هنر، عبارت است از: کیفیت بیان و ادای یک مطلب به شکلی زیبا و ظریف و توأم با ذوق. این را ما هنر میگوییم که شامل: سخن گفتن، شعر گفتن، داستان نوشتن، نویسندگیهای هنرمندانه و انواع و اقسام شاخههای گوناگون، هنر می شود. در هنر اصل این است که آن هنرمند، یک پیام و مقصود و مضمونی در ذهن داشته باشد و بخواهد آن را به مخاطبین خودش تعلیم بدهد و به ذهنها و دلها برساند و در آن رسوخ بدهد.
هنر، عبارت است از: کیفیت بیان و ادای یک مطلب به شکلی زیبا و ظریف و توأم با ذوق. این را ما هنر میگوییم که شامل: سخن گفتن، شعر گفتن، داستان نوشتن، نویسندگیهای هنرمندانه و انواع و اقسام شاخههای گوناگون، هنر میشود. در هنر اصل این است که آن هنرمند، یک پیام و مقصود و مضمونی در ذهن داشته باشد و بخواهد آن را به مخاطبین خودش تعلیم بدهد و به ذهنها و دلها برساند و در آن رسوخ بدهد. دوم این که آن کار را با ظرافت و زیبایی و به صورت جاذبه دار انجام دهد؛ که این را ما هنر میگوییم و هنر را به این ترتیب تعریف میکنیم.(۱)
میدانید هنر این خصوصیت را دارد که به خاطر ملایمت با طبع آدمی، بی شک در طبع او اثر میکند. هر هنری در طبع آدمی اثر میگذارد، اگر چه آن کسی که مورد اثر قرار گرفته، نتواند آن هنر را تحلیل کند. هنر اثر خود را میگذارد؛ یعنی دل را منقلب میکند و اثری در روح باقی میگذارد. هر چهمایهی هنری کمتر باشد، اثر همکمتر میشود.(۲)
هنر، مکمل وجود انسان و جامعه است(۳) و «هنر برای هنر»، حرفی است بی معنا.(۴)
هنر، یک شیوهی بیان و یک شیوهی ادا کردن است؛ حقیقت هنر چیزی جز این نیست. منتها این شیوهی ادا و این شیوهی بیان، وقتی که هنر به معنای حقیقی کلمه شد از همه چیز دیگر، از هر تبیین دیگر، رساتر و دقیقتر و سازگارتر است.(۵)
هنر، بیان کنندهی احساس انسان است و بدون هنر اتصال دوره های مختلف تاریخ انسان میسر نیست.(۶) هنر دقیق ترین و رساترین وسیلهی انعکاس اندیشه ها و آرمانهای شریف میباشد.(۷)
هنری که در خدمت حق، انسانیّت و راستی و درستی قرار داشته باشد، ارزشمند محسوب میشود.(۸) اگر در جامعه درخشش هنر وجود داشته باشد، فضای جامعه درخشان میشود.(۹)
مردم را باید با مؤثرترین ابزارها با مسایل آشنا کرد که البته باید روی ابزارهای هنری تکیه و تأکید بیشتری بشود و یک مجموعهی هنری در این رابطه به صورت مبانی کاری، مشغول فعالیت باشند. ما در زمینهی کار هنری در گذشته و پیش از انقلاب خیلی کم کاری داشتهایم.(۱۰)
من روی این مسألهی هنر خیلی اهتمام دارم؛ ما از لحاظ هنر عقب هستیم. دنیا از ابزار هنر علیه انقلاب به شدّت استفاده میکند. البته این را هم عرض بکنم که من با این که این ارشاد و هدایت واقعی را قبول دارم و شدیداً به آن معتقد هستم، سختگیری نسبت به بعضی چیزها را قبول ندارم. لذا هر چیزی را که میخواهید مقرر بکنید، سعی بشود از یک بینش فکری و منطقی قابل دفاع ناشی شده باشد.(۱۱)
اگر یک انقلاب و یک فرهنگ، یک تمدن و یک حقیقت به میدان هنر راه نیابد و از شیوههای هنری برای مطرح شدن بهرهگیری نکند، آن انقلاب، فرهنگ و تمدن در جامعه رشد نخواهد کرد.(۱۲)
شکی نیست که کسانی که تفکر یا انگیزه یا اَهوای غلط دارند، از هنر استفاده خواهند کرد. هنر چیزی است که همهی صاحبان شعور در جهان میخواهند از آن استفاده کنند. اصلاً در دنیا هیچ صاحب عقلی وجود ندارد که نخواهد از هنر استفاده کند. یکی از انواع استفاده هم این است کهاندیشهی ناپاکی را به وسیلهی هنر در ذهن انسانها بریزند.(۱۳)
هنر اسلامییعنی هنری که با محتوا و هدفها و آرمانهای اسلامیبه وجود بیاید تا بتواند در مقابل آن هنری که انسانها و جوانها را گمراه میکند، بشر را با سرگرم کردن به چیزهایی غیرواقعی و دروغ از آرمانها و ایده های خودش باز میدارد و در صحنه های علمیبه ظلم های عالَم کمک میکند، از
مظلومین عالم هرگز دفاع نمیکند و در خدمت زر و زور استکبار است، بایستد.(۱۴)
هنر، بهترین وسیله برای انعکاس مفاهیم اسلامی و انسانی است. انقلاب و جامعهی اسلامیبرای برقراری ارتباط و ابلاغ مکنونات قلبی خود به مخاطبینش به هنر فاخر و برجسته نیاز دارد. لذا دانشجویان ما باید هنر را مغتنم بدانند و آن را در جهت انعکاس مفاهیم و ارزشهای اسلامی مردم به کار ببرند.(۱۵)
کاری که به نظر بنده باید بشود این است که: مفاهیم اسلامی و ارزشهای اسلامی درست شناخته و دانسته شده تا سرچشمههای گوناگون هنری به خودی خود بجوشد و بروز کند.(۱۶)
در یک جامعهی اسلامی، هنر باید منطبق با موازین اسلامیباشد و انحراف در مسایل هنری به هر شکل که باشد، پذیرفته نیست.(۱۷)
هنر در صورتی ارزش دارد که یک محتوایی داشته باشد و یک چیزی را بیاموزد. خطی را که مردم آن را تعقیب میکنند، روشن کند. در کل برای سعادت و رستگاری مردم، یک عامل باشد؛ این هنر را هنر متعهد مینامند.(۱۸)
پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم از همهی ابزارهای ممکن برای حمل همین فکری که شما هنرمندان به دنبال این هستید، استفاده کردند. در این راه از فاخرترین و مترقیترین نوع هنر که در قرآن متجلی است، بهره جستند. شما اگر در قرآن کریم و بیانات حضرت رسول ( صلیاللهعلیهوآلهوسلم ) دقت کنید، خواهید دید که در مفهوم «توحید»، دشمنی با شرک و بت و شیطان، که مظهر پلیدی است، تصمیم بر تلاش و کار خستگیناپذیری، محبت به مردم و تکریم انسان و انسانیت و حمایت از مظلومان و مستضعفان، در سرار آن موج میزند. یعنی کلیهی اصول اسلام و مسایلی که جزء پایههای اساسی انقلاب به شمار میرود، در تمام قرآن و ادبیات درست صدراسلام موجمیزند و هیچگونه حرکت زیگزاگی در آن نیست.(۱۹)
در زمینهی هنر و تربیت هنری، ما در گذشته و پیش از انقلاب متأسفانه خیلی کم کاری داشتیم و این باید جبران بشود.(۲۰)
هزاران چشمهی جوشنده را دستهای پلید و خائن آلوده کردند؛ نه فقط در دوران رژیم ستم شاهی وابسته که اوج محنت و نکبت بود، بلکه در طول قرنها. ما از لحاظ هنری ملتی هستیم که استعدادمان از ملتهای دیگر کمتر نیست؛ تاآن حد که من با هنر و هنرمندی آشنا هستم، میبینم که ما خیلی سابقه داریم. مضامینی که در شعرهای ما، در قصهها و در برخی از انواع دیگر هنر در کشور و ملت ما هست و از دیرزمان وجود داشته، برجسته است. در زمان خودمان هم، آن دوران محنت بزرگ تاریخ ملت ایران که آّمده بودند تا همه چیز را غارت کنند و ببرند و خورده بودند، میدیدیم استعدادهای بسیار برجسته ای در زمینهی شعر، در زمینهی قصهنویسی و در زمینهی فیلم و عکس و چیزهای دیگر وجود داشت، اما این سرچشمهها را با دستهای آلودهی خودشان آن چنان آلودند که نه فقط تشنگی رابر طرف نمیکرد، نه فقط شفابخش نبود، که کشنده بود.(۲۱)
وقتی انقلاب شد، همه چیز ما عوض شد. همهی جریانها تغییر پیدا کرد. هنر هم همینطور. بگذریم از تعداد هنرمندی که باز همحاضر نشدند با مردم راه بیایند و در خدمت قرار بگیرند.(۲۲)
هنر در جمهوری اسلامییک وسیله و ابزار و از شمار بهترینهاست. اگر جمهوری اسلامی حرفی برای گفتن و یا ایدهای برای عرضه کردن دارد، این عرضه باید با بهترین شیوهها که همان هنر است، انجام گیرد.(۲۳)
شک نبایدکرد که انقلاب به هنر نیازمند است. هنر انقلاب از آن جا که باید حامل مفاهیمی نو و آشنا باشد و از آن جاکه باید با همهی معارضهها و خصومتهایی که هیچ انقلابی از آن مصون نیست، درگیر شود و از آن جاکه باید معارف نوین را در ذهنها راسخ و ماندگار سازد، ناگزیر باید هنر، ممتاز و فاخر و پیشرو باشد.(۲۴)
امروز با حاکم شدن ارزشهای الهی و با ورود تودههای مردم در صحنه های جدّی و واقعی زندگی، میدان هنر آزمایی به روی همه باز است. فضای انقلابی، آن هم انقلابی به معنای حقیقی کلمه که متکی به دست و دل مردم است، خود، بزرگترین مشوق است. مفاهیم انقلابی و حماسههای مردمی و آرمانهای انقلاب، وسیعترین عرصهی جولان ذهن شاعر و هنرمنداست. هر ذهن آفریننده میتواند: درشرف و شجاعت این مردم، در مبارزه به خاطر زندگی شایسته با گرگان درندهی استکبار، در شکستن بتهای زرو زور و تزویر، در صفای دل جوانان، در استحکام و مقاومت مادران، در افراشتن پرچم حمایت از مستضعفین و درصدها جلوهی انقلاب اسلامی، مسحور کنندهترین زیباییها را ببیند و با سرانگشت ذهن خلاق خود برای دیگران ترسیم کند. این طبیعیترین توقعی است که انقلاب از شاعر و هنرمند امروز دارد. انقلاب، بیشک چشم به راه آنها که میگفتند «بر طاغوت»اند، امّا در عمل با «طاغوت» رفتند، نخواهد ماند. بیشترین تکیهی انقلاب بر نیروهای زاییده از انقلاب و پرورش یافته در مهد آن است.(۲۵)
هنر امروز ایران، هنر «مقاومت» است، نه هنر «تسلیم وسازش». این گونه هنر، شرط اصلی آگاهی و زمانشناسی و نیز شجاعت و گستاخی در برابر تهاجم وحشیانهای است که در آن از همهی ابزارها برای
سرکوبی و به ذلت کشانیدن ملت ما استفاده میشود.
بقایای هنر دوران طاغوت که تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی بیگانگان، روح و ویژگی اصلی آن بود، نمیتواند در بنای فرهنگ و هنر انقلابی این روزگار نقش و سهمی داشته باشد.(۲۶)
عزیزان توجه داشته باشید! هنری که امروز به نام «هنر اسلامی» و «هنر انقلابی» ارایه میشود، آبروی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است. لذا باید هم از لحاظ تکنیک و هم از لحاظ محتوا همواره در منتهای قوّت باشد. ما امیدوار هستیم که آن اوج و جهش را بعد از چندسال به دست بیاوریم. باید محتوای هنر و قالب هنر، هر دو با هم و به موازات هم، ترقّی و پیشرفت داشته باشد.(۲۷)
هنر اسلامی اساساً غیر از هنر مسلمانان است. این را من بارها در صحبتهایم گفتهام. غالبا هنر مسلمانان با هنر اسلامی اشتباه میشود. خوب، اگر یک مسلمانی یک آهنگ یا یک فیلم ساخت، آن آهنگ یا فیلم ساختهی یک مسلمان است، امّا لزوما اسلامی نیست.
هنر اسلامی آن چیزی است که در آن عنصر سازندهای از اندیشهی اسلامی وجود داشته باشد. یعنی در قالب هنریِ آن، نه فقط در محتوا، چیزی از اسلام و اندیشهی اسلامی وجود داشته باشد. این میشود هنر اسلامی. بروید دنبال این که بتوانید سررشتهی هنر اسلامی را پیدا کنید.(۲۸)
بنده از تهدل و از بن دندان، ایمان راسخ و قطعی دارم که هنر آیندهی این کشور، هنری جوشنده و هنری برتر خواهد بود. همانطور که در میدانهای دیگر مشاهده کردیم.(۲۹)
پینوشتها:
(۱) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۱/۱/۶۴.
(۲) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۴/۱/۶۵.
(۳) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۲/۳/۶۱، در جمع شعرا و هنرمندان.
(۴) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۶/۹/۷۲، در دیدار از اولین نمایشگاه نگارگری اسلامی.
(۵) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۹/۹/۶۵، در سومین کنگرهی شعر و ادب.
(۶) مجلهی سروش، ۲/۱۲/۵۸.
(۷) مجلهی سروش، ۱۴/۱/۶۱.
(۸) روزنامهی سلام، ۲۵/۴/۷۰.
(۹) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۹/۳/۶۱.
(۱۰) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۳/۴/۶۶، در مراسم سالگرد تأسیس سازمان تبلیغات.
(۱۱) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۵/۹/۷۱، در دیدار با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی.
(۱۲) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۲/۳/۶۱.
(۱۳) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۵/۷/۷۰.
(۱۴) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۶/۱۱/۷۱.
(۱۵) روزنامهی اطلاعات، ۲/۸/۷۰.
(۱۶) روزنامهی کیهان، ۱۲/۷/۷۳.
(۱۷) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۵/۹/۷۱.
(۱۸) مجلهی پیام انقلاب، ۴/۳/۵۹.
(۱۹) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۲/۸/۶۸.
(۲۰) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۳/۴/۶۶.
(۲۱) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۶/۱۲/۶۳.
(۲۲) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۳۱/۶/۶۳.
(۲۳)روزنامهیجمهوریاسلامی، ۱۲/۳/۶۳، پیرامونحجابوهنر.
(۲۴) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۴/۸/۶۵.
(۲۵) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۷/۹/۶۳.
(۲۶) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۵/۲/۶۴.
(۲۷) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۳۱/۶/۶۳.
(۲۸) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۶/۱۱/۶۰، پیام به شرکتکنندگان در مسابقات بین المللی قرائت قرآن.
(۲۹) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۶/۱۲/۶۳، در گشایش تالار اندیشه.