سلمان فارسی میگوید:
روزی حضرت فاطمه را دیدم که چادری وصله دار و ساده بر سر داشت.
در شگفتی ماندم و گفتم عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی می نشینند و پارچههای زربفت به تن میکنند. وه که این دختر رسول خداست! نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا!!
حضرت فاطمه پاسخ دادند:
قالت: «یا سَلمانُ! اِنَّ اللهَ ذَخَّرَ لَنا الثِیّابَ وَ الکَراسِیَّ لِیَومٍ آخِرٍ؛ ۱
ای سلمان! خداوند بزرگ، لباسهای زینتی و تختهای طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.»
٭ ٭ ٭
قالت فاطمه: «أدنی ما تَکُونُ مِن رَبَّها اَن تَلزَمَ قَعرَ بَیتِها؛ ۲
آن لحظهای که زن در خانه خود میماند [و به امور زندگی و تربیت فرزند میپردازد] به خدا نزدیکتر است.»
۱. بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۶۱.
۲. بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۹۲؛ نوادر راوندی، ص ۱۴.
منبع: کتاب بدانید من فاطمه هستم، واحد پژوهش موسسه فرهنگی موعود عصر عج