زندگی جامعه براساس قراردادها و قول و قرارهای اجتماعی اداره میشود. بخش اندکی از نیازها در قالب تبادلهای نقد و فوری و بدون قرارداد قبلی تأمین میشود…
قرآن کریم می فرماید: “وَ اَوْفُوا بِالْعَهْدِ اِنّ العَهْدَ کانَ مَسْئُولاً”(۱).
زندگی جامعه براساس قراردادها و قول و قرارهای اجتماعی اداره میشود. بخش اندکی از نیازها در قالب تبادلهای نقد و فوری و بدون قرارداد قبلی تأمین میشود ولی بخش بیشتری از نیاز جامعه براساس برنامه ریزی و آینده نگری و در پی توافقها و قراردادها، وعده ها، پیش خرید، پیش فروش، معاهدات اقتصادی، معاهدات فرهنگی، سیاسی، معاهده های دفاعی، و… قابل تأمین است.
قراردادهایی که بین دو کشور، دو شرکت، دو حزب و گروه و یا بین دو فرد منعقد میگردد، برای دو طرف حقوق و وظایفی ایجاد میکند، که رعایت آن، ضامن جریان سالم و عادلانه فعالیتهای اجتماعی است و بی توجهی به پیمانها و قول و قرارها، ریشه بسیاری از ستمها، اختلافات و تباه شدن امکانات و نیروهاست.
قراردادها در همه ابعاد زندگی انسان به چشم می خورد و در تأمین نیازهای گوناگون نقش دارد. قراردادهای تجاری (خرید و فروش)، قرارداد استخدام، قرارداد بیمه، قرارداد حمل و نقل، قراردادهای توریستی و جهانگردی، قرارداد تهیه و تولید کالاهای مورد نیاز، قرارداد توزیع و قبول نمایندگی و فروش کالاها، قرارداد نظارت و پشتیبانی و تعمیر و نگهداری تجهیزات فنّی و صنایع، قراردادهای بهداشتی، درمانی، آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و اطلاع رسانی و تغذیه خبری، و صدها نوع قرارداد دیگر، بین افراد و شرکتها و سازمانها و نهادهای گوناگون دولتی و غیردولتی وجود دارد که همچون رگهای بزرگ و کوچک، خون مورد نیاز را به بخشهای مختلف جامعه می رساند.این قراردادها در زندگی اجتماعی؛ افراد، شرکتها، سازمانها، نهادها و وزارتخانه های گوناگون را به یکدیگر پیوند می دهد و پشتوانه روحی، روانی فعالیتهای افراد است.
دست یابی به اهداف و آرمانها، تأمین نیازها، ایفای تعهدات و انجام مسئولیتها تابع وفاداری و پای بندی طرفین و اطراف قراردادها، به عهد و پیمان خویش است.
روزانه میلیونها قرارداد و قول و پیمان بین افراد و نهادهای گوناگون به صورت مکتوب و شفاهی منعقد میشود، که زیر بنای فعّالیتها و جهت بخش تلاشهاست. پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله معیار ارزیابی انسانها و نزدیکی آنان به خود را چنین برشمرده است: “اَقْرَبُکُمْ غَداً مِنّی فِی الْمَوْقِفِ اَصْدَقُکُمْ لِلْحَدیثِ وَ اَدَّاکُمْ لِلاَْمانَهِ وَ اَوْفاکُمْ بِالْعَهْدِ وَ اَحْسَنُکُمْ خُلْقاً وَ اَقْرَبُکُمْ مِنَ النَّاسِ؛ (۲) فردای قیامت کسی به من نزدیک تر است که راستگوتر باشد، نسبت به امانت بیشتر رعایت کند و نسبت به عهد و میثاق وفادارتر، اخلاقش نیکوتر و مردمدارتر باشد.”
در مورد دیگر فرموده است: “مَنْ کانَ یِؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآْخِرِ فَلْیَفِ اِذا وَعَدَ؛ (۳) هر کس به خدا و قیامت ایمان دارد، باید به وعده خویش وفا کند.”
امور فوق؛ یعنی، راستگویی، امانتداری، وفاداری به پیمانها و حسن خلق و پاسداشت احترام و حقوق انسانها، از اصول عقلی و فطری و قوانین فرا مذهبی است.
