حمله‌ی غرب

37 ywq2nzy5zw - حمله‌ی غربهمه روزه بر تعداد و تنوع حملات غرب علیه فرهنگ مهدوی و تفکر شیعی افزوده می‌شود. گذر زمان و شکل‌گیری دقیق صف‌بندی‌ها (در حوزه فرهنگی) جایگاه و نسبت هر یک از گرایش‌ها و حتی اشخاص را با حقیقت هستی و تجلی تام آن در عالم یعنی حضرت صاحب‌الامر ارواحنا له الفداء معلوم می‌سازد. شاید این نکته تعجب برانگیز باشد که  به سرعت و ظرف مدتی کوتاه در اثر رخدادها هر کس در صف مخصوص خود و جبهه مخصوص خود قرار می‌گیرد چه در غرب عالم زیست کند و چه در شرق عالم.

 گویا به دلیل آماده شدن شرایط برای ظهور اسم غیب خداوند تا حدی پرده‌ها بالا می‌رود و مکنونات نهفته در پشت شعارها و لباس‌ها آشکار می‌شود تا نیروهای همراه با امام مبین و معارض با ایشان ـ حتی در میان شیعیان ـ خود را بیابند و دیگران ایشان را بیابند. از همین‌جاست که بسیاری از بلاها افشاگر چهره‌ها و دل‌ها هستند. چنان‌که در ماجرای غزه اتفاق افتاده است.

عرض می‌کردم همه روزه بر تعداد حملات علیه فرهنگ مهدوی افزوده می‌شود: منظور از این حملات و از جمله فرقه‌سازی‌ها عبارت است از:‌
اوّل: ایجاد تردید در وجود امام زمان(ع)؛
دوم: ایجاد تردید در حسب و نسب ایشان؛
سوم: ایجاد تردید در زن یا مرد بود منجی موعود؛
چهارم: ایجاد تردید در محل و موقعیت ظهور ایشان؛
پنجم: ایجاد تردید در حامیان و همراهان ایشان؛
ششم: ایجاد تردید در تولد و حضور ایشان؛
و…

به این موارد ۵۰۰۰ شبهه اضافه کنید تا دریابید چه طرحی و طراحانی در پس پرده نشسته و دراین‌باره می‌اندیشند.

  •  سرمایه‌گذاری بزرگ در ساخت و پرداخت فیلم‌های سینمایی با موضوع و محتوای آخرالزمانی و موعودگرایانه خاستگاه، محل نشو و نمای موعود را غرب معرفی کنند و آمریکا را قطب آن و آمریکا را حامی و همراه آن و در مقابل از مسلمانان، اعراب و شیعیان چهره‌ای شیطانی و ضدّ مسیح و موعود ارائه می‌کنند.

  •  فرقه‌های نوظهور مهدی‌گرا که زنان در آن نقش عمده‌ای را ایفا می‌کنند، ضمن پراکندن شبهه موجب پریشان خاطر مردم، درهم‌آمیختگی وحشتناک حقّ و باطل و آشفته شدن موضوع و محتوای نشانه‌ها و علائم ظهور می‌شوند و بالاخره با افراط و تفریط در نوع رابطه و نسبتی که می‌توان با عالم غیبی و مهدوی داشت، چهره حضرت را مخدوش می‌کنند و به نوعی سکولاریزم دامن می‌زنند.

  •  مدعیان بابیت، نیابت امام یا یمانی بودن و سید خراسانی بودن، باعث تفرقه و تشتت بین مسلمانان و شیعیان می‌شوند، زودهنگام نیروهای آنها را درگیر و مضمحل می‌سازند و ضمن پراکندن تخم یأس و انزجار از موضوع چنان پیش می‌روند تا اگر روزی اشخاص حقیقی و وقایع اصلی مثل خروج سفیانی که جزو اوّلین علامت حتمی قبل از ظهور است حادث شد و زمینه‌های برافراشته شدن پرچم خراسانی و یمانی فراهم آمد، مردم به آنها بی‌اعتنا شوند و از همراهی با آنها سر باز زنند و حتی در مواردی مانع و مزاحم سر راه ایشان شوند.
نکته جالب توجه آنکه امروزه این مدعیان را به فراوانی در یمن، فلسطین، مصر، عراق و ایران می‌توان جستجو کرد. قبل از این وجود بیش از ۲۲ گروه مدعی در عراق و ۵۰ گروه مدعی نبوت و امامت در مصر یاد کرده‌ام و صدها فرقه نوظهور در ایران اسلامی.

از آنجایی که خاستگاه شیعی ایرانیان در خودش زمینه پذیرش و یاری فراوان امام عصر(ع) را در وقت ظهور و حمایت از مستضعفان و محرومان را در عصر حاضر دارد و تأسیس حکومت پرقدرت شیعی در این سرزمین میدان را برای بسیج قوا و یاری محرومان فراهم می‌آورد، «براندازی» جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند. از همین‌جاست که فرقه‌سازی در ایران را می‌توان در موقعیت «براندازی نرم» ارزیابی کرد. این فرقه‌ها:

ـ جماعت مسلمانان را می‌پراکنند،
ـ از حضور مردم در مناسبات اجتماعی سیاسی می‌کاهند،
ـ بر میزان شبهات می‌افزایند،
ـ بر میزان آلودگی‌ها می‌افزایند و در وقت ضرورت از جوانان و زنان حربه‌ای برای مقابله با جریان بزرگ اجتماعی می‌سازند.

با توجه به رشد گرایشات مهدوی و شیعی در جهان امروز، تکلیف ما سنگین‌تر شده است.

از عموم مردم دعوت می‌کنم به توزیع و نشر آثار فرهنگی شیعی و مهدوی مطمئن به همان سان که آش و پلو نذر می‌کنند، خوراک فرهنگی نذر کنند تا مردم بیشتر از قبل و زودتر از این با آگاهی و آمادگی مواجهه با موضوع مهدوی و حوادثی که پیش از ظهور رخ می‌دهند، شوند.

 
اسماعیل شفیعی سروستانی
جمعه ۲۷ دی ۱۳۸۷ 

همچنین ببینید

استاد اسماعیل شفیعی سروستانی

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛ وآدمی پرسشگری است که همواره از منشا هستی و نسبت میان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *