برتری نژادی،یک فکر ابلیسی است

جزء چهاردهم قران از آیه ۱ سوره حجر آغاز و تا آیه ۱۲۸ سوره نحل ادامه دارد. سوره حجر درباره مورد تهمت و تمسخر کفّار نسبت به قرآن و پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و دستور به صبر و گذشت نسبت به آنهاست و همچنین برخی از اعمال شیطانی ار برشمرده است.

سوره حجر درباره مورد تهمت و تمسخر کفّار نسبت به قرآن و پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و دستور به صبر و گذشت نسبت به آنهاست و همچنین برخی از اعمال شیطانی ار برشمرده است.

در سوره نحل، از نعمت های الهی، دلایل توحید و معاد، احکام جهاد، تهدید مشرکان، نهی از ظلم و فحشا، پیمان شکنی و بدعت ها و وسوسه های شیطانی، مطالبی به میان آمده است.

درادامه تفسیر برخی از آیات جزء چهاردهم را میخوانید

با جاسوس باید برخوردی سریع و انقلابی کرد

إِلاّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِینٌ«۱۸»

مگر آنکه دزدانه گوش فرا داد که شهابی روشن او را دنبال نمود.

نکته ها:

«استراق»از سرقت و«استراق سمع»به معنای سرقت کلام است.

در تفسیر فی ظلال و مراغی می خوانیم:ما روح آیه را نمی دانیم که چگونه شیطان خبر دزدی می‌کند و چه خبری را سرقت می‌کند، ولی فخررازی و آلوسی در تفاسیر خود می‌گویند:مراد از آسمان، همین آسمان ظاهر و مراد از شهاب، همین سنگ های آسمانی است که پرتاب و مشتعل می‌شود.گرچه بعضی گفته‌اند:مراد از آسمان، عالم ملکوت است که شیاطین را راهی بر آن نیست.

به هر حال شاید بتوان گفت:در آسمان معنویّت چهره های درخشان و الگوها و رهبرانی قرار دادیم و حقایق را از وسوسه های شیطان حفظ کردیم و هرگاه شیطان صفتی وسوسه ای نماید، با استدلال ومنطق محکم بر او هجوم آورده و بدعت و التقاط و وسوسه های او را با شهاب علم و برهانِ اهل ذکر محو می‌کنیم.

پیام ها:

۱-آسمان ها مرکز تدبیر امور وفرشتگان مدّبران امورند ومراکز تدبیر باید منطقه حفاظتی باشد. «حَفِظْناها»

۲-شیطان تنها ابلیس نیست. «کُلِّ شَیْطانٍ»

۳-شیطان، به خودی خود نمی رود، باید او را طرد نمود. «رَجِیمٍ»

۴-استراق سمع و جاسوسی در امور شرّ کار شیطان است. «مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ»

۵-با جاسوس باید برخوردی سریع و انقلابی کرد. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ»

۶-هر جا شیطان صفتی یافت شد، روشنگران جامعه باید با شهاب علم، آنان را دنبال کنند. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِینٌ»

۷-پاسخ وسوسه ها و شیطنت ها باید بسیار صریح، علنی و فوری باشد. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِینٌ» (در سوره صافّات آیه ۸ می خوانیم: «یُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جانِبٍ» طرد شیطان باید از همه اطراف باشد وگرنه به شکل دیگر واز راه دیگری جلوه می‌کند)

_____________________________

برتری نژادی، یک فکر ابلیسی است

قالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ«۳۳»

(ابلیس)گفت:من این گونه نیستم که برای بشری که او را از گِلی خشک، از گِلی سیاه و بدبو آفریده ای، سجده کنم.

قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ«۳۴»

وَ إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَهَ إِلی یَوْمِ الدِّینِ«۳۵»

(خداوند)فرمود:پس از صف فرشتگان(واین مقام)خارج شو که همانا تو رانده و مطرودی والبتّه تا روز جزا بر تو لعنت خواهد بود.

پیام ها:

۱-در قضاوت تنها به علم خود تکیه نکنیم، بلکه از مجرم نیز اقرار بگیریم و با سؤال و جواب، منشأ جرم و روحیّات مجرم را برای همه روشن کنیم. «یا إِبْلِیسُ ما لَکَ»

۲-اگر روحیّه تکبّر در شخصی پیدا شد، محیط وعواملِ دیگر، در هدایت او کارساز نیست.(ابلیس در لابلای فرشتگان و در محیط ملکوتی بود لیکن بخاطر لجاجت و تکبر آنگونه شد) «أَلاّ تَکُونَ مَعَ السّاجِدِینَ»

۳-برتری نژادی، یک فکر ابلیسی است. خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ …

۴-بدتر از سجده نکردن، غرور وتکبّر در برابر فرمان خداست. «لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ»

۵-بدتر از گناه کردن، توجیه گناه است. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» (شیطان، گناه خود را توجیه کرد)

۶-غرور و تکبر که آمد، نور و روح الهی را در انسان نمی‌بیند.شیطان جسم خاکی بشر را دید و حاضر به سجده نشد، در حالی که دستور خداوند به سجده، به خاطر روح الهی او بود. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ»

۷-دستور و فرمان های الهی سبب اجبار نیست. «لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ»

۸-تکبر، بزرگی نمی آورد، بلکه سبب تحقیر می‌شود. «فَاخْرُجْ» سبب نابودی و محو عبادات قبل می‌شود. «فَإِنَّکَ رَجِیمٌ»

۹-اجتهاد و اظهار نظر در برابر فرمان و دستور روشن الهی، جایز نیست.در مقابل فرمان: «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» جایی برای گفتار «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» نیست.

۱۰-یک لحظه نافرمانی و تکبّر، سبب خروج ابدی شد. «إِلی یَوْمِ الدِّینِ»

۱۱-متکبّر همواره مورد لعنت الهی است. «عَلَیْکَ اللَّعْنَهَ إِلی یَوْمِ الدِّینِ»

_________________________

ابزار انحراف شیطان، زیبا جلوه دادن زشتی هاست

قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ«۳۹»

(ابلیس)گفت:پروردگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من هم در زمین (بدی ها را)برایشان می آرایم و همه را فریب خواهم داد.

إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ«۴۰»

مگر بندگان اخلاص مند(و برگزیده تو را)از میان آنان.

نکته ها:

خداوند کسی را گمراه نمی‌کند، لیکن اگر کسی با اراده خود راه انحراف را برگزیند، خدا او را به حال خود رها می سازد و این رهاکردن بزرگترین کیفر و قهر الهی است.ابلیس نیز چون بااراده خود تکبر ولجاجت کرد، خداوند او را به حال خود رها کرد ومراد از جمله «أَغْوَیْتَنِی» نیز همین معناست؛ یعنی اکنون که بخاطر لجاجتم مرا از مَدار لطف خود خارج کردی وبه حال خودم واگذاردی من چنین و چنان خواهم کرد.

ابلیس می داند که گروهی از مردم، از برگزیدگان الهی خواهند بود، (یعنی او نبوّت و امامت را نیز پذیرفته است همان گونه که از «رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی» معلوم می‌شود، خدا را پذیرفته است و از دعایش که مرا تا قیامت مهلت بده، روشن می‌شود معاد را نیز قبول داشته است.

بنابراین، ابلیس اصول عقائدش درست بود، لیکن عیب او تکبّر ونداشتن روحیّه ی تسلیم و عبودیّت بود.پس علم و ایمان به تنهایی کافی نیست، عمل وتسلیم وعبودیّت لازم است.

پیام ها:

۱-ابلیس و ابلیس صفتان عیب خود را به خدا نسبت می دهند. «أَغْوَیْتَنِی»

۲-ابزار انحراف شیطان، زیبا جلوه دادن زشتی هاست. «لَأُزَیِّنَنَّ»

۳-پاکان و مخلصان از دام شیطان درامانند. «الْمُخْلَصِینَ» (البتّه اخلاص داشتن کافی نیست، عنایت خداوند لازم است.زیرا«مخلص»به معنای برگزیده الهی است)

قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ«۴۱»

(خداوند)فرمود:این(اخلاص و نجات مخلصان)راه مستقیمی است که خود برعهده دارم

همچنین ببینید

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *