عاشورا یک مرحله از نبرد حسین(ع)

a6cdd85e13a532483c0b3ef938ba6ffc - عاشورا یک مرحله از نبرد حسین(ع)

وقتی حضرت آمدند و رجعت حضرت انجام گرفت و ادامه مأموریّتشان را حضرت در درگیری با دستگاه شیاطین و انس و جن به انجام رساندند، آن وقت معلوم می‌شود که پیروز صحنه کیست و شکست خورده صحنه کیست.

 

مراسم اوّلین شب عزاداری حضرت سیّدالشّهدا(ع) در دهه اوّل محرّم‏الحرام۱۳۹۲ ه‍ .ش. در «مدرسه فیضیّه قم» با حضور جمع کثیری از ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت(ع) برگزار شد. در این مراسم که همه ساله در مدرسه فیضیّه برگزار می‌گردد، آیت‌الله میرباقری؛ رئیس «فرهنگستان علوم اسلامی قم» به ایراد سخنرانی می‌پردازد.
ایشان در اوّلین شب عزاداری «هیئت ثارالله قم» به بیان «مظاهر پیروزی نبرد عاشورا» پرداخته و با نگاهی تاریخی به امتداد عاشورا تا عصر ظهور، مبارزهحضرت اباعبدالله(ع) را در میانه راه دانست و با استناد به احادیث و روایات، پایان آن را بعد از ظهور و رجعت امام حسین(ع) برشمرد. در ادامه، گزارش اجمالی سخنان آیت‏الله میرباقری تقدیم می‏گردد:
یکی از موضوعات قابل تأمل و دقّت در مواجهه با حادثه عاشورا، بحث نصرت خدای متعال نسبت به سیّدالشّهدا(ع) است. «و لینصرن الله من ینصرُه ان الله لقوی العزیز» پیروزی سیّدالشّهدا(ع) چهره های متعدّدی دارد. بی تردید سیّدالشّهدا(ع) پیروز این درگیری هستند. این پیروزی در همه عوالم دیده می‏شود. گرچه ممکن است انسان‌هایی که نگرششان نسبت به حادثه عاشورا و به عوالم خلقت، نگرش محدودی باشد، گاهی تلقّی کنند سیّدالشّهدا(ع) شکست خورده و به حسب ظاهر حضرت مغلوب شده‌اند؛ ولی حقیقت این است که حضرت در همه چهره‌های ظاهری و باطنی، هم در عالم ما و در دیگر عوالم، پیروز صحنه عاشورا هستند. عاشورا، صحنه غلبه مطلق جبهه حق بر جبهه باطل است.
سیّدالشّهدا(ع)، صاحب «زیارت جامعه کبیره» است و غلبه بر او ممکن نیست.
یک طرف حادثه عاشورا، کسی است که صاحب زیارت جامعه کبیره است و این زیارت با تمام مقاماتی که در آن ذکر شده، بخشی از اوصاف و کمال و جمال آن وجود مقدّس است. کسی که اسم اعظم الهی است. اگر از این زاویه به حادثه عاشورا نگاه کنید، به هیچ وجه معنا ندارد که چنین شخصیّتی در عالم مغلوب شود و همان گونه که خداوند متعال، عزیز و نفوذ ناپذیر است و هیچ کس و هیچ اراده‌ای نمی‌تواند به ساحت او نفوذ کند و غلبه‌ای بر حضرت حق پیدا کند، کسانی که در مقام اهل بیت(ع) و در آن موقعیت قرار می‌گیرند، امکان اینکه کسی بر آنها نفوذ و غلبه داشته باشد، در عالم نیست. گر چه در این عالم ممکن است ـ اگر ما دقیق نگاه نکنیم ـ دستگاه شیطان و شیاطین و انس و جن، ضربه‌ای به حسب ظاهر و دید ظاهری به جبهه حق و ولیّ حق بزنند و ممکن است شکستی به آن جبهه وارد بکنند، ولی حقیقت این است که آن جبهه نفوذناپذیر و شکست ناپذیر است. همان‌گونه که در باب خداوند متعال ما با قاطعیت می‌گوییم خداوند متعال مغلوب واقع نمی‌شود ولو شیطان این همه شیطنت می‌کند، ولی، حضرت حق هم، مغلوب شیطان نیست. این تفکّری که قوم یهود دارند که قرآن به شدّت آن را محکوم می‌کند و می‌فرماید:
«وَقَالَتِ الْیهُودُ یدُ اللهِ مَغْلُولَه غُلَّتْ أَیدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ یدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ؛
دست‌های خداوند را کسی نمی‌تواند ببندد، این تفکّری که در «تورات» تحریف شده و در بعضی از عباراتی که از آن نقل شده، آمده است.
البتّه خدای متعال دستگاه شیطان را امداد می‌کند و «کُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء»۳ هر دو جبهه را خداوند متعال براساس حکمت و به‌اندازه‌ای که حکمت اقتضا دارد، امداد می‌کند؛ تعبیر نصرت هم نیست، امداد می‌کند؛ ولی این به معنای این نیست که خداوند متعال مغلوب جبهه شیطان است و این همه شیطنت به خاطر این نیست که دستگاه‌های قدرت خداوند متعال بسته شده باشد؛ اینطوری نیست. آنچه که دستگاه باطل قادر می‌شود، به اذن امام(ع) و با تدبیر امام(ع) است.
