امام رضا(علیه السلام) در خلال جلسات علمی فراوان که با صاحبان اندیشه های غیرتوحیدی و مخالف داشت از عنصر عقل و استدلال و برهان، فراوان بهره میبرد و طرف های مقابل را با این روش استدلالی و عقلی وادار به خضوع و اقناع و پذیرش عقاید حقه میکرد. تجلی عقلانیت دین و دفاع عقلانی حضرت رضا(علیه السلام) از دین و آموزه های دینی محور بحث در گفت وگوی حاضر با حجت الاسلام دکتر رضائی مهر پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم است که با هم آن را از نظر میگذرانیم.
یکی از ویژگی های جاودانگی و پویایی اسلام، برهانی بودن آموزه های آن است به گونه ای که جایگاه والای عقل در اسلام به عنوان یکی از ابزارهای مهم شناخت، امری غیرقابل انکار است چنان که توجه به علم و دانش در اسلام مورد تأکید فراوان قرار گرفته است به عنوان اولین سؤال بفرمایید مراد از عقلانی بودن دین در این بحث چیست و آیا می توان عقلانی بودن دین را اثبات پذیر بودن تمام آموزه های دین از طریق ادله مصطلح عقلی دانست؟
– به نظر می رسد قبل از پاسخ به این سؤال توجه به این نکته لازم باشد که لزوماً چنین نیست که عقلانی بودن امری متوقف بر براهین مصطلح عقلی باشد، در واقع می توان نسبت بین این دو را عموم و خصوص مطلق از نسب اربعه دانست زیرا هر نتیجه حاصله از یک استدلال عقلی، خودبخود عقلانی است یعنی خردپذیر است ولی این چنین نیست که هر امر عقلانی مثل گزاره های دینی تعبدی، لزوما باید با ادله مصطلح عقلی به اثبات برسد بنابراین ممکن است گزاره ای منشأ وحیانی داشته باشد و با هیچیک از براهین فلسفی قابل اثبات نباشد و در عین حال عقلانی هم باشد به عنوان مثال نمی توان با ادله عقلی راز سه رکعتی بودن نماز مغرب را فهم و اثبات کرد ولی عقل، عمل بر طبق فرمان شروع را می پذیرد و بلکه بر آن تأکید میکند. بر همین اساس وقتی میگوییم اسلام دینی عقلانی است منظور آن است که حکیمانه است و آموزه های آن مبتنی بر حکمت است. با این بیانی که از عقلانی بودن دین کردیم وجهی برای انحصار اثبات گزاره های دینی بر ادله مصطلح عقلی نیست بلکه عقلانی بودن دین به معنای اشتمال آن بر حکمت است.
پس آیا می توان گفت اثبات و یا دفاع از آموزه های دینی، روش ها و اشکال مختلفی داشته باشد؟
– دقیقاً همین طور است گاهی محققی به دنبال نتیجه یقینی است که از روش های برهانی عقلی و نقلی استفاده میکند مثل اثبات یقینی ذات واجب تعالی و اثبات وجوب سه رکعت بودن نمازمغرب و گاهی در اثبات و دفاع از دین در اصل نیازمند تمسک به چنین روشی نیست بلکه مثلا چون در مقام اقناع مخاطب است دفاع او از دین به روش خطابه است و یا در مقام تقابل با خصم است که از روش جدال احسن بهره میبرد. باید عرض کنم اصولا دفاع از دین دارای صورت های مختلفی است گاهی با مال و ثروت است گاهی با جان، گاهی با زبان و بالاخره گاهی هم صبغه علمی و عقلانی دارد. مراد از دین در این جا هم، مجموعه معارف و احکامی است که خداوند برای هدایت و سعادت بشر تشریع فرموده و بواسطه پیامبران و رسل خویش آنها را به مردم رسانده است. پس منظور از دین در این بحث، ادیان وحیانی خصوصاً آخرین تشریع الهی یعنی دین اسلام است. با توجه به آنچه گذشت وجه عقلانی دین را می توان حکیمانه بودن محتوای آن دانست و دفاع عقلانی از آن هرگونه تفکر، رفتار و گفتاری است که موجب استحکام و تثبیت دین در نظر اهل خرد و تعقل میشود. به تعبیر دیگر، دفاع عقلانی از دین، دفاع از خود دین است براساس اصول و قواعد منطقی و عقلی شکی نیست که چنین دفاعی، چون مربوط به حوزه نظر و تعقل است، از اهمیت خاصی برخوردار است. چرا که هرگاه مبانی نظری و تئوریکی یک نحله فکری و مکتب کلامی، خاستگاه عقلانی داشته باشد هرچه بهتر و بیشتر، فرآیند تبلیغ و پذیرش را هموار می سازد.