امام صادق علیه السلام فرموده است: “ثَلاثَهٌ لا عُذْرَ لاَِحَدٍ فیها اَداءُ الاَْمانَهِ اِلَی الْبَرِّ وَالْفاجِرِ، وَالْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَالْفاجِرِ وَ بِرُّ الْوالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانا اَوْ فاجِرَیْنِ؛ (۴) سه چیز است که هیچ کس نسبت به آنها بهانه ای ندارد: تحویل امانت چه صاحب آن نیکوکار باشد، چه بدکار. وفاداری به عهد و پیمان، طرف آن خوب باشد یا بد. و نیکی به والدین، خواه آنان نیکوکار باشند، خواه گناهکار.”
پایبندی به تعهدات فطری و اجتماعی از مهم ترین توصیه های نبوی صلی الله علیه وآله و اهل بیت پیامبرصلی الله علیه وآله است.
“پیمان شکنی”، دشمن بزرگ همکاری، اعتماد، عدالت و مهرورزی انسانهاست.
“وفاداری”، نشان ایمان، فطرت سالم، صداقت، شرافت انسانی و راه و رسم اسلام و مسلمانی است.
در حدیث علوی علیه السلام آمده است که اصل دین دو چیز است. ادای امانت و پای بندی به میثاقها.
“اَصْلُ الدِّینِ اَداءُ الاَْمانَهِ وَالْوَفاءُ بِالْعُهُودِ؛ (۵) پایه دین، تحویل امانت و وفای به عهد است.”
ادای “امانت” الهی و مردمی و وفاداری به “پیمانهای الهی و مردمی” عصاره اسلام است.
هم دولت مردان وظیفه دارند نسبت به مسئولیتها و امکانات امانت دار باشند و بر عهد و میثاقی که با جامعه و یکدیگر میبندند، وفادار بمانند، هم مردم وظیفه دارند، نسبت به خدا و خلق خدا و نسبت به دولت و ملت، به عهد و پیمان خویش پای بند باشند و آنچه به عنوان امانت در اختیار ایشان قرار گرفته است را سالم و کامل به صاحبش رد کنند. و چه زیباست تعبیر قرآن کریم: “وَالَّذینَ هُمْ لاَِماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ”(۶)؛ “آنان (مؤمنان) کسانی هستند که امانتها و پیمانهای خود را رعایت میکنند.”
“اعتماد متقابل” زیر بنای همفکری، همکاری، سهولت داد و ستدهای اجتماعی، و مهم ترین نرم افزار مدیریت اجتماعی است و بدون آن نیروها از تولید، توزیع، و خدمت رسانی و از هر گونه تحرّک اجتماعی مثبت باز می مانند. چرخ کارگاهها و کارخانه ها براساس امید و “اعتماد متقابل” می چرخد و بدون آن از حرکت باز می ایستد. قراردادها و توافقات دو جانبه و چند جانبه، اعتماد و امید را تقویت میکند. وظیفه و حقوق افراد و گروهها را روشن می سازد. و چرخ زندگی جمعی را به حرکت وا می دارد.
پیمان شکنی، خیانت در امانت، دروغ پردازی و اخلال در قول و قرارها و تعهدات اجتماعی توسط هر کدام از اطراف قراردادها، روابط اجتماعی را با مشکل بی اعتمادی و بدبینی و شک و تردید مواجه می سازد و توقف هر کدام از چرخ دنده ها، ماشین تولید و توزیع و خدمت و عدالت را متوقف می سازد. قطع امید و سلب اعتماد، بزرگ ترین عامل توقف و رکود فعالیتهای مثبت در جوامع بشری است.
انعقاد قراردادها، تثبیت و تحکیم قراردادها، ابهام زدایی از آن و عمل به مفاد تعهدات اجتماعی، از مهم ترین بخشهای نرم افزاری زندگی اجتماعی است. اگر منابع اولیه و کالاهای تولیدی را “سخت افزار” زندگی اجتماعی بدانیم، قراردادها و قوانین الهی نرم افزارِ اتحاد، تعاون، عدالت، خدمت رسانی و مهرورزی است.
محصولات مورد نیاز جوامع بشری در پرتو قوانین الهی و رعایت قراردادهای اجتماعی، تولید و توزیع میشود.
قراردادها چه شفاهی و چه کتبی و با پشتوانه مثبت اداری، پشتوانه داد وستدهاست. نوشتن قراردادها، روشن بودن ابعاد گوناگون آنها، شاهد گرفتن بر محتوای قرارداد و عادلانه بودن آن و پای بندی به محتوای آن، از رهنمودهای برجسته در تاریخ قرآن و اهل بیت علیهم السلام است.
