شیخ صدوق در مناظره با یکی از ملحدین زمان خود درباره اینکه چرا خداوند به کفار مهلت گناه میدهد، پاسخ داد: خداوند از فوت وقت نمیترسد تا در عذاب کسی عجله به خرج دهد و نیز به مخلوق نمیرسد که در کار او چون و چرا کند!
شیخ صدوق در یک دوره از زندگی خود به دعوت امیر شهرری «امیر رکنالدوله» به شهر ری عزیمت کرد و جلسات درس و مباحثه تشکیل داد و از آن جمله یکی از اقدامات وی در ری تشکیل جلسات مناظره بود که در حضور سلطان رکنالدوله و عامه مردم برگزار میشد.
یکی از مناظرات کوتاه شیخ صدوق که خود وی آن را در کتاب «کمالالدین» آورده است، بدین شرح است: روزی یکی از ملحدین و مخالفین در مجلس امیرسعید رکنالدوله خطاب به من چنین گفت: «امام زمان شما میبایست هم اکنون ظهور میکرد، زیرا چیزی نمانده که اهل روم بر مسلمانان غلبه کنند»، من به او پاسخ دادم: تعداد کفار در زمان پیامبر(ص) بیش از امروز بود، ولی پیامبر(ص) به مدت چند سال دعوت خود را پنهان کرد و به امر خداوند، امر خود را کتمان کرد.
پس از آن رسالت خود را تازه آن هم به افراد مورد اعتمادش آشکار کرد. سپس نوبت به شعب ابیطالب و سه سال حضور مسلمانان در آن رسید. حال اگر کسی بگوید، چرا در این سالها پیامبر(ص) قیام نکرد، در حالی که مشرکان بر مسلمانان غلبه داشتند و مسلمانان در حال نابودی بودند؟ پاسخ این است که پیامبر(ص) به اذن خدا از مکه خارج شد و به شعب ابیطالب رفت، اگر غایب شد به اذن خدا غایب شد و هنگامیکه ظهور کرده به اذن خدا ظهور کرد…
امر امامت نیز همین طور است؛ هرگاه خداوند به امام اذن دهد، او ظهور خواهد کرد. دلیل دیگر اینکه قدرت خداوند متعال بر نابودی کفار با قدرت امام قابل مقایسه نیست، یعنی اگر قرار باشد کفار نابود شوند، خداوند بر این امر قادر است و نیازی به وجود امام نیست.
حال اگر کسی بپرسد: چرا خداوند به کفار و مشرکین اینقدر مهلت میدهد تا هر چه میخواهند کفران نعمت کنند و شرک بورزند؟ جواب میدهیم: خداوند از فوت وقت و از دست رفتن فرصت نمیترسد تا در عذاب آنها عجله به خرج دهد و نیز به مخلوق نمیرسد در کار او چون و چرا کنند. مسأله غیبت و ظهور امام زمان(عج) نیز این گونه است. زیرا خدا او را غایب کرده و ما نمیتوانیم در کارهای خدایی اعتراض و ایراد کنیم.
آن مرد مخالف گفت: من به امامیکه او را نمیبینم ایمان نمیآورم و مادامیکه او را مشاهده نکنم، این دلایل مرا قانع نخواهد کرد. پاسخ دادم: پس تو باید خدا را هم قبول نداشته باشی، چون او را نمیبینی و باید به پیامبر(ص) هم معتقد نباشی، چون او را هم ندیدهای.
در اینجا مرد مخالف رو کرد به امیر رکنالدوله و گفت: ایهاالامیر، آیا دانستی این شیخ چه میگوید؟ او میگوید: امام زمان(عج) به این دلیل غایب است و دیده نمیشود، چون خداوند متعال غایب است و دیده نمیشود.
امیر رکنالدوله جواب داد: ای مرد! تو کلام شیخ را تحریف کردی و سخنی را که او نگفته بود به او نسبت دادی!
_____
حوزه