شبیه شور محرم به شهر ما غوغاست
حدیث هر زن و مردی هزار واویلاست
چنان که بر سر و رو می زنند از غم و ماتم
گمان کنم که مگر روز محشر کبراست
هزار دسته عزادار به جامه های سیاه
به سر زنان و پریشان که ماتم عظماست
به سر زنان و به سینه ز حزن ماتم مادر
فغان و ناله عالم، فغان یا زهرا (س) ست
عزا، عزای غریبی است، عزای مادر سادات
عزای دخت پیمبر(ص)، عزای همسر مولاست
نگاه کن که ز در بوی دود می آید
هنوز شعله شعله آتش به روی در پیداست
نگاه کن که دو چشم علی (ع) به خون افتاد
و چشم کوچک طفلان او، چون دریاست
کمر به دست گرفته علی و به گریه می نالد
فغان و شیون طفلان، نوای وا اُمّاست
میان کوچه شکستند دست حضرت زهرا (س)
مگر که جور عدویش همین یکی و دوتاست
میان آن در و دیوار، خدایا چگونه بگویم
صدای ناله زهرا (س) ز عمق جان برخاست
ولی ز غصه ای از پا نشست یاس پیمبر(ص)
که وقت رفتن او شد، ولی علی (ع) تنهاست
نشسته این غم غربت به جان شیعه زهرا(س)
به کوچه ها، همه جا خیمه عزا برپاست
نگاه کن که دو چشمان مهدی زهرا
به خون نشسته ی اندوه دختر طاهاست
الا غریب همیشه الا ولی زمان (عج)
برای شیعه تو فاطمیه عاشوراست