نیویورک تایمز: آمریکا باید قدردان نقش سازنده ایران در بحران های عراق باشد

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز روز پنجشنبه در تحلیلی از بیروت به مناسبات تهران و بغداد پرداخت و نتیجه گرفت که آمریکا باید به توانمندی های ایران اعتراف کرده و به سبب کمک تهران به بغداد، قدردان ایران نیز باشد.

در این تحلیل به قلم ‘رِناد منصورنف’ تحلیلگر افتخاری چتم هاوس انگلیس در حوزه مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا به شرح زیر آمده است: ‘عراق بار دیگر در بحران قرار گرفت، سه سال بود که دولت مرکزی عراق و منطقه کردستان برای از بین بردن تروریست های داعش تلاش کردند، اما امروزه بعد از همه پرسی ۲۵ سپتامبر (سوم مهر) برای استقلال کردستان، حتی بر روی یکدیگر اسلحه هم می‌کشیدند.
اگرچه امروز به ندرت از پشت پنجره ها شاهد درگیری ها با داعش هستیم، اما درک پویایی های عراق به سبب خصومت های درون گروهی کردها، اختلافات قومی، نژادی و سیاسی در بغداد چندان ساده نیست.

با این وجود بسیاری از تحلیلگران در واشنگتن و دیگر نقاط جهان کوتاه نظرانه تنها بر یک عامل موثر در عراق و آن هم ایران تاکید می‌کنند و مدعی هستند که تهران با سیاست های منطقه ای خود صرفا در پی تحقق خواسته هایش برای کنترل و تسلط بیشتر بر عراق است، غافل از اینکه این برداشت از نقش متوازن کننده ایران در منطقه از واقعیت های اصلی در عراق و منطقه کاملا به دور است.

تکامل روند جنگ با تروریست های داعش در عراق موجب شد تا این قانون ایجاد توازن بیشتر از همیشه در عراق حس شود، نقشی که ایران به راحتی توانست آنرا با موفقیت ادا کند؛ چون زمانی که داعش در تابستان سال ۲۰۱۴ می رفت سراسر عراق را در قبضه قدرت خود بگیرد، این ایران بود که به عنوان فرشته نجات با ارسال فوری حمایت های مادی و تاکتیکی به عراقی ها به کمک آنها شتافت.

البته بعدها زمانی که نیروهای عراقی با کمک ایران توانستند به پیروزی هایی در مقابل داعش دست یابند حیدر العبادی، نخست وزیر شیعه عراق به رغم مخالفت شدید ایران، با دعوت از ائتلاف تحت رهبری آمریکا از آنها خواست به جنگ با داعش بپیوندند.

در واقع این اطلاعات بخشی از بافت و زمینه ای است که بسیاری از تحلیلگران در واشنگتن امروزه از آن بی خبرند و تنش بین بغداد و کردها را به عنوان بخشی از بازی ایران برای کنترل اوضاع در کلیت عراق می نگرند، در حالی که نقش ایران در عراق برای منافع خود عراقی ها و به طریق اُولی برای منافع منطقه ای آمریکا مفید بوده است.

البته در واقع باید گفت که تهران قوی ترین بازیگر خارجی در عراق است و آنگاه که موضوع به نقش ایران در عراق مربوط می‌شود باید بگوییم که ایران همواره به سبب رابطه اش با گروه ها، فرقه ها و قومیت های مختلف در عراق و به سبب شناختی که از وضعیت سیاسی این منطقه جغرافیایی دارد همیشه یک قدم از آمریکا و نیروهای ائتلافی آن جلوتر بوده است.

به طور مثال، زمانی که مقامات آمریکا نتوانستند از تصمیم گیری دولت منطقه ای کردستان برای به تعویق انداختن همه پرسی استقلال کردستان کاری کنند، این ایران بود که با درکی بهتر از اوضاع و شرایط منطقه خود را برای پیش آمدهای بعد از همه پرسی کردستان آماده کرد و نقش بهتری نسبت به آمریکا در این بحران داخلی عراق بازی کرد.

ایران بدان سبب در این ماموریت موفق بود که به همپمانان محلی خود از جمله شبه نظامیان شیعه وفادار به خود در نیروهای بسیج مردمی عراق تکیه کرد.

ایران حتی از یک رابطه بسیار طولانی و قوی با حزب اتحاد میهنی کردستان که یکی از پیشروترین احزاب کردستان است برخوردار است.

البته این همه به منزله آن نیست که ایران به نابودی عراق می اندیشد چرا که ایران با یادآوری جنگ هشت ساله با عراق، می خواهد مطمئن شود که عراق امروز دیگر آن عراق قوی دیروز نیست و باید فقط به منافع خود در عراق بیاندیشد و نیز برای ایجاد ثبات نسبی در آن و امنیت مرزهای مشترک متمرکز شود.

به همین دلیل سقوط احتمالی دولت بغداد در سال ۲۰۱۴ به دست داعشی ها هشدار بزرگی برای تهران بود که نتواند وجود یک دولت داعشی در فاصله بسیار نزدیک با مرزهای خود را بپذیرد، این یعنی نابودی داعش و هدفی که آمریکا و نیروهای ائتلافی نیز در پی آن بوده و هستند.

البته ترسی که مقامات امروز آمریکایی از نقش ایران در عراق دارند برعکس و غیر واقع بینانه است، چرا که آنها هنوز مدعی هستند فعالیت های ایران در عراق چندان هم خوش یمن نیست و به ایجاد بی ثباتی بیشتر در آن کشور می انجامد.

مقامات آمریکایی از سال ۲۰۰۳ به این سو در حالی به ایران به عنوان عاملی مزاحم می نگرند که این نگاه منفی هنوز متاثر از بحران گروگانگری سال ۱۹۹۷ در سفارت آمریکا در تهران است و یا برخی از مقامات واشنگتن نگران تهدیدهایی هستند که ممکن است از ناحیه ایران علیه اسرائیل وجود داشته باشد.

اما این درک منفی مقامات آمریکایی از ایران زمانی که به بررسی نقش ایران در عراق بر می‌گردد، رقیق شده و ابر احساسات برآن سایه می افکند و در حقیقت باید گفت درک مقامات آمریکا از واقعیت در عراق بسیار محدود می‌شود.

در حالی که در این بین، احساس ایرانی ها نسبت به آمریکایی ها و نقش واشنگتن در خاورمیانه واقع بینانه تر و مصلحت اندیشانه تر است، یعنی برای مقامات ایران مصلحت است که سیاست ها را تعیین می‌کند و لذا نتیجه بهتری هم گرفته و می‌گیرند.

نباید فراموش کرد که ایران برای مقامات عراق، همچنان همچون آمریکا یک بازیگر منطق ای محسوب می‌شود. چرا که رهبران عراق به مقامات ایران در کشورشان از جمله سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای ویژه سپاه قدس انقلاب اسلامی ایران به عنوان مشاوران نظامی‌بین المللی می نگرند، همانگونه که به آمریکایی می نگرند و از آنجایی که رهبران عراق هنوز به هر دو کشور آمریکا و ایران بی نیاز نیستند، به لحاظ اخلاقی نیز هیچ فرقی بین آنها قائل نیستند.

اما آمریکایی ها با مراجعه به حافظه تاریخی خود باید برای حفظ حقوق عراقی ها هم که شده از حس تنفر خود از ایران بر اساس ترس از نفوذ این کشور در منطقه عبور کنند و بدانند که توانایی های تهران در عراق و منطقه محدود است و لذا حتی باید قدردان ایران هم باشند چرا تهران در مواقع نیاز به دولت عراق کمک هم کرده است.

با این وجود باید اقرار کرد که ایران بازیگر باهوش تری نسبت به دیگر بازیگران در منطقه است’.

ایرنا

Check Also

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *