در ادامه، به اقتضای مجال، با این اثر ارزشمند از میراث مکتوب مهدوی(ع) آشنا میشویم.
گزارشی از کتاب
مرحوم فقیه ایمانی این کتاب را در سه باب نگاشته است که ابواب آن، بنا به آنچه در مقدمه به قلم ایشان آمده، عبارتند از:
باب اوّل: بیان انواع و اقسام توسلات مخصوص به حضرت صاحب الامر(ع) و بیان اوقات و مکانهای متعلق به آن حضرت.
باب دوم: بیان انواع و اقسام توسلات به هر کدام از امامان بزرگوار(ع)؛ زیرا توسل به هر یک از امامان(ع)، شرط تمامیت و تکمیل توسل به آن حضرت است و افراد به سبب توسل به هر یک از آنان، مستحق دعا و شفاعت امام زمان(ع) میشوند.۱
باب سوم: تمسّک جستن به قرآن؛ زیرا بنا به روایت قطعی ثقلین، تمسک به قرآن، جزء ارکان تمامیت توسل به صاحب الزمان(ع) است. پس باید تمسک به قرآن، همراه توسل به امام(ع) باشد. مؤلف در این باب، هجده فصل را نگاشته است.
شایان ذکر است که کتاب «فوز اکبر» تنها در بردارنده باب اوّل یعنی، انواع و اقسام توسلات مخصوص به امام عصر(ع)، است و دو باب دیگر را در بر ندارد. بنابراین ما هم در این نوشتار، تنها گزارشی از باب اوّل را تقدیم خوانندگان گرامی موعود(ع) میکنیم.
انگیزه تألیف
مرحوم آیت الله محمد باقر فقیه ایمانی در مقدمه «فوز اکبر»، نیّت خود را از نگارش این کتاب شریف چنین بیان نموده است:
«هر چند کتابها و تألیفات علما ـ به عربی و فارسی، مفصّل و مختصر ـ در مقام توسل به امام عصر(ع) زیاد است، امّا مدت زمانی بود که این احقر جانی (بنده کوچک گنهکار) تصمیم داشتم مجموعهای را در این باب، تألیف نمایم تا اینکه در این اوقات، حسَبِ خواهش مؤکد بعضی از دوستان صالح، عزم خود را جزم کرده، طلب توفیق از خداوند سبحان و تأیید از آستان آن ولیّ رحمان(ع) نمودم و شروع به نگارش کردم و آن را «فوز اکبر بولایه حجه الله المنتظر» نامیدم».2
مرحوم فقیه ایمانی این باب را در بیست فصل و یک تکمله (مطلب پایانی) به این شرح آورده است:
فصل اوّل: تحصیل و تکمیل معرفت به امام؛
فصل دوم: محبت و مودت به امام عصر(ع)؛ نویسنده در این فصل بیان میکند که محبت و مودت امام(ع)، فرض مؤکد الهی و شرط صحّت ایمان و وسیله قبولی اعمال و عبادات است.۳ همچنین با آوردن آیات و روایات و تفسیر و تأویل آنها، فواید و فضایل این محبت را برشمرده شده است.
فصل سوم: توسل جستن به نماز امام عصر(ع)؛ مؤلف در این فصل به کیفیت نماز معروف امام عصر(ع) (دو رکعت که در آن «إیّاک نعبد و إیّاک نستعین» یکصد مرتبه تکرار میشود) پرداخته، به انواع آن نیز اشاره کرده و مینویسد: «این نماز تأثیر کامل در سرعت اثر، برای اصلاح حوایج بزرگ دارد و در توسل به این نماز، کرامات و آیات بسیاری از امام عصر(ع) به ظهور رسیده که این حقیر اطلاع بر آنها دارم و در این مختصر، مقتضای ذکر آنها نیست».4 همچنین در ادامه به کیفیت نماز فرج (دو رکعت که بعد از آن دعای «یا من أظهر الجمیل و… » با اعمال و آداب آن خوانده میشود) پرداخته و مینویسد: «از سیدبن طاووس ذکر شده که این نماز را حضرت صاحبالامر(ع) به «ابی الحسین بن ابی البغل» در شب جمعهای در حرم امام کاظم(ع) تعلیم دادهاند و از آن بزرگوار نقل شده است».5
فصل چهارم: استغاثه به امام عصر(ع)؛ مرحوم فقیه ایمانی در این باب میان «استغاثه» و «استشفاع» تفاوت قائل شده و مینویسد: «استغاثه به معنی تضرّع، زاری و لابه نمودن به امام(ع) در درماندگیهای سخت است؛ به گونهای که کارد به گلو برسد. امّا استشفاع، طلب اجابت در حوایج و کارهای مهمی است که به مرتبه سختی و درماندگی نرسیده باشد، مثل طلب سعادت اخروی یا طلب فرزند، خانه و امثال آن. استغاثه و استشفاع برای همه کس و در هر زمان، خود از توسلات مهم و عظیم است؛ زیرا در آنها اعتراف به مقام جلیل حضرت ولی الله الاعظم(ع) ـ که واسطه فیض خداوندی است ـ حاصل میشود و خود این مطلب نزد خداوند محبوب بوده، سبب تقرّب بنده به او شده، به این وسیله گرفتاری او را زود اصلاح میفرماید».6 وی در ادامه میآورد: «هر چند توسل و استغاثه بندگان به وجود مبارک امام زمان(ع) در مورد همه امامان وجود داشته و دارد، امّا نسبت خاصّی به حضرت صاحب الامر(ع) دارد چرا که در اخبار بسیار وارد شده که از جمله القاب خاصّ مبارک ایشان «غوث» و «غوث الفقرا» است و از مناصب خاصّ ایشان «اغاثه و فریادرسی» و در شداید سخت باید به ایشان پناه برد و به ایشان استغاثه کرد.۷
مؤلف در همین فصل در آداب و شرایط استغاثه مینویسد: «آداب و شرایطی که موجب کمال تأثیر میباشد، این است که در مقام استغاثه، بنده باید متذکر مقام احاطه علم امام به تمام عالم باشد، چنانکه خود را نزد ایشان حاضر بداند. گویی به چشم، او را میبیند و سخن او را میشنود. همچنین او باید متذکر و ملتفت بزرگواری و کمال مهربانی آن جناب باشد».8
مرحوم مؤلف در ادامه همین فصل به بیان کیفیت استغاثه پرداخته و به چند استغاثه معروف اشاره میکند که بنا به اهمیت و کوتاهی آن، در اینجا آورده میشود:
۱. ذکر «یا صاحب الزمان اغثنی، یا صاحب الزمان ادرکنی».
۲. ذکر «یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی» که در «دارالسلام» آمده است.
۳. شخص به صحرا یا مکان وسیع خلوتی برود و بگوید: «یا أبا صالح أغثنی، یا أبا صالح المهدی أدرکنی ادرکنی و لا تدعنی، فإنی ذلیلٌ عاجزٌ».
۴. ذکر «یا موعود المنتظَر انظر الی المحتضر».
۵. ذکر «المستغاث بک یا صاحب الزّمان(ع)»
و از همه مهمتر دعایی که مخصوص امام عصر(ع) است، دعای «اللهمّ عظم البلاء… » که آن را خود حضرت در خواب به محمّد بن احمد بن ابی الّلیث که از ترس کشته شدن به مقابر قریش گریخته بود، تعلیم نمودند».9
فصل پنجم: فوز اکبر، به توسل جستن به زیارت امام عصر(ع) اختصاص دارد. مرحوم مؤلف پس از آوردن روایاتی در این باب مینویسد: «کیفیت زیارت آن حضرت بر دو قسم است. اوّل زیارتی که مشترک میان آن جناب و سایر معصومان است؛ دوم زیاراتی که مختص و مخصوص به خود آن بزرگوار است که کاملترین و با فضیلتترین آنها زیارت «آل یاسین» است که در همه اوقات میشود با آن، حضرت را زیارت کرد. در «احتجاج» شیخ طبرسی نقل شده که حضرت صاحب الامر(ع) در توقیعی که برای محمد بن عبدالله حمیری صادر شد، امر فرمودند که: «هر گاه بخواهید مرا زیارت و به سوی من توجه کنید، چنین زیارت کنید».
همچنین زیارت «سلام الله الکامل…» که در رویدادهای سخت میتوان با آن توسل پیدا کرد. زیارت روز جمعه و دیگر، زیارت مختصری که در یک رؤیای صادقه به آن تأکید شده است و امام(ع) در مورد آن فرمود: من آن را دوست دارم.
البته مرحوم فقیه ایمانی ذکر نمیکند که این رؤیای صادقه از کیست و امام به چه کسی این گونه فرمودهاند. امّا از آنجایی که این زیارت کوتاه در آثار جامعی همچون «صحیفه مهدیه» نیامده و حضرت آیتالله فقیه ایمانی مدرک و مأخذی برای آن ذکر نمیکند، میتوان پی برد که این رؤیای صادقه برای خود ایشان روی داده است.
فصل ششم: این فصل درباره توسل جستن به وسیله صلوات بر آن حضرت است. مرحوم مؤلف در این باره آورده است: «اصلِ عنوانِ صلوات بر اهل بیت از عبادات بزرگی است که وسیله سعادت همگان ـ حتی پیامبران و ملائکه ـ در تمام کارهای مهم و حوایج ایشان بوده و موجب تقرب به مقامات عالیه نزد خداوند متعال میگردد».10
فصل هفتم: درباره هدیه نمودن اعمال صالح به امام عصر(ع) است که مؤلف روایاتی را در تأکید و فضیلت این امر میآورد. وی در پایان مینویسد: «نمازهای توسل به امام عصر(ع) به عنوان هدیه، چنین است که شخص، نماز را برای رضای خداوند به جا میآورد، به قصد آنکه ثواب نماز، هدیهای برای امام(ع) باشد».11
فصل هشتم: نیابت در اعمال صالح برای امام(ع)؛ مؤلف در این فصل، ابتدا تفاوت میان «هدیه نمودن» و «نیابت در عمل» را بازگو مینماید و در پایان فصل، درباره نذر برای امام معصوم(ع) مینویسد:
«در موقع پیش آمدن حاجات مهم و عظیم یا محنتهای سخت که انسان را بیطاقت میکند، شخص میتواند برای اصلاح آن کار مهم یا بر طرف شدن محنتها، عمل صالح یا انفاق مالی را به قصد سلامتی امام عصر(ع) نذر کند. امّا مهم آن است که مقدار مال، جهتِ انفاق، موفق با عدد مقدس و مبارک ۱۴ باشد. مثلاً ۱۴ اشرفی، ۱۴۰ اشرفی یا … ».12
فصل نهم: دعا برای تعجیل در فرج امام زمان(ع) و آثار، برکات، فضایل و فواید آن؛ ایشان در این باره آوردهاند: «ثواب و فایده دعا در فرج آن جناب، از نظر دنیوی و اخروی بسیار، بلکه زیاده بر صد فضیلت است که از جمله آنها که خود آن بزرگوار در توقیع مبارک فرمودهاند، این است که دعا در تعجیل فرج، سبب فرج شما میشود».
مؤلف در ادامه مینویسد: «اینکه دعا موجب فرج انسانها شود، دو گونه است: یکی آنکه به وسیله این دعا ـ که محبوب خداوند است ـ فرج و گشایش از هر سختی برای دعا کننده حاصل میشود؛ دوم آنکه دعا در وقوع فرج مثل دعا برای طلب باران است، زیرا این دعا در واقع در حق خود بندگان است؛ هنگامیکه باران بیاید، [مردم] در امر معاش و معاد خود از آن استفاده میکنند، همچنین وقتی فرج وقوع یابد، وسیله گشایش و آسایش برای مردم در تمام جهات معاش و معاد [حاصل] میشود».13
فصل دهم: این فصل درباره تجدید عهد با امام عصر(ع) است. نویسنده در فلسفه این عمل مینویسد: «معنای تجدید عهد آن است که بنده در قلب و زبان خود به امامت آن جناب اقرار کند و اطاعت، محبت و نصرت ایشان را بر عهده خود ـ هر روز ـ تازه کند و این عمل در هر روز، سه ثواب عظیم بدین شرح برای فرد دارد:
۱. چنین شخصی در ثواب و اجر مانند کسی است که در خدمت ایشان حاضر شده، فرمایش ایشان را اطاعت و ایشان را نصرت کرده باشد.
۲. تجدید عهد موجب ثبات و کمال محبت، اخلاص و ایمان میشود.
۳. این عمل موجب توجه خاص و نظر رحمت کامل آن جناب نسبت به شخص میشود».14
فصل یازدهم: این فصل درباره نشر نام و یاد امام و احیای امر ایشان است. نویسنده مینویسد:
«در احادیث داریم که امام صادق(ع) فرمودند: «خدا کسی را که امر ما را زنده نگاه دارد، رحمت کند» و در روایت دیگر فرمودند: «بهترین مردم بعد از ما ـ اهل بیت(ع) ـ کسی است که امر ما را احیا کند و مردم را به سوی ما بخواند».16
امّا کیفیت احیای امر ایشان به چند وجه حاصل میشود که به صورت کوتاه بدانها اشاره میشود:
۱. بیان فضایل مخصوص ایشان، به ویژه آنچه را که در مورد معرفت امر امامت و ولایت ایشان است.
۲. تألیف کتاب در فضایل و معارف آن حضرت
۳. انتشار کتب علما در این باب
۴. برپا کردن مجلس برای ذکر فضایل آن جناب، دعوت مؤمنان، انفاق مال در این راه و همچنین مدح و ستایش آن حضرت در قصاید و اشعار.۱۷
فصل دوازدهم: تحصیل و تکمیل تقوا؛ مؤلف مینویسد: «محبت، بدون تقوا حاصل نمیشود و شیعه خالص و خُلّص، کسی است که مرتبه کمال محبت را داشته باشد. نتیجه مرتبه کامل محبت، آن است که شخص در دنیا پیوسته در امر دین و دنیا، مشمول عنایات کامل امام شده، بعد از مرگ هم همه جا با آنان و ملحق به ایشان بوده، از همه خطرات در همه مواقف از دنیا، برزخ و قیامت در امان و به سلامت خواهد بود.۱۸مراد از تقوا و حقیقت آن، پرهیزکاری و نگهداری باطن قلب و روح و همچنین ظاهر حال از چیزهایی که مورد نهی و مذمت خداوند میباشد، است».19
مؤلف در ادامه به بیماریهای چندی در این راستا اشاره میکند که بر سالک و عاشق امام لازم است که از آنها اجتناب کرده، تقوا را تحصیل و تکمیل نماید.
فصل سیزدهم: این فصل درباره زیارت و تعزیه حضرت سیدالشهداء(ع) نوشته شده و در آن آمده است:
«در اخبار بسیاری آمده که توسل به هر یک از ائمه اطهار(ع)، توسل به حضرت صاحب الامر(ع) است. از جمله در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده: «فرزندم حسین(ع) در کربلا در حال تشنگی و تنهایی کشته میشود، پس هر کس او را یاری کند، بدون شک مرا و همچنین فرزند او قائم(ع) را یاری کرده است». پس در اقامه تعزیت، زیارت و یاری امام حسین(ع)، توسل به حضرت صاحب الامر(ع) نیز حاصل میشود».20
فصل چهاردهم: این فصل به حزن و ندبه در فراق امام عصر(ع) اختصاص یافته است. مرحوم آیت الله فقیه ایمانی در این باب، حزن و گریه مؤمنان برای حضرت صاحب الامر(ع) را به سه گونه تقسیم نموده، مینویسد: نوع اوّل، آن است که حزن و گریه او حقیقتاً بر اثر محبتی است که شخص مؤمن در باطن قلب خود نسبت به آن حضرت دارد؛ پس بر حسب این شدت محبت، شخص برای فراق، مظلومیت و مصیبتهای ایشان گریان میشود.
نوع دوم، برای محرومیت وی از بعضی فیوضات قدسیه ایشان و سخت بودن تحصیل معرفت در عصر غیبت، یا به دلیل مشاهده بسیاری خرابیها در دین و فراوانی فتنهها و هتک حرمتهایی که نسبت به اهل حق و اولیای الهی وارد میشود.
نوع سوم، برای شداید و محنتهای دنیوی است که در غیبت ایشان، حاصل شده است.
آنچه از این سه قسم محبوبتر است و نشانه ایمان میباشد، همان قسم اوّل است و بعد از آن، قسم دوم قرار دارد. امّا قسم سوم در حقیقت حزن و گریه انسان بر محنت حال خود است.
شخص مؤمن باید بسیار متذکر باشد و با مشاهده فتنهها و محنتهای شدید، فراق ایشان را یاد نموده، مظلومیت و غم او را به نظر آورده، ندبه و ناله کند. دعای شریف ندبه را در چهار عید غدیر، قربان، فطر و روز مبارک جمعه بخواند و به خاطر سه مطلب، بسیار تضرّع و دعا کند:
نخست برای آنکه خداوند چشم او را به جمال مبارک ایشان به عافیت روشن کند.
دوم، برای بر طرف شدن حزن و غم از قلب مبارک امام زمان(ع).
سوم، برای تعجیل در فرج آن حضرت(ع).
چنانچه کسی مشاهده کرد که از یادآوری غمهای امام زمان(ع) اصلاً ناراحت و محزون نمیشود، باید بداند این رویداد از کثرت گناهانی است که سبب سیاهی قلب او شده و گناهان مانع شده است که اثر نور محبت ایشان در قلب او ظاهر شود. در این حال، لازم است فراوان توبه و استغفار نماید و به قلب خود یادآوری کرده و در مجالس ذکر ایشان، مثل دعای ندبه حاضر شود.۲۱
فصل پانزدهم: این فصل درباره لعن و اظهار برائت از دشمنان امام عصر(ع) است. مؤلف در این باب آورده است: «به سبب تبرّی و بیزاری قلبی و لعن زبانی، طهارت در قلب و روح انسان حاصل میشود و به دنبال آن، آیینه روح او قابلیت زیادی برای تجلی انوار محبت اولیای الهی پیدا میکند».22
آیت الله فقیه ایمانی، سپس اوقات و آداب تبرّی را در چهارده مورد برمیشمارد.
فصل شانزدهم: این فصل مربوط به نصرت و یاری امام عصر(ع) است. نویسنده در این فصل، انواع یاری رساندن به امام(ع) را ذکر کرده است. از آنجایی که مؤلف، کتاب ارزشمندی در همین موضوع با عنوان «شیوههای یاری امام زمان(ع)» دارد و گزارشی از آن کتاب در مقالهای دیگر خواهد آمد ـ انشاء الله ـ لذا در این فصل تنها به عنوان آن بسنده میکنیم و متعرض مباحث آن ـ که در نوع خود روشنگر و راهگشا است ـ نمیشویم.
فصل هفدهم: این فصل به تقدیم عریضه خدمت امام عصر(ع) میپردازد. نویسنده ابتدا در اهمیت و اعتبار این عمل مینویسد: «[عریضه نویسی] توسلی عظیم است که در اعصار گذشته میان عموم علما، صلحا و مؤمنان دایر بوده و در سرعت اثر و اصلاح کارهای مهم و شدید، به نحو آسان، آثار غریبی از آن مشاهده شده است و آنچه از همه اقسام آن مهمتر و در تأثیر، کاملتر و توسل بدان، متداول میان عموم مؤمنان از علما و دیگران گردیده، آن [نسخه] است که علّامه مجلسی در «بحارالانوار»23 و محدث نوری در «نجم الثاقب»24، به نقل از «مفاتیح النجاه» سبزواری ذکر کردهاند».
آن مرحوم پس از ذکر آداب این عمل و آوردن نسخه صحیح عریضه مینویسد: «باید دانست که از مفاد و مضمون این عریضه، کشف میشود که توسل به آن، مختص به زمانی است که انسان در شداید بسیار عظیم و مخاطرات پر هول و وحشت، گرفتار شده و به اصطلاح کارد به گلو رسیده باشد».
نکته دیگر آنکه، برای نوشتن عریضه، در روایات، عدد مخصوصی (مثلاً چند بار) ذکر نشده است؛ ولی به ملاحظه آداب آن ـ که در وقت انداختن عریضه، فرد باید توجه و اعتماد به یکی از چهار نایب امام داشته باشد میتوان فهمید که اگر در مرتبه اوّل، اثری از این عمل ظاهر نشد، شخص آن را تا چهار مرتبه به عدد چهار نایب بزرگوار ایشان انجام دهد و غالباً چنین شده که در مرتبه چهارم، مقصود انجام شده است.
ضمناً بهتر آن است که تقدیم عریضه در روزهای دوشنبه، پنجشنبه و جمعه که تعلق خاصّی به آن حضرت دارد و اعمال بندگان در این روزها خدمت ایشان عرضه میشود، باشد».25
فصل هجدهم: این فصل ویژه تعظیم و تکریم نام مبارک امام عصر(ع) است. نویسنده با ذکر دو روایت از امامان صادق و رضا(ع) که به احترام نام آن بزرگوار از جای برمیخاستند، مینویسد:
«هر چند برخاستن به وقت ذکر نام مبارک حضرت صاحب الامر(ع) موافق با تعظیم و احترام به ایشان است، امّا حکمت مهمتری در آن هست و آن اینکه باید همیشه عزم قلبی و نیّت صادق مؤمن این باشد که به وقت ظهور آن حضرت، وی برای نصرت و اطاعت امر ایشان حاضر گردد. بدین ترتیب که شخص مؤمن، در موقع ذکر نام ایشان، اظهار عزم قلبی کرده و میگوید: خداوندا شاهد باش که اگر آن حضرت اکنون ظاهر شوند، حاضرم برای نصرت و اطاعت ایشان، قیام نمایم. بنابراین مهم است که فردِ منتظر به وقت قیام، متذکر چنین معنایی در قلب خود باشد و در همان حال، تعجیل در فرج را از خداوند مسئلت نماید.
مسئله دیگر آنکه اسم یا لقب آن جناب را با صلوات یا سلام ببرد و همچنین اسم اصلی آن حضرت «یعنی محمد و احمد» را در مجامع عمومی نبرد و همیشه با القاب شریف، نام ایشان را ذکر کند و آنچه از اسما و القاب مبارک آن حضرت که این احقر مؤلف بر آن آگاهی یافته و گردآوری کردهام، متجاوز بر پانصد اسم و لقب است».24
فصل نوزدهم: این فصل، در واقع ادای حقوق مالی امام عصر(ع) را تشکیل میدهد. ایشان در این بخش آوردهاند:
«به طور کلی اموالی را که به قصد امام انفاق میشود، میتوان به دو دسته واجب و مستحب تقسیم کرد. دسته اوّل، مواردی است که از سهم خمس و تحت نظر فقیه مجتهد عادل میبایست صرف شود. امّا دسته دوم، مواردی را دربرمیگیرد که باید در احیای امر آن حضرت، مثل برپایی مجالس، تألیف کتاب، نیابت اعمال صالح مثل حج و عمره هزینه شود. امّا افضل از همه این اعمال، زیارت و برپایی مجلس عزای امام حسین(ع) است. از موارد دیگر انفاق مال برای آن حضرت، میتوان از صدقه دادن به نیت سلامتی امام عصر(ع)، ذبح گوسفند و اطعام طعام نام برد. لذا مهم است که بنده مؤمن در مقام طلب حفظ و سلامتی آن حضرت، گاهی صدقه بدهد، گاهی قربانی کند و گاهی اطعام نماید.
فصل بیستم: آخرین فصل کتاب درباره شفیع کردن امام عصر(ع) در مواقع دعا است. نویسنده در این فصل در باب توسل به این حجت خدا مینویسد: «در بعضی از دعاها، مثل دعای افتتاح آمده است: «و استجب به دعوتنا؛ یعنی خداوندا به حق آن حضرت، دعای ما را مستجاب گردان» و این معنای شفیع گردانیدن آن حضرت در مواقع دعا و قسم دادن خداوند به نام مبارک ایشان است».26
ایشان در تأثیر این عمل آوردهاند: «هر چه طهارت و پاکی [واسطه] فزونتر باشد، قسم دادن خداوند به حقّ او برای آسان شدنِ مشکلات و اصلاح مقاصد مهم، تأثیر زیادتری دارد».27
امیدواریم که این گفتار، انگیزه مطالعه آثاری از این دست را در وجود خوانندگان ارجمند برانگیخته باشد. این مقال را نمیتوان بدون اشاره به این مطلب به پایان برد که نثر این اثر از آنجایی که متعلق به ۶۰، ۷۰ سال پیش میباشد، نیازمند ویرایشی تازه است تا به زبان امروزی نزدیکتر و در نتیجه برای استفاده علاقهمندان مهیاتر گردد. به هر حال، کوشش مسجد مقدس جمکران در احیا و نشر آبرومند اینگونه آثار قابل ستایش است.
سخن را با آرزوی بلندای مقامات معنوی برای نویسنده این اثر، فقیه فرزانه و دلداده شیفته امام عصر(ع) و همنشینی او با امامان معصوم(ع) به پایان میبریم.
پینوشتها در دفتر مجله موجود است.
عبدالحسن ترکی
ماهنامه موعود شماره ۹۷