حرکت تاریخی امام حسین (ع) به سمت کوفه

به نام خداوند بخشنده مهربان.از حسین فرزند علی به‌بنی هاشم، اما بعد:
بدانید که هر کس به من پیوست، به شهادت خواهد رسید و کسی که به مخالفت از پیروی من کرد، به پیروزی و سعادت نخواهد رسید.

هنگامی‌که امام حسین (ع) تصمیم گرفت از مکه به سمت کوفه حرکت کند، برای بنی هاشم که در مدینه بودند چنین نامه‌ای نوشت : بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم من‌الحسین بن علی‌الی بنی هاشم، اما بعد، فانه مالحق بی‌منکم استشهد و من تخلف عنی لم یبلغ الفتح والسلام …

به نام خداوند بخشنده مهربان.از حسین فرزند علی به‌بنی هاشم، اما بعد:
بدانید که هر کس به من پیوست، به شهادت خواهد رسید و کسی که به مخالفت از پیروی من کرد، به پیروزی و سعادت نخواهد رسید.(بصائرالدرجات، ص ‪ -۴۸۱‬دلایل الامامه طبری، ص ‪( ۷۷‬
امام همچنین به "ام سلمه " همسر پیامبر اعظم (ص) که به بدرقه وی آمده بود، فرمود:ای مادر!اگر امروز نروم فردا می‌روم و اگر فردا نروم روز بعدش می روم، من آن روز و ساعت و مکانی را که در آن کشته می‌شوم می‌دانم و جای دفن خود می‌شناسم و اگر بخواهی محل شهادت خود را به تو نشان خواهم.(خرائج راوندی، ص ‪( ۲۶‬
این مقدمات نشان می‌دهد که امام برای رفتن نه تنها قصد جدی داشت و آن را یک تکلیف می‌دانست بلکه برای رفتن خود به سمت کوفه و کربلا برنامه ریزی کرده بود.

از جمله کسانی که امام حسین (ع) هنگام عزیمت از مکه به سمت کوفه با وی گفت و گو کرد، "ابن عباس" است. در روز هشتم ذی الحجه یا قبل از آن بود که ابن عباس به امام گفت :ای پسر عمو! بگو بدانم تصمیم تو چیست ؟ امام حسین (ع) در پاسخ فرمودند: من به خواست خدا امروز یا فردا عازم حرکت به سوی عراق هستم .( تاریخ طبری، ص ‪( ۲۷۳‬
در همان منبع ذکر شده است که وقتی ابن عباس از امام خواست که به سوی کوفه نرود، امام حسین در پاسخ فرمود: ابن عباس ! اینها نامه‌های بسیاری است که اهل کوفه نوشته‌اند و مرا دعوت کرده‌اند، ناگزیر باید دعوت آنها را بپذیرم .

" عبدالله‌بن جعفر طیار" همسرحضرت زینب (س) نیز از جمله بدرقه‌کنندگان امام حسین (ع) بود.

همان گونه که پیشتر ذکر شد، امام حسین (ع) قبل از ترک مکه خطبه‌ای را خواند. آن خطبه مشهور به "خط الموت" است که در چند محور عمده " نزدیکی مرگ به انسان، اشتیاق امام به مرگ به مثابه علاقه یعقوب به یوسف، نداشتن راه فرار آدمی از مرگ، رضای خداوند، پاداش صابران، نزدیکی مومن به رسول الله(ص)، اعلام آماده‌باش به کاروانیان و به‌کاربردن لفظ "جانباز و ایثارگر"، توسط امام حسین (ع) بیان شد.


  • عزیمت امام از مکه به سمت کوفه و تغییر رفتار کوفیان

در روز هشتم ذی الحجه سال ‪ ۶۰‬هجری (‪ ۱۶‬شهریور‪ ۵۹‬شمسی و چهارم آگوست ‪ ۶۸۰‬میلادی) امام همراه با کاروانیان از مکه خارج شد. ایشان با کاروان خود برای رسیدن به کوفه و کربلا ناچار باید از منازل متعددی عبور می‌کرد. در هر یک از این منازل اتفاقاتی رخ می‌داد که در تاریخ ثبت شده است.

به دلیل گسترده بودن این اتفاقات، تنها به ذکر نام این منازل و برخی رویدادهای مهم مربوط به آن که حکایت از صبر و بردباری و نیز علم و آگاهی امام به خصوص به رویکرد مردم کوفه دارد، اشاره‌ای مختصر خواهد شد.

"تنعیم " ( محلی که امروزه در داخل شهر مکه است و مسجدی در آن بنا شده که این محل یکی از میقات‌هایی است که حاجیان می‌توانند در آن محرم شوند)، "صفاح "، " ذات عرق"، " خزیمه"، " زرود" ( در این محل یکی از نزدیکترین یاران امام و از شهدای والامقام کربلا به‌نام زهیر بن قین با دعوت مستقیم خود امام به وی پیوست )، " ثعلبه"، " شقوق "، " زباله"، " بطن العقبه"، " شراف "، " بیضاه"، " رهیمه "، " قادسیه "، " عذیب‌الهجانات"، " مقاتل" و در نهایت چند روستای نزدیک به کربلا منازلی بودند که امام در آن جا منزل می‌کرد و حتی خطبه ایی را نیز می‌خواند.

پس از این منازل کاروان امام در نهایت به سرزمینی به نام نینوا و یا کربلا می‌رسد که در این مکان واقعه عاشورا به وقوع پیوست.

امام بارها در این منازل و خطاب به بسیاری از یاران و مردم روستایی و نیز شیعیان خود در بی‌وفایی دنیا و نیز برخی عادات و رفتار مردم کوفه سخن می‌گفت.

امام در منزل گاه "صفاح " (چند فرسخی مکه) با "فرزدق " شاعر معروف و آگاه که از کوفه می‌آمد، ملاقات کرد و به او فرمود: در مورد من از کوفه چه خبر؟ و فرزدق پاسخ داد: قلوبهم معک والسیوف مع بنی امیه و القضاء ینزل من السماء( دل‌های آنان با تو است! ولی شمشیرهایشان با بنی امیه، و قضا و تقدیر از طرف خدا است).

اما پس از این در کوفه اتفاقاتی افتاد که شرح این اتفاقات به امام نیز گزارش می‌شد.

در منزلگاه "زباله" عبدالله بن سلیمان به حضور امام رسید و عرض کرد :
روز گذشته شخصی در بین راه به ما رسید و از جاده منحرف شد، من از او پرسیدم، از کوفه برایم بگوید. اگر اجازه می‌فرمایید آشکارا بگویم و اگر نه پنهان و محرمانه بگویم. امام فرمود: من چیزی را از اصحاب خود پنهان نمی‌کنم، آشکار بگو.

عبدالله به امام عرض کرد: در کوفه مسلم و هانی را کشتند و پیکر پاک آن دو را در کوچه و بازار کوفه می‌کشاندند. امام فرمود: انالله وانا الیه راجعون. و این آیه را چند بار تکرا کرد.

در منزلگاه "شقوق" شخصی که از طرف کوفه می‌آمد، به امام گفت : مردم در کوفه علیه شما اجتماع کرده‌اند.

امام فرمود:امور در دست خداست، هرچه خدا خواست همان می‌شود و پرودگار ما هر روز دارای شان و ویژگی خاصی است. آنگاه این اشعار خواند:
فان تکن الدنیا تعد نفیسه فدار ثواب الله اعلی و انبل
و ان تکن الارزاق قسما مقدرا فقله حرص المرء فی الکسب اجمل و ان تکن الابدان للموت انشات فقتل امری بالسیف فی الله‌افضل "اگر دنیا هر چند خانه خالی به شمار آید ولی خانه پاداش خدا ( آخرت) بالاتراست و اگر رزق و روزی ها، بر اساس مقدرات الهی تقسیم شود، پس حرص کم مرد برای کسب آن نیکو تر است و اگر بدن‌ها برای مرگ ایجاد شده، پس کشته شدن با شمشیر در راه خدا بهتر است.
اخبار شیعیان

همچنین ببینید

از حسین تا مهدی

از حسین ع تا مهدی علیه السلام

عبدالله‌بن شريك در ضمن حديثي طولاني نقل مي‌كند كه امام حسين(ع) بر گروهي ديگر از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *