آیا به این فکر کردهاید که چه کسانی صاحب امتیاز کمپانیهای بزرگ پورنوسازی، مجلّههای پورنو و زرد هستند؟ شما بدون تحقیق و دقّت بالا نمیتوانید متوجّه این توطئه بزرگ شوید. صنعت پورنو، فرزند مشترک زرسالاران یهود و بیماران جنسی است. یکی از موضوعات همیشه مطرح در مورد صهیونیسم، بحث جریانسازیهایی است که صهیونیسم جهانی با کمک ابزارهای مختلف در جهان به راه میاندازد.
بزرگترین سایتهای اشتراکگذاری فیلمهای برهنه زنان و مردان برای یهودیان است و این افراد در «ایالات متّحده»، «روسیه»، «آلمان»، «فرانسه»، «اسرائیل»، و «چین» زندگی میکنند. این سایتها و مجلّات، قسمتی از درآمد خود را برای رژیم صهیونیستی میفرستند! اکثر سایتهای پورنو، جاسوسهای آژانسهای اطّلاعاتی هستند و بعد از ورود به چنین سایتهایی، کامپیوتر شما آلوده به نرمافزارهای مخرّب میشوند.
پورنوگرافی
پورنوگرافی (شهوانگاری) تجسّمیبیپرده از مسائل جنسی با هدف تحریک یا ارضای جنسی است که در قالبهای مختلف، از جمله کتاب، فیلم و مجلّه ارائه میشود.
ریشه لغت
لغت پورنوگرافی ریشه یونانی دارد و از ترکیب دو واژه پورن (به یونانی: πόρνη و به انگلیسی: pornē) به معنای روسپی و واژه گرافو (به یونانی: γράφω و به انگلیسی:graphō) به معنای نگارش به وجود آمده است و به معنی روسپینگاری است.
اقتصاد
گزارش مرکز تحقیقات «فورستر» در سال ۱۹۹۸م. حجم درآمد سالیانه صنعت پورنوگرافی را از طریق اینترنت، بین هفتصد و پنجاه میلیون دلار تا یک میلیارد دلار تخمین میزند.
نکته بسیار مهم در این میان، روشها و راههایی است که گروهها و جریانهای صهیونیستی برای رسیدن به این اهداف انتخاب میکنند. به طور کلّی اصلاً برای این جریانها، اخلاقی بودن یا انسانی بودن یا نبودن این راهها و شیوهها مهم نیست؛ بلکه تنها چیز مهم، همان اهداف همیشگی صهیونیسم است؛ به ویژه که در فعّالیتهای اقتصادی و سیاسی، این جریان به زشتترین کارها دست میزند؛ به گونهای که به جرئت میتوان به این نکته اشاره کرد که برای صهیونیسم، نه چیزی به عنوان فرهنگ جهانی مهم است و نه اخلاق انسانی و نه عرفهای سیاسی بینالمللی!
انتشار آمار تکاندهندهای اخیراً نشان میدهد که حدود ۳۵۰ میلیون سایت پورنوگرافی بهوسیله سرورهایی که در مناطق اشغالی قرار دارند، تغذیه میشوند.
بسیاری از دلالان و معاملهگران هنر و ادبیات شهوانی در تجارت کتاب، بین سالهای ۱۹۴۰ ـ ۱۸۹۰ م یهودیان مهاجری بودند که ریشه و اصل و نسب آلمانی داشتند. به گفته جیای گرتزمن (نویسنده کتابی درباره این موضوع) یهودیان در پخش و انتشار کالانتیانا ـ ادبیات داستانی، ترانه و لطیفههایی با درونمایههای مستهجن ـ رمانهای مبتذل، مجلّهها و نوشتههای بازاری مستهجن برجسته و مشهور شده بودند.
معروفترین و بدنامترین تولیدکننده و فروشنده محصولات هرزهنگاری در دوران پس از جنگ، روبی استورمن / روبن اشتورمن (والت دیسنی صنعت پورنوگرافی) بود. بر اساس گزارش وزارت دادگستری آمریکا، استورمن یهودی در سراسر دهه ۱۹۷۰ م. کنترل بیشتر محصولات هرزهنگاری رایج در آمریکا را در دست داشته است.
موجهای جنسی اولین ابداع صهیونی
برای درک بهتر این موضوع اگر کمیبه تاریخچه ورود یهودیان به آمریکا و دستیابی به جریانهای رسانهای مکتوب و تصویری نگاهی بیندازیم متوجّه این موضوع خواهیم شد که یهودیان در ابتدا، چیزی برای بیان نداشتند و به جرأت میتوان گفت، یهودیان در این عرصه، بدون حمایتها توانایی ورود نداشتهاند، تا اینکه آنها تصمیم گرفتند که برای به دست آوردن جایگاه در این زمینه و به دست آوردن ثروت، به صنعت پورنوگرافی روی بیاورند. هرچند که پورنوگرافی یک صنعت نیست، امّا صهیونیسم جهانی پس از مدّتی به دلیل استثمار فرهنگ جهان و تولید انبوه محصولات پورنو و مستهجن آنقدر از طریق این مسئله، ثروت نامشروع به دست آورد که کمکم به یک صنعت پولساز تبدیل شد.
هرزهنگاری برای استیلا
اگر کمیبه تاریخچه اوّلین مجلّات و کتابهای مستهجن و به نوعی شهوانی دقّت کنیم، متوجّه خواهیم شد که اکثر نویسندگان این مطالب در بین سالهای ۱۸۹۰ ـ ۱۹۴۰م. یهودیانی هستند که تازه به آمریکا مهاجرت کرده بودند، حتّی آنها در این امر آنقدر بیاستعداد بودند که مجبور شدند پس از مدّتی برای جذب مخاطب، در کنار نوشتههای خود که اکثراً اوروتیک و داستانهای غیراخلاقی بود، عکسهای فوقالعادّه مستهجن را به چاپ برسانند؛ امّا به هر صورت این موضوع با حمایتهای گستردهای ادامه یافت تا اینکه به مرور زمان، یهودیان به دو دسته تولیدکنندگان و عرضهکنندگان محصولات پورنو تبدیل شدند؛ به گونهای که پس از مدّتی، یهودیان که در بین جمعیّت آمریکا بسیار ناچیز بودند به شهرت قابل توجّهی در عرصه ترویج پورنوگرافی و کسب ثروت از این راه دست یافتند که به گفته جی ای گرتزمن، یهودیان توانستند با زیر پا گذاشتن تمام قوانین آمریکا به ثروتی هنگفت در این عرصه دست پیدا کنند.
در این بین، آنها پس از مدّتی مدلهای جدیدی از هرزهنگاری را به وجود آوردند که از آن، با عنوان کالانتیانا نام برده میشد (کالانتیانا نوعی ادبیات سکسی با دستمایههای طنز بود). البتّه در بین اکثر جامعهشناسان بزرگ آمریکایی تردیدی وجود نداشت که ابداع کالانتیانا حربه یهودیان برای گسترش پورنوگرافی و هرزهنگاری به وسیله ابزار جذّابی چون طنز بود.
تغذیه امکاناتی پورنوگرافی یهود
به هر صورت، این تجارت غیرانسانی یهود روزبه روز گسترش پیدا کرد تا به تدریج از عرصه نوشتاری وارد حوزه تصویر شد و هالیوود و صنعت دوربین و سینما، به عنوان اوّلین ابزار تصویری یهود مانند یک مرکز فرماندهی با امکانات فراوان به گسترش سلطه جریان صهیونیسم بر فرهنگ جهان به وسیله تولیدات انبوه محصولات پورن کمک شایانی کرد.
به تدریج، کمپانیهای بزرگ فیلمسازی هالیوود با نفوذ پردامنه یهود تأسیس شدند، امّا در کنار این کمپانیها اشخاصی مانند روبن اشتورمن یهودی در آمریکا از تمام امکانات نوشتاری و تصویری استفاده کرد و به جایگاهی رسید که بسیاری او را یکی از بدنامترین تولیدکنندگان محصولات پورنوگرافی میدانند. دلیل اصلی این بدنامی این بود که روانشناسان آمریکایی در آن زمان بارها نسبت به تبعات تولیدات او برای جوانان، به او هشدار دادند؛ امّا او تنها به کسب سود میاندیشید و برای همین از هیچ جنایت فرهنگی چشمپوشی نکرد. این درحالی بود که اشتورمن، ابتدا یک فکاهینویس بود که پس از مدّتی با سوار شدن بر موج غریزه جوانان غربی به کسب سود سرشاری در عرصه پورنونویسی و هرزهنگاری دست یافت؛ هرچند که پس از مدّتی به دلیل عدم پرداخت مالیات، دستگیر و در زندان جان باخت. امّا تا سالهای سال نماد پورنوگرافی بود و به نوعی نماد جریانهای صهیونیستی بود که از این پس برنامههای زیادی برای انحراف جوامع به وسیله تولیدات محصولات مستهجن داشتند.
این رویّه ادامه پیدا کرد تا اینکه به تدریج یهودیان با تمرکز بر فیلمهای هالیوود شروع به وارد کردن صحنههای اروتیک در فیلمها کردند، به ویژه که آنها از این پس، با ورود جدّی زنان به این فیلمها و سوء استفاده از آنها، به تدریج روابط جنسی آزاد را به نمایش گذاشتند، تا به این ترتیب دنیای سینما به فیلمهای مستهجنی که قرار بود به صورت اختصاصی توسط کمپانیهای آنها تولید شود، عادت کند و به نوعی روشناندیشان و مذهبیّون دنیا نتوانند در مقابل این جنایت بزرگ فرهنگی یهود، اعتراض کنند.
باندهای قاچاق زنان صهیونیسم
این موضوع در حالی بود که یهودیان علاوه بر اینکه خواهان ایفای نقش در ترویج عریانی و سکس در هالیوود بودند، تهیّه فیلمهای تماماً پورنو را خود به عهده گرفتند و حتّی پس از مدّتی با خرید زنان از باندهای قاچاق انسان و اجبار آنها به حضور در فیلمهای کاملاً مستهجن یک باند بسیار قدرتمند فحشا ایجاد کردند که این باند پس از مدّتی با ایجاد موجهای جنسی در بین جوانان جهان، به بهرهبرداری فرهنگی میپرداختند؛ بهگونهای که یکی بزرگترین مسیرهای قاچاق زنان از آفریقا، خاورمیانه، بعضاً اروپای شرقی به اروپای غربی و آمریکا با سازماندهی اسرائیل صورت گرفته و دلیل انتخاب چنین مسیری هم توانایی کنترل آن توسط اسرائیل است؛ هرچند که این سازماندهی توسط یک مرکز فرماندهی در تمام جهان صورت میگیرد.
امّا این جریانات هر روز پیشرفت زیادی کرده، به ویژه که صادرات محصولات پورن توسط جریان صهیونیسم به جوامع دینی و حتّی در خود جامعه مسیحیّت به گونهای پیشروی کرده است که بسیاری از کارشناسان فرهنگی آن را ناتوی فرهنگی دانستهاند که در پیش و پس آن، اهداف سیاسی، فرهنگی بزرگی نهفته بود؛ به ویژه که جریانهای صهیونیستی در سینمای مستهجن به خوبی میدانستند که با ایجاد موج غریزه و به نوعی انقلاب جنسی در بین جوانان به ویژه در جوامع مذهبی میتوانند از پیشرفت یا به نوعی شکوفایی قدرت جوامع اسلامی در مقابل لیبرالیسم مورد حمایت آنها جلوگیری کنند.
آرمانشهر جنسی، رؤیای بزرگ صهیونیسم
تمام این مسائل در حالی است که آنها سعی میکنند رفتارهای ضدّفرهنگی و ضدّاخلاقی خود را بر اساس نظریّهپردازان یهود تئوریزه کنند. به عنوان مثال میتوان از ویلهلم رایش (یهودی) و هربرت مارکوزه (یهودی) نام برد. ویلهلم رایش یکی از نظریّهپردازان یهودی بود که دغدغههایش کار، عشق و سکس بود. همچنین هربرت مارکوزه به دنبال آرمانشهری سوسیالیستی بود که در آن، سکس در بالاترین حدّ ممکن وجود دارد، تمام این مسائل درحالی بود که یهودیان این آرمانشهر مستهجن را در محصولاتشان تبلیغ میکردند؛ بهویژه که بسیاری از نظریّهپردازان و صاحبان این کمپانیها بارها بر آزادی جنسی بدون مرز و حدّ و حصر تاکید کردهاند. به واقع فحشاگسترانی یهود و جریان صهیونیسم تنها به ساخت فیلم محدود نشد؛ بلکه پس از چند سال آنها شروع به برگزاری به اصطلاح جشنوارهها و مسابقاتی کردند که در پس آن، موجی از سوء استفادههای جنسی از زنان و جریانسازیهای غریزی وجود دارد. یکی از این مسابقهها که هر ساله برگزار میشود و در آن زیباترین زن دنیا انتخاب میشود، یکی از حربههایی است که صهیونیسم جهانی برای ترویج عریانی در فرهنگ اخلاقی دنیا از آن استفاده میکند.
در کنار چنین مسابقهای، جریان صهیونیسم تصویری که در عرصه ساخت محصولات مستهجن روز به روز برای کسب ثروت و قدرت بیشتر فعّالیت خود را گسترش میدهد، در چند سال اخیر، اقدام به برگزاری بیشرمانهترین جشنواره تاریخ محصولات تصویری کرده است. این مراسم که در آن، بهترین فیلم پورن سال انتخاب میشود، نماد وقاحت صهیونیسم فرهنگی بینالمللی است. این مراسم هر ساله، توسط غولهای ثروتمند و کمپانیهای بزرگ تولیدات فیلمهای مستهجن برگزار میشود. در اینباره یکی از سینماگران اجتماعی غرب به این موضوع اشاره میکند که این مراسم، تدفین اخلاق و انسانیّت است.
این درحالی است که این جشنواره تنها یکی از فستیوالهای مستهجن دنیاست؛ و جشنوارههای دیگری هم هستند که دقیقاً با بیشرمی تمام به تبلیغ و ترویج محصولات پورن میپردازند.
چرا؟
اگر کمیبه ساختار موسّسات تهیّه این محصولات نگاه کنیم، متوجّه خواهیم شد که بسیاری از کارکنان این موسّسات و رؤسای آنها، خود را نماد انسانمداری سکولار و به نوعی ترویجدهنده آن میدانند، موضوعی که صهیونیسم جهانی همیشه در پی آن بوده است؛ امّا در اکثر مواقع به دلیل وجود ادیان مذهبی نتوانسته است؛ آنگونه که باید به این موضوع نفوذ پیدا کند.
برای همین آنها به این موضوع دست پیدا کردهاند که برای اضمحلال یکی از بزرگترین دشمنان خود، یعنی ادیان آسمانی باید ریشههای فرهنگی آن را تضعیف کنند که بیشک در این راه، ترویج بیبند و باری اخلاقی، آن هم در این حدّ گسترده و ترویج علنی فحشا و حتّی سازماندهی کردن آن به وسیله کمپانیهای ثروتمند عرضه محصولات مستهجن به ویژه در عرصه تصویر، کمک بزرگی به این تئوری آنها خواهد کرد. از سوی دیگر، ایجاد موج بلوغ جنسی زودرس جوانان در سطح جهانی، به ویژه در کشورهای مذهبی میتواند به گسترش سکولاریسم مدّ نظر آنها کمک بزرگی کند. باید به این مسئله دقّت کرد که ایجاد رخنههای اخلاقی، گاهی اوقات بیش از ایجاد رخنههای سیاسی، مدّنظر آنهاست.
از دیگر اهداف مهمّی که میتوان به آن اشاره کرد، میل همیشگی صهیونیسم به کسب ثروت از هر راهی است. نمونه بارز این موضوع را میتوان در باندهای گسترده قاچاق زن به کشورهای اروپایی و آمریکا برای بازی در همین محصولات پورن مشاهده کرد. جالب اینجاست که پورناستارهایی که اهل خود کشورهای غربی هستند و به نوعی از زنان قاچاق شده توسط باندهای سوداگر صهیونیسم بین الملل نمیباشند، پس از مدّتی بازی در فیلمهای پورن یا به هالیوود راه پیدا میکنند یا آنقدر توسط این کمپانیها ثروتمند میشوند که به نوعی خود، کمپانیهای دیگری در این راستا تأسیس میکنند.
به واقع تمام این زنجیره به صورتی است که سعی میکند که استهجان و بیبند و باری آن هم در حدّ بینهایت را کاملاً عادی جلوه دهد و حتّی آن را یکی از شغلهای پر درآمد نشان میدهد؛ زیرا خود لابیهای متّصل به غولهای پورنساز به خوبی میدانند که در صورتی که بتوانند این مسائل را عادی جلوه دهند، گام بزرگی در راستای سقوط اخلاق انسانی و دینی برداشتهاند و این درحالی است که بسیاری از کشورهای مذهبی، از جمله خود کشورهای حاشیه خلیج فارس در مقابل این تهاجم بیوقفه به قلب فرهنگ دینی حرکت خاصّی انجام ندادهاند؛ درحالیکه خود «سازمان آیسسکو» این موضوع را کاملاً مصداق بارز تهاجم فرهنگی دانسته است. تهاجمیکه قلب دنیای اسلام را هدف گرفته است؛ زیرا دنیای اسلام و کشورهای اسلامی، هنوز درمقابل موج فحشای صهیونیسم ایستادهاند؛ امّا در مقابل، صهیونیسم تصویری مستهجن سعی کرده است با ابزار قدرتمند رسانه بتواند بیبند و باری را در کشورهای اسلامیگسترش دهد.
سازمان عفو بینالملل در گزارش ژوئن خود به بررسی موضوع فساد اخلاقی در سرزمین اشغالی پرداخته و مینویسد: در حالیکه در سال ۲۰۰۰ م.، در هر ۱۳ ساعت، یک زن در اراضی اشغالی مورد تجاوز قرار میگرفت؛ این آمار در سال ۲۰۰۹ م. به سقف چهار ساعت افزایش یافته است.