میخواهمت، چنان که شب خسته، خواب را
میجویمت، چنان که لب تشنه، آب را
محو توام، چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیدهدمان، آفتاب را
بیتابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره، تاب را
بایستهای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را
حتّی اگر نباشی، میآفرینمت
چونان که التهاب بیابان، سراب را
ای خواهشی که خواستنیتر ز پاسخی
با چون تو پرسشی، چه نیازی جواب را؟!
قیصر امینپور
معجزه رَبَّنای تو
آقا اجازه! من بنویسم برای تو
داراییام تویی، دل و جانم فدای تو
میخوانمت به حُرمت آوای قُدسیات
جان میدهد به ما نفس آشنای تو
وقتی طلوع میکنی از پشت ابرها
گل میکند زمین و زمان، زیر پای تو
در آسمان دهکده اعجاز میشود
با شعلهای که میدمد از چشمهای تو
برگرد آخرین سفری را که رفتهای
تب کردهاند هر دو جهان در هوای تو
برگرد تا گره بخورد لحظهای به هم
فریاد گریههای من و هایهای تو
آقا بیا که هر کسی از راه میرسد
سر میدهد طنین «انا الحق» به جای تو!
تنها خودت شفاعتمان کُن که این طلسم
وا میشود به مُعجزه رَبّنای تو
سیّد مهدی نژاد هاشمی
کُدام ظُهر مبارک ظهور خواهی کرد؟
تمام شب به ظهور تو فکر میکردم
تو کیستی؟
کجاست آخر تو؟
کدام گوشه این شب
به صبح قامت سبز تو راه مییابد؟
کدام لحظه سنگین
صدای سُم سمند سپید یال تو را
سکوت سرد صحاری به خاک میغلتد؟
٭٭٭
کجاست آن شب سربستهای که میگویند
تو باز میآیی
و اتّفاق عجیبی که در منای مناجات منتظر مانده است
کنار کعبه نامت به سجده میاُفتد.
٭٭٭
کدام شام سپید
کدام صبح سیاه
کدام ظهر مبارک ظهور خواهی کرد؟
کدام عصر طلایی
عصارههای رهایی را
در استخوان اسیرانِ شهر خواهی ریخت؟
٭٭٭
کدام مردم خوشبخت
درفش سادگیات را به دوش میگیرند؟
و باز میخوانند:
که: «ای اهالی یلدا! چراغ آوردیم.»
٭٭٭
هلا…
هلا اهالی فردا!
اگر به ساحل دریای انتظار رسیدید
و در نهایت غربت
کنار زورق پوسیدهای که یک شب سرد
به سختِ اسکلهای خورده است
اگر به اسکلتی برخوردید…
مرا به یاد آرید!
حسن دلبری
غزل ظهور
از نو، تمام پنجرهها را مرور کن
برگرد و از مسیر نگاهم عبور کن
بر استوای اطلس چشمت گذار نیست
این توبهتوی قطب دلم را مرور کن
روزی در این مسیر، به بنبست میرسیم
بال و پری برای دلم جفت و جور کن
با چلچراغ باور چشمان روشنت
تاریک لحظههای مرا غرق نور کن
گفتی به من که حاجت هیچ استخاره نیست
از کوره راه مبهم ایمان عبور کن
رفتم ولی، میانه راه است و شکّ و مرگ
دست دلم به دامنت آقا! ظهور کن
علی رضوانی راد
ماهنامه موعود شماره ۱۱۷