نزاع و درگیری بزرگ، اختلاف شدید و وضعیت آشفته و طوفانی سوریه و سرکوبی ها و کشتارها در آنجا، وجه غالب این دوره است. در این میان چند رویداد حائز اهمیت است؛ از جمله درگیری اصهب، ابقع و سفیانی(که بدترین آنهاست).
بنا به نوشته سید محمد صدر: «دمشق (شام) در آن زمان میدان جنگهای داخلی و تنازعات مسلحانه میان گروههای سهگانه (تحت فرمان ابقع، اصهب و سفیانی که مانند مرکز ثقل نیروهای سیاسی و نظامی میشود) خواهد شد. هر سه از صراط مستقیم حقّ منحرف گشتهاند و هر کدام تاج و تخت و حکومت را برای خود میطلبند. ابقع و سپاهیانش با سفیانی میجنگند که منجر به پیروزی سفیانی و کشته شدن ابقع و یارانش میشود. در جنگ سفیانی با اصهب هم، چنین اتفاقی تکرار میشود و فاتح نهایی جنگها سفیانی است. این اتفاقات مصداق بارز این آیه است که: «فاختلف الأحزاب من بینهم فویلٌ للذّین کفروا من مشهد یومٍ عظیمٍ؛ احزاب با هم بر سرآنچه در میانشان بود اختلاف کردند پس وای بر آنها (از آنچه) برقیامت (برسرآنها خواهد آمد)»
اختلاف و درگیری دو گروه نظامی در سرزمین شام، همان اختلاف اصهب و ابقع بر سر زمامداری منطقه است. هیچ یک از این دو فرمانده نمیتوانند بر دیگری پیروزی قاطعی به دست آورند. سفیانی از این فرصت استفاده کرده، از خارج پایتخت دست به یورش میزند و هر دو نفر را تار و مار میکند.
امیرالمومنین امام علی(ع) فرمودند: «از شام سه پرچم برافراشته میشود: پرچم اصهب، ابقع و سفیانی». امام رضا(ع) نیز میفرمایند: «از نشانههای ظهور آن حضرت(عج)، ویرانی شام به هنگام برخورد سه لشکر در زیر پرچمهای سفیانی، اصهب و ابقع است». شخصیّت هایی مانند «اصهب» و «ابقع» شاید کنایه از شخصیّت های بزرگ اقوام این مناطق باشد. امام باقر(ع) می فرمایند: «سفیانی با ابقع می جنگد و او و افرادش را به قتل می رساند، سپس اصهب را میکشد و مقصد بعدی او، عراق است. او سپاهش را از قرقیسیا عبور می دهد و آنها در آنجا به جنگ می پردازند و سفیانی سپاه دیگری به کوفه روانه میکند.»