مناظره امام صادق(ع) با ابن ابى ‏العوجاء

عبدالکریم بن ابى‏العوجاء بارها درباره مسائل گوناگون با امام ‏صادق(ع) گفت ‏وگو کرد. مرحوم کلینى برخى از مناظرات وى با امام صادق(ع) را نقل کرده‏ است.

 

اینک یکى از مناظرات را ذکر مى‏ کنیم: راوى گوید: روزی ابن ابى‏ العوجاء نزد امام صادق(ع) آمد و در مجلس خاموش نشست و دم نمى‏ زد. امام(ع) فرمودند: گویا آمده‌‏اى که ‏بعضى از مطالبى را که در میان داشتیم تعقیب کنى؟ گفت: بله همین‌طور است اى پسر پیغمبر! امام(ع) به او فرمودند: تعجب است از این‌که ‏تو خدا را منکرى اما به این که من پسر رسول خدایم گواهى دهى!! گفت: عادت، مرا به این جمله وادار مى‏ کند؟ امام(ع) فرمودند: پس چرا سخن نمى‏ گویى؟ عرض کرد: از جلال و هیبت ‏شما است که در برابرتان ‏زبانم به سخن نیاید. من دانشمندان را دیده و با متکلمین مباحثه ‏کرده‌‏ام، ولى مانند هیبتى که از شما به من دست دهد، هرگز به من‏ روى نداده است. حضرت فرمودند: بله چنین است ولى من باب پرسش را به رویت ‏باز مى‏کنم. سپس به او توجه کرده و فرمودند: تو مصنوعى(ساخته شده‌ای) یا غیر مصنوع؟ ابن‌ابى‏ العوجاء گفت: ساخته نشده ‏ام. امام(ع)فرمودند: براى من بیان کن که اگر ساخته شده بودى، چگونه ‏مى‏ بودى؟ عبدالکریم مدتى به فکر فرو رفت و پاسخ نمى‏ داد و با چوبى که در مقابلش بود ور مى‏ رفت و مى ‏گفت: دروازه پهن، گود، کوتاه، متحرک و ساکن همه این‌ها صفت مخلوق است. امام(ع) فرمودند: اگر براى مصنوع صفتى جز این‏ها ندانى باید خودت را هم مصنوع بدانى، زیرا در خودت هم این امور را مى‏ یابى. عبدالکریم گفت: از من چیزى پرسیدى که هیچ کس پیش از تو نپرسیده و کسى بعد از تو هم ‏نخواهد پرسید. امام(ع) فرمودند: فرضاً بدانى در گذشته از تو نپرسیده‌اند، از کجا مى ‏دانى که در آینده نمى ‏پرسند؟ علاوه بر این، سخن و گفتار خود را نقض کردى، زیرا تو معتقدى که همه چیز از روز اول مساوى و برابر است، پس چگونه چیزى را مقدم و چیزى را مؤخر مى‏دارى؟ اى عبدالکریم! توضیح بیشترى برایت دهم: بگو بدانم ‏اگر تو کیسه جواهرى داشته باشى و کسى به تو گوید: در این کیسه‏ اشرفى هست و تو بگویى نیست. او به تو بگوید: اشرفى را براى من ‏تعریف کن و تو اوصاف آن را ندانى، آیا تو مى‏توانى ندانسته ‏بگویى اشرفى در کیسه نیست؟ گفت: نه. امام(ع) فرمودند: جهان هستى که ‏درازا و پهنایش از کیسه جواهر بزرگتر است. شاید در این جهان ‏مصنوعى باشد زیرا که تو صفت مصنوع را از غیر مصنوع تشخیص ‏نمى‏دهى.
عبدالکریم درماند…. سال بعد، بار دیگر با امام(ع) درحرم مکه ملاقات کرد. یکى از شیعیان به حضرت عرض کرد: ابن ‏ابى‏ العوجاء مسلمان شده؟ امام(ع) فرمودند: او نسبت به اسلام کور دل ‏است، هرگز مسلمان نشود. چون ابن ابى‏ العوجاء چشمش به امام(ع) افتاد، گفت: اى آقا و مولاى من! امام(ع) فرمودند: براى چه این‏جا آمدى؟ گفت: براى عادت تن و سنت میهن و براى این که دیوانگى و سرتراشى و سنگ پرانى مردم را ببینم. امام(ع) فرمودند: اى عبدالکریم! تو هنوز برسرکشى و گمراهیت پا برجایى؟ عبدالکریم رفت‏ سخنى بگوید که ‏امام(ع) فرمودند: در حج مجادله روا نیست و عبایشان را تکان داده و فرمودند: اگرحقیقت چنان باشد که تو گویى که چنان نخواهد بود. ما و تو با هم فرقی نداریم و هر دو رستگاریم و اگر حقیقت چنان باشد که ما مى‏گوییم، ما رستگاریم و تو در هلاکت. (الکافى، ج ۱، ص‏۹۷)

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *