زندگینامه ملا صالح مازندرانی و آثار و شاگردان ایشان را بیان کنید.
حسام الدین محمد صالح بن احمد مازندرانى، [۱] معروف به «ملا صالح مازندرانی» در مازندران به دنیا آمد، اما از تاریخ ولادتش گزارشی وجود ندارد. پدرش ملا احمد در تنگدستى بسر میبرد. به همین دلیل ملا محمد صالح به اصفهان هجرت کرد و در یکى از مدارس موقوفه آنجا سکنا گزید، و چون به طلاب تازه وارد شهریه کمتری پرداخت میشد، دوران ابتداى تحصیل را به سختى گذراند تا اینکه با رشد علمى و شرکت در درس ملا محمد تقى مجلسى بر همدرسان خود برترى پیدا کرد.[۲]او که مورد توجه استاد واقع شده بود، با دختر فاضله ایشان به نام «آمنه بیگم» ازدواج کرد، [۳] و از این ازدواج، فرزندانی متولد شدند که از دانشوران و شاعران بزرگ عصر خویش بودند، از جمله شش فرزند پسر به نامهاى شیخ محمد حسین، شیخ محمد سعید ملخص به اشرف، شیخ محمد هادى(که برتر از همه بود)، [۴] ملا نور الدین محمد، ملا حسین على و شیخ ملا عبد الباقى.[۵]از ویژگیهاى خاندان ملا صالح آن بود که به برکت حضور همسری فاضله(آمنه خاتون)، زنان عالمه و فاضله بسیاری نیز در میان آنان رشد کردند.[۶]نویسندگان رجال و تراجم، ملا صالح مازندرانی را؛ محقّق مدقّق، پارسا، جلیل القدر، فاضل، کامل صالح، دارای اخلاق کریمه و صفات نیکو معرفی کردهاند.[۷]اساتید و شاگردان
برخی اساتید ملا صالح مازندرانی عبارتاند از: ۱. ملا عبدالله تسترى، ۲. محقق ثانی، ۳. ملا محمد تقى مجلسى، ۴. شیخ بهائى، بهاء الدین محمد بن حسین بن عبد الصمد، [۸]تنها شاگرد برجسته او ملا محمد حسین بن حیدر على شوشتری بود.[۹]برخی از تألیفات ملا صالح مازندرانی عبارتاند از:
۱. «شرح معالم الاصول» که در دوران جوانى آنرا نگاشت.[۱۰]۲. شرحی بر اصول و روضه و بخشی از فروع کافى تألیف شیخ کلینى(۳۲۸ ق) که در آن بر شرح صدر المتألهین از کافی انتقاداتی را مطرح کرده است.[۱۱]۳. الدائر السائر؛
۴. شرح زبده الأصول؛ [۱۲]۵. شرح «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق.[۱۳]سرانجام ملا محمد صالح بن احمد مازندرانى در سال ۱۰۸۶ قمرى دار فانى را وداع گفته و به دیدار حق شتافت. [۱۴] و در اصفهان در قبّه مجلسى مدفون گردید.[۱۵]
[۱]. حر عاملى، محمد بن حسن، أمل الآمل فی علماء جبل عامل، ج ۲، ص ۲۷۶، بغداد، مکتبه الأندلس، چاپ اول، بیتا؛ افندى، عبدالله بن عیسیبیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۵، ص ۱۱۰، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، چاپ اول، ۱۴۳۱ق؛ امین، محسن، أعیان الشیعه، ج ۷، ص ۳۶۹، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
[۲]. مشار، خان بابا، مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى از آغاز چاپ تاکنون، ج ۳، ص ۵۲۵، بیجا، بینا، چاپ اول، ۱۳۴۰ش.
[۳]. آزاد کشمیرى، محمدعلى بن محمدصادق، نجوم السماء فى تراجم العلماء، ج ۱، ص ۱۰۹، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش؛ أعیان الشیعه، ج ۲، ص ۹۵؛ مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى از آغاز چاپ تاکنون، ج ۳، ص ۵۲۵؛ قمى، عباس، الکنى و الألقاب، ص ۶۹، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق.
[۴]. ر. ک: أعیان الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۳۴.
[۵]. امین، حسن، مستدرکات أعیان الشیعه، ج ۴، ص ۸، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
[۶]. ر. ک: مستدرکات أعیان الشیعه، ج ۴، ص ۸ و ج ۵ ص ۲۱۸ و ۲۲۰.
[۷]. خویى، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، ج ۱۹، ص ۸۱ – ۸۲، بیجا، بینا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق.
[۸]. أعیان الشیعه، ج ۹، ص ۱۹۳.
[۹]. ر.ک: أعیان الشیعه، ج ۹، ص ۲۵۱؛ آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن، الذریعه إلى تصانیف الشیعه، ج ۱، ص ۱۹۹، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق؛ صدر، حسن، تکمله أمل الآمل، ج ۵، ص ۳۶۳، بیروت، دار المؤرخ العربی، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
[۱۰]. خوانسارى، محمد باقر بن زین العابدین، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ج ۴، ص ۱۱۹، قم، دهاقانى(اسماعیلیان)، چاپ اول، ۱۳۹۰ق.
[۱۱]. الذریعه إلى تصانیف الشیعه، ج ۱۳، ص ۹۷- ۹۸.
[۱۲]. أعیان الشیعه، ج ۷، ص ۳۶۹.
[۱۳]. همان.
[۱۴]. تکمله أمل الآمل، ج ۵، ص ۴۲۵؛ أعیان الشیعه، ج ۷، ص ۳۶۹.
[۱۵]. مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى از آغاز چاپ تاکنون، ج ۳، ص ۵۲۵.
شیعه نیوز