- منابع مالى ایوانجلیست ها
یکى از ویژگیهاى برجسته ایوانجلیست ها که در رادیو و تلویزیون برنامه هاى دینى پخش مى کنند گردآورى کمک و اعانه مالى براى امورتبلیغات دینى و اداره ایستگاههاى رادیو و تلویزیون خود مى باشد. ایستگاههاى تجارى رادیو و تلویزیون با پخش آگهیهاى تجارى درآمد مالى به دست مى آورند، ولى ایوانجلیست ها به نام مسیح از مردم تقاضاى کمک مالى مى نمایند و بیشترین انتقادات به همین روش آنها وارد شده است.
آنها چنین تبلیغ مى کنند که مسیح خواسته است پیروان وى از لحاظ مالى قدرتمند باشند و هر چه بیشتر به مسیح کمک مالى نمایند، مسیح هم ثروت آنها را چند برابر افزایش خواهد داد. آنها با ارسال نامه هاى مستقیم و ایمیل به هواداران خود تقاضاى کمک مالى مى نمایند. فقط در سال ۱۹۸۰، ۹ برنامه دینى که از شبکه هاى تلویزیونى آمریکا پخش مى گردید موفق شد ۳۵۰ میلیون دلار کمک مالى از هواداران خود دریافت نماید(۱۰۶). فروش کتابهاى دینى، نوارهاى ویدیویى و صوتى و کالاى هنرى دینى، انجام دعا و مشاوره از مهم ترین منابع درآمدزا مى باشد. همچنین لباس مخصوص براى مراسم عبادى، برچسب ها، فروش خاک و آب از فلسطین به عنوان خاک و آب مقدس، دکمه، گردنبند و زیورآلات زنان، البسه، مدالها با پیامهاى مخصوص، تمبرهاى یادبود، کارت پستال، آلبوم عکس، تقویم سالیانه، کتب حاوى سرودهاى دینى و جعبه خودنویس براى فروش به بازار ارائه مى گردد و تهیه این کالاها را به هواداران خود تبلیغ مى نمایند.
به میزان کمکهاى مالى مردم به ایوانجلیست ها از مالیاتى که باید به دولت بپردازند کم مى گردد و این باعث افزایش کمکهاى مالى مردم به مؤسسات ایوانجلیست ها شده است. بیشتر مؤسسات دینى ایوانجلیست ها، از پرداخت مالیات به دولت معاف مى باشند، ولى اکثر آنها حساب خود را به دیوان محاسبات دولتى ارائه نمى کنند و ارائه حساب از جانب آنها به دولت اختیارى مى باشد، چرا که رهبران ارشد ایوانجلیست ها؛ مانند جرى فالول و پات رابرتسون اعلام مى کنند هرگونه مداخله در مؤسسه هاى وابسته به آنها مداخله در امور خدا مى باشد(۱۰۷).
«بنیاد تثلیث»(108) که در سال ۱۹۷۳م در آمریکا تأسیس گردید، اعلام داشته که ایوانجلیست ها توسط شبکه هاى رادیویى و تلویزیونى دینى متعلق به آنها در سال ۲۰۰۲م، ۲۱ ۲۰ میلیارد دلار درآمد کسب نمودهاند. در آمریکا بیش از ۱۳۰۰ ایستگاه دینى رادیویى و تلویزیونى و ۶۰۰ ایستگاه تجارى روزانه برنامه تبلیغى مسیحى پخش مى کنند و در این کشور بیش از یک هزار ایستگاه رادیویى و تلویزیونى وجود دارند که در هفته به طور متوسط ۱۴ ساعت برنامه دینى پخش مى کنند.
- تأثیر برنامه هاى دینى ایوانجلیست ها
ایوانجلیست ها در برنامه دینى خود از موسیقى بیشترین استفاده را مى کنند و غیر از برنامه هاى موسیقى، اخبار، تئاتر، میز گردها، نمایشها، برنامه هاى دینى براى کودکان، خیمه شب بازى، و مسابقات علمى همراه با جوایز، دیگر برنامه هاى آنها را تشکیل مى دهد.
با افزایش نفوذ ایوانجلیست ها در برنامه هاى دینى در رادیو و تلویزیون، حضور مردم در کلیسا رو به کاهش است و این کاهش در «نوار انجیل» (Bible Belt) که ایالتهاى جنوبى و غرب میانه آمریکا را تشکیل مى دهند محسوس تر است. در آمریکا کلیساهایى را که در طول هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادى در کلیسا حضور یابند «کلیساى عظیم» (Mega-church) مى نامند. در این کلیساها علاوه بر مراسم عبادى، خدمات مشاوره اى و تفریحى نیز ارائه مى گردد. این نوع کلیساها علاوه بر ایالتهاى «نوار انجیل» در ایالتهاى شرقى و شمالى این کشور دایر شده است. این کلیساها مهد کودکها و مدارس جدیدى را که در آنها به دانش آموزان آموزش ویژه دینى ارائه مى گردد اداره مى کنند. کلیساهاى یاد شده براى جذب مردم به ویژه جوانان، برنامه هاى تفریحى را به اجرا مى گذارند.
«انستیتو هارتفورد براى تحقیقات دینى»(109) اعلام نموده است که در ایالات متحده آمریکا نزدیک به نیم میلیون کلیسا وجود دارد و فقط در ۲ درصد کلیساها هر هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادى شرکت مى نمایند و در ۷۵ درصد کلیساهاى آمریکا هر هفته تنها ۵۰ تا ۷۵ نفر در مراسم عبادى حضور مى یابند. مطابق گزارش «مرکز تحقیقات دینى پرینستون»(110) در آمریکا از نیم میلیون کلیسا فقط در ۶۰۰ کلیسا هر هفته بیش از دو هزار نفر در مراسم عبادى شرکت مى کنند و اکثر این کلیساها در ایالتهاى جنوبى مانند کالیفرنیا، تگزاس، جورجیا و فلوریدا وجود دارد و وابسته به کلیساهاى «کنوانسیون بابتیست هاى جنوبى» و «اجتماعات خدا» (Assemblies of God) مى باشند. در آمریکا ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت را مسیحیان ایوانجلیست تشکیل مى دهند و تعداد آنها بیش از ۸۰ میلیون نفر مى باشد(۱۱۱).
بیشترین بینندگان برنامه هاى دینى تلویزیون در آمریکا از ایالتهایى در منطقه «نوار انجیل» مى باشند(۱۱۲). در ایالتهاى شرقى آمریکا که جمعیت آن ۲۳ درصد کل جمعیت کشور است فقط ۱۱ درصد جمعیت آن، این برنامه هاى دینى تلویزیون را تماشا مى کنند(۱۱۳). ایالتهاى جنوبى که۳۱ کل جمعیت آمریکا را تشکیل مى دهند بیش از ۵۰ درصد آنها این برنامه هاى تلویزیونى دینى ایوانجلیست ها را مشاهده مى کنند(۱۱۴). در ایالتهاى غربى آمریکا بینندگان این برنامه از ۱۰ درصد هم کمتر مى باشد، لیکن با افزایش مهاجرتها از جنوب به ایالتهاى غربى و غرب میانه، تعداد بینندگان این برنامه ها رو به افزایش است(۱۱۵). سن ۳۲ تا ۴۳ بینندگان این برنامه ها بیش از پنجاه سال مى باشد و ۶۰ تا ۷۰ درصد آنها را زنان تشکیل مى دهند(۱۱۶).
اکنون تعداد مردم آمریکا که سن آنها بیش از ۶۵ سال باشد ۲۹ میلیون نفر مى باشد و جمعیت بزرگسالان این کشور تا سال ۲۰۳۰م دو برابر خواهد شد و تعداد آنها از ۶۵ میلیون نفر خواهد گذشت.
۴۵ درصد ایوانجلیست ها در ایالتهاى جنوبى این کشور سکونت دارند و سن ۵۴ درصد از آنها بین ۱۸ تا ۵۰ سال مى باشد. جمعیت ایوانجلیست ها مرتب رو به افزایش است، چرا که آنها طرفدار تشکیل خانواده با فرزندان بیشتر هستند و با طلاق و سقط جنین به شدت مخالفت مى کنند(۱۱۷).
- ایوانجلیست هاى شبه نظامى
در میان ایوانجلیست ها، گروههاى شبه نظامى مسیحى به وجود آمده است و هفت گروه مسلح از آنها در آمریکا یک اتحادیه نظامى تشکیل دادهاند. این اتحادیه نظامى مسیحیان با عنوان «جنبش هویت مسیحى(۱۱۸) معروف مى باشد که تنها شاخه «قدیسان میهن پرست مسیحى»(119) در تمامى پنجاه ایالات متحده آمریکا ۰۰۰/۶۰ عضو مسلح دارد و قدرتمندترین گروه شبه نظامى این کشور محسوب مى شود. شبه نظامیان «جنبش هویت مسیحى» خود را «ایوانجلیست هاى جنگجو»(120) مى نامند و اعتقاد دارند که تا تمامى دنیا را مسیحى نکنند مسیح ظهور نخواهد کرد(۱۲۱).
در ایالات متحده آمریکا خرید و فروش اسلحه کاملاً آزاد است و در این کشور با ۲۸۰ میلیون نفر جمعیت، بیش از ۲۵۰ میلیون قبضه اسلحه در دست مردم مى باشد و بیشتر صاحبان و فروشندگان اسلحه در آمریکا از ایوانجلیست ها مى باشند و آنها یک اتحادیه ملى را به نام «انجمن ملى تفنگداران»(122) به وجود آوردهاند.
ایوانجلیست هاى جنگجو که در این کشور ۵ میلیون هوادار و عضو دارند در تبلیغات خود اعلام مى دارند که ایالات متحده آمریکا باید به یک «جمهورى مسیحى» تبدیل گردد و اگر این خواسته آنها پذیرفته نشود آنها انقلاب خشونت آمیز را آغاز خواهند نمود(۱۲۳). آنها خود را «بازماندگان» (Survivalists) مى نامند و مطابق اعتقادات آنها در جنگ آرمگدون آنها تنها «بازماندگان» این جنگ نهایى خواهند بود. تمامى اعضاى ایوانجلیست هاى جنگجو را فقط سفیدپوستان مهاجر از اروپاى شمالى تشکیل مى دهند و آنها خود را از نژاد اصلح و برتر تصور مى کنند و مطابق اعتقاد آنها در پایان جنگ نهایى آنها حاکمان جهان براى مدت یک هزار سال به رهبرى مسیح خواهند بود. آنها براى روزهاى جنگ آرمگدون در حال ذخیره سازى غذا، دارو، طلا، نقره و اسلحه مى باشند که با عنوان «توشه بقا»(124) صورت مى گیرد و این مطالب را در تبلیغات خود در سطح گسترده تبلیغ مى کنند(۱۲۵).
- تروریسم مقدس ایوانجلیست ها
اصول و مبانى جریان ایوانجلیست ها در ایالات متحده آمریکا حمایت همه جانبه عقیدتى و سیاسى از صهیونیسم مى باشد و آنها اعتقاد دارند که به وسیله آنها حوادثى باید به وقوع بپیوندد تا مسیح دوباره ظهور نماید و پیروان این مکتب وظیفه دینى دارند براى تسریع در عملى شدن این حوادث کوشش نمایند و این جریان نوظهور در پروتستانتیسم با عنوان «صهیونیسم مسیحى»(126) شهرت دارد. ایوانجلیست ها تبلیغ مى کنند که مسیح همیشه در امور خاورمیانه به سود دولت اسرائیل مداخله کرده است و اعلام مى دارند که خواست دولت اسرائیل در حقیقت خواست مسیح مى باشد و مذاکرات صلح در خاورمیانه بیهوده است و تأسیس کشور اسرائیل بزرگ از رودخانه نیل تا رودخانه فرات، خواست مسیح مى باشد که به زودى عملى خواهد شد.
آنها همچنین تبلیغ مى کنند که آمریکا را مسیح به وجود آورده است تا در آخرالزمان علیه ضد مسیح (دجّال) در جنگ نهایى مقدس آرمگدون جنگ نماید. از این رو آنها همواره خواستار یک آمریکاى قدرتمند و مقتدر مى باشند و از افزایش بودجه نظامى حمایت مى کنند. آنها حضور نظامى آمریکا در مناطق مختلف جهان را ضرورى مى دانند. آنها در سخنرانیهاى دینى خود ترویج مى کنند که قدرتهاى شیطانى مى کوشند آمریکا را نابود نمایند(۱۲۷).
ایوانجلیست ها با تبلیغات گسترده در دهه اخیر، احساسات عمیق را براى جنگ آرمگدون به وجود آوردهاند. آنها هر کسى را که با آنها موافق نباشد ضد دین، ضد مسیح و ضد اخلاق معرفى مى کنند و به هواداران خود آموزش مى دهند که از مخالفان خود تنفر شدید داشته باشند(۱۲۸).
آنها اعتقاد دارند که صهیونیستهاى یهودى فلسطین اشغالى در آغاز هزاره سوم میلادى دو مسجد اقصى و صخره در بیت المقدس را منهدم خواهند نمود و به جاى آن معبد بزرگ را بنا خواهند کرد. روزى که یهودیان مسجد اقصى و مسجد صخره در بیت المقدس را منهدم کنند جنگ نهایى آرمگدون به رهبرى آمریکا و انگلستان آغاز خواهد شد. در این زمینه رهبران دینى ایوانجلیست ها کتابهاى متعددى را در ده سال گذشته در آمریکا به چاپ رسانده و نام آنها را «کتابهاى آرمگدون» گذاشتهاند. آنها همچنین با فروش کتاب، نوار ویدیو و وسایل نجات در جنگ آرمگدون، بازار یک میلیارد دلارى در آمریکا به وجود آوردهاند. در این کشور هشت «حوزه علوم دینى» بزرگ متعلق به ایوانجلیست ها فعالیت دارند که مسائل مربوط به آغاز جنگ آرمگدون و حوادث آخرالزمان را به دانشجویان علوم دینى آموزش مى دهند.
ایوانجلیست هاى متعصّب در آمریکا ۱۰۰ میلیون پیرو دارند و آنها در هر دو حزب بزرگ آمریکا یعنى جمهوریخواه و دموکرات صاحب نفوذ مى باشند و همراه صهیونیستهاى یهودى، دولت ایالات متحده آمریکا را کاملاً در اختیار دارند. در ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهاى پروتستان در جریان ۱۵۰۰ فرقه مسیحى داراى این اعتقاد در سطح جهان براى جنگ آرمگدون، تبلیغات گسترده انجام مى دهند و براى تسریع در ظهور مسیح کوشش مى نمایند وضعیتى را پیش آورند که سراسر جهان نابود شود، چرا که مطابق اعتقادات آنها مسیح فقط بعد از نابودى کامل جهان ظهور خواهد نمود. نویسندگان غربى این اعتقادات را به عنوان «تروریسم مقدس»(129) معرفى مى کنند.
در آخرین انتخابات ریاست جمهورى آمریکا، لابى صهیونیسم بین الملل جورج دبلیو بوش کاندیداى حزب جمهوریخواه را که یک ایوانجلیست جنگجو و طرفدار متعصب صهیونیسم مى باشد با رأى دیوان عالى آمریکا به قدرت رساندند. اصول سیاست خارجى آمریکا اکنون بر «حمله پیشگیرانه»(130) علیه کشورهایى که مخالف سیاستهاى آمریکا مى باشند استوار است. بعد از به وجود آوردن حادثه ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ش / ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱م، دولت آمریکا جنگ علیه اسلام و مسلمانان جهان را به بهانه جنگ علیه تروریسم آغاز کرده است. اکثر دولتمردان آمریکا که از ایوانجلیست هاى جنگجو مى باشند با هدف عملى نمودن خواسته هاى مسیح و پیشگوییهاى انجیل در آغاز هزاره سوم میلادى و به بهانه جنگ علیه تروریسم، جنگ صلیبى را علیه اسلام آغاز کرده و اعلام نمودهاند که این جنگ تا سلطه مطلق بر جهان اسلام ادامه خواهد یافت.
دولتمردان آمریکایى قرن بیست و یکم را «قرن آمریکا»(131) قلمداد مى کنند. در این رابطه «مرکز هسته مشاوران»(132) در آمریکا مطالعات و پژوهشهاى هماهنگى در باره سلطه کامل بر جهان اسلام انجام مى دهند و شعار آنها «از جمهورى تا امپراتورى»(133) مى باشد(۱۳۴).
هدف اصلى دولت آمریکا و صهیونیسم بین المللى نابودى کامل اسلام و مسلمانان مى باشد و آنها با تسلط کامل بر جهان اسلام مى خواهند ارزشهاى ضد اسلامى خود را بر مسلمانان جهان تحمیل نمایند. براى مقابله با تهدیدهاى فزاینده نظامى آمریکا در خاورمیانه و جهان اسلام، دانشمندان مسلمان به جاى خودباختگى در مقابل آمریکا مى باید با صراحت و شجاعت از اصول، مبانى و ارزشهاى اسلامى دفاع نمایند.
امروز آمریکا به خاطر سیاستهاى سلطه جویانه خود به منفورترین کشور در جهان تبدیل شده است. علاوه بر این، آمریکا با رکود بى سابقه اقتصادى روبه روست و با وجود فساد و ناهنجاریهاى گسترده اخلاقى و اجتماعى در جامعه امروز ایالات متحده آمریکا این کشور به سوى مرگ طبیعى و تدریجى و حتمى خود گام برمى دارد و در آینده اى نزدیک، جهان فروپاشى کامل ایالات متحده آمریکا را نظاره خواهد نمود؛ ان شاءاللّه .
حیدر رضا ضابط
منبع: باشگاهاندیشه
۱۰۷ – Journal of Public Law, 1994, Vol 8:2, pp. 394-395.
۱۰۸ – Trinity Foundation.
۱۰۹ – Hartford Institute for Religious Research.
۱۱۰ – Princeton Religion Research Center.
۱۱۱ – Encyclopedia of Fundamentalism, pp. 298-299.
۱۱۲ – Prime Time Preachers, p. 60.
۱۱۳ – Ibid.
۱۱۴ – Ibid, p. 60.
۱۱۵ – Ibid, p. 61.
۱۱۶ – Ibid, p. 62.
۱۱۷ – Televangelism, p. 85.
۱۱۸ – Christian Identity Movement.
۱۱۹ – Christian Patriot Saints.
۱۲۰ – Evangelist Crusaders.
۱۲۱ – Encyclopedia of Fundamentalism, p. 305-306.
۱۲۲ – National Rifle Association.
۱۲۳ – Richard Landes, Encyclopedia of Millennialism, Routledge, New York, 2000, pp. 83, 86.
۱۲۴ – Survival Provisions.
۱۲۵ – Encyclopedia of Millennialism, pp. 402-403.
۱۲۶ ـ رجوع کنید به مقاله «نگاهى به جریان نوظهور صهیونیسم مسیحى در پروتستانتیسم»، مشکوه، ش ۷۴ و ۷۵، ۱۳۸۱ش، ص ۱۰۸-۹۶.
۱۲۷ – Prime Time Preachers, p. 20.
۱۲۸ – Kenneth D.Wald, Religion and Politics in the United States (New York: St. Martin's Press, 1987) p. 172.
۱۲۹ – Flo Conway, Holy Terror, New York, 1982.
۱۳۰ – Pre-Emptive Strikes.
۱۳۱ – American Century.
۱۳۲ – Think Tank.
۱۳۳ – "From Republic to Empire".
۱۳۴ ـ رجوع کنید به مقاله «مطالعات اسلام در ایالات متحده آمریکا از جمهورى تا امپراتورى»، مشکوه، ش ۷۸، بهار ۱۳۸۲، ص ۷۷-۵۸.