در طولانی ترین آیه قرآن چنین آمده است: “یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَاکْتُبُوهُ وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ…”؛ (۷) “ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامیکه بدهی مدّت داری [بخاطر وام یا داد وستد] به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید. و باید نویسنده ای از روی عدالت، در میان شما [سند را ]بنویسد.”
قراردادهایی که بین دولت و مردم وجود دارد، قراردادهایی که بین سازمانهای بزرگ؛ مثل “تأمین اجتماعی” و مردم منعقد میشود، نباید اجباری باشد و از دو طرف باید محترم شمرده شود و مدیران و مسئولان نهادها حق ندارند، یک جانبه قرارداد را لغو کنند، یا به میل خود تفسیر نمایند و یا با تغییر مسئولان، قراردادها را بی اعتبار کنند و به دلخواه خود چیزی به تعهدات بیفزایند و یا کم کنند.
در فقه اسلامی، بخش عقود و معاملات، مرزهای حلال و حرام و چگونگی داد و ستدها و قراردادها روشن شده است و حقوق طرفین را در هر معامله و قرارداد اعلام می دارد. عقود لازم و قراردادهای لازم الاجرا را – که با مصالح و منافع طرفین ارتباط دارد – هیچ کدام حق ندارند یک طرفه لغو کنند و از اجرای آن سرباز زنند.
البته برخی قراردادها از دو طرف یا یکی از طرفین قابل فسخ و لغو است؛ مثلاً قرارداد “ودیعه” از دو طرف قابل فسخ(۸) و قرارداد رهن از سوی رهن گیرنده قابل فسخ است. (۹)
پای بندی به میثاقها و التزام عملی به قراردادها و هر گونه عقد مشروع، ضامن حفظ منافع جمعی است و زمینه تأمین نیازهای عمومی را فراهم می سازد. ضرورت وفای به عهد و متعهد به قول و قرارها بودن، از اصول فطری و قوانین جهانی و احکام مشترک ادیان آسمانی است. رهایی از استثمار و ظلم و استقرار عدالت اجتماعی بدون رعایت عهد و میثاق و قراردادهای اجتماعی امکان پذیر نیست و پیمان شکنی، با تقوا و پارسایی سازگار نیست.
سیره و سخن پیامبر اعظم در زمینه پاسداری از عهد و میثاق و تعهّد آن بزرگوار به قول و قرارها و تلاش برای تحقق وعده ها، بهترین الگوی عملی برای مسئولان و مردم است که جای پژوهشی جامع در آن همچنان خالی است. در این مجال به برخی رهنمودهای آن بزرگوار اشاره میکنیم:
۱. قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله: “لا دینَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهْ؛ (۱۰)کسی که پیمان ندارد، دین ندارد.”
۲. قالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه وآله: “اِذا نَقَضُوا الْعَهْدَ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ عَدُوَّهُمْ؛ (۱۱)وقتی پیمانها را بشکنند، خداوند دشمن آنان را بر ایشان مسلّط میکند.”
رسول گرامی صلی الله علیه وآله نه تنها وفاداری به قول و قرارهای بین مسلمانان را ضروری میشمرد، بلکه نسبت به پیمان شکنی و نقض قرارداد با کفّار نیز هشدار می دهد و خود را مدافع یکایک آنان میشمارد:
۳. قالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه وآله: “مَنْ ظَلَمَ مُعاهِداً اَوِانْتَقَصَهُ اَوْ کَلَّفَهُ فَوْقَ طاقَتِهِ اَوْ اَخَذَ مِنْهُ شَیْئاً بِغَیْرِ طیبِ نَفْسٍ مِنْهُ فَانَا حَجیجُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ؛ (۱۲)
هر کس بر “معاهدی” ستم کند، یا حق او را ندهد، یا بیش از توان بر عهده وی باری تحمیل کند و به نارضایتی چیزی از وی بستاند، روز قیامت من طرف حساب و شاکی او خواهم بود.”
اصل وفاداری به شروط و عهد و امان و تعهدات از روشن ترین شاخصهای فرد مسلمان و امت اسلامی است. رسول اکرم صلی الله علیه وآله با عبارات گوناگون این نکته را گوشزد فرموده است که مؤمنان به عهد و پیمان خویش وفادارند.
” – اَلْمُسْلِمُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ.
– اَلْمُسْلِمُونَ عَلی شُرُوطِهِمْ.
– اَلْمُسْلِمُونَ عَلی شُرُوطِهِمْ اِلّا شَرْطاً حَرَّمَ حَلالاً اَوْ اَحَلَّ حَراماً(۱۳)؛ مسلمانان نزد شرطهای خود هستند. مسلمانان بر شرطهای خود هستند. مسلمانان بر شرطهای خود هستند؛ مگر شرطی که حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کند.”
مسلمان در هنگام پیمان بستن و امضای قرارداد و قول دادن باید نهایت هوشیاری و دینداری خویش را نشان دهد، و اگر تعهد مشروعی را بر عهده گرفت، با تمام توان در وفاداری به عهد خویش بکوشد و یا رسماً و بدون فریب و نیرنگ آن را لغو کند. در تاریخ زندگی رسول گرامی حتی یک مورد خلف وعده و پیمان شکنی وجود ندارد. و تا وقتی دشمنان به عهد خویش پای بند بودند، رسول اعظم، پیمانی را نقض نمیکرد.
انواع عهد و پیمان
پیمان و عهد و میثاق انواع و اقسام گوناگون دارد و پایداری و وفاداری به تمام میثاقها ضروری است.
– عهدی که انسان با خدا بسته است “میثاق فطرت” و خدا در آغاز خلقت با انسان بسته است.
– عهدی که براساس نذر و عهد و قسم با خداوند میبندند.
– معاهداتی که بین مسلمانان و کفار بسته میشود. (امان و معاهده)
– عهدی که بین مسلمین و اهل ذمّه منعقد میشود. (قرارداد جزیه)
– عهدی که بین دولت و مردم بسته میشود. “قسم رئیس جمهوری”
– قراردادهایی که بین دولت و کارمندان و کارگزاران بسته میشود.
– پیمانهایی که خود مردم با یکدیگر در تأمین نیاز زندگی به صورت مکتوب یا شفاهی میبندند.
همه این میثاقها مشمول قانون قرآنی و رهنمودهای نبوی در زمینه وفاداری به عهد و میثاق است.
رعایت پیمانها و قول و قرارها وظیفه عمومی امت اسلامی است؛ ولی دولت مردان و شخصیتهای بزرگ جامعه اسلامی و روحانیون و مبلغان گرامی، در صدر این مسئولیت الهی و خط مقدم این وظیفه بزرگ اجتماعی قرار دارند و نسبت به میثاق الهی و مردمیباید وفادار باشند.
قرار ملاقات، قرار سخنرانی، قرار بازدید، وعده جایزه به دانش آموزان و هر عهدی را کوچک نشمارند.
“یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَوْفُوا بِالعُقُودِ….”؛ (۱۴) “ای کسانی که ایمان آورده اید! به پیمانها وفا کنید.”
از امام هشتم حضرت علی بن موسی علیهما السلام نقل شده که فرموده است: “اِنَّا اَهْلُ بَیْتٍ نَری ما وَعَدْنا عَلَیْنا دیناً کَما صَنَعَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه وآله(۱۵)؛ ما خاندانی هستیم که وعده خویش را از بدهیهای خود می دانیم، چنانکه رسول خداصلی الله علیه وآله چنین بود [و وعده های خویش را از بدهکاریهای خود به حساب می آورد].”
پی نوشت :
۱) اسراء/ ۳۴. “و به عهد [خود] وفا کنید، که از عهد سؤال میشود.”
۲) میزان الحکمه، ج ۴، ص ۳۶۱۲.
۳) ح ۲۲۲۶۴.
۴) همان، ص ۳۶۱۳، ح ۲۲۲۸۶.
۵) غرر الحکم، ح ۱۷۶۲.
۶) مؤمنون/ ۸.
۷) بقره/۲۸۲.
۸) رساله نوین، ج ۲، ص ۲۴۳.
۹) همان، ص ۲۵۱.
۱۰) میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۱۴۷.
۱۱) همان، ص ۲۱۴۷.
۱۲) همان.
۱۳) همان، ص ۲۱۴۶.
۱۴) مائده/ ۱.
۱۵) بحار الانوار، چاپ بیروت، ج ۷۲، ص ۹۷.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره۸۸ .