ترس قریب یا نزدیک مربوط به احتمال شکلگیری یک کانون قدرت در زمان نزدیک و در شرق اسلامی است. اصطلاح اسلامهراسی (Islamophobia) امروزه در ادبیات سیاسی اجتمای غربی شناخته شده است. احیای روحیه جهادی در شرق اسلامی و شکلگیری کانون قدرت اسلامگرایان با محوریت شیعهخانه حضرت ولیعصر علیهالسلام (ایران) این احتمال را تبدیل به واقعیتی کرد که امروزه همه ما شاهد اثرات آن در جهان هستیم.
ترس بعید یا دورتر مربوط به احتمال ظهور قریب الوقوع امام موعود(ع) در شرق اسلامی است. غرب با توجه به اخبار آخرالزمانی مندرج در منابع فرهنگی ملل مختلف که از آنها مطلعاند؛ پیشگوییهای موجود پیشگویان مانند همه آنچه که نوسترآداموس حدود ۶۰۰ سال قبل آنها را نگاشته و بالأخره انجام مطالعات فرهنگی تاریخی محققان غربی که افول و غروب خورشید فرهنگ و تمدن غربی را پیشبینی کردهاند این واقعه را دور از انتظار نمیبیند. چنانکه به صراحت در برخی پیشگوییهای نوسترآداموس آمده است:
«از کشور عربی خوشبخت، شخص قدرتمند و مسلط به شریعت محمد زاده خواهد شد. اسپانیا را به دردسر انداخته و بر گرانادا مستولی میشود و توسط نیکوزیا ظفر مییابد». 55/5
«این منجی موعود پادشاهی پرقدرت خواهد بود که از شرق به سوی غرب میرود و از تمامی پادشاهان مشرق زمین برتر و والاتر خواهد بود».
اصل این پیشگوییها به زبان عبری است. به فرانسه، انگلیسی، عربی و بسیاری زبانهای دیگر نیز ترجمه شده و موجود است. بیش از ۲۵ سال پیش کمپانیهای فیلمسازی غربی براساس این پیشگوییها فیلم مستند «مردی که آینده را میدانست» را ساختهاند. نباید فراموش کنید که عموم ساکنان آمریکا و انگلیس که فرهنگ انگلوساکسونی دارند به تبع مذهب پروتستانی خود به نحوی عجیب آخرالزمانگرا و موعودگرا هستند.
با این مقدمه میخواهم عرض کنم:
آنچه که غربیان تصور میکنند ممکن است راهی برای خلاصی آنها از مهلکه «کانون قدرت نوظهور» در شرق اسلامی و احتمال واقعه قابل پیشبینی و محتمل ظهور مهدی موعود از شرق اسلامیباشد، راهاندازی یک جنگ آخرالزمان و شکل دادن به ظهور موعودی جعلی و مسیح دجال با حمایت غرب در سرزمین فلسطین است.
ـ تبلیغات رسانهای و به ویژه سینمایی در غرب وظیفه زمینهسازی ذهنی را به خوبی به انجام رساندهاند.
ـ طیّ مدت بیش از سی سال از مسلمانان و حرکتهای جهادی مسلمانان تصویری دجالگونه و ضدّ مسیح که در آینده رویارو با مسیح موعود میایستد به جهان غرب نشان دادهاند.
ـ مسیحیان صهیونیست از طریق بیش از ۱۵۵۰ شبکه رادیو تلویزیونی و بسط تبلیغات انجیلی میلیونها نفر سادهلوح را مستعد قبول واقعه جنگ آخرالزمانی در صحرای آرمگدون در فلسطین اشغالی کردهاند. در شرایط کنونی آنان نیازمند یک واقعه، یک کبریتاند، تا با بهانه ساختن آن ماجرای خودساخته کلید این جنگ آخرالزمانی را بزنند. آنها گمان میکنند میتوانند در اثنای آن خود را برای همیشه از دست مسلمانان و اعراب خلاص کنند و مسیح دجال و دروغین را محور تأسیس حکومت جهانی قرار دهند.
آنها حتی به استناد بسیاری از مدارک و شواهد مصور سنگهای معبد مجعول بنیاسرائیل را که بنا دارند پس از تخریب بیتالمقدس آن را بنا کرده و تختگاه مسیح دروغین کنند تراشیده و روحانیون معبد را هم تربیت کردهاند.
«در سال ۱۹۵۲ میلادی، آقای رابینوفتیش، خاخام یهودیان در کنگره خاخامهای دنیا گفت: … حرکت جدید سردمداران، نخبگان و رهبران صهیونیسم جهانی به حدی جدّی، گسترده و عمیق شده است که به راستی میخواهند جنگ سوم جهانی را وحشیانهتر از سایر جنگها به راه بیندازند».
نباید از یاد برد که آنها جنگ سوم را سرآغاز واقعه آرمگدون و زمینه ظهور مسیح به مسیحیان اعلام کردهاند. طیّ سالهای اخیر، در آثار سینمایی هالیوود به خوبی رد این استراتژی یعنی راهاندازی آخرالزمانی مصنوعی را میتوان مشاهده کرد. فراموش نباید کرد که در هالیوود هیچ فیلمیبیهدف ساخته نمیشود. فیلمهایی چون «رمز داوینچی»، «امگا کد»، «قطبنمای طلایی» و فیلم جدید «بابل پس از میلاد» که هماکنون در سینماهای آمریکا بر پرده است حاوی همین موضوع و محتوا است. گویا آنها در حال زمینهسازی ذهنی و روانی غربیان هستند. نکته جالب توجه این است که عموم این منجیهای در حال ظهور در آمریکا و با حمایت آمریکا جان میگیرند.
در پایان به اجمال اشاره میکنم که طیّ دو سه دهه اخیر، سران «بیلدربرگ» که به عنوان نخبگان پشت پرده قدرت جهانی، همه ساله در فصل بهار تحت یک شرایط کاملاً امنیتی و حفاظت شده برای مدت سه روز در محلی ویژه به گرد هم میآیند و آخرین تصمیمات را برای اداره و مدیریت جهان اخذ میکنند، طی جلسات مکرر درباره تأسیس دولت جهانی و از بین بردن مرزها سخن گفته و برای تحقق آن زمینهسازی کردهاند.
آقای جورج دبلیو بوش خود را برای جنگ آخرالزمانی آرمگدون در سال ۲۰۰۷ مهیا کرده بود که با ناکامی روبرو شد. آنها حمله به ایران را مقدمه این ماجرا میشناختند.
بیشک خداوند عجز آنها را به خودشان نشان خواهد داد و همه تدبیرهایشان بر خودشان آوار خواهد شد. باید با هوشیاری تمام همه آنچه را که در جهان اتفاق میافتد ردیابی کرد و در نظر داشت. ما باید با توجه به اخبار آخرالزمانی ائمه دین(ع) حوادث و رخدادهای جهان را ارزیابی و دنبال کنیم.
به امید فرج آل محمد در آیندهای نزدیک إنشاءالله
اسماعیل شفیعی سروستانی