اشاره: چنانکه شنیدیم، سال جارى به پیشنهاد رهبر فرزانه انقلاب با نام بلند اسوه آزادمردان جهان و الگوى بزرگ انسانیت و معنویت، مولاى متقیان امیرمؤمنان، علیهالسلام، مزین و معطر گشت. شاید این پرسش به ذهن آید که راستى براى على، علیهالسلام، که همه هستى با نام او آذین بسته است و جهان از لطف حضورش، زنده و پاینده است، این نامگذارى چه معنا و مفهومى دارد؟ اگر سالها و ماهها و ساعتها با هستى على، علیهالسلام، هستى مىگیرند و به ولایت او مفتخرند، چگونه مىتوان نام و یادش را در سالى محدود و محصور کرد؟
روشن است که این نامها و یادمانها همه براى ما و جان ناآگاه ما است، براى بازنگرى و بازگویى حقایق جاویدى که در روزمرگىهاى این روزها از یاد مىرود و ما را در غربت و عزلت وامىنهد. و راستى که روزگار شگفتى است و شگفتتر ما آدمیان که چگونه شایستهها و دانستنیها را به فراموشى سپردهایم و خوبیها و خواستنىها را فرو گذاشتهایم!
بعثت، غدیر، قربان، عاشورا و سایر یادمانها همه بسترى استبراى «خوب شناختن» و «شناختن خوبیها»; براى «خوب زیستن» و «زیستن با خوبیها»; براى «شدن» و رسیدن به بىنهایتها.
آرى; هر ساله بعثت و غدیر را جشن مىگیریم و قربان و عاشورا را زنده مىداریم تا زنده بمانیم و زندگى راستین را دریابیم. این یادمانها، یادآور پیمانى است که با حقیقتبستهایم، یادگار عشقى است که با دوست داشتهایم و نشانههایى است تا راه از بیراهه بشناسیم و بر مسیر راستى و درستى نلغزیم.
و اینک قرار استسالى را با نام آن عزیز گذر کنیم. پس بیایید به حضورش باریابیم تا دردهامان را دوا بخشد; دل بدو بسپاریم تا قلبهامان را با حقیقت آشتى دهد; لختى با او همراه شویم تا کام جانمان را با شهد شیرین معرفتبنوازد; بیایید او را بشناسیم و بیشتر بشناسیم تا خود را بازیابیم و معناى حقیقى زندگى را دریابیم.
نامگذارى سال1379 ش. به نام امام على، علیهالسلام، از جهات گوناگون مناسب و حائز اهمیت است. برخى از این مناسبتها را به قرار زیر مىتوان برشمرد:
۱- سال جارى با عید سعید غدیر آغاز گشته و با غدیرى دیگر پایان مىگیرد. با توجه به اهمیت و عظمت غدیر و نقش آن در تداوم راه راستین نبوت خاتم جا دارد که در این سال بر مساله غدیر و معرفى غدیریان تاکید ویژهاى صورت گیرد; کسانى که با قلم خویش فرهنگ غدیر را پاس داشتند و آنها که با خون خود سنگر غدیر را در درازاى تاریک تاریخ، زنده و استوار داشتند. بدین تناسب، با تلاش همهجانبه از سوى متولیان فرهنگى و رسانههاى جمعى، مىبایست نهال ولایت و امامت، را در ذهن و زندگى نسل جوان کشور آبیارى کرد و ابهامات و شبهات نادانان و نااهلان را از ذهنیت جامعه زدود. این رسالتبویژه بر دوش عالمان دین و فضلاى جوان حوزه که هماره سنگربان معراف گرانسنگ تشیع بودهاند، بیشتر سنگینى مىکند.
تحکیم مبانى اعتقادى شیعه در داخل کشور و ایجاد سدى استوار در برابر شبهات و تحریفات دینى و مقابله با کجاندیشىها و نیز معرفى فرهنگ درخشان شیعه در خارج کشور یکى از کارهاى شایسته و بایسته در این سال نیکوست.
۲- سال1379 ش. از یک جهت دیگر نیز با نام امیرالمؤمنین، علیهالسلام، تناسب دارد; این سال مقارن با پایان قرن بیستم میلادى است. چنانکه مىدانیم، بعثت نبىاکرم، صلىاللهعلیهوآله، در سال ۶۱۰ م. رخ داد و در آن زمان بنا به نظر اکثر مورخان حضرت على، علیهالسلام، ده ساله بوده است. بنابراین ولایت امام على، علیهالسلام، در ۶۰۰ م. رخ داده است که امسال ۱۴۰۰ سال از میلاد پرنور و برکت آن بزرگوار مىگذرد.
این تقارن میمون میان بیستمین قرن میلاد حضرت مسیح، علیهالسلام، و چهاردهمین قرن میلاد امام على، علیهالسلام، خود گویاى نکاتى لطیف و زمینهاى براى معرفى ارزشها و اندیشههاى والاى ادیان الهى در بسط توحید، عدالت و معنویت است. در این راستا، مىتوان با معرفى پیامهاى اصیل انبیاى الهى، ضمن شناساندن چهره واقعى حضرت عیسى، علیهالسلام، تمدن بزرگ اسلامى را به عنوان تمدنى که وعده حضرت مسیح بوده است و در تفکر اسلامى آینده جهان مشحون از عدالت محض است و حقیقت عدالت در وجود على بن ابىطالب، علیهالسلام، تجلى یافته است، معرفى کرد.
معرفى شخصیت آن حضرت در نمودها و نمادهاى جهانپسند همچون عدالتبسیار دقیق و ظریف، حقجویى و عرفان حقیقى، توجه به مظلومان و بیچارگان، بسط فرهنگ و دانشهاى اصیل، توجه به همه انسانها صرف نظر از مذهب و عقیده خاص، اسوه بودن ایشان در اخلاق فردى و مناسبات اجتماعى، ایجاد حکومت عدل و ترسیم آینده عدالتپیشه جهان، توجه به روشنگرى فرهنگى و دعوت به گفتگوى منطقى در تبلیغ دین، داشتن دید معتدل و واقعبینانه در امور دنیا و آخرت، تاکید داشتن بر صلح و پرهیز از آغاز جنگ و جلوگیرى از بسط آتش فتنه و بالاخره توجه ویژه به طبیعت و حفظ محیطزیست، درختکارى، رعایتبهداشت فردى و جمعى و دهها نمونه دیگر مىتواند در فراگیر ساختن نام و معارف آن حضرت در پهنه گیتى مؤثر و مفید باشد. از یاد نبریم که امروزه کشورهاى جهان گاه شخصیتهاى خود را تنها با داشتن یک خصلت نیکو و جهانپسند، به عنوان یک الگوى بینالمللى تبلیغ مىکنند، شخصیتهایى که در مکتب امام على، علیهالسلام، یک طفل دبستانى بیش نیستند و حتى توان درک مقام والاى آن حضرت را ندارند. مایه تاسف است اگر کشورهاى اسلامى – بویژه کشور ایران که با نام موطن دوستداران على، علیهالسلام، و اولاد گرامىاش در جهان شناخته شده است – از این فرصت گرانبها در معرفى آن یگانه گیتى به جهانیان بهرهبردارى نکنند.
۳- تمدن غرب در آستانه ورود به قرن بیست و یکم با بحرانهاى جدى و فزایندهاى روبروست و ایدئولوژیهاى غربى از سوسیالیسم و مارکسیسم گرفته تا لیبرالیسم و اگزیستانسیالیسم همگى به بنبست گراییده و پوچگرایى و ابتذال اخلاقى را به ارمغان آورده است. مدرنیته که روزگارى بشریت را به بهشتبرین در دنیاى خاکى وعده مىداد، امروزه به مجموعهاى شعارهاى میانتهى تبدیل شده و مدینه فاضله غرب عملا به مسلخى براى انسانیت و عدالت در آمده است. سه آرمان و آرزوى بزرگ انسان در طول تاریخ – یعنى حقیقت، عدالت و معنویت – اکنون در تمدن مادى غرب به زوال و انزوا گراییدهاند و بىشک مىتوان بحران عصر ما را به بحران حقیقت، بحران عدالت و بحران معنویت تعبیر کرد.
در قرن حاضر، متفکران مغربزمین پس از مشاهده پیامدهاى فرهنگ مادى غرب، خود به انتقاد از مدرنیته پرداختند و درست از همین سه پایگاه حقیقتجویى، عدالتخواهى و معنویتگرایى، بنیادهاى فکرى غرب جدید را مورد نقد و بررسى قرار دادند. جالب اینجاست که حیات پربار امیرمؤمنان، علیهالسلام، را در همین سه محور اساسى مىتوان خلاصه کرد و شخصیت جهانى آن حضرت را نیز به همین سه شاخصه مىتوان معرفى نمود و پایه یک حرکت عظیم فرهنگى را در همین راستا بنیان نهاد. اگر به یاد داشته باشیم که این سه مؤلفه نه تنها در شخصیتحضرت عیسى، علیهالسلام، بلکه در تمام انبیا و ادیان الهى به طور برجسته وجود دارد، مىتوان از این طریق باب گفتگوى ادیان الهى را در مقابله با دنیاى شرک و فساد پىریزى کرد. بدیهى است که جمهورى اسلامى با نامگذارى سال ۲۰۰۰ م. (۱۳۷۹ ش.) به عنوان سال امام على، علیهالسلام، در سطح بینالملل، مىتواند ابتکار عمل را در سمت و سو بخشیدن به مباحثبینالادیان به ستبگیرد و استمرار این فرایند مىتواند فرهنگ بلند شیعه و انقلاب اسلامى را به جهانیان و تشنهکامان عدالت و معنویت معرفى کند.
۴- مناسبت زیباى دیگرى که در این سال وجود دارد، ارتباط بحث گفتگوى تمدنهاست. چنانکه مىدانیم، به پیشنهاد ریاست محترم جمهورى اسلامى، و با تصویب سازمان ملل متحد سال ۲۰۰۱ م. به عنوان «سال گفتگوى تمدنها» اعلام شد. طبعا از جمهورى اسلامى که ارایهدهنده این پیشنهاد است، انتظار مىرود که با معرفى تمدن اسلامى و پیشینه درخشان آن در توسعه فرهنگ و اخلاق انسانى، جایگاه تمدن اسلامى را به جهانیان بشناساند. از یاد نبریم که آنچه انقلاب اسلامى را در طول دو دهه گذشته مورد توجه متفکران و مردمان بیداردل جهان قرار داده، ادعاى ایجاد تمدن اسلامى در دنیاى نوین است. بنابراین ایران در سال آینده باید از هویت و حریم تمدن اسلامى در کشاکش تمدنهاى بشرى معاصر دفاع کند و با ارایه اصول و چارچوب تمدن اسلامى، در گسترش و تثبیت این ادبیات در فرهنگ جهانى تلاش کند. سال امام على، علیهالسلام، فرصتى است تا با شناخت دقیق اندیشهها و عملکرد آن بزرگوار در طول حیات خویش – بویژه در دوران حکومت ایشان – به تعریف درستى از مفهوم تمدن اسلامى و حکومت دینى و شاخصههاى آن دستیافته و با ایدهاى روشن و اندیشهاى پربار در صحنه گفتگوى تمدنها حضور پیدا کنیم.
مجله موعود شماره ۱۹