چه بخواهى و چه نخواهى، روزگار با بد و خوبش مى گذرد، امروز حادثه اى پیش مى آید که تو را دلخوش مى کند، فردا واقعه اى اتفاق مى افتد و نگرانت مى کند؛ مهم این است که در این دلخوشى و نگرانى به بیهودگى کشیده نشوى و دچار غفلت نگردى. اگر حواست جمع باشد از روزگار درسهاى خوبى مى توانى بگیرى. مثلا بسیارى از اسرار نهان با گذشت زمان بر تو آشکار مى شود، پرده ها برمى افتد، چهره زشت باطل نمایان مى شود و حق نیز چون آینه شفاف و روشن جلوه مى کند.
از سوى دیگر روزگار چون معلمى است که به آرامى درس سودمند تجربه مى آموزد، عبرتهایى نشانت مى دهد و پندهایى در گوشت مى خواند که در هیچ مکتب و مدرسه و دانشگاهى نمى توانى مانند آن را بیابى.
با روزگار نباید از در دشمنى و ستیز وارد شد که اگر چنین کنى او نیز با تو دشمنى خواهد کرد و البته در نبرد با قوانین و سنتهاى روزگار هر چقدر هم که تو توانا و نیرومند باشى، شکست خواهى خورد.
یادت باشد از تحولات و دگرگونیهاى زمان دچار شگفتى نشوى چون طبیعت زمانه همین تغییر و دگرگونى است و آن چنان سریع و همه جانبه و همه گیر این تحولات اتفاق مى افتد که هیچ کس از آن در امان نمى ماند.
از درسهاى دیگر روزگار، این است که هر که عالم به مقتضیات زمان خود باشد هرگز مورد هجوم اشتباهات قرار نمى گیرد؛ از این رو انسان عاقل موظف است زمان خود را بشناسد و به وظایف خویش توجه کند. فراموش نکن که شباهت اخلاقى مردم به محیط اجتماعى و مقتضیات زمان خودشان، بیشتر از شباهت به صفات خانوادگى و خلقیات پدران آنهاست.
امام على (ع) در نهایت روشن بینى و دقت نظر فرموده اند:
آداب و رسوم زمان خودتان را با زور و فشار به فرزندان خویش تحمیل نکنید؛ زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند.
موعود جوان شماره ۲۸