خداوند بلند مرتبه و بزرگ در کتاب گرانقدر خویش میفرماید: «و قضینا إلی بنی اسرائیل فی الکتاب لتفسدّن فی الأرض مرّتین و لتعلنّ علوّاً کبیراً فاذا جاء وعد اولاهما بعثنا علیکم عباداً لنا اُولی بأسٍ شدیدٍ فجاسوا خلال الدّیار و کان وعداً مفعولاً؛ و در کتاب [آسمانیشان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست ٭ پس آنگاه که وعده نخستین آن دو فرارسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما میگمارم تا میان خانهها[یتان برای قتل و غارت شما] به جستجو درآیند و این [تهدید] تحقق یافتنی است».
کتابها و متون مختلف تأکید میکنند که جبهه یهود از جمله جبهههای اثرگذار و فعّال در دنیای سیاست به ویژه در منطقه خاورمیانه خواهد بود. با اینکه یهودیان متحمّل سختترین شکستها در زمان پیامبر اسلام(ص) شدهاند و پس از آن دیگر تا مدتها هیچ گونه نقش فعّال و اثرگذاری نداشتهاند و به صورت اقلیّتهایی در آمدهاند، با این حال، پیامبر(ص) در سخنان خود، در مورد آخرالزّمان دقیقاً تأکید نمودهاند که یهودیان در آینده دارای قدرت و نفوذ و توان زیادی خواهند شد، به همین دلیل متون شریفه رسیده از اهل بیت(ع) در مورد دجّال و شورش او، حاکی از آن است که جنبش و شورش او، با گرایشهای جنبشی لا ابالیگری است که هدف آن، از بین بردن تمام ارزشهای موجود در جوامع و کشاندن این جوامع به پرتگاه سقوط است و در رأس جبهه دجّال نیز یهودیان حضور دارند. تأکید پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در مورد نقش یهودیان در آخرالزّمان، یکی از اخبار غیبی است و خود، گواهی بر عظمت پیامبر و راست و درست بودن سخن ایشان است؛ زیرا ایشان از روی هوا و هوس سخن نمیگفت و آن سخنان، چیزی جز وحی الهی نبود.
به همین دلیل، چیزی که باعث شد نگارنده به این موضوع بپردازد، نفوذ و رخنه یهودیان در جوامع ما است که روز به روز شاهد بروز و گسترش روز افزون آن هستیم. ما همواره میبینیم که از شبکههای ماهوارهای، برنامههای عریانگرایی و فسق و فجور پخش میشود و جدا از این، فعالیتهای ویرانگر بسیار زیادی وجود دارد که اصل عقیده اسلامی را نشانه گرفتهاند، مطالبی که آنها در نشریات مختلف مینویسند، و به مسخره گرفتن دین اسلام و … همه و همه از جمله این موارد هستند. در این بخش سعی خواهیم کرد بر مسئله نقش دستگاههای اطلاعرسانی یهودی ضدّ مسئله مهدویّت، پرتوافکنی نماییم و آن را روشن سازیم. امیدواریم که به نظر درست در این مورد و حقیقت این مسئله، هر چند به مقدار اندک رسیده باشیم.
۱. یهودیان و پیشبینی آینده
ما پیوسته شاهد حوادث و رویدادهایی در کشورهای مختلف هستیم و اخبار گوناگونی از آن را میشنویم و اطلاع داریم که چه چیزی بر کشورهای جهان حاکم است و کشورهای مختلف به چه سمت و سویی پیش میروند. ما اکنون به خوبی معضل مفصّل کورکورانه گام برداشتن و پردهدری و لجام گسیختگی به معنای دقیق این کلمات را در جوامع مختلف مشاهده میکنیم.
بیگمان، این خط، خطّ و جبهه مخالف و نقطه مقابل دین پاک اسلام و نقطه مقابل خطّ اهل بیت(ع) است که امام مهدی(ع) زمان ظهور شریفشان در آن گام برمیدارند و شکی نیست، امام مهدی(ع) برای گسترش دین اسلام در جای جای جهان تلاش خواهد کرد. روایات، این دین را که امام آن را در همه جا میگستراند، «اسلام جدید» نامیدهاند، یعنی امام ظهور خواهند کرد و مردم را دعوت به آن اسلامی میکند که پیامبر(ص) آن را آورده است. به همین دلیل، پیشبینی میکنیم که اسرائیل، با تلاش زیاد، در پی آن است که حرکت و جنبش امام را در نطفه خفه کند و خود را برای مقابله با ایشان و جنبش مبارکشان پس از ظهور آماده میکند و سعی میکند آتش جنگ با ایشان را بیفروزد، البته یهودیان وسیله و روشی کارآمدتر و اثرگذارتر از جنگ نظامی و کلاسیک و استفاده از ارتش برای این کار یافتهاند و آن، سلاحِ سخنپراکنی و تبلیغات است. بیگمان، اسلحه سخنپراکنی و تبلیغات، بسیار قدرتمندتر از سلاحهای کلاسیک و توپ و تفنگ و جنگ و خونریزی است.
آمارها و پژوهشها در دوران ما اشاره به این دارد که هر کس بر دستگاههای اطلاعرسانی و تبلیغاتی سیطره داشته باشد، میتواند حاکم مطلق جامعه و جهان باشد و حتّی ممکن است قدرت او از قدرت دولتها و کشورهای قدرتمند نیز بیشتر باشد و البته یهودیان به خوبی از این مسئله آگاه هستند. این درحالی است که مسلمانان در این مورد، در خواب سنگین غفلت به سر میبرند و سعی میکنند از دسیسهچینیهای اطراف خود چشمپوشی کنند؛ توطئهها و دسیسههایی که هدف آن نابود کردن دین اسلام و گسترش نژادپرستی و قومگرایی و مذهبگرایی در میان طیفهای مختلف مسلمانان است.
به همین دلیل، یهودیان این شعارشان را مطرح کردند: «ما یهودیان، تنها سروران جهان و تنها مفسدان آن و محرّکان فتنهها در آن و جلّادان آن هستیم؛ دکتر یهودی، اسکار لیوی».
امروزه، ما در نقشه سیاسی، قدرت اثرگذار یهودیان را که بسیار سؤال برانگیز است، به خوبی مشاهده میکنیم، چه کسی با یهودیان همکاری میکند، یهودیانی که امروزه ششمین قدرت بلامنازع هستهای جهان به شمار میآیند.
آنها با پشتکار فراوان سعی میکنند تمام ارزشها و باورهای دینی اسلامی را نابود کنند. در پروتکل سیزدهم از پروتکلهای دانشمندان صهیونیست آمده است: «ما باید مردم را با وسایل و راههای گوناگون به لهو و لعب بکشانیم. پس از آن، مردم به تدریج نعمت اندیشه آزاد و مستقل را از دست میدهند و همگی با ما همصدا میشنوند، زیرا پس از آن، ما تنها اعضای جامعهای هستیم که شایستگی ارائه برنامههای فکری جدید را داریم و آنها پیرو ما میشوند».
۲. یهودیان و ساخت فیلمهای توهینآمیز نسبت به دین اسلام
افلاطون، فیلسوف شهیر یونانی میگوید: «کسانی که داستانها را روایت میکنند، بر جوامع حکومت نیز میکنند». او بر سیطره داستانها و روایات خیالی در تکوین و جهتدهی فکر و اندیشه جامعه و اعتقادات و باورهای آن، تأکید میکند.
این نکته، اصل و جوهری است که حاکمان و بزرگان اوّلیه هالیوود در سینما آن را به خوبی دریافته بودند و از آن به عنوان یک ابزار موفقیتآمیز و بسیار قدرتمند و اثرگذار برای روایت داستانها و طرح اندیشههای مادی و توهین به دین اسلام و نابودی آن، استفاده کردند.
در تأکید این مطلب باید گفت: در پروتکل دوازدهم دانشمندان یهود آمده است: «ما از طریق مطبوعات و روزنامهها، نفوذ قابل توجهی به دست آوردیم. با این حال، خود همچنان پشت پرده ماندیم».
به همین دلیل، یهودیان نقش مهم و غیرقابل انکاری در تسلّط بر همه وسایل اطلاعرسانی، از سیما گرفته تا صدا و مطبوعات، بازی کردند. به عنوان نمونه، تاریخ، هیچ گاه رسوایی بیل کلینتون، رئیس جمهور آمریکا را فراموش نمیکند و در حقیقت، دستان یهودیان در بر افروخته شدن آتش این مسئله در کار بود و آنها بودند که این مطلب را در سطحی بسیار گسترده منتشر کردند.
مهمترین چیزی که توجه و نگاه ما مسلمانان را به عنوان پیروان اهل بیت(ع) به خود جلب میکند، تأکید بر یک نقطه بینهایت مهم و بسیار حسّاس در این دوران است. آن نقطه، حمایت از مسلمانان در مقابل وسایل اطلاعرسانی و شبکههای ماهوارهای است، به ویژه پس از آنکه ما از تسلط یهودیان بر بیشتر وسایل اطلاعرسانی و تلاشهای پی در پی و خستگیناپذیر و جدی آنها برای ترسیم تصویری نادرست و زشت از اسلام و مسلمانان، آگاه هستیم. اسکات. جی. سیمون یکی از پژوهشگران مشهور در مورد این تصویر در کتابش تحت عنوان «عربها در هالیوود، تصویری که آنها سزاوار آن نیستند» میگوید: «صنعت فیلمسازی در هالیوود مسئول جا انداختن و القای تصویری [زشت و نادرست] از عربها در ذهن میلیونها آمریکایی و میلیونها نفر در جهان غرب و در تمام جهان است».
عربها و مسلمانان در فن و تکنیک متنفر ساختن مردم از چیزی که خود هالیوود مبتکر آن است، هدف قرار گرفتهاند و پیوسته آنها مظهر شرّ و بدی و خشونت و عقب ماندگی و جهل و غوطه خوردن در لذتجویی و بدیها معرفی شدهاند. بنابراین، تصویر عربهای مسلمان از چارچوب این روش هدفمند و این تصاویر خارج نشده و نخواهد شد؛ تصویر یک عرب بیابانگرد که دائم در حال کوچ است و در کنارش شتر و چادر و در اطرافش بیابان بیآب و علف است یا یک عرب مسلمان غرق در لهو و لعب و لذتجویی و فساد و شرابخوار و معتاد به مشروبات الکلی یا شخصی بدون تمدن و فرهنگ که حتّی آداب اخلاقی و رفتاری در راههای عمومی و در رفتار با دیگران و حتّی آداب نظافت و غذا خوردن را نیز نمیداند یا تصویر مسلمانی تندرو و افراطی و خشک مغز که چندین همسر با لباسهای سیاه و پوشیده دارد یا تصویر یک عرب نادان و ابله غربزده که دائماً مات و مبهوت حیران تمدن غرب است. امّا بیشترین تصویر که در میان غربیها از مسلمانان گسترش یافته و مسلمانان را با آن میشناسند، تصویر یک تروریست جنایتکار و رباینده هواپیما و کامیونها و منفجر کننده ساختمانها و قاتل بیگناهان است.
همچنین، هالیوود همواره تلاش میکند در فیلمهای خود صحنههایی داشته باشد که در آن یک مسلمان با صدای بلند فریاد الله اکبر میدهد یا یک مناره به نمایش در میآید یا صدای اذان به گوش میرسد یا تصویر کعبه نشان داده میشود.
با مطالعه و تحقیق در تاریخ هالیوود و فیلمهای ضدّ اسلامی و ضدّ مسلمانان که در آن ساخته شده، میزان کینه یهودیان نسبت به اسلام مشخص میشود.
در کتاب «عربها، قومیشرور و بد» شاهین بر مسئله بد جلوه دادن عربها و مسلمانان در هالیوود اشاره میکند و میگوید: این کار بر اساس اصول علمی و مسائل روانشناسی و سیاسی بسیار دقیق و حساب شدهای انجام میگیرد. آنها کارشناسانی دارند که به خوبی از فرهنگ و زبان عربی، همچنین از تاریخ و سمبلهای دینی مسلمانان و عربها آگاهی دارند، هالیوود از سال ۱۸۹۶م. تاکنون حدود ۹۰۰ فیلم آمریکایی درباره عربها و مسلمانان ساخته است.
نقطه عطف پرداختن به عربها در هالیوود، فیلم «اسیر بیابانگرد بدوی» در سال ۱۹۱۲م. است. در این فیلم یک سناریو وجود دارد که دائماً تکرار میشود و آن اینکه، گروهی از راهزنان بیابانگرد، یک زن سفیدپوست غربی که نقش اوّل فیلم را دارد، میربایند و در نتیجه، نیروهای نظامی غربی برای نجات او به سرزمین عربها میروند و او را نجات میدهند.
جدا از این، فیلمهای دیگری در این مورد ساخته شد، از جمله فیلم «ترانههای عشق» در سال ۱۹۲۳م. عربها در این فیلم اشخاصی بیابانگرد و دارای پوستی گندمگون و سبزه هستند که از فرمانبرداری غربیها سر باز میزنند و به گونهای عجیب بر آنها شورش میکنند و خود را با روشی زیرکانه و مکّارانه، حاکم تمام شمال آفریقا قرار میدهند.
در فیلم «قهوهخانه در قاهره»، سال ۱۹۲۴م. نیز عربها به صورت قاتلاتی نشان داده میشوند. در این فیلم یک عرب، یک مرد انگلیسی و همسرش را به قتل میرساند، امّا دختر این خانواده را نجات میدهد تا او را از آن خود سازد و او را به همسری خود برگزیند. البتّه نویسنده تلاش میکند در این مورد خود را بیطرف نشان دهد. فیلم «افتخار صحرا» 1928 م. به زندگینامه شخصی به نام قاسم بن علی میپردازد. او رهبر قبیلهای در صحرا است و یک مسئول فرانسوی و همسرش را دستگیر میکند تا آنها را شکنجه کند. در سالهای آغازین دهه ۳۰، تصویری کارتونی از عربها و مسلمانان در سینمای هالیوود حاکم شد. این سالها، فیلمهایی ساخته شد که در آن مسلمانان در ظاهر به صورت افرادی که هواپیما میربایند و تهدید به انفجار آن میکنند، ظاهر شدند و آغاز این جریان در فیلم «ارز سیاه» در سال ۱۹۳۶ بود، پس از آن، تصویر مهاجر جنایتکار که امنیت آمریکا را تهدید میکند، در فیلم «گشتی رادیو» 1937 نصیب مسلمانان و عربها شد. پس از آن مجموعه فیلمهایی ساخته شد که مسلمانان در آن به عنوان تروریست و تشنه خون، به تصویر کشیده میشدند. در دهه چهل و پنجاه قرن گذشته نیز هالیوود شاهد تولید بیش از ۱۰۰ فیلم بود که تصویری کارتونی و منفی از مسلمانان ارائه میداد. این فیلمها دقیقاً همزمان با کشف میدانهای بزرگ نفتی در کشورهای اسلامیبود.
پس از این «عربها و مسلمانان» شیوخ نفت معرفی میشدند که در چادرهای خود در صحراها زندگی میکردند و پشت چادرهای آنها ماشینهای لیموزین و شترها و زنانی که لباس سیاه پوشیده بودند، وجود داشت یا در این فیلمها نشان داده میشود این شیوخ در کشورهای غربی به خوشگذرانی و عیش و نوش مشغول شده و پولهای خود را به پای زنان بور و زیبای غربی میریزند.
با رشد جنبش و جریان پان عربیسم و اوج گرفتن جنبشهای آزادیبخش عربی، عربها، هم پیمان کمونیسم و دشمن سرسخت غرب معرفی شدند.
در آن زمان، فلسطینیها (تروریست) به صورت ربایندگان هواپیما در حدود ۴۵ فیلم معرفی شدند و فیلم عروج (۱۹۶۰) که پل نیومن در آن بازی میکرد، یکی از آن گونه فیلمها است. حوادث این فیلم در فلسطین در سال ۱۹۴۷ م. روی میدهد. عربها در این فیلم به صورت اشخاصی شرور و بد سیرت و هم پیمان نازیها معرفی میشوند که باعث به وجود آمدن فاجعههای انسانی بسیاری در حقّ دیگران، به خصوص یهودیان میشوند.
