ای دانـش آموزان فلسطــینی به ما بیــــاموزید از آنچه از شجاعت و غیرت دارید و ما از آن محروم هستیم
به ما یاد دهید چگونه مردانه زندگی کنیم
به ما یاد دهید چگونه سنگ در بین دستان کودکان به الماسی گرانبها تبدیل میشود
به ما یاد دهید چگونه شیشه شیر در دستانتان تبدیل به چاقویی میشود
ای دانش آموزان فلسطینی زندگی راحت و مادی ما برای شما ارزشی ندارد و دیگر به ما امیدی ندارید
ما اهل دنیا و آسودگی آن هستیم و اهل حساب هستیم پس بروید و بجنگید و ما را با حسابهایمان تنها بگذارید
ما مردگانی بی قبر و ضریح هستیم که هیج احساس درد نمیکنیم
در لانه های خود فرو رفتیم و از شما خواستیم با اژده ها صفتان بجنگید
در برابر شما با گذشت قرن ها حقیر و کوچک شده ایم ولی شما با گذشت چند ماه در یک قرن بزرگ و بزگتر شدید
ای دانش آموزان فلسطینی به سرگذشت ما در کتاب ها نگاه نکنید . ما را ورق نزنید و نگاه نکنید
ما پدران شمائیم ولی شما شبیه ما نیستید در برابر ما خضوع و خشوع نکنید و ما را نپرستید
ما فقط حرف می زنیم و از میدان عمل فرار میکنیم
اگر دست هایمان را بستهاند دلهایمان بهاندازه یک اقیانوس آزاد است
به ما نیاموختید رسم دینداری و حراست از زمین و مالکیت آن را و ما را با مصلحت اندیشی های خود منفعل ساختید
ای کودکان کوچک ما درود و سلام بر شما شما در جوار رحمت خدا به آرامش و آسودگی رسیدید
در نبود مردانگی نهال غیرت و شجاعت کاشتید
ای عصر یهود که همراه با غم است از بین خواهد رفت اگر به یقین رسیده باشید
کودکان فلسطینی بر ما چو باران پهلوانی و عزت ببارید و ما را از زشتیهایمان پاک کنید پاک
این همان انقلاب قلم و دفتر است که روزی بر لب هایمان آوایی خواهید شد که به صدا در خواهد آمد
ای پدران ما زمان سیاست خیلی وقته از بین رفته بیاید به ما راه و رسم عشق بازی را بیاموزید
باور کنید او خواب است. باور کنید او تا روز قیامت به آرامش رسیده است. باور کنید که او روزی برخواهد خواست و فریاد برخواهد کشید: «بای ذنب قتلت» . این وعده خداوند ماست.