رهبر معظم انقلاب اسلامیبا روشننگری و درک عمیق از شرایط سیاسی، اجتماعی داخل و خارج کشور، سال ۱۳۸۶ را سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» اعلام کردند و فرمودند:
به نظر من امسال، سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» است؛ یعنی در درون ملت ما اتحاد کلمه همه آحاد ملت و قومیتهای گوناگون و اصناف گوناگون ملی؛ و در سطح بینالمللی، انسجام میان همه مسلمانان و روابط برادرانه میان آحاد امت اسلامی از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه آنها.۱
ایشان در نخستین سخنرانی خود در سال جدید نیز ضمن تأکید دوباره بر شعار امسال فرمودند:
ما اگر بخواهیم اتحاد ملی و انسجام اسلامی تحقق پیدا کند، باید بر اصولی که بین ما مشترک است، تکیه کنیم. نباید خودمان را سرگرم فروعی کنیم که مورد اختلاف است.۲
بیتردید تحقق اتحاد ملی و انسجام اسلامی نیازمند شناسایی مبانی و پایههای وحدت و انسجام و تلاش در راه تقویت و تحکیم این مبانی و پایههاست. اگرچه اصل اعتقاد به یگانگی خداوند و نبوت پیامبر خاتم حضرت محمدبن عبدالله(ص) میتواند زمینهساز اتحاد ملت ایران با نژادها، رنگها و قومیتهای مختلف آن و انسجام جهان اسلام با ملیتها و مذاهب گوناگون آن گردد، اما به نظر میرسد افزون بر این عامل زمینهساز موضوع دیگری نیز وجود دارد که میتواند بر وحدت و انسجام امت اسلامی و اتحاد آنها در برابر دشمن واحد بیفزاید و آن چیزی نیست جز اعتقاد به ظهور امام مهدی(ع) به عنوان منجی موعود و آخرین بازمانده از اهل بیت پیامبر خاتم(ص).
در آموزههای دین اسلام افزون بر اینکه به صورت عام از امامت ائمه اهل بیت(ع) به عنوان راهی برای در امان ماندن مسلمانان از تفرقه و اختلاف یاد شده و از جمله در خطبه معروف حضرت زهرا(س)، آمده است:
ففرض الله… طاعتنا نظاماً و إمامتنا أمناً من الفرقه و حبّنا عزّاً للإسلام.۳
سپس خداوند واجب فرمود… پیروی ما را مایه وفاق، و امامت ما را مانع افتراق، و دوستی ما را عزت مسلمانی.
به صورت خاص نیز از امام مهدی(ع) به عنوان کسی که به همه اختلافها پایان میدهد و همه را بر حول یک محور جمع میکند، یاد شده است، چنانکه در یکی از زیارات آن حضرت میخوانیم:
السلام علی المهدی الذی وعد الله عزّوجلّ به الأمم أن یجمع به الکلم و یلمّ به الشعث.۴
سلام بر مهدی، آنکه خدای عزّ و جلّ وعده او را به امتها داده و مژده داده است که به وسیله او اتحاد و یگانگی را برقرار و پراکندگیها را برطرف میسازد.
با توجه به آنچه گفته شد و با عنایت به این موضوع که همه مذاهب اسلامیبر اصل ظهور امام مهدی(ع) و حاکمیت قسط و عدل در سراسر جهان به وسیله آن حضرت اتفاق نظر دارند، ۵ میتوان آرمان تحقق جامعه عدل مهدوی و حاکمیت جهانی اسلام در آخرالزمان را به عنوان محوری برای اتحاد و اتفاق مسلمانان مطرح ساخت. البته این موضوع نیازمند فراهم شدن زمینهها و مقدماتی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. کاربردی ساختن آموزههای آخرالزمانی اسلام
اگرچه آموزههای آخرالزمانی قرآن کریم و روایات معصومین(ع) از نظر ژرفا، دامنه و گستره در سطحی بسیار بالاتر از مفاهیم و تعالیم آخرالزمانی دیگر ادیان و مذاهب قرار دارد، اما متأسفانه باید گفت که این آموزهها تاکنون چنانکه باید و شاید از سطح مباحث صرفاً نظری بالاتر نرفته و تبدیل به مباحث راهبردی مورد نیاز جهان اسلام نشده است.
در سالهای اخیر شاهد بودهایم که جهان مسیحیت به مدد مطالعات آکادمیک و با پشتیبانی نهادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود اندیشه موعودباوری و منجیگرایی کتاب مقدس را تبدیل به مباحث راهبردی ناظر به شرایط سیاسی ـ اجتماعی عصر حاضر ساخته و حتی حرکتهای سیاسی، نظامی خود در جهان را به نوعی مستند به این اندیشه کرده است. در اثر همین اقدام بوده است که امروز تعالیم کتاب مقدس با وجود حاکمیت گفتمان سکولار در جوامع غربی، مورد اقبال بیشتری واقع شده و اندیشههای بنیادگرایانه مبتنی بر آموزههای آخرالزمانی مسیحت در برخی از کشورهای مسیحی به ویژه ایالات متحده امریکا تبدیل به عاملی قوی برای همراه ساختن خیل عوام مسیحی با اغراض و اهداف کلیسای پروتستان شده است.
ما نیز اگر در پی تبدیل اندیشه مهدویت به عاملی برای وحدت و همگرایی جهان هستیم، چارهای جز تبدیل این اندیشه به مباحث راهبردی ناظر به حال و آینده جهان اسلام نداریم. البته در سالهای اخیر برخی از اندیشهورزان تلاشهایی را در این زمینه آغاز کردهاند که امیدواریم با بسط و توسعه این تلاشها در آیندهای نزدیک شاهد تحولی در نگرش مسلمانان جهان بهاندیشه گرانقدر و تحولآفرین منجیگرایی و موعودباوری اسلامیباشیم.
۲. تکیه بر وجوه مشترک موعودباوری سنی و شیعی
امام مهدی(ع)، چنانکه گفته شد، موعود منتظَر همه جهان اسلام است و تمامی فرق اسلامیبا وجود اختلافهایی که در زمینه برخی مباحث اعتقادی و فقهی دارند، در اصل این موضوع همرأی و همداستاناند. بنابراین باید تلاش کرد که با تکیه بر وجوه مشترک این موعودباوری و تقویت زمینههای اتحاد و اتفاق در این موضوع، بر این گمان اشتباه که انتظار ظهور امام مهدی(ع) تنها از مختصات شیعیان است خط بطلان کشیم.
۳. طرح اندیشه مهدویت به عنوان باوری عزتبخش و قدرتآفرین
جهان اسلام برای رسیدن به وحدت، انسجام و یکپارچگی در برابر جهان کفر، بیش از هر چیز دیگر، نیازمند بازیافتن هویت خود و باور به عزت و قدرت خود در سایه آموزههای اسلام است. تا زمانی که مسلمانان خود را در برابر جهان استکبار خوار و ذلیل احساس میکنند، هیچگاه در پی وحدت و انسجام اسلامیکه آنها را تبدیل به قطبی قدرتمند در برابر ابرقدرتهای موجود میسازد، برنمیآیند و مستکبران عالم نیز از همین احساس خواری و زبونی بهترین استفاده را برای ایجاد اختلاف و دودستگی در جهان اسلام میکنند بنابراین برای ایجاد وحدت و انسجام مورد نظر باید در درجه اول مسلمانان را متوجه قدرت و عظمت خود در جهان ساخت و آنها را برای رسیدن به جایگاهی که در خور آن هستند مهیا نمود، و این تنها با تکیه بر اندیشه مهدویت که در واقع بشارتدهنده عزت و شوکت مسلمانان در جهان است، امکانپذیر میباشد. چنانکه در برخی از ادعیه و زیارات از امام مهدی(ع)
به عنوان عزتبخش مؤمنان یاد شده است:
أین معزّ الأولیاء و مذلّ الأعداء.
کجاست آن عزتبخش دوستان و خوارکننده
دشمنان.۶
از همین رو بود که امام خمینی(ره) با ژرفاندیشی تمام از احیای فرهنگ مهدویت و انتظار به عنوان یکی از ارکان مهم احیای هویت اسلامی و وسیلهای برای تحقق دوباره قدرت و شوکت گذشته مسلمانان در جهان، یاد میکرد و میفرمود:
انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور انشاءالله تهیه بشود۷؟
۴. مقابله جدی با جریانهای انحرافی و اندیشههای خرافی
در طول تاریخ اسلام همواره گروهها و جریانهای مختلفی تلاش کردهاند که با تکیه بر باور مسلمانان درباره قیام عدالتگستر امام مهدی(ع) و مطرح ساختن خود به عنوان مهدی موعود یا نماینده و مأموری از سوی آن حضرت، مردم را با خود همراه سازند، تا بدین وسیله به اغراض و اهداف دنیوی خود دست یابند. این اختصاصی به شیعیان نداشته و در میان سنیان نیز همواره مدعیانی وجود داشته است. اندیشههای انحرافی و خرافی درباره مهدی موعود(ع) نیز پیوسته در میان فرق اسلامی مطرح بوده است.
اگر جهان اسلام بخواهد باور مهدویت را تبدیل به عاملی برای وحدت و انسجام خود کند، باید در قدم اول با جریانهای انحرافی و اندیشههای خرافی که همواره در پیرامون این باور ناب اسلامی وجود داشته مقابله کند، و موعودباوری را از هرگونه شائبه جعل و تحریف پیراسته سازد، تا دشمنان نتوانند هر از چند گاه با تحریک عدهای جاهل و فرصتطلب جوامع اسلامی را با چالشهایی در این زمینه روبرو سازند.
۵. باور به هراس استکبار جهانی از موعودباوری اسلامی
امروزه همه قرائن و شواهد حاکی از این است که استکبار جهانی با محوریت امریکا، انگلیس و اسرائیل با شناخت کامل از موعودباوری اسلامی و تحلیلی جامع از ظرفیتها و توانمندیهای این اندیشه و همچنان اطلاعی دقیق از چگونگی تحقق ظهور منجی موعود مسلمانان، همه توان سیاسی، فرهنگی و نظامی خود را برای مقابله با واقعه مبارک ظهور گرد آورده و منطقه حساس خاورمیانه را که منطقه ظهور آن منجی موعود است، آماج حملات نظامی خود قرار داده است تا به گمان باطل خود مانع تحقق وعده الهی شود.۸
قطعاً اگر جهان اسلامیبه این باور دست یابد که استکبار جهانی امام مهدی(ع) را خطری برای حیات و بقای خود میداند و تلاش دارد که به هر نحو ممکن با آن حضرت مقابله کند، بر وحدت و انسجام خود بر حول محور مهدویت خواهد افزود و تلاش خواهد کرد که با همراهی و همدلی بیشتر توطئه حسابشده غربیان برای مقابله با تفکر مهدوی را خنثی سازد.
با امید به آنکه در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی چه در داخل کشور و چه در کل جهان اسلام شاهد وحدت و همدلی هرچه بیشتر مسلمانان با تکیه بر اندیشه ناب مهدویت و با هدف تحقق حکومت جهانی امام مهدی(ع) باشیم.
والسلام
پینوشتها:
۱. بخشی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال ۱۳۸۶ شمسی، به نقل از: www.leader.ir.
۲. بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در حرم مطهر امام رضا(ع)، به نقل از: همان.
۳. مروزی، ابوالفضل احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء، ص ۲۳-۲۴، به نقل از: شهیدی، سید جعفر، زندگانی فاطمه زهرا(س)، ص ۱۲۹.
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۰۱؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الامر به نقل از سید بن طاووس.
۵. ر.ک: العسکری، نجم الدین جعفر بن محمد، المهدی الموعود المنتظر عند علماء اهل السنّه و الإمامیه، ج ۱ و ۲؛ الفقیه الایمانی، مهدی، الإمام المهدی عند أهل السنّه.
۶. قسمتی از دعای ندبه.
۷. صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۸۷.
۸. ر.ک: شفیعی سروستانی، اسماعیل، مثلث مقدس (راز دشمنی غرب با اسلام و مسلمین).
ماهنامه موعود شماره ۷۶