امّا در فیلم «زندانی» که نیمه سال ۱۹۷۴ ساخته شد، دیوید جانسون قهرمان، برای کشتن تروریستهای فلسطینی به نیروهای اسرائیلی میپیوندد.
در سال ۲۰۰۰ م. هالیوود، فیلم «قوانین ارتباط» را ساخت. این فیلم، نژادپرستانهترین فیلم ضدّ مسلمانان و عربها توصیف شده است. در این فیلم یمنیها به عنوان تروریستهایی معرفی میشوند که همانند دیوانگان در مقابل سفارت آمریکا، بر ضدّ آمریکا فریاد سر میدهند و آن را سنگباران میکنند و تفنگداران مارینز (نیروی دریایی) را که تلاش میکردند گروگانهای داخل سفارت را آزاد کنند، میکشند.
در گزارشی که روجر دابسون در روزنامه انگلیسی ایندپندنت، منتشر کرده، گفته است، در زمانی که دیدگاه مردم به طور کامل در مورد سرخپوستان تغییر کرده و با آنها به عنوان ساکنان اصلی و حقیقی آمریکا رفتار میشود و همچنین در زمانی که پردههای آهنین کمونیسم با فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی، فرو افتاده است، اکنون تمام شرارتهای مطلوب در فیلمهای هالیوودی، به عربها نسبت داده میشود.
دابسون اشاره میکند، بسیاری از فیلمهایی که هالیوود از سالهای پایانی دهه نود قرن گذشته تا سال ۲۰۰۶ تولید کرد مسلمانان تنها به صورت تروریستها یا میلیاردرهای شرور معرفی میشوند و زنان مسلمان نیز یا در فیلمهای آنها خوانندهاند یا رقّاص رقصهای شرقی، این مسئلهای است که از زمان تولید فیلمهای وسترن، کابویی و سرخپوستی، روی نداده بود؛ زیرا هالیوود، چنین دشمنی گستردهای را در مقابل هیچ گروه خاصّی آن گونه که دابسون میگوید، به چشم خود ندیده بود.
شاید همه اینها انگیزههایی داشته که باعث شده این سازمان و دستگاه تبلیغاتی جهانی تمام نیروهایشان را به کار گیرند تا عربها و مسلمانان را از چشم میلیونها نفر انسان در جهان که با شور و شعف خاصّی فیلمهای هالیوودی را دنبال میکنند، بیندازد و اینجا نمیتوان منکر دست داشتن یهودیان در این کار شد. یهودیان با سینما و وسایل ارتباط جمعی و تبلیغاتی آمریکا بازی میکنند و آنها را در تسخیر خود در آورده و از آن، در جهت منافع یهودی خود استفاده میکنند. منافعی که ریشه در دوران آغازین حکومت اسلامی توسط پیامبر اسلام(ص) دارد.
همچنین میتوان نفوذ دستان آلوده یهودیان را در کارگردانی حوادث، در بیاناتی که در تاریخ ۵ آوریل ۱۹۹۶، براندر نماینده آمریکایی بر زبان آورد، لمس کرد. او در طیّ گفتوگویی در برنامه آمریکایی لاری کینگ شو که تهیه کنندگی آن را لاری کینگ یهودی بر عهده داشت، به صورت زنده اعلام کرد که «یهودیان بر هالیوود فرمانروایی میکنند و آنها اکنون، مالک هالیوود هستند». این گونه، طوفانی که این سخنان او به راهانداخت، وزیدن گرفت و سؤالات زیادی در مورد هالیوود و تصمیم گیرندگان آن مطرح شد و بسیاری از مردم سؤال میکردند، چگونه ممکن است یک اقلیت در آمریکا که جمعیتشان بیش از دو و نیم درصد کلّ جمعیت آمریکا نیست، بتواند نه تنها بر صنعت سینما، بلکه بر تصمیمگیریهای سیاسی ایالات متحده، تأثیرگذار و حاکم باشد.
در شماره آگوست مجله «مومنت» که به یک یهودی تعلّق دارد، مایکل مدفید که او نیز یک نویسنده یهودی است. سؤال میکند، چگونه است و چه رازی در کار است که تمام فیلمسازان و دستاندرکاران اصلی سینما در آمریکا از یهودیان هستند؟ به نظر نگارنده، راز این کار در این نکته است که آنها بسیار تمایل دارند بر عقل، اندیشه و فکر عربها و مسلمانان حاکم شوند و بذر افکار و اندیشههای لاابالیگری و فراماسونری را در ذهن و وجود آنها بکارند و مسلمانان را دچار پریشان فکری کنند و آنها را از دین دور کرده، در مرداب کفر و الحاد و رذایل اخلاقی غرق کنند. شاید یکی دیگر از اهداف آنها، ریشخند کردن به مسلمانان و به تمسخر گرفتن اسلام باشد.
اکنون، آنها مشغول به اجرا در آوردن طرحها و نقشههایی هستند که در زمان حکومت پیامبر اسلام(ص)، نتوانستند آن را عملی کنند. آنها امروزه تلاش میکنند آن را به روشهای مختلف به مرحله اجرا درآوردند. آن روش، سیطره بر حکومتها و مردم از طریق صنعت سینما و برخی دستگاههای اطلاعرسانی و تبلیغاتی است و آنها با این وسایل، اسلام را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، دینی تروریست پرور معرفی میکنند.
اینجا باید اشاره کرد که سینمای صهیونیستی که در طیّ سالهای گذشته، خطر بزرگی برای مسائل اسلامیبه وجود آورده، از بهرهبرداری از متغیرهای بینالمللی اخیر و آینده چشمپوشی نخواهد کرد و شاید به زودی شاهد فیلمهایی با گرایشهای صهیونیستی باشیم که به دین اسلام به عنوان دین ترور میپردازد و در این راستا از تبلیغات آمریکا ضدّ اسلام و مسلمانان بهرهبرداری میکند و از درک و فهم نادرست آمریکاییها و غربیها نسبت به اسلام و مسلمانان سوء استفاده کند، به ویژه پس از انفجارات نیویورک و واشنگتن در تاریخ ۱۱/۹/۲۰۰۰ و پس از حملات ستمگرانه آنان بر ضدّ اسلام، که سازمانهای یهودی و راستگرای آمریکا و اروپا از آن به دور نبودهاند.
کار به آنجا رسیده که شایعاتی مبنی بر این وجود دارد که قرار است هاریسون بازیگر نقش قهرمان فیلمیشود که مربوط به زندگی پیامبر است و این خبر در «روزنامه الاخبار المصریّـ[»، در تاریخ ۲۸/۱/۲۰۰۸ به چاپ رسیده و در مجله الاهرام العربی در تاریخ ۴/۳/۲۰۰۰ بار دیگر این خبر منتشر شده است.
این گونه به نظر میرسد که هدف آنها از همه این کارها، اهانت به پیامبر و زیر سؤال بردن ایشان است و کاریکاتورهای موهن نیز چیزی جز از این قبیل کارها نیست که سعی میکند پیامبر اسلام را زیر سؤال ببرند و این خود مصداق بسیار روشنی از اینگونه کارها است که منشأ آن، یهودیان یا مسیحیان اصولگرا هستند که باورهای دینی مسلمانان را به ریشخند میگیرند؛ زیرا آنها حقانیت دین اسلام و اینکه آن آخرین دین است و همچنین، حقیقت داشتن ظهور رهایی دهنده و نجاتبخش بشریّت را خوب میدانند.
با در نظر گرفتن این نکته، علّت تمایلات واقعی و پنهان این حکومت کوچک برای تصاحب و در اختیار داشتن چنین زرّادخانه بزرگی از سلاحهای اتمی، برای ما روشن میشود.
آنها خود را برای جنگ بسیار بزرگ «آرمگدون»، آماده میکنند. آنها پیش بینی میکنند جنگ آرمگدون، جنگی همه جانبه و بزرگ و هستهای خواهد بود که با آن کشورهای شرور از بین میروند.
۳. دستان آلوده وهابیت و سرمایهگذاری در هالیوود
نباید فراموش کرد که وهابیت چه نقشی در اهانت به دین اسلام و بد جلوه دادن آن با تلاشهای بسیار جدّی آنها در میان تمام مردم جهان، ایفا کرده است، آنها دین اسلام را به گونه دینی نژادپرستانه معرفی کردهاند که پیروان آن بسیار متعصّب و خشک مغز هستند و از زنان سوءاستفاده میکنند و دیگران را به ریشخند میگیرند.
به همین دلیل است که میبینیم دستان پلید وهابیت در ضربه زدن به دین اسلام به همراه وفادارترین همپیمان خود یعنی یهودیان، نمود پیدا میکند. شاهد این مسئله، این است که رابرت مردوخ میلیاردر استرالیایی، صاحب شبکه فاکس نیوز که شبکهای راست گرا و بسیار تندرو است، در خواب هم نمیدید عربستانیهای وهابی در امپراتوری اطلاعرسانی و تبلیغاتی او که دشمنی آن با اسلام زبانزد همه است و پیوسته بیقید و شرط در تمام اخبار خود از اسرائیل حمایت میکند، سرمایهگذاری کنند. ولید بن طلّال، این رؤیا را تبدیل به واقعیت کرد، این در حالی بود که علمای دینی و روشنفکران عربستان که شیعیان را کافر به شمار میآورند، تنها به خاطر اینکه شیعیان پیروان اهل بیت(ع)اند، در این مورد سکوت اختیار کردند. آنها در مورد شیعیان، فتواهای عجیبی صادر میکنند و حتّی ریختن خون شیعیان را مباح میدانند و با خاک یکسان کردن قبرهای امامان شیعیان را کاری پسندیده میشمارند. در حالی که در برابر این معامله، سکوت مرگباری اختیار کردند.
شایان ذکر است که شرکت «المملکـه القابضه» که ولید بن طلال یکی از شاهزادههای سعودی، مالک آن است ۷/۳۰ درصد برابر با ۶/۲ میلیارد دلار از سهامهای شرکت «نیوز کورب» تابع شبکه «فاکس نیوز» و شبکههای دیگر این مجموعه را دارا است، شهروندان عربستانی در ریاض و القصیم و مکّه میتوانند برای خرید سهام شرکت «المملکـ[ القابضـ[» نام نویسی کنند و سهام آن را خریداری کنند. این شرکت مستقیماً در شبکه فاکس نیوز و نیوز کورب سرمایهگذاری میکند و ولید بن طلال رابطه مستقیم و گرمیبا شریک خود رابرت مردوخ که در نیویورک زندگی میکند دارد و خرید و فروش سهامهای شرکت المملکـ[ القابضـ[ در حال انجام است.
شایان ذکر است از زمانی که ولید اقدام به خریداری سهام در شرکت مردوخ کرده، شبکه فاکس نیوز و شبکههای تابع آن، به طور کامل دست از انتقاد از خانواده سلطنتی عربستان و افراد خانواده حاکم شسته و از میزبانی مخالفان یا منتقدان حکومت عربستان و سیاستهای آن، خودداری کردهاند. با این حال، این مجموعه، دست از حمله به اسلام و کمک به منافع یهودیان در هر موقعیتی و به هر شکلی بر نداشته است و میتوان دریافت که هدف آن، نابودی اسلام و بد و زشت و نادرست جلوه دادن تشیّع از طریق سرمایهگذاری در ایجاد فرقهها و عقاید مختلف که بنیان جامعه را ویران میسازد، است.
۴. دستگاههای اطلاعرسانی و تبلیغاتی یهودی ـ هالیوودی و سیاست آمریکا
جری فالویل در یک سخنرانی در سال ۱۹۷۸ در اسرائیل گفت: خداوند آمریکا را دوست دارد؛ زیرا آمریکا اسرائیل را دوست دارد و در تجسّم بخشیدن به آنچه که گفته شد، دستگاههای اطلاعرسانی و تبلیغاتی و سینمای آمریکایی ـ یهودی نقش غیرقابل انکاری در مقدمه چینی برای وارد شدن به این از طریق آماده ساختن امکانات و بودجه لازم برای مقابله با مسلمانان به رهبری امام مهدی(ع) کردهاند. تا آنجا که آنها یک فیلم به نام آرمگدون ساختند که شبکه MBC روز ۱۲ جولای سال ۲۰۰۶، آن را پخش کرد و بوس ویلز قهرمان این فیلم است.
دکتر جک شاهین، مؤلف کتاب «عربها، قومیشرور و بد» درباره اینکه هالیوود چگونه توانست یک امّت را بد و شرور جلوه دهد، میگوید: مسئولان فیلمها در وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) پیوسته در پی تصویری خوب از خود در هالیوود هستند. دکتر شاهین در طیّ پژوهش خستگی ناپذیر خود در سینمای آمریکا که ۲۰ سال زمان برده است، به این حقیقت رسیده است که پنتاگون و ارتش و نیروی دریایی و گارد ملّی آمریکا (FBI) همه در حال آماده ساختن خود بر اساس تفکر تولیدکنندگان هالیوودی هستند و تلاش میکنند فیلمهایی مردمی و قدرتمند و تأثیرگذار بسازند که هدف از آن، تمجید از آمریکا و ستایش از آن به خاطر پیروزی بر انواع شرها که در مسلمانان نمود مییابد، است و در فیلمهایی مانند «اصول بازی» در سال ۲۰۰۰ و «دروغهایی واقعی» در سال ۱۹۹۴ م، «تصمیمهای نافذ» سال ۱۹۹۶، «حمله آزادی» سال ۱۹۹۸، FBI مستقیماً در آن شرکت داشته و به تولید کنندگان این فیلمها کمک کرده است. همچنین در فیلم «حصار»، سال ۱۹۹۸ که داستان آن این گونه است که چند آمریکایی عرب تبار دست به حمله مسلّحانه در شهر مانهاتن میزنند، نیز از این قبیل است.
پس از حملات یازدهم سپتامبر، کمیتهای متشکل از مشاوران رئیس جمهور آمریکا، جورج بوش پسر و رهبران حزب او و تولیدکنندگان و سازندگان بزرگ سینمای آمریکا بر ضرورت آماده ساختن ذهن و فکر و آرای عمومیبرای ورود به جنگی طولانی مدت ضدّ تروریسم که عربها و مسلمانان نماد آن به شمار میآمدند، تأکید کردند و این گونه شد که در صفحات تلویزیون و صفحات نمایش فیلمها و در جامعه، عربها و مسلمانان دشمن آمریکاییها معرفی شدند و جای سرخپوستان و روسها و آلمانیها را گرفتند.
اینجا برای هر پژوهشگر روشن بینی که تلاش میکند به حقیقت برسد، روشن میشود که تمام این اتّفاقات همه به خاطر در اختیار گرفتن تمام قدرتها و نیروها و تلاش برای مقابله با عربها و مسلمانان و پیروان اهل بیت(ع)، به ویژه مقابله با کسی است که حکومت حقّ و عدالت را بر پا میدارد و حکومت جهانی را بنیانگذاری میکند و او کسی جز امام مهدی(عج) نیست.
از جابر نقل شده است: مردی نزد امام صادق(ع) رفت. امام مطالبی بیان کرد سپس فرمود: «او (امام مهدی(ع)) تورات و دیگر کتابهای آسمانی را از غار انطاکیه خارج میسازد و میان اهل تورات با تورات و میان اهل انجیل با انجیل و میان اهل زبور با زبور حکم میکند».
خاتمه
سخن اینکه ما با جنگی روبهرو هستیم که بسیار سختتر و وحشتناکتر از جنگهای کلاسیک است. این جنگ، جنگ افکار و ارزشها و اعتقادات و باورها است. آنها تلاش میکنند افکار و اندیشهها و ایدههای ویرانگر خود را به هر روش ممکن با کارتنها که مخاطبان آن عموماً کودکان و نوجوانان هستند القا کنند، تا سرشت سالم و پاک ما را آلوده سازند و افکار مادّهگرایی و الحادی در آن تزریق کنند و میخواهند اسلام و مسلمانان را نابود کنند. آنها به بزرگان این دین، از جمله پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت ایشان، حمله میکنند و این تنها یک علّت دارد، آن هم هراس آنها از اینکه مؤمنان وارث زمیناند و این کاری است که امام مهدی(ع) که با آنها با کتابشان احتجاج میکند، به انجام میرساند.
سحر جبار یعقوب
مترجم: سید شاهپور حسینی
ماهنامه موعود شماره ۱۰۸