اگر معصوم را شما در آن مقام ببینید که صاحب اسم اعظم الهی است، به اذن الله تبارک و تعالی زمام امور در دست اوست و این مقام مغلوب کسی نمی‌شود و در این مقام آنچه را که دستگاه باطل قادر می‌شود به اذن امام(ع) و با تدبیر امام(ع) است و سرانجام جمع کردن این جبهه هم کار خود او است. «السَّلامُ علی قاسِمِ الجَنّهِ وَ النّارِ، السَّلامُ علی نِعمَتِ اللهِ عَلی الأبرارِ وَ نِقمَتَهُ عَلی الفُجّارِ….»، در زیارت ششم امیرالمؤمنین(ع) این عبارات نورانی را خوانده اید که تقسیم بهشت و جهنّم به دست حضرت واقع می‌شود.
تحمّل بلا برای معصومان(ع) و با رضایت و اذن خودشان است.
بنابراین حضرت مغلوب کسی واقع نمی‌شود. در این نگاه، کلّ دستگاه شیطان تحت فرمان اوست. اینکه دیده‌اید بعضی از عرفا، وقتی در باره صحنه عاشورا شعر گفته‌ و صحنه را به تصویر کشیده‌اند، این تعابیر را بیان می‌کنند که شمشیرها و نیزه‌ها در روز عاشورا به حضرت عرض کردند: ما تحت فرمان تو هستیم. حضرت فرمود: «اگر در فرمان من هستید،که هستید؛ در اختیار دشمن باشید.» معنایش همین است؛ یعنی این‌طور نیست که اگر کسی از این زاویه نگاه کند به مقام معصوم، (ع) چیزی برخلاف اذن او در عالم واقع بشود. اگر بلایی را هم تحمّل می‌کند، با رضایت و اذن خودشان است. حالا این جلوه غلبه و پیروزی و نصرت معصومان، منظور نظر من نیست که اگر از این جبهه نگاه کنید، معصوم قالب مطلق است؛ بلکه از زاویه دیگری بحث می‌کنیم که از آن زاویه، به حسب ظاهر ممکن است معصوم مظلوم واقع شود و به معصوم ظلم شود. این آیه قرآن را با روایتش ملاحظه فرموده‌اید که خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یظْلِمُونَ؛ اینها به ما ظلم نکردند؛ ولیکن به خودشان ظلم می‌کنند.»
این تعبیر را بزرگان معنا کنند، «خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ فَجَعَلَ ظُلْمَنَا ظُلْمَهُ» من نمی‌دانم این یعنی چه، حتماً این اختلاط، اختلاطی مادّی و اینها نیست؛ ولی «خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ فَجَعَلَ ظُلْمَنَا ظُلْمَهُ؛ ظلم به ما را، ظلم به خودش قرار داده است.» البتّه این مطلب ادامه دارد: «وَوَلَایَتَنَا وَلَایَتَه‏؛ ولایت ما را ولایت خودش قرار داده است و فرموده «إِنَّمَا وَلِیکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَوه وَیؤْتُونَ الزَّکَوه؛ ولایت ما را ادامه ولایت خودش، خداوند متعال قرار داده است. ما از این ساحت بحث می‌کنیم.»
وجه پیروزی حضرت در همین جنگ ظاهری است که حضرت با دستگاه شیطان جنگ می‌کردند. شیطان دنبال این است که بساط شیطنت و ظلمت و طغیان و عصیان و تاریکی را در جهان بسط بدهد. اولیای طاغوت می‌خواهند شیطنت در عالم بسط پیدا کند و حضرت دنبال این است که این جبهه را محدود کند و باب پیروزی را بر روی این جبهه ببندد.
نبرد عاشورا هنوز تمام نشده است و در جریان است.
این جنگی را که حضرت به راه‌انداختند که در سال ۶۱ ه‍ .ق. به اوج خودش رسیده است. این جنگ تمام شده نیست. آنهایی که این جنگ را تمام شده به حساب می‌آورند و کشته‌های این جنگ را می‏شمارند، اینها اشتباه می‏کنند. در روایات دیده‌اید؛ در «کامل الزّیارات» این حدیث هست و در کافی هم به شکل دیگرش هست در مجامع روایی دیگری هم هست که فرمود: «نامه سر به مهری که برای سیّدالشّهدا(ع) در موضوع تکلیف‌شان آمد ـ که برای تمام ائمّه این نامه آمده ـ دو بخش داشت، یک بخش او عمل شده و یک بخش دیگر در رجعت عمل می‌شود؛ یعنی حضرت هنوز جنگی را به پایان نرسانده‌اند.»۷

