سرنوشت ستم‌پیشگان- قسمت پنجم

ashoora6 zgnkotdmmg - سرنوشت ستم‌پیشگان- قسمت پنجمدو کودک روزه می‌گرفتند و شب دو قرص نان جو و یک کوزه آب براى آنها مى‏آوردند تا یک سالى گذشت و یکى از آنها به دیگرى گفت: «اى برادر مدتى است ما در زندانیم عمر ما تباه مى‏شود و از تن ما می‌کاهد. این شیخ زندانبان که آمد مقام و نسب خود را به او بگوییم شاید به ما ارفاقى کند.  شب که شیخ همان نان و آب را آورد  برادر کوچکتر گفت: «اى شیخ تو محمد صلی الله علیه و آله را می‌شناسى؟

همچنین ببینید

از حسین تا مهدی

از حسین ع تا مهدی علیه السلام

عبدالله‌بن شريك در ضمن حديثي طولاني نقل مي‌كند كه امام حسين(ع) بر گروهي ديگر از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *