شیعه و رجعت هیچگونه تردیدى نیست که شیعه به رجعت دارد و همه دانشمندان بزرگ این مکتب، اعتقاد به رجعت را از ویژگیهاى پیروان امامان معصوم (علیهم السلام) بر شمردهاند، تا بدانجا که پیروى مذهب تشیع واعتقاد به رجعت متلازم یکدیگر بوده و برخى از یاران و پرورش یافتگان مکتب «اهل بیت» با همین صفت معرفى شدهاند، و خرده گیران بر شیعه نیزهمین اعتقاد را وسیله نکوهش و خالفت خویش قرار دادهاند. علامه مجلسى بیش از پنجاه تن از عالمان شیعه را نام مىبرد که اصل رجعت را پذیرفته و روایات مربوط به آن را در کتب خویش آوردهاند. از این گروهند:
سلیم بن قیس هلالى (متوفاى سال ۹۰)، حسن بن صفار (م ۲۹۰)، على بن ابراهیم قمى (استاد کلینى)، ثقه الاسلام کلینى (م ۳۲۸)، محمد بن مسعود عیاشى (معاصر کلینى)،ابو عمرو کشى (معاصر کلینى) شیخ صدوق (م ۳۸۱)، شیخ مفید (م ۴۱۳)، سید مرتضى (م ۴۳۶)، ابوالفتح کراجکى (م ۴۴۹)، ابوالعباس احمد بن عباس نجاشى (م ۴۵۰)، شیخ طوسى (م ۴۶۰)، سید رضى الدین بن طاووس (م ۴۶۴) و…
همو مىنویسد: «اعتقاد به رجعت در تمام دورهها مورد اجماع فرقه شیعه بوده و چون خورشید بر تارک آسمان مىدرخشد و کسى را
یاراى آنکار آن نیست» 6.
شیخ صدوق در کتاب اعتقادات مىگوید:
«عقیده ما درباره رجعت این است که این رویداد قطعاً به وقوع مىپیوندد» .7
شیخ مفید نیز عقیده به رجعت را از ویژگیهاى پیروان خاندان رسالت مىداند. ۸ سید مرتضى معتقد به اجماع شیعه درباره رجعت است و مىگوید: «پیروان این مذهب در این باره کمترین اختلافى ندارند»9.
شیخ حر عاملى مىنویسد: «فزونى نویسندگانى که روایات مربوط به رجعت را در کتب مستقل یا غیر مستقل گردآوردهاند – و تعداد آنها از هفتاد کتاب تجاوز مىکند – دلیل بر قطعى بودن اعتقاد به رجعت از دیدگاه شیعه است. ۱۰
شیخ طوسى در تفسیر تبیان ۱۱ و امین الدین طبرسى در تفسیر مجمع البیان ۱۲ و دیگر مفسران بزرگ شیعه درباره رجعت سخن گفتهاند و بنا به نوشته صاحب کتاب «الایقاظ من الهجعه» صحت رجعت از نظر شیعیان امرى مسلم، قطعى و انکارناپذیر بوده و بیشتر دانشمندان یا همه آنان این واقعیت را پذیرفتهاند. ۱۳
شیخ صدوق در کتاب «صفات الشیعه» اعتقاد به رجعت را از مشخصات پیروان این مکتب بر شمرده و حدیثى را از امام ششم حضرت صادق در
این رابطه نقل مىنماید. ۱۴
بنابراین قاطعانه مىتوان گفت که اصل رجعت از دیدگاه عالمان بزرگ شیعه، امرى مسلم و قطعى بوده و با توجه به روایات بسیارى که از پیشوایان معصوم رسیده است، تردیدى در تحقق رجعت بر جاى نمىماند. علامه مجلسى که در حدیثشناسى سرآمد همه بزرگان و محدثان است و تتبع و پشتکار وى در گردآورى مجموعه گرانسنگ بحارالانوار و شرح اصول کافى به وضوح دیده مىشود، درباره
روایات رجعت مىنویسد:
«کسى که حقانیت ائمه اطهار علیهم السلام را باور کرده است، چگونه مىتواند درباره مسأله متواترى که از آنان نقل شده و نزدیک به دویست روایت صریح در این زمینه رسیده و بیش از چهل تن از ثقات و عالمان شیعه آنها را در کتب خود آوردهاند؛ شک داشته و این عقیده را با دیده تردید بنگرد؟… راستى اگر مسألهاى از این قبیل را نتوان از متواترات دانست، پس در کدامین موضوع مىتوان ادعاى تواتر کرد؟۱۵
شیخ حر عاملى نیز که از بزرگترین محدثان قرن دهم هجرى بوده و کتاب پربار «وسایل الشیعه» را در احادیث فقهى فراهم آورده است، روایات رجعت را فزون از شمار دانسته و قائل به تواتر معنوى اخبار وارده مىباشد. ۱۶
کوتاه سخن آنکه: شیعیان به پیروى از فرموده پیامبر گرامى و با رجوع به عترت نبوى بر این عقیدهاند که پیش از تحقق قیامت کبرى رویدادى خاص در جهان به وقوع مىپیوندد و جمعى از مردگان به دنیا باز مىگردند. این رویداد را «رجعت» مىگویند و گاهى از آن به «قیامت صغرى» تعبیر مىنمایند.
نا گفته نماند که این سخن نه بدان معنى است که از دیدگاه عقاید، شیعى، اصل رجعت در شمار اصول دین بوده و هم پایه اعتقاد به توحید، نبوت و معاد مىباشد. بلکه بسان بسیارى از ضروریات دینى یا رویدادهاى تاریخى انکارناپذیر، از مسلمیات قطعى محسوب مىگردد.
به عنوان مثل: همه مسلمانان باور دارند که جنگ بدر، نخستین غزوهاى بود که بین مسلمانان و مشرکان مکه در سال دوم هجرت به وقوع پیوست. اما قطعیت چنین حادثهاى به وقوع آن در زمره اصول عقاید اسلامى به شمار نمىآید، و با این همه، کسى از مسلمانان را نیز یاراى انکار آن نیست .
پى نوشتها:
۶- بحار الانوار ۱۲۲/۵۳ – ۱۴۴.
۷- اعتقادات صدوق بنا بر نقل بحارالانوار
۱۲۸/۵۳.
۸- بحارالانوار ۱۳۶/۵۳ (به نقل از «المسائل
السرویه» شیخ مفید).
۹- همانجا /۱۳۹.
۱۰- الایقاظ من الهجعه، باب دوم .
۱۱- تبیان ۱۲۰/۸.
۱۲- مجمع البیان ۲۳۵/۴.
۱۳- الایقاظ من الهجعه، باب دوم، دلیل
پنجم.
۱۴- بحارالانوار ۱۲۱/۵۳ (به نقل از صفات
الشیعه).
۱۵- بحارالانوار، ۱۲۲/۵۳ – ۱۴۴.
۱۶- الایقاظ من الهجعه، باب دوم، دلیل سوم.