خواب

امشب از جام خیال، جرعه ای هم، تو بنوش
تا که در جوی زمان، مثل من آب شوی
دور از این شهر نفاق
پای آن سرو بلند
رنگ مهتاب شوی
بیا باهم برویم، معبد شاپره ها
بیا تا دور شویم، دور تر از خاطره ها

پشت پرچین خیال
دور از این حال خراب
و در آغوش خدا
لحظه ای خواب رویم

حسین میرزایی مقدم

همچنین ببینید

شعر و ادب

...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *