مراد از گشایش برکتهای آسمان و زمین برای مؤمنان پارسا، آن زندگی پاکی است که با همان مقدار از نعمتهای مادّی که دارد بهترین بهرهبرداریها را بدون طغیان و سرکشی داشته باشد و در آن، امنیّت و آرامش و رضایت حکمفرما باشد، و همیشه با او همراه باشد.
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛
و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.»
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ ۱
و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.»
برای رسیدن به کمالات معنوی، دو بعد از ابعاد رشد را باید تقویت کرد:یکی، بعد اعتقادی که انسان، ایمانِ راسخ به مبدأ و معاد داشته باشد، و دیگری بعد عملی که حریمهای الهی را به وسیله پارسایی و رعایت تقوا و پیروی از خدا و رسولش نگاه دارد و از آن حریمها تجاوز نکند. این دو بال زمینه سعادت و پیروزی انسان را فراهم میسازد. خداوند در این زمینه میفرماید:
«وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ؛ ۲
و هر که خدا و رسولش را فرمان برد و تقوای او را رعایت کند، چنین کسانی به حقیقت کامیابند.»
برای رشد و شکوفایی در ابعاد مادّی زندگی، مهمترین وسیله، سعی و تلاشی است که هر انسانی داشته باشد. در این باره، فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان و خداپرست و غیرخداپرست وجود ندارد.
«ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَهً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ ۳
این کیفر، نمایانگر آن است که خداوند نعماتی را که به قومی عنایت فرموده، تغییر نمیدهد؛ مگر آنکه آن قوم خودشان را تغییر دهند …»
نکته قابل توجّه این است که قرآن برای جوامع انسانی، راه دیگری غیر از اسباب مادّی را برای رشد مادّی ذکر کرده است و آن حاکمیّت ایمان و تقوا در جامعه است که موجب رشد و برکت در زندگی میشود؛ همچنان که در آیه مورد بحث همین مطلب آمده است. درآیات قبل، خداوند سرگذشت اقوامی، همچون قوم هود و صالح و شعیب و نوح و لوط را به طور اجمال بیان کرد که چگونه بر اثر کفر و طغیان دچار عذاب الهی شدند، آنگاه دراین آیه میگوید:
«اگر مردم این آبادیها و نقاط دیگر، به جای طغیان و سرکشی و تکذیب آیات پروردگار و ظلم و فساد، ایمان میآوردند و در پرتو آن پارسایی پیشه میکردند، نه تنها مورد خشم پروردگار و مجازات الهی واقع نمیشدند؛ بلکه درهای برکات آسمان و زمین را به روی آنها میگشودیم.»
در جای دیگر، خداوند از زبان حضرت نوح (ع ) بیان میکند که اگر همین کافران طغیانگر دست از لجاجت بردارند و توبه کنند، خداوند نعمتهای خودش را برای آنان ارزانی میدارد:
«وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلی قُوَّتِکُم؛ ۴
ای قوم من! از پروردگارتان طلب عفو و سپس به درگاهش توبه کنید تا باران فراوان و پیدرپی از آسمان بر شما فرو فرستد و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید …»
همچنین در جای دیگرمی فرماید: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّریقَهِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً؛ ۵
اگربر طریقه ایمان استقامت ورزند، ما آنها را با آب فراوان سیراب میکنیم.»
این نکته درباره اهل کتاب نیز صادق است، آنجا که میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ؛ ۶
و اگر آنها به احکام تورات و انجیل و آنچه از سوی آفریدگار پروردگارشان نازل فرموده،عمل میکردند، قطعاً از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار میشدند.»
آری، طبق وعده خداوند، توجّه جامعه به معنویات، زمینهساز نزول خیر و برکت در زندگی است؛ همان گونه که تقوای افراد نتیجهاش این است که خداوند راه خروج از گرفتاریها را به او نشان میدهد و از جایی که حساب نمیکند، به او روزی میدهد. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب؛ ۷
و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] برای او راه بیرونشدنی قرار میدهد و او را از راهی که گمان نمیبرد، روزی میدهد.»
