کم توجهی والدین به تربیت دینی فرزندان، به ویژه در کودکی و نوجوانی، نقش مهمی در بی اعتقادی جوانان به امور دینی دارد. اگر کودک در محیطی رشد کند که اعضای آن به مسائل دینی و عبادی بی اعتنا هستند و خود را در قبال آن مسؤول نمیدانند، بی شک، این کودک نیز در جوانی و بزرگسالی از مذهب و عبادت، گریزان خواهد بود. والدین باید تربیت درست و اسلامی فرزندشان را از دوران کودکی آغاز کنند و راهنمای خوبی برای دوران نوجوانی و جوانی فرزندشان باشند؛ زیرا در بزرگسالی، شخصیت فرد به طور کامل شکل گرفته و تغییر و اصلاح آن، بس دشوار است.
محیط خانواده
کم توجهی والدین به تربیت دینی فرزندان، به ویژه در کودکی و نوجوانی، نقش مهمی در بی اعتقادی جوانان به امور دینی دارد. اگر کودک در محیطی رشد کند که اعضای آن به مسائل دینی و عبادی بی اعتنا هستند و خود را در قبال آن مسؤول نمیدانند، بی شک، این کودک نیز در جوانی و بزرگسالی از مذهب و عبادت، گریزان خواهد بود. والدین باید تربیت درست و اسلامی فرزندشان را از دوران کودکی آغاز کنند و راهنمای خوبی برای دوران نوجوانی و جوانی فرزندشان باشند؛ زیرا در بزرگسالی، شخصیت فرد به طور کامل شکل گرفته و تغییر و اصلاح آن، بس دشوار است.
حضرت علی علیه السلام در نامهای به فرزند بزرگوارش، امام حسن مجتبی علیه السلام میفرماید: «پیش از آنکه دلت سخت و عقلت گرفتار شود، به تربیت تو پرداختم.» صفحه دل کودک در آغاز تولد، پاک و سفید است. روشهای خوب و بد تربیت والدین در سالهای پس از تولد، بر این صفحه سفید نقش میبندد. هنگامیکه فرزند به دوران نوجوانی و جوانی رسید، آثار خوب و بد تربیت کودکی او در شخصیت فرد دیده میشودوگاهی برخی خانوادههای دین دار، ارزشها و باورهایشان را با خشونت و زور به جوان تحمیل میکنند که این روش نادرست، سبب فرار و دوری جوان از باورهای دینی و افزایش فاصله میان او و والدینش میشود. برای پرورش درست و اصولی نوجوان و جوان، باید از نقطهای آغاز کنیم که جوان علاقه مند است و به گونهای عمل کنیم که او در تربیت خود، احساس اجبار و تحمیل عقیده نکند.
دوستان جوان
جوانی، ابتدای ورود به زندگی اجتماعی است. جوان برای رسیدن به استقلال بیشتر که یکی از ویژگیهای این دوران است، از خانواده دور میشود و به دوستان خود روی میآورد. در این میان، تأثیر دوستان میتواند بیش از نقش خانواده باشد. یک دوست بد و فاسد میان دوستان خوب، همچون میوه پوسیدهای است که میان میوههای سالم جعبهای قرار دارد. همان گونه که این میوه پوسیده میتواند میوههای فراوانی را بر اثر گذر زمان خراب کند، دوست بد نیز میتواند افراد بسیاری را مانند خود فاسد سازد. امام علی علیه السلام میفرماید: «کسی که ناسنجیده با دیگران پیمان دوستی میبندد، ناچار باید به رفاقت اشرار و افراد فاسد تن در دهد».
جوانان باید در انتخاب دوست و هم نشین خود بسیار دقت کنند و کسانی را به دوستی برگزینند که ایمانی پاک و اندیشهای سالم دارند. دوست خوب و شایسته، انسان را به داشتن شخصیتی سالم و عملکردی درست فرامیخواند. همچنین «از دست دادن این گونه دوستان، سبب غربت و تنهایی انسان میشود» و «نشان دهنده ناتوانی فرد در نگه داری دوست خوب است».
تکریم جوان
اسلام درباره بزرگ شمردن شخصیت فرزندان و جوانان و احترام گزاردن به آنان، راهکارهایی ارائه داده است که عمل به آنها، تربیت صحیح اسلامی را در پی خواهد داشت. پیامبر گرامی اسلام، فرزند را در طول هفت سال سوم زندگی، وزیر و مشاور میخواند.
از این سخن درمییابیم هنگامیکه فرزند به سن تکلیف رسید، دیگر نباید با او برخورد کودکانه کرد، بلکه جوان پرشور و پرتوانی است که در کارها میتوان با او مشورت کرد. این کار برای رشد شخصیت جوان و سهیم کردن وی در امور زندگی و جامعه، لازم است. اگر بزرگی و احترام جوان حفظ شود، هرگز گرفتار عقده خودکم بینی نخواهد شد و به سادگی در دام افراد منحرف گرفتار نخواهد آمد.
اطرافیان و مربیان جوان باید بدانند که جوان، دوره ویژه و حساسی را میگذراند و دانش و تجربه او اندک و ناچیز است. پس نباید در برابر اشتباهها و کوتاهیهای نوجوان، با تضعیف شخصیت و سرزنشهای بی حد، او را از صحنه فعالیتهای اجتماعی و مذهبی بیرون راند؛ زیرا در این صورت، او با احساس حقارت، خود را ضعیف و آسیب پذیر میبیند و به جای حل مشکلات، تن به خواری و پستی میدهد و با گرفتار شدن در دام گروههای فاسد، خود را به ناپاکیها آلوده میسازد. روزهای جوانی، بهترین دوران سازندگی شخصیت جوان است. ازاین رو، اگر احترام واقعی جوانان حفظ شود و آنها را بهعنوان عنصری مفید و مؤثر در امور جامعه به کار گیرند، زمینه همکاریهای دوستانه و روبه رشد آنها نیز فراهم میشود.
الگوی مناسب
یکی از ویژگیهای دوران جوانی، الگوپذیری است. جوان به دنبال شخصی میگردد تا رفتارش را با او تنظیم و از رفتارهایش تقلید کند. نوجوان و جوانی که شیفته مقام علمی، هنری و ورزشی فردی میشود، در نتیجه این شیفتگی، درصدد برمی آید که خود را در نوع لباس پوشیدن، نشست و برخاست و راه رفتن و سخن گفتن، به الگو نزدیک تر و با او هماهنگ تر سازد.
گاهی این علاقه مندی به جایی میرسد که جوان، بدیها و زشتیهای فرد الگو را نمیبیند و او را از هرگونه عیب و نقص، پاک میپندارد. حضرت علی علیه السلام فرمود: «چشم انسان علاقه مند از دیدن عیبهای محبوب خویش نابیناست و گوشش در شنیدن زشتیهای وی ناشنواست».
الگو قرار دادن افراد ناشایست که نقشی در کمال و موفقیت انسان ندارند، جوان را از شکوفا شدن استعدادهایش بازمی دارد و جوان بر اثر شبیه سازی خویش با الگوهای نامناسب، اخلاق آنان را نیز در خود جلوه گر میسازد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید: «بی خردی است که از هر صدایی، پیروی و با هر بادی به سمتی حرکت کنی».
بنابراین، شناختن حدود و منزلت الگوها و ضد الگوها ضروری است تا قدرت و شهرت و موقعیت، یگانه معیار الگوسازی نشود. برای این کار، جوان باید با پندها و رفتار اسوههای متعالی دین هماهنگ شود تا هیچ گاه از شخصیت اسلامی و اعتقادی خود دور نگردد. از نظر آموزههای دینی و اسلامی، هدف اصلی تقلید و پیروی از الگوها، دست یابی به حق و حقیقت از راه رشد فکری و معرفتی است و این امر، تنها در سایه پیروی از الگوهای شایسته امکان پذیر است، چنان که خداوند در قرآن کریم تذکر میدهد: «آیا آن که مردم را به حق رهبری میکند، سزاوار پیروی است یا کسی که هدایت نمیکند، مگر آنکه خود هدایت شود؟» حضرت موسی علیه السلام، هدف خود را از پیروی خضر علیه السلام، بهره مند شدن از آموزش همراه با رشد و تعالی ذکر میکند. امام صادق علیه السلام نیز انسان را از اینکه بدون دلیل محکم، الگویی را انتخاب و او را در همه گفتهها و کردارش، تأیید و تصدیق کند، برحذر میدارد.
رسانههای جمعی
امروزه رسانههای جمعی در شکل دهی شخصیت و فرهنگ افراد جامعه نقش برجستهای برعهده دارند؛ زیرا بیشتر مردم جامعه به ویژه جوانان، وقت زیادی را برای خواندن مجله و روزنامه یا تماشای برنامههای تلویزیونی و رفتن به سینما میگذرانند. بنابراین، چگونگی عملکرد این وسایل ارتباط جمعی در بازتاب باورها و ارزشهای پذیرفته شده افراد جامعه، در روی آوردن مردم به آنها یا انحراف از آنها بسیار اثرگذار است.
رسانهها با توجه به توان مندیهای خود، گاه میتوانند یکی از عوامل مهم دگرگونی ارزشها و باورها باشند. در برنامههایی که ارزشهای مادی، ثروت، نابرابری، سودجویی و تجمل گرایی، بهعنوان ارزشهای مثبت معرفی میشوند و در مقابل، ارزشهای معنوی و مذهبی پیرو ارزشهای مادی هستند، چگونه میتوان از نوجوان و جوان انتظار داشت به باورها و ارزشهای دینی خویش پای بند باشد؟ ازاین رو، صاحبان رسانه هرگز نباید بنا بر خواستههای شخصی خود عمل کنند، بلکه باید با در پیش گرفتن راهی درست، جامعه را به جاده سلامت و رستگاری رهنمون شوند.
طوبی، شماره ۱۷