پیشرفتهای اخیر در علومزیستی از یک سو و سوء استفاده از نتایج پژوهشهای علمی توسط گروههای تروریستی از سوی دیگر، منجر به این امر شده است که عوامل میکروبی به سلاحهای مهلک تبدیل شوند که به طور همزمان دو مقوله امنیت ملی و سلامت عمومی جوامع را مورد تهدید جدی قرار میدهد.
بیوتروریسم به انتشار عامدانه عوامل بیماری زا و مرگ بار با منشا زیستی مانند میکروب ها، ویروس ها، حشرات، سموم و همچنین مواد رادیو اکتیو و زباله های اتمیبه منظور ایجاد وحشت از طریق نابودی افراد، حیوانات و گیاهان اطلاق میشود.
علائم و نشانههای حملات بیوتروریسم
علائم و نشانههای حملات بیوترویسم، بسیار شبیه علائم بیماریهای واگیردار و تنفسی هستند، از جمله موارد زیر که بدون علت اولیه و سابقه بیماری، ناگهان بروز کنند: سوزش و خارش چشم و پوست، تهوع و استفراغ، سردرد و خستگی غیر قابل توجیه، تب و لرز، بثورات جلدی، بروز تاول پوستی، اسهال، تنگی نفس.
بیو تروریسم در تاریخ
مرتضی اشرفی در مقاله ای درباره سابقه بیوتروریسم در تاریخ می نویسد: در جنگ های باستانی به ویژه در اروپا یکی از راه های آسیب رساندن به دشمن، انتقال مواد دفعی از طریق پرتاب مواد دفعی و آلوده به سوی دشمن بوده است. از جنگ جهانی اول به این طرف، با انتشار عوامل بیماری مشمشه و سیاه زخم توسط دولت سلطنتی آلمان و اقدامات کشورهای آمریکا، کانادا، ژاپن، انگلیس و شوروی در خلال جنگ دوم جهانی با انتشار حشرات بیماری زا یا ناقل و هم چنین تکثیر و انتشار حشرات به عنوان آفت نباتی برای نابودی محصولات دشمن شروع شد.
کلیدزنی پروژه ایدز در کنگره و به دست آرپا
در اواسط دهه ۱۹۸۰ ایدز یک بحران جهانی به شمار می آمد. در آن زمان حدود ۱۰۰.۰۰۰نفر در سراسر جهان، مبتلا به ایدز و بین ۵تا ۱۰ میلیون نفر آلوده به ویروس HIVبودند. در آن زمان پژوهشگران پیش بینی کردند آمار مرگ و میر سالانه ناشی از ایدز در سال ۲۰۰۶به ۱/۷میلیون نفر افزایش خواهد یافت. اما در حال حاضر تاثیر ایدز بر جهان بسیار بیشتر از پیش بینی پژوهشگران بوده است. در سال ۲۰۰۱ برآورد شد که بیش از ۴۰میلیون انسان مبتلا به ویروس ایدز زندگی میکردند. ۵میلیون نفر آلوده بودند و ۳میلیون نفر در اثر این بیماری جان خود را از دست دادند. ویروس ایدز اکنون در میان بزرگ ترین علل مرگ و میر در جهان دارای رتبه چهارم و در آفریقا دارای رتبه اول است. برخلاف تبلیغات رسانه های غربی در مورد چگونگی شیوع بیماری ایدز و منشا ویروس آن، باید از این حقیقت پرده برداشت که ویروس ایدز نتیجه سرمایه گذاری ده میلیون دلاری کنگره آمریکا بر روی پروژه ای است که در جهت کاهش رشد جمعیت جهان، حذف ملت های از نظر ایشان عقب مانده و سودآوری کلان اقتصادی کارخانه های داروسازی آمریکا از طرف وزارت دفاع این کشور طراحی و اجرا شده است. بر اساس اسناد درز شده از کنگره آمریکا، در جولای ۱۹۶۹ دکتر مک آرتور (Dr. MacArthur) از مدیران آژانس پروژه تحقیقات پیشرفته ارتش آمریکا ARPA (Advanced Research Project Agency) در کنگره (کمیته تخصیص بودجه کاخ سفید) حاضر میشود و طی یک سخنرانی ابراز میکند: “در پنج الی ده سال آینده این امکان وجود خواهد داشت که یک عامل بیولوژیک مصنوعی تولید شود که طبیعی نبوده و به همین دلیل سیستم ایمنی طبیعی در برابر آن کارایی نخواهد داشت.” دکتر مک آرتور در آن سخنرانی میگوید “این یک موضوع بسیار جدال انگیز است و افراد زیادی هستند که باور دارند که چنین تحقیقاتی نباید انجام شود زیرا ممکن است به بوجود آمدن روش دیگری برای کشتار دسته جمعی منجر شود.” و بدین نحو در لفافه هدف از تولید چنین عاملی را نیز برای کنگره برملا می سازد. اما موضوع ساختن عاملی که سیستم ایمنی انسان در برابر آن بی دفاع باشد به سال ها قبل بر میگشت و از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۸ تولید این عامل مصنوعی بیولوژیک جهت استفاده در تسلیحات بیولوژیک در پنتاگون تحت بررسی بود. در این مدت روبرت مک نامارا (Robert McNamara) وزیر دفاع آمریکا بود و مشغول راهبری ماشین جنگی آمریکا در ویتنام و کشتار مردم آن کشور بود. مک نامارا از حامیان اصلی و کلیدی تولید این عامل بیولوژیک بود و با توجه به پست بعدی اش در جایگاه تاثیر گذاری همچون بانک جهانی به عمق چرایی تلاش وی برای تولید چنین عاملی می توان پی برد.
ابولاو بازار دارویی سودآور برای کانادا و آمریکا
بیان مسئله ویروس ابولا برای نخستین بار در سال ۱۹۷۶م شناسایی شد و در بیست و ششمین دور شیوع خود، ابتدا در ماه دسامبر سال ۲۰۱۳ در کشور گینه بیسائو شروع شد و به سرعت به سایر کشورهای منطقه از جمله سیرالئون و لیبریا سرایت کرد. جامعه EVD:Ebola Virus Disease بینالملل فاقد یک گروه واکنش سریع از متخصصان بهداشت برای رسیدگی به فوریتهای بهداشتی نظیر شیوع ابولا در غرب آفریقا است. برخی از کارشناسان، ابولا را تنها یک ویروس میدانند که به علت شرایط زیستمحیطی، در آفریقا منتشر شده است و آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی در حال مبارزه با این بیماری هستند. هوروویتز در این کتاب افشا میکند؛ بیولوژیستهای مخفی آمریکا، ویروس مهلک ابولا را در سال ۱۹۷۵ میلادی برای اولین بار در زئیر (جمهوری دموکراتیک کنگو) آزمایش کرده و سپس این کشور را به گسترش دهنده ویروسهای بیولوژیکی خود تبدیل کردند. با توجه به گستره شیوع ابولا در آفریقا، اعلام کشف واکسن ابولا، بازار سودآوری برای کانادا و آمریکا و شرکتهای دارویی این کشورها ایجاد کرده است. در واقع تحت پوشش یک مأموریت بشردوستانه با هدف مهار شیوع ابولا، دولت اوباما از شیوع این بیماری برای ایجاد موقعیت سیاسی و نظامی مستحکم در قاره آفریقا بهرهبرداری کرد، از واکسن ابولا نیز به همین شیوه بهرهبرداری انجام میشود، آمریکا و کانادا از ارائه واکسن ابولا به آن دسته از کشورهای آمریکایی که همسو با آمریکا نیستند، به بهانههای مختلف خودداری میکنند. نتیجهگیری بررسی مستندات موجود در مورد ویروس ابولا نشان دهنده این است که آمریکا از این ویروس برای تحقق اهداف اقتصادی، سیاسی و نظامی خود در قاره آفریقا استفاده کرده است. بعد از شیوع ویروس مرگبار ابولا در گینه بیسائو و تسری آن به سایر کشورهای آفریقایی دارای ذخایر طبیعی فراوان, دو دیدگاه عمده در خصوص چرایی و چگونگی انتشار آن بین پژوهشگران شکل گرفت. نگاه این ویروس را ناشی از شرایط زیستمحیطی در آفریقا تلقی میکند. ولی نگاه دوم آن را در مقوله «بیوتروریسم» بررسی میکند. نتایچ بیانگر آن است که ظن غالب در انتشار ویروس ابولا و طولانی شدن مهار آن, بهرهبرداری هدفمند آمریکا از آن در راستای منافع اقتصادی, نظامی و سیاسی خودش است. به نظر میرسد واشنگتن به بهانه مبارزه با ابولا درصدد افزایش حضور نظامی و سیاسی خود در قاره آفریقا و جلوگیری از حضور گستردهتر رقبای خود مانند چین در معادن, صنایع و کشاورزی این کشورها است. به گفه متخصصان بیماریهای میکروبی, ایالات متحده با تبلیغات معکوس, این موضوع را پوشانده است که ویروس هولناک ابولا محصول مهندسی زیستی در آزمایشگاههای آمریکا بوده است. در نهایت, با به تعویق انداختن تامین بودجه و امدادرسانیهای پزشکی, نیروهای نظامی خود را تحت پوشش کمک به جلوگیری از انتشار ابولا و حفظ صلح در غرب آفریقاء در این منطقه مستقر کرد تا پایگاههای نظامی و سیاسی خود را گسترش داده و مبادلات تجاری آفریقا را به انحصار خود درآورد.
شیگلا! یک عامل بیولوژیک
یکی از عوامل میکروبی بسیار مستعد جهت استفاده در کاربردهای نظامی، باکتری شیگلا است. شیگلوزیس یک بیماری عفونی است که سرایت پذیری بالایی داشته و با بی حالی، کسالت، اسهال، تب، حالت تهوع، استفراغ، درد شکمی، خون و موکوس یا چرک در مدفوع همراه میباشد. چندین فاکتور و ویژگی در این باکتری سبب گردیده تا به عنوان یک عامل بیولوژیک مستعد برای اهداف جنگ های بیولوژیک مطرح شود. دلایل مهم استفاده از شیگلا در کاربردهای بیوتروریستی عبارت اند از: ۱- دوز عفونی کننده خیلی پایین، ۲- وجود راه های مختلف انتقال، ۳- مقاومت دارویی روزافزون نسبت به عوامل دارویی، ۴- قدرت انتشار بالا و ایجاد عفونت های ثانویه در یک جمعیت و ۵- مرگ و میر نسبتا بالا در مقایسه با باکتری های هم خانواده. یکی از بهترین راه های مقابله با باکتری شیگلا تولید واکسن های حفاظتی بر علیه آن است که با توجه به مشکلات تهیه واکسن های کار آمد، انتخاب بهترین عامل برای تحریک مناسب و ماندگار سیستم ایمنی حائز اهمیت است. امروزه با پیشرفت و توسعه فناوری های مهندسی ژنتیک، نگرش های جدیدی برای ساخت واکسن های زنده با قدرت بیماری زایی پایین و یا بدون قدرت بیماری زایی بر اساس حذف ژن های موثر در ایجاد بیماری در باکتری هدف شکل گرفته که به نظر می رسد به عنوان ابزاری در مقابله با شیگلوزیس می تواند راهگشا باشد.
کرونا! عامل جدید بیوتروریسم؟!
آرش علاءالدینی در برنامه« گفتگوی سیاسی» که با عنوان «ویروس کرونا و بیوتروریسم» از آنتن رادیو گفت و گو پخش میشد با اشاره به اظهارات مقامات آمریکایی در ارتباط با ویروس«کرونای جدید» گفت: این شائبه ایجاد شده که آنها در ذهن برخی از عوام این مسئله شکل گرفته باشد که آمریکایی ها در شکل گیری این قضیه دخیل بودهاند.
کارشناس مسائل سیاسی افزود: در کشور ما نیز موارد مشکوکی در این زمینه طی سالهای قبل مطرح شده است مثلاً در مورد ترور آیت الله « ربانی املشی» که گروهک تروریستی زیر نظر آقای «مهدی هاشمی» پس از مدتی مسئولیت ترور ایشان را بر عهده گرفت یا در مورد آقای« عبدالعزیز حکیم» نیز مسائلی در این زمینه مطرح شده است.
علاءالدینی با بیان اینکه سوء استفاده غیر اخلاقی آمریکا از گسترش ویروس کرونای جدید در چین محکوم است، اظهار داشت : اثرات تخریبی این گونه اتفاقات کمتر از سیل و زلزله نیست و حتی ممکن است چند برابر این اتفاقات آسیب وارد کند.
شاﺧﺺﻫﺎی اﺛﺮﮔﺬار در ﺑﺮاﺑﺮ اﻗﺪامﻫﺎی ﺑﯿﻮﺗﺮورﯾﺴﻤﯽ
مصطفی ساده درودی، مهدی باقری و داریوش معین در مقاله ای با عنوان شاﺧﺺﻫﺎی اﺛﺮﮔﺬار در ﺑﺮاﺑﺮ اﻗﺪامﻫﺎی ﺑﯿﻮﺗﺮورﯾﺴﻤﯽ در ﺑﺨﺶ دﻓﺎﻋﯽ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان (ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی آﮔﺎﻫﯽ، زﻣﺎن و ﺷﺪت ﺗﻬﺪﯾﺪ) می نویسند: جمهوری اسلامیبا توجه به موقعیت راهبردی مادی و معنوی باید نسبت به بیوتروریسم حساس بوده و تلاش نماید شناخت خود را نسبت به عوامل تهدید و راه های مقابله با آن ها بیش از پیش تقویت نماید. از فناوری های روز استفاده کرده و مردم و دستگاه های اجرایی را نسبت به این مهم آگاه کند.
این گروه نویسندگان در ادامه چنین می نگارند: نیروهای نظامی و انتظامی در جایگاه ویژه ای برای درگیری با بیوتروریسم قرار دارند و باید بحران ناشی از اقدام های بیوتروریسم در بخش دفاعی کشور را با درک سه مولفه آگاهی، زمان و شدت تهدید مدیریت نمایند. البته برای فائق آمدن بر هجمه گسترده فعالیت و تهدید های بیولوژیک پیشنهادها و راهکارهایی ارائه میگردد.
این گروه از نویسندگان راهکارهای ذیل را برای فائق آمدن بر هجمه تهدیدهای بیولوژیک موثر می دانند:
- رصد نمودن کلیه تهدیدهای بیولوژیک و تعیین راهبردهای مقابله با آن
- تدوین راهبرد کلان قرارگاه بیولوژیک کشور از سوی ارگان نظام نظیر شورای عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی و ..
- ارتقای روحیه ملی از طریق آگاهی بخشی
- اطلاع رسانی صحیح،خوب و به موقع اوضاع کشور
- تاریخ شناسی در مورد گروه های بیوتروریستی
- اختصاص بودجه سالانه مشخص در زمینه مقابله با تهدیدهای بیولوژیکی
***
پیشرفتهای اخیر در علومزیستی از یک سو و سوء استفاده از نتایج پژوهشهای علمی توسط گروههای تروریستی از سوی دیگر، منجر به این امر شده است که عوامل میکروبی به سلاحهای مهلک تبدیل شوند که به طور همزمان دو مقوله امنیت ملی و سلامت عمومی جوامع را مورد تهدید جدی قرار میدهد. هزینههای ارزان، دسترسی و تهیه آسان، اثر گذاری فوری، گسترش سریع و تاثیر بسیار زیاد آن در گسترش احساس ناامنی باعث شده است که این نوع اقدامات تروریستی برای برخی گروههای تروریستی جذابیت بالایی داشته باشد. بیوتروریسم به دلیل جذابیتهای مواد بیولوژیک برای تروریستها خطر بیشتری نسبت به برخی دیگر از انواع تروریسم برای تهدید جان شهروندان و مردم عادی دارد. برخی از این ویژگیها و جذابیتها عبارت است از: تشخیص و شناسایی مشکل عوامل زیستی، عدم نیاز به حجم زیاد عوامل بیولوژیک برای انجام یک حمله بیوتروریستی، پخش راحتتر عوامل بیولوژیکی، مشکل بودن دفاع در برابر عوامل زیستی، عدم نیاز به فضا و تاسیسات بزرگ و پیچیده برای ساخت، تولید، انبار و ذخیرهسازی سلاح زیستی و داشتن دوره کمون. به دلیل همین ویژگیها، عوامل زیستی به وسوسهای جذاب برای تروریستها تبدیل شدهاند تا در قالب حمله تروریستی زیرساختهای شهری در بخش آب، غذا، خدمات عمومی و … جان شهروندان را در معرض تهدید قرار دهند. با وجود اقدامات حفاظتی مختلف دولتها، اکثر مردم و شهروندان در مقابل این نوع تروریسم آسیب پذیر هستند و از این رو لازم است با بررسی و مطالعه دقیق میزان و نحوه آسیب پذیری مردم و زیرساخت ها در مقابل این نوع حملات و تدوین پیوست امنیتی، نسبت به پیشگیری از چنین حملاتی اقدام شود؛ به ویژه در کشور ایران که در معرض بیشتر چنین حملاتی قرار دارد. برای مدیریت این بحران باید به سه عنصر آگاهی زمان و شدت تهدید توامان نگریست.