ما و انتخاب ما

112489 549 yji0y2ixmm - ما و انتخاب مادر شرایط ویژه‌ای روزگار می‌گذرانیم. مبتلایان به هواجس و مقیمان کوی عقل معاش قادر به درک این شرایط نیستند. به اتّکاء صدها نشانه و مصداق، در زمانی که صبح صادق عصر دینداری و ولایت ورزی ذیل نام مبارک حضرت صاحب الزّمان(ع) طلوع کرده و امروز یا فردا خورشید امامت گستره زمین را نورافشانی خواهد کرد، فانوس تاریخ غربی روی به خاموشی گذارده است. این معنا را پیش از ما و بیش از ما، غربیان دریافته و درباره‌اش به گفت‌وگو نشسته‌اند.

این پندار خام که کالبد فسرده و بر زمین غلبتیده این تاریخ و پیامدهای فرهنگی و تمدّنی آن دیگر بار در گوشه‌ای دیگر از کره خاک یعنی شرق، جانی تازه خواهد گرفت و دست کم حاصل و محصول حیات بی‌فکر و ذکر ماست.

این معنا را عموم مردم به صرافت طبع درک کرده‌اند و با ادبیات ویژه خود درباره‌اش سخن می‌گویند. چه می‌توان کرد وقتی که بسیاری از اهل علم و سیاست از قافله عقب افتاده و در میانه صحرای پندار و در پناه کور سوی علم جدید و سیاست عاری از خرد سیاسی و حکمت راه می‌پویند.

ای کاش دریافت‌های جوانان کم سن و سال بسیجی دوران دفاع مقدس را امام خویش می‌ساختند. جان آنان متوجه و متذکر این طلوع و آن غروب شده بود؛ ورنه چنان بی‌سرو دستار و پروانه‌وار خواد را به خرمن سوزان شمع نمی‌زدند. آنان به صرافت طبع پاک خود این سوختن را عین ماندگاری و هم عهدی و هم افقی با طلوع صبح صادق می‌شناختند. نیل به این درجه از آگاهی در شرایط معمولی نیازمند بیست سال سیر و سلوک است. همان که در غوغای روزمرگی تجربه یک روزش هم برای ما ممکن نیست، تا چه رسد به بیست سال.

این مقدمه را نوشتم تا دانسته شود، بدون رویکرد و توجه به این طلوع و غروب درباره شرایط عصر ما و همه آنچه که برای رفتن درست می‌بایست بدان متذکّر شد، نمی‌توان به گفت‌وگو نشست. هر کس رأیی و حقّی برای رأی دادن دارد و به هر صورت که بخواهد و متکّی به درک و دریافت خود از اوضاع آن را عرضه می‌دارد. تبدیل شدن طلب عمومی مردم و بازگشت آنان به موضوع و مفهوم «عدالت و عدالت‌ورزی» و آماده شدن جمعی مردم برای گذار از عهدهای پیشین و رویکرد به عهد عدالت‌ورزی در زمره بارزترین نشانه‌های آماده شدن زمین و زمینیان برای استقبال از امام عدل و حجّت حیّ خداوند است هم آن عهدهایی که امام محمدباقر(ع) از آنها با عناوین عهد گرگی و عهد میشی یاد می‌فرمایند و این خود بارزترین تعریف از انتظار مقدس نیز هست. این مردم ‌اند که با هم افقی و هم عهدی و البته تجدید عهد با امام عدل می‌توانند پرده‌های غیبت را کنار زده و شاهد سیمای حجّت حیّ خداوند باشند.

در زبان حضرت نبی اکرم(ص) و امام رضا(ع)، مَثَل امام، مَثَل کعبه است. الزاماً این مردم‌اند که به سوی کعبه می‌شتابند و به گردش به طواف در می'‌آیند و نه به عکس.

هم عهدی و حرکت به سوی امام و حقیقت کعبه، انسان را لاجرم در جمع محرمان وارد می‌سازد و امام، در حلقه محرمان و اهل حرم مجال اعمال ولایت می‌یابد و امکان بیرون راندن و زدودن همه لایه‌های هستی از گونه‌های مختلف ظلم و تعدّی را پیدا می‌‌کند. اگر جز این بود، با قدرت خداوندی هر لحظه امکان سرکوب کردن همه ظالمان و استقرار دولت کریمه را داشت.

گذار از عهد گرگی، سبعیّت و مشیّ ظالمانه که همه چیز و همه کس را برای خود و به سوی خود می¬خواهد و گذشت از عهد میشی، تردید و دودلی، گامی‌به عقب و گامی‌به جلو در ردّ و قبول عدالت، لازمه رسیدن به عهدی است که امام طالب آنست. درحقیقت رسیدن ورساندن مردم به این درجه از آگاهی وشعور که ضرورتاً می‌بایست طالب امام، و دیدار او، خواستار عدالت و مستعدّ بازگرداندن حقوق پایمال شده شوند، پیش نیاز ظهور است.

بزرگ‌ترین حقّ بر زمین مانده، بازگشت خلیفه و وصیّ رسول اکرم(ص) برمسند حکمرانی و اعمال ولایت است  تا از آن پس، امکان اجرای عدالت درهمه زمینه ها وگستره ها فراهم شود.

حقّی که واسپس هزار و اندی سال در دستان غاصبان مانده است و مردم، حسب آلودگی به هواجس و البته بی‌معرفتی، مهیّای اعطاء این حق به ذیحق نیستند.

ظهور درجات عدالت‌ورزی، تحمّل رنج و مشقّت، همراهی با مردان جویای عدالت و آمادگی برای پرداخت هزینه زندگی و مشی مبتنی بر عدالت در عرصه زمین بزرگ‌ترین نشانه‌ای است که می‌توان واسپس آن آرزوی دیدار قریب الوقوع منجیّ عالم بشریّت را دردل پرورد؛ ورنه ظهور صدها نشانه و علائم ظهور، همچون حوادث و وقایع صعب و سخت طبیعی و حتّی رخدادهای ماورائی و خارق العاده هم مردم نامستعد را به یک‌باره و یک شبه مستعدّ قبول و پذیرش و استقبال از امام عدل نمی‌کند.

آنچه که این روزها، بیش از هر چیز قلب را می‌آزارد غیبت گفت‌وگو از عدالت و سکوت در وقت گفت‌وگو از ارائه شیوه‌هایی ( مبتنی بردیانت  وشریعت)  برای اجرای عدالت‌ورزی است. و از آن بدتر تلاش مذبوحانه مدّعیان حکومت و ملک داری برای تجربه همه شیوه‌های نخ نمای سیاسی و اجتماعی فرنگی است.

•    حدّاقل شرایط لازم برای مردی که می‌خواهد بر مسند حکمرانی تکیه بزند، آگاهی درباره زمان و شرایط تاریخی ویژه‌ای است که درآن مشی می‌کند.

•    دومین شرط لازم، شناخت جامع مقصد و مأوایی است که همه مردم را با تمامی امکان و قوّه به سویش فرا می‌خوانند وقصد مهاجرت دادن مردم به آن سمت و سو رادارند.

•    سومین شرط، آگاهی از میزان هماهنگی جان عمومی مردم و مصالح دنیوی و اخروی آنها با سرانجام و مقصدی است که مردم را به آن سوی می‌برند.
•    چهارم شناسایی کامل صورت وسیرت بروز کفر وشرک ونفاق درشرایط تاریخی ومصادیق بارز این سه امر درمناسبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی مردم است

•    پنجم ارائه استراتژی قابل دفاع ومستحکمی است که امکان گذار عمومی  را برای نیل به مراتب بعدی فراهم می آورد.

دررأس این موارد پنجگانه، هم افقی وهم عهدی جان مدّعی رابا امام عدل ومیزان عدل باید شناخت واین هم افقی را درمرتبه وگام اوّل درمیزان تقید و تعامل مدّعی با میزان عدل وعدالت ورزی باید شناسایی کرد.

این حقیر به هیچ روی خود را شایسته ارائه پیشنهاد به مردم وگسیل آراء آنان برای انتخاب فردی خاص نمی‌شناسد، امّا حسب آنچه آموخته است به نکاتی اشاره می‌کند که طی همه سال ها و در آثار و نوشته‌ها درباره اش  متذکّر بوده است:

•    ایران شیعه خانه امام زمان علیه السّلام است.

•    برای این سرزمین وساکنان آن نقشی ومأموریتی ویژه درحوادث سال های قبل از ظهور و پس از آن تعریف شده که قابل شناسایی است. مهم‌ترین آنها « زمینه سازی برای ظهور وآمادگی برای استقبال از آن امام مبین است»

•    حسب جایگاه و موقعیّت ژئو پولتیکی ایران درشرق اسلامی، سریان وجریان تفکّر ناب ولایی درآن و درمیان مردم آن همچنین نقش شناخته شده آنان، عموم کین ورزی ها و تیرهای زهرآلود کینه متوجه آنان است. درکتاب «مثلث مقدس» به تمامی درباره آن سخن گفته ام .

•    غرب استکباری، واسپس چهارصد سال سلطه گری بلامنازعه، درآخرین سال‌های مانده ازحیاتش، هم‌زمان با تجربه سقوط و فروپاشی، سعی در انهدام همه پایگاه‌های مقاومت وسرزمین‌های نقش آفرین درسال های آخرین دارد وبا استفاده از همه حربه‌ها و روش‌های  سیاسی، اجتماعی واقتصادی  نیل به این آرزو را درسر می پرورد.

•    فراماسونری جهانی طیّ بیش از دویست سال تمامی عناصر فرهنگی وعوامل سیاسی واقتصادی خود را در سطوح مختلف ودرپوشش های مختلف دراین سرزمین جای داده است تا دروقت ضرورت و درنقش بازدارندگی جلوی مراجعه این مردم به بنیادهای اقتصادی ومشی عدالت ورزانه را سد کنند.

•    مقاومت متکی به حقایق دینی و عدالت‌ورزانه، لاجرم توفیق الهی رادرهمه عرصه ها درپی خواهد

•    بررسی میزان هم افقی جریان کفر وشرک ونفاق دراجرای هر پروژه، بهترین خط کش والگوی بازشناسایی جریانات مدّعی درهردوره وزمان است.

•    و بالاخره آنکه خسارات احتمالی وارده به شریعت محمدی(ص)، شیعه خانه امام زمان(ع) و قوّت دولت اسلامی را در انتخاب هر یک از نامزدها لحاظ باید کرد و حفاظت از کیان دیانت‌ورزی و جغرافیای خاکی را مقدم بر همه منافع دنیاوی شناخت تا با این نیت هر رأی، با هر نتیجه، ما را در پیشگاه خداوند معذور و سربلند قرار دهد. إن‌شاءالله.

•    و بالاخره آنکه از قدیم گفته‌اند «تعرف الاشیاء باضدادهم» هر شی را از طریق مخالفش می‌توان شناخت. شناخت دوستان و دشمنان هر جریان یکی از ساده‌ترین طرق شناسایی همان جریان است.

 
اسماعیل شفیعی سروستانی

همچنین ببینید

استاد اسماعیل شفیعی سروستانی

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛ وآدمی پرسشگری است که همواره از منشا هستی و نسبت میان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *