روزهای ابتدایی اردیبهشت ماه، روزهای خونباری برای زائران ایرانیِ عتبات عالیات بود. پنجشنبه، سوم اردیبهشت بر اثر انفجار در رستوران بین راهی که این زائران در آن توقّف کرده بودند، بیش از پنجاه تن شهید و بیش از ۱۳۰ تن دیگر زخمیشدند. علاوه بر این فاجعه، وقوع دو انفجار پیدرپی، روز جمعه در صحن شریف امام موسی کاظم(ع) حدود ۶۰ شهید و ۱۲۵ زخمیبرجای گذاشت. در میان شهدای کاظمین نیز تعداد زیادی از زائران ایرانی به چشم میخورد. این دو انفجار در زمان ازدحام جمعیّت و به هنگام اقامه نماز ظهر در اطراف حرم شریف و یکی از صحنهای آن به وقوع پیوست. هنوز هیچ فرد یا گروهی مسئولیّت انفجارهای اخیر عراق را بر عهده نگرفته است و ما در این مجال به دنبال آن هستیم که شرایط سیاسی ـ اجتماعی زمینهساز این انفجارها و متّهمان اصلی آن را معرّفی و تحلیل نماییم.
این حملات، وقایع دفعی و ناگهانی نبوده و در امتداد و قایع مهمّی در عراق و منطقه میباشد. با بازخوانی این وقایع مهم، میتوان به آرامی ردّپای مسبّبان اصلی و زمینه ساز و همچنین مجریان جنایت را کشف کنیم. این وقایع عبارتند از:
۱. برنامه اوباما برای خروج از عراق: اوباما با شعار خروج نظامیان آمریکایی از عراق به حکومت رسید. شاید آمریکاییها به دو دلیل اصلی میبایست عراق را ترک کنند: اوّل اینکه ارتش آمریکا با اشغال عراق و فروپاشی نظام سیاسی و امنیتی آن کشور و همچنین موج شدید قتل عام، شکنجه و مشکلات اقتصادی، زمینه فعّالیّت گروههای شبه نظامیبا گرایش به حزب بعث یا وهّابیت را، به ویژه در میان اهل سنّت فراهم کرد. گروههای سلفی از به هم خوردن نظم قدرت در عراق و تمرکز آن در دست اعراب سنّی و همچنین جنایات آمریکاییها نهایت استفاده را برده و زمینه توسعه فعّالیّتهای خود را فراهم کردند.
گروههای تروریستی تکفیری وهّابی و سلفی از دهه ۱۹۸۰ م. با حمایت آمریکا و متّحدان محافظهکار آنها در پاکستان و افغانستان شکل گرفتند و حال، خواسته و ناخواسته توسط آمریکا با اشغال عراق، احیا و قدرتمند شدند. همانگونه که رهبر معظّم انقلاب اسلامی فرمودند: «متّهم اصلی در این جنایت و نظائر آن، نیروهای امنیّتی و نظامی آمریکایند که به بهانه مقابله با تروریسم، کشوری اسلامی را ستمگرانه اشغال کرده، دهها هزار انسان را در آن به خاک و خون کشیده و روز به روز ناامنی را در آن افزایش دادهاند. رشد علفهای هرزه و زهرآگین تروریسم در عراق، بیگمان در سیاهه جنایات آمریکا نوشته میشود.
حال این شرایط ناامن، هزینه های نگهداری عراق را برای آمریکاییها بالا برده و آنها به دنبال خروج از عراقاند.
دلیل دوم، بحران اقتصادی جهانی است. دولت آمریکا با بحرانی دست به گریبان است که درآمد ملّی آن را کاهش داده و بالتّبع مالیات دهندگان پول کمتری میتوانند بپردازند. از سوی دیگر، اوباما جهت رونق اقتصادی میبایست با کاهش مالیات زمینه سرمایهگذاری را فراهم سازد. در این احوال، دیگر جایی برای هزینه کردن در باتلاق عراق وجود ندارد. اوباما در این راستا در ماه گذشته به عراق سفر کرد. هدف از سفر رئیسجمهور آمریکا به عراق، مذاکره با مقامات این کشور و بررسی راههای خروج نظامیان آمریکایی از عراق بود. باراک اوباما همچنین به اعضای کنگره گفته بود، قصد دارد اکثر سربازان آمریکایی مستقر در عراق را تا ماه اوت سال ۲۰۱۰ از این کشور خارج کند.
در این راستا آمریکا برای حفظ امنیّت عراق، نیاز به ترتیبات منطقهای دارد. در واقع آمریکا به این نکته دست یافته که حفظ امنیّت عراق و خلاصی از آن با مشارکت کشورهای منطقه، به ویژه همسایه قدرتمند و بانفوذ آن کشور، یعنی ایران، امکانپذیر است. برخی تحلیلگران تغییر لحن اوباما و سایر سیاستمداران آمریکایی را با این چارچوب تحلیل میکنند.
۲. نگرانی کشورهای محافظه کار منطقه از نفوذ ایران در عراق: در هفته انتهایی فروردین، برخی منابع از نشست مشترک القاعده، حزب بعث و هیئت علمای مسلمان عراق در یک کشور عربی با هدف بیثبات کردن اوضاع امنیّتی عراق و مصوّبات هشتگانه آنها برای ناامن کردن این کشور خبر دادند.
در بند هشت مصوبات این نشست آمده است: «هماهنگی با دستگاههای اطّلاعاتی سابق مستقر در داخل عراق برای جمع آوری اطّلاعاتی از رهبران شیعه و سنّی که با دولت همکاری دارند، با هدف ترورهای بیسابقه آنها، با کمک دستگاههای اطّلاعاتی مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس».
به گفته سعید شهابی، تحلیلگر و ستوننویس روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی»، مصر و عربستان برای ایجاد اختلاف بین شیعیان و اهلسنّت عرب و فارس و به طور کلّی بین مسلمانان، با هم همپیمان شدهاند.
سخنان ضدّ ایرانی وزیر امور خارجه عربستان نیز بیانگر آن است که این کشور نیز از نفوذ ایران در منطقه، به ویژه در عراق که یک دولت شیعی قدرتمند را در این کشور در دست دارد، در هراس است. سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان سعودی نیز در اظهاراتی تحریکآمیز علیه جمهوری اسلامی ایران در قاهره، از اعراب خواسته بود بر ضدّ آنچه «چالش ایران» خواند، متّحد شوند.
آنچه که گفته شد، نشان میدهد که این حملات از جانب هر گروهی که صورت گرفته ـ از سوی القاعده و حزب بعث ـ بدون حمایتهای کشورهای منطقه امکانپذیر نیست و ردّ پای برخی کشورهای منطقه و نیز خود آمریکاییها در این انفجارها کاملاً مشهود است. امری که هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق به آن اذعان کرد. زیباری در نشستی خبری با هیلاری کلینتون، همتای آمریکایی خود، اذعان کرد که تروریستها از برخی کشورهای عربی وارد خاک عراق میشوند.
سخنان ضدّ ایرانی وزیر امور خارجه عربستان نیز بیانگر آن است که این کشور از نفوذ ایران در منطقه، به ویژه عراق، که یک دولت شیعی قدرتمند را در این کشور در دست دارد، در هراس است.
۳. دستگیری ابو عمر بغدادی رهبر القاعده در عراق: مدّتی کوتاه، قبل از حملات تروریستی، دولت عراق از دستگیری ابو عمر البغدادی فرمانده القاعده در عراق که به «رئیس امارت اسلامی عراق» معروف شده است، خبر داد.
ابوعمر بغدادی که بعد از زرقاوی، معروفترین فرد القاعده عراق است، حدود چهار سال تحت تعقیب نیروهای امنیّتی عراق بوده است. البغدادی در سال ۱۹۸۵ به طور رسمیبه عضویت گروههای وهّابی و تندرو عراق در آمد و در سال ۱۹۸۷ تحت تأثیر افکار «اسامه بن لادن» رهبر سازمان القاعده به افغانستان سفر کرد و آموزشهای نظامی و تاکتیکهای جنگ را به مدت سه سال نزد نیروهای طالبان در افغانستان فرا گرفت و بعد از آن نیز به عراق بازگشت. البتّه عدّهای نیز اعتقاد دارند که بغدادی، وجود خارجی ندارد و شخصیّت خیالی است که شبکه القاعده در عراق خلق کرده است تا تحت این عنوان به فعّالیّت خود در این کشور ادامه دهد. شماری دیگر از تحلیلگران میگویند ابو عمر بغدادی، لقبی است که از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود. این امر احتمالاً در تحریک القاعده مؤثّر بوده است.
۴. آزادی زندانیان مرتبط با حزب بعث و القاعده توسط آمریکا: یکی از برنامههای ارتش آمریکا در ماههای جاری، آزادی برخی از زندانیان سیاسی بود. طبق اعلام آمریکا در برنامه آزادی ۱۲ هزار نفر از ۲۳ هزار زندانی باید آزاد شوند. طبق اطّلاعات منابع خبری عراقی آمریکاییها در هفتههای اخیر صدها نفر از ترویستهای بعثی و سلفی را که دخالت آنها در رشته عملیّات ترویستی بعقوبه و دیاله عراق در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ به اثبات رسیده بود، از زندانهای تحت کنترل خود آزاد کردند. این مسئله در بازسازی تشکیلاتی و روانی آنها نقش اساسی داشته است.
۵. بیانیههای تند ایمن الظّواهری سلفی علیه ایران: یکی از نکات بسیار قابل توجّه قبل از حملات تروریستی، پخش فیلم سخنان ایمن الظّواهری نفر دوم القاعده بعد از اسامه بن لادن، علیه ایران است. همانگونه که میدانید القاعده از همان ابتدای تشکیل، گرایش ضدّ شیعی و ضدّ ایرانی داشت و شیعیان را رافضی میدانست و تکفیر میکرد. الظّواهری با گرایش تکفیری و سلفی خود در گذشته علیه ایران موضعگیری کرده بود. مثلاً وی در اظهار نظری توهینآمیز علیه جمهوری اسلامی ایران و رییسجمهور احمدینژاد گفته بود: «محمود احمدینژاد رئیسجمهور ایران مدّعی داشتن ارتباط با امام غایب است(!)» یا «رهبران شیعه میخواهند چنین انگارههایی را در میان پیروانشان آنچنان القاء کنند که هوشیاری و قوّه فکر آنان کاملاً خنثی شده، به دنبال درک مفاهیم واقعی قرآن و سنّت پیامبر نروند(!)».
وی در ادامه اظهارت موهن خود افزوده است: «تلاش آنها (رهبران شیعیان) این است تا با منتسب جلوه دادن خود به پیامبر و ادّعای داشتن ارتباط با یک فرد نادیده تا حدّ امکان بر میزان پیروان خود بیفزایند و از آنان در بحرانهای سیاسی استفاده کنند(!)»
امّا نکته مهمّ پیام جدید الظّواهری هشدار به ایران درباره عراق پس از آمریکاست. او در این پیام ادّعا کرد که جمهوری اسلامی میکوشد با مداخله در امور کشورهای عربی و گسترش مذهب شیعه، بر خاورمیانه مسلّط شود. وی از جمله ادّعا کرده بود که تهران به دنبال تجزیه عراق و عربستان است و برای باز کردن جای پای آمریکا در منطقه تلاش میکند!
الظّواهری در پیام صوتی جدید خود با ابراز نگرانی از مواضع اخیر ایران و آمریکا در قبال یکدیگر که پس از قدرت گرفتن باراک اوباما تا اندازهای مصالحهجویانه شده است، گفت: «هر چقدر آمریکا بیشتر با ایران همکاری کند، باعث ایجاد نفرت بیشتری میان مسلمانان میشود(!)».
سخن آخر
اشغال عراق توسط ارتش آمریکا، قتل عام شهروندان عراقی، شکنجه و ظلم شدید، فروپاشی اقتصاد عراق، از میان رفتن قدرت مرکزی و پدید آمدن زمینه هرج و مرج باعث افزایش نارضایتی عمومی در مردم عراق شده است. کاهش قدرت اقلیّت سنّی عرب در عراق نارضایتی شدید آنها را به دنبال داشته و زمینه حرکتهای خشن را پدید آورده است.گروههای وهّابی سلفی از این بحران استفاده کرده، زمینه را برای رشد خود مناسب دیدهاند. این گروهها در واقع با گروههای وابسته بهاندیشه حزب بعث و صدّام ائتلاف تشکیل داده، حرکات تروریستی را سامان میدهند.
با برنامه اوباما برای خروج از عراق به خاطر بحران اقتصادی و فرسایش ارتش آمریکا احتمال بسط نفوذ ایران در عراق وجود دارد، چیزی که همسایگان عرب عراق از رشد آن میترسند. این مسئله اسراییل را نیز تهدید میکند و بخشی از نظام سیاسی و امنیّتی آمریکا نیز از این مسئله نگران است، لذا مهار ایران در دستور کار آنها است! از همین رو، تحریک گروههای سلفی و وهّابی و بازماندگان حزب بعث عراق و کمک امنیّتی، اطلاعاتی و مالی به آنها در دستور کار کشورهای عربی مستبد منطقه و برخی سرویسهای امنیتی ایالات متحده قرار گرفته است.
سیّد حسین زرهانی
ماهنامه موعود شماره ۱۰۳