاینده ای از گروه های تروریست علاقمندان خواهد یافت. اما اگر پاسخ منفی باشد، همچنان مؤلفه های متعارف، تعیین کننده نوع و ماهیت فعالیت های تروریستی خواهد بود.
عنصر دیگری که بر جذابیت سایبر تروریسم، به عنوان یک تاکتیک مرجّح [تروریستی] تأثیر میگذارد، به توان تخریبی بالقوه آن و درجه هراس افکنی مؤثر آن در دل حریف برمیگردد. به احتمال زیاد، سایبر تروریسم کارآیی خود را طی چند حادثه گزینش شده نشان خواهد داد که در آنها، بیشترین تأکید متوجه انجام حملات متعارف برضد زیرساخت های رایانه ای خواهد بود. حمله به زیرساخت ها به طور کلی بخشی از یک راهبرد تازه تروریستی نیست، بلکه نوعی تاکتیک رایج است که با در نظرداشتن هر دو دسته اهداف نمادین و اخلال گرانه طراحی شده است؛ دست کم در یک مورد قابل توجه »شاخه موقتی ارتش جمهوریخواه ایرلند«، به ویژه پس از سال ۱۹۸۸، دست به حملات تروریستی برضد مجموعه ای از زیر ساخت های ملی بریتانیا زد. این حملات نتیجه آگاهی از این حقیقت است که حمله با بمب بر ضد این اهداف، هم برای »واحدهای فعال خدمت رسانی« و هم برای جمعیت غیرنظامی خطر چندانی نخواهد داشت و از سوی دیگر، می تواند خسارات اقتصادی قابل توجهی به بارآورد و گروه را بسیار مشهور سازد. این حملات، عمدتاً برضد زیرساخت ها و تأسیسات حمل و نقل عمومی… تأسیسات زیربنایی انرژی و برق، و نیز برضد اهداف تجاری صورت گرفته است.
باتوجه به درهم تنیدگی روزافزون زیرساخت هایی که به فناوری رایانه ای متکی هستند، این احتمال وجود دارد که سایبر تروریست ها در گزینش هدف های مورد نظر خود، بیشتر اهدافی را انتخاب کنند که امکان اخلال در آنها در بالاترین حد ممکن باشد، اما این گفته، لزوماً در مورد شیوه حمله نیز صدق نمیکند. فناوری رایانه ای امکان دخالت و تأثیرگذاری متغیر دیگری در معادلات تاکتیکی را فراهم می سازد. اما از لحاظ روش های انجام عملیات، به طور کلی یک گزینه بیشتر وجود ندارد.
ملاحظات و نتیجه گیری
ظهور و گسترش سریع محیط رایانه ای موجب بروز نگرانی ها و تهدیدهای فراوانی شده است. فناوری مدرن رایانه به گونه ای است که طیف گسترده ای از فرصت ها را برای پیگیری مبارزات خشونت آمیز، در اختیار گروه های تروریستی قرار می دهد و این گروه ها در صورت دارا بودن تخصص و مهارت های لازم، قادر خواهند بود اهداف سیاسی خود را به میزان قابل ملاحظه ای پیش ببرند. نقش عمده فناوری رایانه ای، بیش از همه، افزایش گزینه هایی است که گروه های تروریستی برای رشد و گسترش اقدامات خود در اختیار دارند؛ هرچند این مسئله، خود »سایبر تروریسم« نیست. اما برای هر دو نوع تروریسم متعارف و سایبر تروریسم، در آینده پیامدهای مهمی دارد.
نگرانی عمده دیگر ناشی از این واقعیت است که زیر ساخت های گروهی، به تبع این تغییرات در حال تحول است. تحولات پدید آمده در ساختارهای سازمانی گروه های تروریست، نه تنها تلاش های اطلاعاتی ضدتروریستی موجود را در بوته آزمایش قرار می دهد، بلکه بی گمان زمینه ائتلاف و اتحاد گروه های تروریستی جدید و بالقوه نامتعارف را فراهم خواهد کرد.
سایبر تروریسم »واقعی« بسیار فراتر از یک پدیده دردسرساز معمولی است؛ گرچه نباید خطر بالقوه حملات شدید رایانه ای را که می تواند منجر به انهدام فیزیکی زیرساخت های ملی شود، دست کم گرفت، ولی نباید درباره ماهیت ویرانگر خشونت سایبر تروریستی اغراق کرد؛ چرا که اولاً، هیچ دلیل قانع کننده ای وجود ندارد که ثابت کند، حملات رایانه ای لزوماً مهلک تر از حملات تروریستی متعارف خواهد بود، ثانیاً گرایش تروریست ها به افزایش سطح فعلی خشونت، به همان اندازه که بستگی به سلاح هایی دارد که در دسترس آنها است، به ماهیت گروه های تروریستی و اهداف مورد نظر آنها نیز بستگی دارد.
در نهایت اینکه به جای آنکه با ساده نگری، سایبر تروریسم را اوج خشونت تروریستی تلقی نماییم، عاقلانه تر است که ببینیم چگونه محیط رایانه ای، رفتارهای تروریستی فراتر از معیارهای متعارف را تسهیل و نیز ترغیب میکند و چگونه توان دولت ها و بخش خصوصی برای جمع آوری اطلاعات و ابداع تدابیر فنی و سیاسی، جهت مقابله با آنهإ؛ تحت تأثیر قرار دهد؛ حال که اصول بنیادین تروریسم همان است که بود [با توجه به آنچه گفته شد]؛ پس هرگونه تلاش برای شناخت سایبر تروریسم، همان قدر که متضمن پیش بینی آینده است، مستلزم شناخت گذشته نیز هست.