طرّاحی نبردی وسیع در عاشورا و نمایان تر شدن پیروز آن، بعد از رجعت
بنابراین حتّی به حسب ظاهر زود است که قضاوت کنیم که سیّدالشّهدا(ع) پیروز شد یا شکست خورد. «باش تا صبح دولتش بدمد» وقتی حضرت آمدند و رجعت حضرت انجام گرفت و ادامه مأموریّتشان را در درگیری با دستگاه شیاطین و انس و جن به انجام رساندند، آن وقت معلوم می‌شود که پیروز صحنه کیست و شکست خورده صحنه کیست؟ این یک چهره از پیروزی سیّدالشّهدا(ع) است و این برای اهل بصیرت، از همان روز عاشورا مشهود است؛ یعنی در همان عاشورا می‌دیدند که این حرکت شکست خوردنی نیست.
در «یوم الله غدیر»، آخرین دری که به دست خود حضرت گشوده شد که خداوند فرمود: ِ«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏»، و فرمود «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُم‏؛ ۸ کفّار دیگر از دین شما مأیوس شدند.» این «الّذینَ کَفَروا» این بدنه عمومی‌کفّار نیست؛ اینها هم مأیوس شدند.
باید صبر کنیم که ببینیم این جنگ به کجا می‌رسد و آن وقت پیروز و شکست خورده این جنگ معلوم می‌شود. حضرت یک جنگ وسیعی را طرّاحی کرده‌اند که به رجعت ختم می‌شود.

بهره‌مندی تمام کائنات از حادثه عاشورا
بلایی را در مسیر خداوند متعال تحمّل می‌کنند. در مسیر محبّت خداوند متعال که درهای معرفت و محبّت به سوی همه عوالم گشوده شود و با این بندگی است با این تحمّل بلا است و با این باری است که حضرت برداشته‌اند که راه کائنات به سوی خداوند متعال باز می‌شود. فقط ما نیستیم که از عاشورا برخوردار هستیم. همه سماوات و ارض، همه سماواتی‌ها و زمینی‌ها و حتّی جهنّمی‌ها از عاشورا برخوردار هستند.

عاشورا، اصلی‌ترین جبهه درگیری حق و باطل بر سر توحید
اصلی‌ترین درگیری‌ای که این جبهه با جبهه حق و نبیّ اکرم(ص) و اهل بیت(ع) دارند، بر سر موضوع توحید، در عاشورا است و جنگ با توحید در درگیری عظیمی‌که واقع شده، نمود دارد. حضرت در اوّلین قدم، تمام توجّه شان غرق در این معنا است که در عهدشان با خداوند متعال کمترین تخلّفی نشود. این اصلی‌ترین چهره عاشورا است؛ یعنی حضرت قراری با خداوند متعال بسته و مراقبه می‌کنند که این قرار صد در صد وفا شود و سیّدالشّهدا(ع) در این زمینه پیروز مطلق مطلق است و شیطان با همه شیطنتی که کرد، با همه قوایی که به میدان آورد یک ذرّه از حالت ذکر حضرت و حضور مطلق حضرت و بندگی مطلق حضرت، نتوانسته است بکاهد. گواه این پیروزی این آیه قرآن است «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه»۹ مابقی سوره از آغازش، وعده پیروزی است. میان سوره صحنه درگیری است و پایان سوره پیروزی مطلق سیّدالشّهدا(ع) است.
حضور تمام قدّ شیطان در روز عاشورا برای گرفتن حدّاقل یک ترک اولی از امام حسین(ع) است.
شیطان در روز عاشورا با تمام وجود به میدان آمد، هر چه داشت، آورد که یک ترک اولی از سیّدالشّهدا(ع) بگیرد و نتوانست. این اصل شکست ابلیس از سیّدالشّهدا(ع) است. همه پیروزی‌های دیگر، ظهور همین پیروزی در وفای بالله است.
مقام رضا در اعظم ابتلائات عالم، ثمره رسیدن به عالی‌ترین مقام محبّت توحیدی است.
خدای متعال در مزد این فداکاری می‌فرماید: «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه» بیان سیّدالشّهدا(ع) این است. با اینکه همه دستگاه را شیطان تحریک کرده تا کمترین اضطرابی در سیّدالشّهدا(ع) ایجاد کند تا وقتی هستی‌اش را می‌دهد، نگران باشد، نتوانسته است ذکر حضرت را بگیرد؛ نتوانسته است اطمینان حضرت را بگیرد. او همه چیزش را عاشقانه داده و هر چه صحنه سخت‌تر شده است، همه دست و پایشان را گم کرده و در عالم ملائکه ولوله افتاده که خداوندا چه اتّفاقی دارد می‌افتد، تا خداوند متعال سیمای نورانی امام زمان (ع) را نشان نداد و به آنها نفرمود: «بهذا اَنتَقِم»۱۰، آرام نشدند؛ ولی خود سیّدالشّهدا(ع) آرام بود.
انسانی که به توحید در محبّت، به عالی‌ترین مقام نرسیده است، به مقام رضا در اعظم ابتلائات عالم نمی‌تواند برسد؛ یعنی قلّه محبّت به خداوند است و ذرّه‌ای شیطان نتوانسته از این محبّت بکاهد و بین این حبیب و محبّ، یعنی بین سیّدالشّهدا(ع) و خداوند متعال، کمترین نقاب ایجاد کند، معنی الهی «رضاً بقضائک، تسلیماً بأمرک»، یعنی هر فرمانی بدهی با همه مراتب وجودم تسلیم آن هستم و از انجام آن لذّت می‌برم. و لطیف‌تر جمله آخر است «یا غیاث المستغیثین» یعنی خداوندا من بدهکار تو هستم، تو به فریادم برس و حقیقت هم همین است. بدون نصرت خداوند، نمی‌توان خداوند را یاری کرد.
در مورد هیچ پیغمبری، اجازه این قدر شیطنت به شیاطین و انس و جن داده نشده است و فقط در این مورد است که این‌قدر دست‌ها را خداوند متعال باز کرده است. کار به جایی رسید که امام سجّاد(ع) در دروازه مدینه فرمود: «اگر جدّ ما می‌فرمود ما را اذیّت کنید، بیش از این ممکن نبود» و آن وقت حضرت در همه این صحنه‌ها حاضر بوده و هیچ صحنه‌ای نیست که حضرت حاضر نباشد و محور آن بلا خود سیّدالشّهدا(ع) است، حتّی در اسارت و در کاروان اسرا هم، محور سیّدالشّهدا(ع) است.
پی‌نوشت‌ها:
۱. سوره حج، آیه ۴۰.
۲. سوره مائده، آیه ۶۴.
۳. سوره اسراء، آیه۲۰.
۴. سوره نحل، آیه ۱۱۸.
۵. الکافی، ج ۱، ص ۱۴۶.
۶. سوره مائده، آیه ۵۵.
۷. ر.ک:الکافی، ج ۱، ص ۲۸۰.
۸. سوره مائده، آیه ۳.
۹. سوره فجر، آیه ۲۷.
۱۰. الکافی، ج ۱، ص ۴۶۵.

همچنین ببینید

از حسین تا مهدی

از حسین ع تا مهدی علیه السلام

عبدالله‌بن شريك در ضمن حديثي طولاني نقل مي‌كند كه امام حسين(ع) بر گروهي ديگر از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *