بسیاری از دانشمندان شیعه که امروز نگهبان مرزهای تشیعاند در محضر آن بزرگوار درسها گرفته و پندها آموختهاند.
آن بزرگوار، هنگامیکه مشغول به تحصیل بود، در برخورد با روشها و مشربهای گوناگون «فلسفی» و «عرفانی» به حیرت و نوسان کشیده میشود و اضطراب عجیبی بر روحش سایه میافکند. پریشانی و آزردگیِ حاصل از بلاتکلیفی، انقلاب فکری در او ایجاد میکند به گونهای که نمیداند چه بکند و به کجا برود و به کدام سیر، از سیرهای معنوی و علمی آن زمان رو کند.
سرانجام برای نجات از این دغدغه خاطر، به حضرت ولی عصر(ع) متوسل میشود و چارهمشکل را ازآن حضرت میطلبد. به گفته خود آن بزرگوار در صبحگاهی در حالی که با قلبی شکسته و دیدهای گریان طالب دیدار بوده، در «وادی السلام» و در کنار قبر حضرت هود و صالح(ع)، صاحبالامر(ع) تجلی میفرمایند و راه را به او مینمایانند…
جریان دیدار او اینگونه بود:
طلب المعارف من غیر طریقنا أهل البیت مساوق لإنکارنا و قد أقامنی الله و أنا حجهابن الحسن (که کلمه حجهابن الحسن به شکل امضا نقش یافته بود.)
جستجوی معارف، جز از راه ما خاندان پیامبر، مثل انکار نمودن ماست و خداوند امروز مرا برپا داشته است و من حجت خدا پسر حضرت عسکری(ع) هستم.
و بعد، آن حضرت غایب میشوند.
این پیام گهربار حضرتش، مرهمیبر قلب سوزان او میگردد و راه حق روشن و آشکار برایش نموده میشود و به دنبال این توسل و عنایت، مرحوم میرزا به چشمه جوشانی از معارف الهی و شخصیتی فرزانه هدایت میشود که نامش را هرگز بر زبان نمیآورد، و از او تنها به «صاحب علم جمعی» تعبیر مینمود.
درس گهربار امام(ع) مشعل و چراغ زندگی او میگردد که خلاصه اگر ما را قبول دارید، باید معارف را از ما یاد بگیرید و در همه زمینهها، یعنی خداشناسی و نفس شناسی و روحشناسی و آخرت شناسی و بلکه آفاقشناسی از ما تبعیت کنید. بعدها مرحوم میرزا به منظور زنده نمودن معارف اهل بیت(ع) عازم ایران میشود و درسهایی را که آمیزهای از قرآن و علوم عترت(ع) بود، برای دانشوران مطرح میفرماید؛ برخی از آثار ارزنده و علمی آن مرحوم نزد بعضی از شاگردان بزرگوارش موجود است.۱
ماهنامه موعود شماره ۸۵
پینوشت:
۱. برگرفته از: عنایات حضرت مهدی(ع) به علما و طلاب، به نقل از: شیفتگان حضرت مهدی، ج۳، ص۶۰؛ مجالس حضرت مهدی(ع) ص۱۵۷ (این قضیه در بعضی جزئیات مختلف نقل شده است)؛ عنایات حضرت مهدی موعود، ص۱۰۲.