حلقهای از جنگهای بین حق و باطل
اقتضای حکمت خداوند متعال بر درگیری دائمی و جنگ همیشگی بین حق و باطل قرار گرفته است، تا آن هنگام که خداوند زمین و اهل آن را به [صالحان] واگذار نماید؛ تا [بدین وسیله] پاکان را از ناپاکان متمایز سازد. این جنگ از زمان [حضور] آدم (ع) در بهشت، که در آن از هر چه اراده مینمود به همراه همسرش «حوا» میل میکرد، آغاز گردید. [خداوند میفرماید:]پس شیطان، هر دو را از آن بلغزانید و از آنچه در آن بودند، ایشان را به در آورد.۱
این معرکه پس از آن به زمین انتقال یافت و دشمنی بین آدم و شیطان قوت گرفت. [خداوند میفرماید:]و فرمودیم، فرود آیید، شما دشمن همدیگرید و برای شما در زمین قرارگاه و برخورداری خواهد بود.۲
و میفرماید:
فرمودیم، جملگی از آن فرود آیید. پس اگر از جانب من برای شما هدایتی رسد، آنان که هدایتم را پیروی کنند برایشان بیمی نیست و غمگین نخواهند شد و[لی] کسانی که کفر ورزیدند و نشانههای ما را دروغ انگاشتند، آنانند که اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.۳
و خداوند متعال پس از ذکر داستان آدم (ع) به بیان موضع یهود در برابر پیامبر اکرم(ص) و دین اسلام پرداخته است، تا نشان دهد که جنگ یهود با پیامبر (ص) جنگ میان حق و باطل میباشد، جنگی میان کسانی که به پذیرش دین درآمدهاند؛ و آنان مسلمان هستند با کسانی که ایمان به خدا و به روز جزا نیاوردهاند و آنچه را خدا و رسولش تحریم نمودهاند، حرام نمیشمارند. پس خدای متعال فرمود:
ای فرزندان اسرائیل، نعمتهایم را که بر شما ارزانی داشتم به یاد آورید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید. و بدانچه نازل کردهام [قرآن] که مؤید همان چیزی است که با شماست [تورات حقیقی] ایمان آورید و اولین انکارکننده آن نباشید و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید. و حق را به باطل درنیامیزید و حقیقت را ـ با آنکه خود میدانید ـ کتمان نکنید.۴
جنگ یهود با پیامبر اسلام (ص)
جنگ یهود با مسلمین از هنگامی آغاز میشود که خداوند پیامبر گرامیاش حضرت محمد (ص) را به عنوان وسیله هدایت و نور حقیقت ارسال فرمود تا آن را بر تمام ادیان [و عقاید] حاکم و غالب گرداند.
در مکه مکرمه، یهود به سمت مشرکان رفتند و آنان را به بیان سؤالات دشواری که جواب آن در کتابهای آسمانی پیشین و پسین موجود نبود وادار میساختند. و آن به سبب عمق کینه میان آنان و پیامبر اکرم (ص) بود. و از جمله این مسائل «پرسش از روح» بود.
و در مدینه منوره پیامبر (ص) پیمان صلحی را با یهود برقرار نمود، اما آنان آن پیمان را بیش از یکبار نقض کردند، و [طایفه یهودی] «بنی قین قاع» به زن مسلمان محجبهای تجاوز کردند و [طایفه یهودی دیگر] «بنی نظیر» نقشه قتل پیامبر (ص) را کشیدند و [طایفه] «بنی قریظه» در جنگ «احزاب» با پیوستن به گروهها علیه پیامبر (ص) به جنگ پرداختند. در نتیجه پیامبر اکرم (ص) پس از این هجوم و مواجهه رویارو و برتریطلبی و آشوب و خدعه و دسیسه، [راهی] جز مبارزه یهود و تبعیدشان از مدینه منوره نیافت تا بدین وسیله مسلمانان از دست آنان آرامش یابند.
یهود شکست خورده در «خیبر» گرد آمدند و حقد و کینه و حسد در دلهای ساکنان آن منطقه انباشته شد و به تحریک اعراب علیه مسلمین و تقویت حرکت نفاق پرداختند، آنچنان که زنی یهودی به مسموم نمودن پیامبر اکرم (ص) از طریق گوشت گوسفند کباب شده که در آن سم وارد شده بود، دست زد.
دلایل عداوت یهود با مسلمانان، به ویژه با پیامبر اکرم (ص)
دلایل دشمنی یهود با مسلمانان و پیامبر اکرم (ص) به مسائل متعددی برمیگردد که از آن میان به موارد زیر اشاره میکنیم:
۱. حسادتجویی و برتری طلبی: یهود، خود را قوم (ملت) برگزیده خدا پنداشته و نسبت به حق سروری، رهبری و پیامبری، خود را از دیگران (غیر یهود) سزاوارتر میداند. آنان به آمدن پیامبری جدید وعده داده شده بودند و هنگامیکه مشرکان با آنان به مبارزه پرداختند، [یهود] به آنان وعده بعثت [او را] میدادند، که پیامبری برانگیخته خواهد شد که همراه او با شما خواهیم جنگید [و شما را خواهیم کشت] مانند کشتار اقوام «عاد» و «ارم»؛ اما چون پیامبر جدید آشکار شد ولی از غیر نسل داوود (ع) بود، سینههایشان تنگ شد و کینه در جانهایشان به حرکت درآمد و آغاز به مکر علیه پیامبر اکرم (ص) کردند. خداوند متعال میفرماید:
و هنگامیکه از جانب خداوند کتابی که مؤید آنچه نزد آنان است، برایشان آمد، و از دیرباز [در انتظار آن] بر کسانی که کافر شده بودند، پیروزی میجستند؛ ولی همین که آنچه [که وصفش] را میشناختند برایشان آمد، آن را انکار کردند. پس لعنت خدا بر کافران باد.۵
و آنچه بر کینه آنان علیه اسلام و مسلمانان افزود، سرعت انتشار این دین، و گرد آمدن مردم حول رسول خدا (ص) بود. آنان درک کردند که این دین رقیب خطرناکی برای یهودیت و محوری برای رهبری معنوی جزیرهالعرب خواهد بود.
۲. سرشت ناپاک: یهود، همواره تظاهر به مهربانی و شفقت و امانتداری مینمایند در صورتی که آنان به محض آنکه فرصتی به دست آورند به وحشیانی درنده تبدیل میشوند. [دلیل] این ویژگی روانی نزد مردمان بسیاری ناشناخته بود، تا اینکه قرآن (حکیم) نزول یافت و از ریشههای این [صفت] پرده برداشت و آن خصلت را تبیین نمود، تا مسلمانان، جزم و احتیاط خود را در برخورد با آنان به کار گیرند.
تعدادی از آیات قرآنی که از درون یهود پرده برداشته است، عبارتند از این آیات:
و [عدهای از اهل کتاب] بر خدا دروغ میبندند، با اینکه خودشان هم میدانند.۶
پذیرا و شنوای دروغ هستند [و] بسیار مال حرام میخورند.۷
و [آنان] پیامبران را بناحق میکشتند.۸
و هرگز نه این بود که [یهود] هرگاه پیمانی بستند، گروهی از ایشان آن را دور افکندند؟۹
هر بار که آتشی برای پیکار افروختند، خدا آن را خاموش ساخت. و در زمین برای فساد میکوشند، و خدا مفسدان را دوست نمیدارد.۱۰
[آنان گفتند:] در مورد کسانی که کتاب آسمانی دارند، راهی علیه ما نیست.۱۱
و [به سبب] ربا گرفتنشان ـ با آنکه از آن نهی شده بودند ـ و به ناروا مال مردم خوردنشان.۱۲
بنابراین جنگ خود را با قرآن کریم و با جبرئیل (ع) که این آیات را بر پیامبر اکرم (ص) فرو آورده بود، علنی ساختند.
خداوند متعال میفرماید:
بگو: کسی که دشمن جبرئیل است [در واقع دشمن خداست] چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلبت نازل کرده است، در حالی که مؤید [کتابهای آسمانی] پیش از آن و هدایت و بشارتی برای مؤمنان است.۱۳
و طبری میگوید: «اهل علم، جملگی بر تأویل این آیه اتفاق نظر دارند که این آیه در جواب یهود بنیاسرائیل نازل گردید زیرا جبرئیل را دشمن خود و میکائیل را دوست خود میپنداشتند. » و دلیل دشمنی آنها با جبرئیل، آن بود که او پیامبر (ص) را از اسرارشان آگاه میساخت و او در بر دارنده هر عذابی بود.
پینوشتها:
۱. فأزلّهما الشیطان عنها فأخرجهما ممّا کانا فیه. سوره بقره (۲)، آیه ۳۶.
۲. و قلنا اهبوطوا بعضکم لبعضِ عدوٌّ و لکم فی الأرض مستقرٌّ و متاعٌ إلی حین. همان.
۳. قلنا اهبطوا جمیعاً فإمّا یأتینّکم منّی هدیً فمن تبع هدای فلا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون * والذین کفروا و کذّبوا بآیاتنا اولئک إصحب النّارهم فیها خلدون. سوره بقره (۲)، آیه ۳۸ و ۳۹.
۴. یبنی إسرائیل اذکروا نعمتی الّتی أنعمت علیکم و أوفوا بعهدی أوف بعهدکم و إیّی فارهبون* و ءآمنوا بما أنزلت مصدّقاً لما معکم و لا تکونوا أوّل کافرٍ به و لا تشتروا بآیتی ثمناً قلیلاً و إیّی فاتّقون * و لا تلبسوا الحقّ بالبطل و تکتموا الحقّ و أنتم تعلمون. سوره بقره (۲)، آیه ۴۰ و ۴۱ و ۴۲.
۵. و لمّا جاءهم کتبٌ من عندالله مصدّقٌ لما معهم و کانوا من قبل یستفتحون علی الّذین کفروا فلّما جاءهم ما عرفوا کفروا به فلعنه الله علی الکفرین. سوره بقره (۲)، آیه ۸۹.
۶. و یقولون علی الله الکذب و هم یعلمون. سوره آل عمران (۳)، آیه ۷۵.
۷. سمّعون للکذب أکّلون للسّحت. سوره مائده (۵)، آیه ۴۲.
۸. و یقتلون النّبیین بغیر الحقّ. سوره بقره (۲)، آیه ۶۱.
۹. أو کلّما عهدوا عهداً نبذه فریقٌ منهم. سوره بقره (۲)، آیه ۱۰۰.
۱۰. کلّما أوقدوا ناراً للحرب أطفأها الله و یسعون فی الأرض فساداً و الله لایحبّ المفسدین. سوره مائده (۵)، آیه ۶۴.
۱۱. لیس علینا فی الأمّیین سبیلٌ. سوره آل عمران (۳)، آیه ۷۵.
۱۲. و أخذهم الرّبوا و قد نهوا عنه و أکلهم أموال النّاس بالبطل. سوره نساء (۴)، آیه ۱۶۱.
۱۳. قل من کان عدوّاً لجبریل فإنّه نزّله علی قبلک بإذن الله مصدّقاً لما بین یدیه هدیً و بشری للمؤمنین. سوره بقره (۲)، آیه ۹۷.
۱۴. ابن کثیر، تفسیرالقرآنالعظیم، ج ۱، ص ۱۲۹.
ماهنامه موعود شماره ۶۰