...
بیشتر بخوانید »فرزند ابراهیم
خون و خشم از چشم منصور بیرون می ریخت، در طول و عرض قصر قدم می زد و هراز چند گاهی دستهای مشت شده اش را به هم می کوفت. سربازان و درباریان، با ترس ...
بیشتر بخوانید »نماز باران
قحطي شده بود. مردم در تنگنا بودند. آسمان حتي از قطره آبي دريغ ميورزيد. جويبارها و رودها خشك شده بود. گياهي توان روييدن نداشت. گرسنگي و ...
بیشتر بخوانید »داستان ضامن آهو
دوست دانشمند عزيزی به بنده گفت: فلانی! من هر قدر هم که میخواهم صحت اين «داستان مبتذل» ضامن آهو را به خود بقبولانم نمیتوانم و عقلم ...
بیشتر بخوانید »رازی که پیامبر در گوش علی گفت
بعد از سه روز، كسالت حضرت شدت گرفت در حالی كه پارچه ای به سر بسته و دست راست بر دوش امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ و دست چپ بر دوش فضل بن عباس ...
بیشتر بخوانید »تبعید رهبران؛ شگرد کهنه طاغوتیان
...
بیشتر بخوانید »ستاره فروزان عالم اسلام
...
بیشتر بخوانید »آداب ورود به میهمانی خدا
...
بیشتر بخوانید »دزد کفشهای پیامبر
روزی سلطان اُلجایْتو مغولی مشهور به شاه خدابنده از روی غضب زن خود را سه طلاقه کرد و بعد پشیمان شد و تمام علمای مذاهب اربعه (اهل تسنن) را جمع ...
بیشتر بخوانید »صلح
در ايران اوّلين كساني كه براي ديدنِ من به عنوان زائر عتبات به منزل ما آمدند؛ دو نفر سيّد بودند. آنها را به اتاق راهنمايي كردم و خودم براي ...
بیشتر بخوانید »