با این بیان معلوم میشود که دفاع عقلانی، دفاعی است منطبق بر اصول عقلی و منطقی که هر مخاطب اهل خرد را متأثر کرده به گونه ای که آن را بپذیرد و دلیلی عقلانی بر رد آن نیابد و نتیجه چنین دفاعی هم هموار کردن راه پذیرش دین خواهد بود. بنابراین دفاع عقلانی فقط به معنی دفاع از طریق ادله عقلی صرف نیست بلکه دفاع از طریق نقل یعنی آموزه های کتاب و سنت نیز میباشد.
با توجه به آنچه فرمودید که بهترین شکل تبلیغ و دفاع از دین آن است که به گونه ای بیانگر وجه عقلانی دین باشد بفرمایید، آیا از کتاب و سنت، شواهدی بر اهمیت چنین دفاعی وجود دارد؟
– دقیقاً اینگونه است و بهترین دلیل بر اهمیت این نوع دفاع، توجه کتاب و سنت و انطباق سیره روش اهل بیت در تبلیغ دین بر این روش میباشد. چرا که قرآن، یکی از راههای معرفت را تعقل و تدبر در آیات وانفس می داند و انسان را برای رسیدن به حقایق و کشف مجهولاتش به روشهای عقلانی توصیه میکند. در سیره و روش اهل بیت- علیهم السلام- نیز چنین امری از جایگاه خاصی برخوردار است. نمود این رویه را، می توان در کلمات آسمانی آن بزرگواران وهم در سیره و روش عملی آنان دریافت. چرا که آن حضرات در مقاطع مختلف تبیین و دفاع از دین و با توجه به موقعیت مخاطبینشان حکیمانه ترین روش را برمیگزیدند و همین امر نیز موجب هدایت و یا شکست منکران میشد. مناظرات ائمه در حوزه های مختلف دینی با رهبران و نمایندگان ادیان و نحله های مختلف فکری گاهی برای اساس اقناع آنها از طریق متون نقلی خود آنها و گاهی هم براساس برهان عقلی بوده است.
با توجه به اینکه محور بحث ما جایگاه عقلانیت و دفاع عقلانی از دین در سیره علمی و عملی حضرت رضا- علیه السلام- است و روشن است که تحقق چنین امری و بلکه هر امری، مستلزم شناخت لازم نسبت به اشراف علمی مدافع، از موضوع مورد بحث است. حال دراین راستا مختصری درباره اقتدار علمی امام(علیه السلام) و گستره آن به صورت اجمالی بفرمائید؟
– علم امام رضا(علیه السلام)- از جهات مختلفی قابل توجه است. معلومات آن حضرت از چیزهایی است که شخصیت ایشان را متمایز می سازد. معلومان آن حضرت در زمینه الهیات، اطلاعاتشان درباره ادیان و کتاب های آسمانی، آگاهی امام از علوم و معارف قرآنی، احاطه امام به بحث های کلامی، بحثهای امام، درباره پزشکی، طرح اصول و فقه و جز اینها همه گسترش دامنه معلومات حضرت ثامن الائمه را می رساند.
بحث های حضرت رضا(علیه السلام) با جاثلیق- راس الجالوت، هرابز اکبر روحانی زرتشتی و عمران صابی آن متکلم معروف، مبین احاطه آن حضرت به کتابهای آسمانی و مبانی توحید و خداشناسی است.
بحثهای حضرت درباره فلسفه احکام، مبین بینش عمیق ایشان است. بحث درباره فلسفه غسل و وضو، فلسفه حرمت زنا، فلسفه زکات، فلسفه حرمت ربا و فلسفه حرمت شراب و طرح مسایل اجتماعی و اخلاقی در زمینه احکام، برخورداری کامل آن حضرت را از فکر برهانی نشان می دهد.
بحث امام درباره مسایل پزشکی و گفتار امام درباره فلسفه احکام حاکی از بینش وسیع او در زمینه های علمی و اجتماعی است. حضرت رضا(علیه السلام) در فن خطابه و همچنین در زمینه شعر و ادب و در فصاحت و بلاغت یگانه بود. این جامعیت علمی امام رضا(علیه السلام) بود که مأمون را به ادای احترام نسبت به آن حضرت مجبور می ساخت. بدیهی است تجلی و شکوه وجه عقلانی دین، متوقف بر چنین موقعیت علمی خواهد بود که آن بزرگوار در نهایت کمال نسبت به آن قرار داشت.
آن چه از روش های اثبات آموز ه های دینی و دفاع از آنها منظور نظر ما دراین بحث است روش برهانی و استدلالی بر مبنای اصول عقلی و منطقی است و شکی نیست مناظراتی که آن حضرت با سران و بزرگان ادیان و مذاهب انجام می دادند، از حیث روش، دارای اسلوب خاص خود بود به گونه ای که در نهایت، با قدرت تمام منجر به محکوم شدن طرفهای مناظره، میشد آیا می توان توجه به عنصر تعقل و بکارگیری مبانی عقلی را از سوی امام(علیه السلام) دراین امر موثر و حائز اهمیت دانست؟
– نوع مذاکرات و گفت وگوهای امام رضا(علیه السلام) با سران و نمایندگان ادیان و مذاهب مختلف -که محتوای آن چیزی جز تبیین علوم و معارف اسلامی نبود- از یک ویژگی خاصی برخوردار بود و آن، تجلی بعد منطقی و عقلانی در نوع استدلال هایی بود که اقامه می فرمود. درک چنین امری هم کار آسانی است و با مراجعه به سخنان و مناظرات ایشان به راحتی می توان به این نکته پی برد که هر سخنی از آن حضرت در خصوص اثبات مدعای خود مبتنی بر اصل و یا اصول منطقی و عقلانی بود. به گونه ای که عنصر تعقل و خردپذیری، جزء لاینفک استدلال های آن حضرت در مقام احتجاج با مخالفان دین و مذهب بوده است. و صدالبته همین نکته هم باعث محکوم شدن و ساکت ماندن مخالفین در مقابل امام و در نتیجه هدایت آنها و تشرفشان به دین اسلام و مذهب تشیع میشد. بدیهی است در مباحث اعتقادی و در باب مناظرات باید به نقطه مشترک و مقبول بین طرفین که همان اصول و قواعد منطقی و عقلی است توجه نمود و استدلال بر هر مدعایی را از همین طریق پی گرفت، چرا که درغیر این صورت نمی توان نتیجه مثبتی از مقدمات خود بدست آورد و این یکی از اصول منطقی و عقلانی یک مناظره است که با عنایت خاصی از سوی امام پیگیری میشد.
از آنجا که مناظرات علمی امام رضا(علیه السلام) دارای جذابیت خاصی بود و قهراً چنین مناظراتی می تواند راهنمای ما در مقوله دفاع از دین باشد توجه و مطالعه دقیق این مناظرات برای اهل علم لازم است. و به خاطر اینکه بحث را در خصوص جنبه عقلانی دین کمی مصداقی کنیم اگر ممکن است یکی از مناظرات ایشان را به طور اجمال به عنوان مظهر دفاع عقلانی از دین، بیان بفرمائید؟
– یکی از مناظرات طلایی امام(علیه السلام) مذاکرات ایشان با عمران صابی است. امام در یک مناظره، پس از آنکه هیربدان، بزرگ زرتشتیان را با برهان قاطع محکوم ساخت، روبه حاضران کرد و فرمود آیا در میان شما کسی است که با اسلام مخالف باشد و اگر مایل است بدون اضطراب و نگرانی سؤالاتش را بپرسد؟ دراین میان عمران صابی، که یکی از متکلمان معروف بود برخاست و نزد امام آمد و از ایشان درباره نخستین وجود (یعنی خداوند) و مخلوقاتش سؤال کرد. امام با دلیل و برهان پاسخ او را داد و سه دلیل برای بی نیازی خداوند از مخلوقاتش اقامه کرد.
سپس عمران سؤالاتی درباره علم خدا به ذات پاکش و نیز انواع مخلوقات پرسید و پاسخ در خور از امام شنید. او همین طور از امام(علیه السلام) سؤال میکرد و از چشمه جوشان علم امامت بهره میبرد تا اینکه حضرت فرمود آیا این مطالب را خوب درک کردی. عمران عرض کرد آری مولای من، خوب فهمیدم و شهادت می دهم که خداوند همان گونه است که شما توصیف کردید و وحدانیتش را ثابت نمودید و گواهی می دهم که محمد(ص) بنده اوست که برای ابلاغ دین حق فرستاده شد، سپس رو به قبله به سجده افتاد و از دل باختگان و عاشقان اهل بیت(علیه السلام) شد.
به نظر می رسد قوت کلام امام رضا(علیه السلام) و نوع رفتار علمی و انسانی ایشان با طرف های گفت وگو در مناظراتی که داشتند، درجهت دهی علمی و اعتقادی مسلمین نقش بسزایی داشته باشد. نظر جنابعالی دراین خصوص چیست؟
– قطعا چنین اقداماتی ازسوی امام تأثیرات مفید جدی بر اندیشمندان در همه عرصه های علمی و اعتقادی داشته است. ایجاد فضای مناسب علمیبه منظور طرح اندیشه و آرای مختلف و مخالف، یکی از موارد عمده تأثیرگذاری بر نگرش صحیح مسلمین به علم و عقاید حقه دینی است که ازسوی امام انجام میگرفت. زیرا چنان که مستحضرید جامعه اسلامی درمعرض انواع اندیشه های صحیح و غیرصحیح بود. در این وضعیت اگر بطلان این اندیشه ها محرز نمیشد، درصد تأثیرپذیری از آنها بالا میگرفت و لذا موقعیت زمانی چنین اقتضا میکرد که فضای مناسب برای طرح اندیشه های مخالف ایجاد شود و نقد و بررسی آنها صورت گیرد و چنین رویه ای را امام (علیه السلام) با جدیت، عملی ساختند و خودشان با فضاسازی مناسب برای بیان آزادانهاندیشه های مخالفین به نقد و بررسی عقلانی آنها پرداخت و همین عملکرد بر نگرش مسلمین درخصوص تحقیق در آموزه های دینی و علمی و یا فرضیه های ارائه شده که قابلیت بحث و نظر را داشتند، به شدت تأثیرگذار بود.
تأثیر دیگر روش امام القاء این مطلب بود که دفاع از هر قضیه ای بایستی مبتنی بر اصول منطقی و متد عقلانی باشد. دفاع عقلانی از یک اعتقاد، امری بود که امام در مواضع مختلف آن را به عنوان بهترین روش دفاع از اعتقاد، مورد تأکید قرار می داد. با تأکید امام بر این مهم، راه هرگونه مغالطه و سفسطه و مجادله های غیرمنطقی در مناظرات و دفاعیات بسته شد، نتیجه آن هم این بود که جامعه علمی در شناخت و پذیرش اندیشه های مختلف، اول به ارزیابی عقلانی و منطقی آنها می پرداخت و پس از آن بطلان بسیاری از فرقه ها و اندیشه های انحرافی، روشن میشد. یعنی نگرش علمی اهل علم به اینجا رسید که دفاع و یا رد یک اعتقاد و یا اندیشه ای باید ازطریق اصول و متد عقلانی باشد و لذا از همین طریق هم عمل شد و به نتایج مهمی رسیدند و این هم از کرامات امام- علیه السلام- بود.
البته سوای از تأثیرات نظری امام بر جهت دهی فکری مسلمین، ایشان در حوزه عمل نیز، تأثیرگذار بودند. آن حضرت با شرکت در جلسات مناظره ای که خودشان قبل یا بعد از ولایتعهدی برگزار میکردند، عملا روش منطقی و عقلانی بحث و مناظره وتحقیق را به مردم القا میکردند. نکته قابل توجه دراین میان تأثیرگذاری شجاعت امام برمسلمین بود که باعث قدرت و اقتدار آنها گردید و با نشان دادن بزرگی و جلال اسلام، مسلمین را در جهان سرفراز کرد.
به عنوان آخرین سؤال با توجه به مقتضیات عصر حاضر و لزوم شکوفایی علمی و اقتدار جهانی مسلمین و نیز غنای فرهنگ دینی و معارف اسلامی، چه توصیه ای در این خصوص برای اندیشمندان اسلامی دارید؟
– ببینید وضوح سیره علمی و عملی اهل بیت- علیهم الاسلام- کاشف اعتقاد قاطع آنان بر اعتلای فرهنگ دینی و اقتدار مسلمین بوده است. به نظر می رسد همه اهل نظر باید در راه و روش خود، تأسی به اهل بیت(علیه السلام) را ترک و فراموش نکنند. باید همانند آن بزرگواران در نشر علوم و معارف دینی با سعه صدر و با استفاده از اصول و قوانین منطقی و عقلانی وارد بحث شده و دفاع و تبلیغ کنند و در تبادل اندیشه ها و نحله های مختلف فکری همین رویه را درپیش گیرند. ما باید به زبان دنیا آشنا شویم تا بتوانیم سخن خود را به جهانیان برسانیم و البته استفاده از وسایل ارتباط جمعی ضرورتی جدی دارد.
منبع:
روزنامه کیهان