شرایط نزول برکات خداوند در سایه ایمان و تقوا
این معنویات زمانی میتواند زمینه نزول برکات الهی باشد که شرایط زیر فراهم شود:
۱. این ایمان فقط ظاهر سازی و آمیخته با ریا و زهد فروشی نباشد و کاملاً در دل رسوخ پیدا کرده باشد. بنابراین توجّه به رعایت شئون ظاهری، بدون آبادانی درون انسان ها، دردی را دوا نمیکند.
۲. این تقوا در تمام جوانب زندگی، خودش را نشان دهد و این گونه نباشد که در توجّه به ارزشها و ضدّ ارزشها گزینشی رفتار شود، یعنی به بعضی از آنها توجّه و از بعضی غفلت یا افراط و تفریط صورت گیرد، که این مورد نیز اشتباه است؛ بلکه باید همه ارزشها به صورت هماهنگ رشد کند.
۳. با توجّه به لفظ «القری» در آیه مورد بحث، معلوم میشود که این ایمان و تقوا که موجب وفور نعمت میشود، باید فراگیر، همگانی باشد، و حاکم بر جامعه و پیوند قوی با خداوند باشد، جهل و خرافه در میان مردم رواج نداشته باشد، هر کس به راحتی بتواند امر به معروف و نهی از منکر کند، اصل حاکم بر دولتمردان و مردم، رعایت قسط و عدل باشد؛ به گونهای که هرکس بتواند به حق خود برسد و ظالم در امنیّت و مظلوم در ناامنی نباشد.
مراد از برکتهای الهی
اهل لغت برکت را به معنای «فایده ثابت»۸ و «رشد و نمو»۹ ذکر کردهاند.«قاموس قرآن» میگوید: «برکت به معنی ثبوت فایده است در اثر نموّ و رشد، مجمع آب را برکه گویند که آب در آن ثابت است.۱۰
با توجّه به این معنا، آنچه در برکت مهم است، دوام بهرهبرداری از نعمت هاست، بنابراین برکت منحصر در وفور نعمت نیست؛ زیرا چه بسا وفور نعمت باشد؛ امّا عاری از دوام، آرامش، امنیّت، رضایت و سلامتی جسم و روان باشد. قرآن درباره اعراضکنندگان از یاد خدا میفرماید:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً؛ ۱۱
و هر کس از یاد کردن من روی بگرداند، پس برای او زندگی تنگی است…»
ممکن است چنین شخصی از نعمتهای مادّی فراوان برخوردار باشد؛ امّا در سختی و تنگنا باشد، و نتواند از این نعمتها به خوبی استفاده کند. بنابراین هر لحظه ممکن است این نعمت از او زایل گردد.خداوند در این باره میفرماید:
«وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ لِلَّهِ میراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛ ۱۲
وکسانیکه به آنچه خداوند از فضل خود بر آنها داده، بخل میورزد، گمان نکنندکه برای آنها خوب است؛ بلکه برای آنها بد است. به زودی آنچه بخل ورزند، در قیامت طوق گردنشان میشود»
بنابراین مراد از گشایش برکتهای آسمان و زمین برای مؤمنان پارسا، آن زندگی پاکی است که با همان مقدار از نعمتهای مادّی که دارد بهترین بهرهبرداریها را بدون طغیان و سرکشی داشته باشد و در آن، امنیّت و آرامش و رضایت حکمفرما باشد، و همیشه با او همراه باشد. آنچنان که در فراز آخر از دعای ابوحمزه آمده است:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ یَقِیناً حَتَّی أَعْلَمَ أَنَّهُ لَا یُصِیبُنِی إِلَّا مَا کَتَبْتَ لِی وَ رَضِّنِی بِمَا قَسَمْتَ لِی؛ ۱۳
خدایا ! از تو ایمانی میخواهم که با قلبم همراه باشد و یقینی عنایت کن تا بدانم چیزی به من نمی رسد؛ مگر آنچه را برایم نوشتهای و مرا به آنچه تقسیم کردهای، راضی قرار ده.»
بیان مصداق این آیه
این آیه منحصر در گروه ملّت و گروهی خاص نیست و حکایت از سنّت الهی میکند که اگر در جوامع معنوی اتّحاد حاکم باشد، برکات الهی برای آنها باز میشود؛ بارزترین مصداق این آیه، زمانی است که نظام عدلگستر حضرت مهدی(عج) تشکیل شود و جوامع بشری ایمان، تقوا، امر به معروف و نهی از منکر را سرلوحه زندگی خود قرار دهند، به همین جهت در روایتی از امام حسین بن علی(ع) زمان رجعت را این چنین ترسیم میکند: «وَ لَتَنْزِلَنَّ الْبَرَکَهُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ حَتَّی إِنَّ الشَّجَرَهَ لَتَقْصِفُ بِمَا یُرِیدُ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الثَّمَرِ وَ لَیُؤْکَلَنَّ ثَمَرَهُ الشِّتَاءِ فِی الصَّیْفِ وَ ثَمَرَهُ الصَّیْفِ فِی الشِّتَاءِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ لَیَهَبُ لِشِیعَتِنَا کَرَامَهً لَا یَخْفَی عَلَیْهِمْ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ مَا کَانَ فِیهَا …؛ ۱۴
برکت از آسمان به زمین فرود آید؛ به طوری که درخت تاب کشیدن میوه را نداشته باشد. میوه تابستانی در زمستان خورند و میوه زمستانی در تابستان، چنانکه خدا میفرماید: اگر ایمان میآوردند و پرهیزکار میشدند، درهای برکت را از آسمان و زمین برایشان میگشودیم؛ ولی تکذیب کردند، سپس خداوند کرامت به شیعیان ما دهد که هیچ چیز در زمین، از نظرشان مخفی نماند.»
در این باره، روایات دیگری نیز خبر ازسرازیری نعمت در این زمان میکند، پیامبر اکرم(ص) این روز موعود را چنین بیان میکند: «ساکنان زمین و آسمان او را دوست دارند، آسمان بارانش را فرو میفرستد، زمین، گیاهان خود را میرویاند… و زندگان آرزو میکنند که کاش مردگانشان زنده بودند و عدل و آرامش حقیقی را میدیدند و مشاهده میکردند که خداوند چگونه برکاتش را بر اهل زمین فرومیفرستد.»۱۵
در روایت دیگری نیز از پیامبر گرامی اسلام(ص) آمده است: «ثروت در بین مردم سرازیر میشود؛ به گونهای که مردم برای صدقه دادن به دنبال نیازمند میگردند و پیدا نمیکنند. مال را به هرکه عرضه میکنند، میگوید: از این مال بینیازم.»۱۶
آری، خداوند به مقتضای رحمتش، بهاندازه ظرفیت انسانها و اعمالشان فیض و رحمتش را به بندگان میبخشد و بهترین و بیشترین نزول رحمت، همان عصر ظهوری است که خداوند بدان وعده داده است…
عبدالرسول هادیان شیرازی
پینوشتها:
۱. سوره اعراف (۷)، آیه ۹۶.
۲. سوره نور، آیه ۵۲.
۳. سوره الأنفال، آیه ۵۳.
۴. سوره هود، آیه ۵۲.
۵. سوره جن، آیه ۱۶.
۶. سوره مائده(۵)، آیه ۶۶.
۷. سوره طلاق، آیات ۲ ـ ۳.
۸. مفردات راغب، قاموس قرآن «ماده برک».
۹. لسان العرب، ماده «برک».
۱۰. قاموس قرآن«ماده برک».
۱۱. سوره طه، آیه ۱۲۴.
۱۲. سوره آلعمران، آیه ۱۸۰.
۱۳. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.
۱۴. (الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۴۹ ـ ۸۵۰).
۱۵. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۴.
۱۶. مسنداحمد، ج ۲، ص ۵۳۰.