به عنوان مقدمه باید گفت اختلاف عیدفطر، همان اختلاف در ثابت شدن اول ماه شوال است که در بحث اول بررسی میکنیم. و بحث دوم هم افق بودن یا اتحاد افق میباشد.
بحث اول: اختلاف در ثابت شدن اول ماه:
در ابتدا باید گفت: اول ماه به پنج چیز ثابت میشود:
۱. آنکه خود انسان ماه را ببیند.
۲. عده ای که از گفته آنان یقین پیدا میشود بگویند ماه را دیده ایم و همچنین است هر چیزی که به واسطه آن یقین حاصل شود.
۳. دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم ولی اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند یا شهادتشان خلاف واقع باشد مثل اینکه بگویند داخل دائره ماه طرف افق بود، اول ماه ثابت نمیشود. امّا اگر در تشخیص بعض خصوصیات اختلاف داشته باشند مثل آن که یکی بگوید ماه بلند بود و دیگری بگوید نبود به گفته آنان اول ماه ثابت میشود.
۴. سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت میشود و سی روز از اول رمضان بگذرد که بواسطه آن اول ماه شوال ثابت میشود.
۵. حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.[۱]البته آیات عظام خوئی و سیستانی در رابطه با مورد پنجم می فرمایند که:
اول ماه به حکم حاکم شرع ثابت نمیشود و رعایت احتیاط اولی است.[۲]همان طور که ملاحظه میشود سه راه اول به رؤیت هلال مرتبط است یعنی با رؤیت هلال توسط خود انسان یا عده ای … یا دو مرد عادل… اول ماه ثابت میشود. راه چهارم که با گذشتن سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت میشود و این در صورتی است که اول ماه قبل مشخص باشد یعنی در اول ماه قبل هم تردیدی نباشد. راه پنجم که البته اختلافی است و بعضی مراجع، حکم حاکم شرع را در این زمینه نافذ می دانند و بعضی نافذ نمی دانند. حال منشأ اختلاف، هر کدام از این ها (پنج راه) می تواند باشد؛ به عنوان مثال در مورد راه اول، ممکن است کسی ماه را ببیند و یقین به آن پیدا کند ولی دیگران ماه را ندیده باشند. در مورد راه دوم، ممکن است قول عده ای که گفتهاند ماه را دیده ایم برای تعدادی از مردم یقین آور باشد ولی برای تعدادی دیگر یقین آور نباشد. در موارد راه سوم ممکن است دو مرد عادل را نبیند که میگویند ماه را دیده ایم ولی دیگری دسترسی به دو مرد عادلی که ماه را دیدهاند داشته باشد. در مورد راه چهارم، ممکن است برای عده ای روز سی ام ماه شعبان یوم الشک باشد یعنی ممکن است روز سی ام ماه شعبان باشد و یا روز اول ماه رمضان، در نتیجه از راه چهارم نمی توان اول ماه شوال را ثابت کرد. در مورد راه پنجم، ممکن است عده ای مقلد مرجعی باشند که حکم حاکم شرع را به اول ماه نافذ نمی داند و عده ای مقلد مرجعی باشند که حکم حاکم شرع را به اول ماه نافذ می داند حال اگر حاکم شرعی حکم به اول ماه داد، فقط آن عده ای که مقلد مرجع ای هستند که حکم حاکم شرع را به اول نافذ می داند، می توانند اول ماه را ثابت کنند و مکلف دیگری با استفاده از همین راه ها، اول ماه را روز دیگری قرار می دهد. و هر دو نیز به تکلیف خود عمل کردهاند و عملشان صحیح است و این اختلاف باعث باطل بودن عمل عده ای و صحیح بودن عمل عده ای دیگر نیست.
بحث دوم: هم افق بودن یا اتحاد افق:
تعریف اول: منظور از آن شهرهایی است که در طول خط واحدی واقع شدهاند بنابراین اگر دو شهر در یک خط طولی باشند (طول به اصطلاح علم هیأت مراد است)، گفته میشود آنها در افق متحد هستند.[۳]تعریفی دیگر: منظور از اتحاد افق در اینجا آن است که اگر در شهر اول ماه دیده شود و در شهر دوم نیز ـ اگر مانعی مانند ابر نباشد، دیده میشود.[۴]حال که هم افق بودن (اتحاد افق) را تعریف کردیم به دو حکم متفاوت از فتوای مراجع می پردازم:
اگر در شهری اول ماه ثابت شود، برای مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند افق آنها یکی است.[۵]اگر در شهری اول ماه ثابت شود، در شهرهای دیگر چه دور و چه نزدیک، چه در افق متحد باشند یا نه، نیز ثابت میشود در صورتی که در شب مشترک باشند ولو اینکه اول شب یکی، آخر شب دیگری باشد.[۶]همان طور که ملاحظه میشود دو مبنای حکمی مشهور در این جا وجود دارد؛ حکم اول در روی زمین وسعت کمتری را نسبت به حکم دوم شامل میشود و حکم دوم تقریبا نیمی از کره زمین را شامل میشود؛ چون حکم اول نزدیکی و هم افق بودن را ملاک می داند ولی در حکم دوم نزدیکی و هم افقی ملاک نیستند بلکه مشترک داشتن ملاک است و شب مشترک داشتن حدود یک نیم کره زمین را شامل میشود.
خلاصه بحث اول و دوم: همان طور که ملاحظه شد، اختلافات موجود در ثابت شدن اول ماه فقط به رؤیت هلال و عدم رؤیت هلال خلاصه نمیشود بلکه موازین علمی فقها و مراجع نیز سبب این اختلافات میگردد. نظیر آنچه، در بحث اول در مورد نافذ بودن حکم حاکم اسلامیبه اول ماه و نافذ نبودن آن مطرح شد و نظیر آنچه در بحث دوم مطرح شد که تفاوت حکم مراجع نسبت به هم وسعت های مختلفی در روی کره زمین را در بر میگرفت.
نتیجه گیری:
منشأ اختلاف عید فطر دو عامل است:
عامل اول: رؤیت هلال و عدم رؤیت هلال.
عامل دوم: اختلاف موازین علمی فقها و مراجع.
در عامل اول اختلاف ناشی از تشخیص و عمل خود مکلفین است به عبارتی عده ای از مکلفین با توجه به راه های یاد شده یقین به اول ماه می نمایند و عده ای دیگر از مکلفین این یقین را پیدا نمیکنند.
در عامل دوم اختلاف ناشی از حکم فقهاست، در نتیجه مقلدین مراجعی که دو حکم متفاوت دارند به دو نحو مختلف عمل میکنند.[۷]
منابع
[۱]. توضیح المسائل مراجع عظام، دفتر انتشارات اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۸۹۰ ـ ۸۹۱. مساله ۱۷۳۰، فتوای امام خمینی رحمه الله.
[۲]. همان، م۱۷۳۱، فتوای آیات عظام خوئی و سیستانی.
[۳]. رساله اجوبه الاستفتاءات، آیت الله خامنه ای، الهدی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۵۱ ـ ۲۵۲، ۸۵۹.
[۴]. رساله توضیح المسائل، مراجع عظام، ج۱، ص۸۹۳، مسأله ۱۷۳۵، ذیل حکم آیت الله سیستانی.
[۵]. همان، فتوای امام خمینی (ره).
[۶]. همان، فتوای آیات عظام خوئی و تبریزی.
[۷]. البته مکلفینی که با توجه به شرایط مذکور در باب تقلید رساله های عملیه مراجع عظام، مرجع تقلید خود را انتخاب نموده و به تقلید از او پرداختهاند، در پیشگاه خداوند معذور و مأجور هستند؛ بنابراین مقلدین مراجع مختلف که بواسطه حکم های متفاوت مراجعشان، عمل های مختلفی نیز داشتهاند، معذور و مأجورند. ان اشاءالله.
مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات