اورشلیم جدید: قدرت صهیونیست‌ها در آمریکا- قسمت اول

hexagram2 yzqwzwzhmd - اورشلیم جدید: قدرت صهیونیست‌ها در آمریکا- قسمت اولپروفسور شالوم گلدمن، دانشیار مطالعات عبرانی و خاورمیانه دانشگاه ایمری، سال ۱۹۸۸ کشف جالبی کرد. او دریافت جد ناشناس خانواده رئیس‌جمهور بوش، کسی نیست جز پروفسور جورج بوش که در ۱۸۳۰ کتاب زندگی محمد را نوشت. این کتاب، بسیار اتفاقی، اولین نوشته تنفرآمیز ضدمسلمانان بود که تا آن زمان در خاک آمریکا چاپ شده بود.

  • درباره نویسنده

مایکل کالینز پایپر منتقد رسانه‌ای و خبر‌نگارِ هفته‌نامه مستقل آمریکن فری پرس (ای‌اف‌پی) واشنگتن است. او منتقد جدی تمرکز و انباشت قدرت و ثروت در دست معدودی در طبقه حاکم و تسلط آنان بر سرنوشت مردم آمریکا (و جهان) است. او در شهرهای مختلفی چون: ابوظبی، مسکو، کوالالامپور، توکیو و تورنتو سخنرانی داشته است. پایپر معتقد است برچسب‌هایی چون "لیبرال" و "محافظه‌کار" اصطلاحاتی تصنعی و کهنه است که برای سرکوب نارضایتی عمومی‌به کار می‌رود.

افزون بر این کتاب ـ که درباره ثروت و نفوذِ انباشته یهودیان آمریکاست ـ پایپر تألیفات دیگری نیز داشته است. کتاب‌های دیگر وی عبارت است از: کشیشان اعظم جنگ (درباره نومحافظه‌کارانِ جنگ‌طلب آمریکا) و قضاوت نهایی (درباره نقش اسرائیل در توطئه ترور جان اف. کندی رئیس‌جمهور اسبق آمریکا).

 
  • مقدمه

پروفسور شالوم گلدمن، دانشیار مطالعات عبرانی و خاورمیانه دانشگاه ایمری، سال ۱۹۸۸ کشف جالبی کرد. او دریافت جد ناشناس خانواده رئیس‌جمهور بوش، کسی نیست جز پروفسور جورج بوش که در ۱۸۳۰ کتاب زندگی محمد را نوشت. این کتاب، بسیار اتفاقی، اولین نوشته تنفرآمیز ضدمسلمانان بود که تا آن زمان در خاک آمریکا چاپ شده بود.

پروفسور گلدمن در کتاب زبان مقدس خداوند: عبرانی و تخیل آمریکایی (۲۰۰۴، انتشارات دانشگاه کارولینای شمالی) درباره بوش (۱۷۹۶ ـ ۱۸۵۹) می‌نویسد: زندگی و آثار بوش به دلیل ردیابی ریشه‌های «صهیونیسم مسیحی» در آمریکا اهمیت دارد. بوش در زمان خود بسیار مشهور و پرکار بود و حامی جدی بازگشت یهودیان به سرزمین مقدس به شمار می‌آمد. به گفته گلدمن، «اظهارات وی در این زمینه "تأثیر قابل توجهی داشت».

عجیب آنکه بوش، با وجود حمایت از صهیونیسم، دوستدار یهودیان نبود بلکه برعکس، دشمن جدی یهودیان و همچنین مسلمانان بود. او فلسفه یهود را تهدیدی برای مسیحیت و غرب می‌دانست و معتقد بود تأسیس دولتی یهودی تنها در صورتی ممکن است که از «اصول مادیگرایانه و خودخواهانه ذهن یهودیان» استفاده شود.

بی‌تردید امروز دولتی یهودی به نام اسرائیل وجود دارد، و نوادگان بوش ثابت کرده‌اند که حامیان ارزشمندی برای آن کشور هستند؛ هر دو بوشِ رئیس‌جمهور، جنگ‌های ویرانگری به نفع اسرائیل به راه‌انداختند. رئیس‌جمهور دوم، به ظاهر و دست کم در عشق ـ نفرت خاص نسبت به یهودیان، با جد خود اشتراک دارد. زیرا خود را طرفدار تقدیرگرایی مسیحی می‌داند. براساس تقدیرگرایی مسیحی، اسرائیل را در رأس قرار می‌دهد و همچنان منتظر به اصطلاح «آخرالزمان» هستند تا (بر اساس تعالیم دینی) در آن زمان تنها معدودی یهودی زنده بمانند و پیرو مسیح ‌شوند.

با این حال، پروفسور بوش تنها نظریه پردازی نبود که به فکر بازگشت یهودیان به صهیون بود. افراد دیگری نیز بودند که درواقع ایالات متحده آمریکا را ـ حداقل موقتاً ـ اورشلیم جدید می‌دانستند و خاک آمریکا را محل اجتماع یهودیان، به منظور آماده شدن برای بازگشت نهایی به فلسطین (به اصطلاح سرزمین آبا و اجدادی یهودیان) به شمار می‌آوردند. هر چند امروز مردم‌شناسان و باستان‌شناسان برجسته، همچنین دانشگاهیان و محققان یهودی و مسیحی (متخصص متون مقدس) متعددی هستند که درباره به اصطلاح حقِ «تاریخی» یهودیان نسبت به فلسطین تردیدهای جدی دارند، امّا افسانه بازگشت به سرزمین مقدس در اوایل شکل‌گیری امریکا، و حتی تا به امروز، شیوع وسیعی داشته است.

(برای کسانی که جسارت بررسی بحث‌های مربوط به افسانه ادعای تاریخی یهود نسبت به فلسطین را دارند، کتاب گذشته اسطوره‌ای: باستان‌شناسی توراتی و افسانه اسرائیل (۱۹۹۹) از پروفسور توماس ال. تامپسون شروع مناسبی است. همچنین مقاله «عهد غلط»  در شماره مارس ۲۰۰۲ نشریه هارپرز از دانیل لازار، نویسنده یهودی، نیز مورد مناسبی است که در سایت findarticles.com قابل دسترس است.

با توجه به اینکه به سوی قرن بیست و یکم پیش می‌رویم و مدت مدیدی از مرگ پروفسور بوش می‌گذرد، درمی‌یابیم که دولت اسرائیل بی‌تردید وجود دارد، ولی فقط با اختلافات مهمی‌که آن را از درون پاره‌پاره کرده است! موقعیت جامعه صهیونیست در خاک آمریکا، در مقایسه با دیگر گروه‌های قومی‌بی‌نظیر است؛ حتی نسبت به خاندان‌های انگلوساکسون سفیدپوست پروتستان ریشه‌دار که بسیار مشهور و قدرتمند هستند.

با اینکه صهیونیست‌های آمریکا اصرار دارند ایالات متحده با میلیاردها دلار کمک رفاهی ـ افزون بر کمک‌های نظامی و دیگر حمایت‌ها ـ دولت اسرائیل را سرپا نگه دارد، همین صهیونیست‌ها به ظاهر قصد اقامت در آنجا را ندارند. بلکه در آمریکا خوشحال هستند و بسیار لذت می‌برند.
همان‌طور که خواهیم دید، نخبگان صهیونیست در آمریکا موفقیت‌های زیادی داشته‌اند. هرچند بسیاری می‌دانند که «لابی اسرائیل» در واشنگتن قدرتمند است، امّا بیشتر مردم درک نمی‌کنند که به واقع چرا این لابی چنین قدرتمند است؟ پاسخ کاملاً ساده است: با وجود تمام جاروجنجال‌ها و حرافی‌ها درباره «اسرائیل کوچولو» و جایگاه مقدس آن در قلب یهودیان، واقعیت این است که ایالات متحده به کانون قدرت صهیونیست‌ها در جهان امروز تبدیل شده است.

کسانی که با نفوذ مالی همراه با قبضه انحصار رسانه‌ای حکومت می‌کنند، از ایالات متحده به عنوان وسیله‌ای برای تأسیس یک امپراطوری جهانی، یعنی همان رؤیای نظم نوین جهانی استفاده می‌کنند.

در تصویری کلی، دولت اسرائیل چیزی بیش از نماد یک رؤیای باستانی نیست که در واقع همین جا در آمریکا ـ اورشلیم جدید ـ تحقق یافته است.

مایکل کالینز پایپر 

ترجمه اسماعیل اسفندیار

همچنین ببینید

هزاره‏ گرایی - پایان تاریخ

هزاره‏ گرایی در فلسفه تاریخ مسیحیت

هزاره‏ گرایی (Millennialism) میراث قدیم ادیان است كه با آغاز هزاره جدید در جوامع مسیحی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *