به مناسبت تقارن عید ولایت و انقلاب چهارده قرن پیش هنگامیکه جهان غرب غرق در بربریت و توحش خویش بود و شرق جهان نیز اسیر توهمات و خرافات، محمد امین(ص) مبعوث بر رسالتی شد که شعارش آزادی حقیقی انسانها از تمامی قیود مادی و معنوی بود و مسلکش پرستش خدای احد و واحدی که شریکی بر آن نبود . پروردگار جهانیان به وعده خویش عمل کرده بود و مرسل آخرین را مأمور بر احیای فضائل انسانی و اثبات و تثبیت کرامت بشر نموده بود .
در بیش از بیست سال عمر نبوت رسول اکرم، دنیا با مفاهیمی آشنا گشت که یا تاکنون نشنیده بود یا آنها را به فراموشی سپرده بود . سرانجام در زمانی که پیامبر عظیم الشأن اسلام بنا بر حکم الهی مردم را برای فقدان خویش آماده می ساخت، حکم بزرگ خداوند صادر شد و هنگامیکه می رفت با خاموش شدن خورشید وجود مبارک حضرت محمد مصطفی(ص)، پرونده بعثت انبیاء برای همیشه در تاریخ بشریت بسته شود، پرونده دیگری گشوده شد و در آن روز مبارک، فرمان آمد که محمد، دینت را کامل کن . آری؛ منعم لایزال، نعمت دیگری را بر اشرف مخلوقات عرضه کرد و با گشایش دفتر امامت، برگ دیگری از کتاب ارزش گذاری خدا بر انسانها ورق خورد و از این پس انسان مولای خویش گشت .
مقدر الهی آن بود که علی ولایت آغاز کند و در دانشگاه بزرگ خویش درس سیاست و دیانت را بر انسان آماده تکامل بیاموزد، اما بر این ودیعه الهی آن رفت که هم من می دانم و هم شما دانید! سال هایی که می توانست به دورانی طلایی برای جامعه بشری تبدیل شود هزینه شیطان صفتی دنیاخواهان غاصب شد . گرچه تلألؤ ستارگان آسمان پرفروغ ولایت، شکافنده هر حجاب و مانعی بود اما هجوم دژخیمان سیاهی طلب آنقدر سنگین بود که آخرین حجت بر حق خدا را پرده نشین کرد . ۱۴۰۰ سال چنان گذشت که بیشترین میدانی که اسلام حقیقی برای جولان یافت، میدان علم و فرهنگ بود اما سیاست که صاحب اصلی اش ولی امر بر حق خدا بود به تاراج سیاست مداران بی دین و سیاست بازان دین فروش رفت .
پس از گذشت چهارده صده از مظلومیت اسلام سیاسی و اجتماعی و در عصر آخرالزمان، سیدی از قم برخواست تا احیاگر اسلام ناب و شیعه حقه باشد و آنچنان که اولیاء خدا وعده داده بودند آغازگر عصر ظهور صغری . قیام خمینی آنچنان ولوله ای در عالم انداخت که پشت مستکبران را تا اندرونی کاخ هایشان به لرزه درآورد و امیدی شد برای مستضعفان روی زمین و بدینسان انقلاب بزرگ اسلامی ایران، سرآغاز تحقق وعده «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» شد . ارزشهایی که قرنها مهجور مانده بودند دوباره میدان ظهور یافتند و در دنیایی که اخلاق حتی در زندگی شخصی انسانها نیز یافت نمیشد، خمینی نظامیبرپا ساخت که سیاستش هم بر مبنای اخلاق بود . اما مهمترین حرکت او، بازیابی نعمت فراموش شده خداوند یعنی نعمت «ولایت» بود . این بار نیز این نعمت، دشمنان بهشتی زیستن انسانها را برآشفت و توطئه ها و خنجرها از هرسو بر تنه این درخت پرمحصول فرود آمد . امام ده سال کوشید تا پایه های این بنا را محکم و استوار سازد و زمینه را برای ارائه بهترین شیوه حکومت داری که مقدر الهی نیز هست فراهم سازد . پس از او نیز پانزده سال است که نایب خلفش، مدرس این دانشگاه است تا دانش آموختگان مکتب ولایت را به منظور آماده سازی حضور و ظهور ولی اعظم جهان، تربیت نماید . الحق و الانصاف هم که چه تربیتی . گرچه بیست و پنج سال است که شاهد شیطنت و خباثت نوادگان ابلیس و کارشکنی بازی خوردگان شیطانیم اما هر روز این درخت را تنومندتر و پرریشه تر مییابیم . اکنون سایه ولایت گسترده تر از هر روز دیگری و میوه اش شیرین تر از هر زمانی است .
آری، ربع قرن است آنانکه ایجاد حکومت ولایی، استقرار حاکمیت احکام الهی و آماده شدن عالم برای قیام قائم را مغایر با منافع خویش میبینند، تا سرحد توان خود برای ضربه زدن به ریشه های ولایت میکوشند . اینان در هر رنگ و لباسی یافت میشوند . جمعی آن را نفی میکنند و جمعی خود را سینه چاک می دانند و عجبا که جمعی خود را صاحب آن، غافل از آنکه خداوند اراده کرده است که خود ولی را بشناساند و غربالهایی که در این بیست و پنج سال به حرکت درآمدهاند خالص را از ناخالص جدا ساختهاند . آنانی که به زعم خویش حیثیت نظام را با حیثیت خویش پیوند زدهاند، کورند و ندیدند که در این سالها چه حیثیتهایی که به خاطر ناخالصی و فریب بر باد رفت و حیثیت نظام همچنان برجاست . نبرد با اراده الهی نبردی پر از ضرر است که ابتدای آن بی آبرویی و فرجامش عذاب الیم . آی دنیاخواهان و دنیاپرستان؛ به گوش و به هوش؛ هنوز فرصت باقی است تا به غافله انصارالله بازگردید . هنوز زمان باقی است تا خود را با ترازوی تقوا وزن کرده و با عیار ولایت محک زنید . دیری نخواهد پایید که بانگ جرس به گوش رسد و آنگاه کسی را به خیمه گاه راه خواهند داد که در امتحان "سیاست در عین دیانت" نمره قبولی آورده باشد و مهر ولایت بر ذیل کارنامه اش بدرخشد . چه بخواهیم و چه نخواهیم کاروان به راه افتاده است و روز موعود نزدیک است پس بیاییم چنان کنیم که مبادا از لشگرگاه بیرونمان کنند . بیاییم باور کنیم که این عصر، عصر ولایت است .