- آیه ولایت
«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛ ۱
ولىّ شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آوردهاند، همان کسانى که نماز برپا مىدارند و در حال رکوع زکات مىدهند.»
این آیه به نقل ۶۶ نفر از مفسّران و فقیهان بزرگ اهل تسنّن، درباره علی(ع) نازل گشته است و حتّی دانشمندان سنّی، اشعاری را که حسّان بن ثابت در این موقع در ستایش امام سروده و این موضوع را به روشنی تشریح کرده است، نگاشتهاند.۲
این آیه، صرف نظر از اصل فضیلت و نزول آن درباره امیرالمؤمنین(ع)، برای امامت و ولایت او پس از نبیّ اکرم(ص) دلالت میکند؛ آن هم ولایت و سرپرستیای است که در ردیف ولایت خداوندی و ولایت رسول اکرم(ص) است؛ مخصوصاً با این اسلوب ادبی محکم، جملهبندی مؤکّد و بلیغ، صراحت تمام و آغاز کردن آیه به «انّما» که انحصار را میرساند و از اینجاست که امامت بلافصل و خلافت او، در متن کتاب آسمانی ما به خوبی دیده میشود.
سوره «هل أتی»، این سوره نیز به نقل ۳۴ دانشمند و مفسّر از اهل تسنّن، درباره خاندان نبیّ گرامی(ص) نازل شده که سه شب پیاپی ایثار کردند و غذای افطار خویش را به مسکین و یتیم و اسیر دادند.۳ این فضیلت به قدری اشتهار یافت که شعرای تازی، قصیدهها و اشعار بسیاری، از جمله این مصرع لطیف وفی غیرهم هل أتی هل أتی؟ را سرودند و شافعی گفت:
«أنّا عبد لفتی انزل فیه هل أتی؛ من بنده جوانمردی هستم که سوره هل أتی دربارهاش نازل شده است.»
- نامگذاری شیعه
در میان آیاتی که در مدح علی(ع) نازل گشته است، این آیه:
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ؛ ۴
همانا کسانی که گرویدند و کردار شایسته انجام دادند، خود بهترین آفریدگان هستند.»
و حدیث پیغمبر اکرم(ص) درباره آن، که در کتابهای تفسیر و تاریخ اسلامییاد شده است، بسیار جلب نظر میکند. چون علمای اهل تسنّن در شأن نزول آن، از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی جلیل، روایت کردهاند که میگفت:
در حضور پیغمبر بودیم که علیّبن ابیطالب(ع) رسید. پیغمبر فرمود: برادرم بر شما وارد شد. آنگاه دست به کعبه زد و فرمود:
«به خدایی که جانم در دست اوست، إنّ هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامـ[؛ همانا فقط این مرد و شیعیانش در روز پاداش، رستگارند. او نخستین کسی است که به من گرویده و از همه شما در پیمان خدا پایدارتر و در امر خدا استوارتر است و نسبت به مردم عادلتر و در تقسیم مساوات جلوتر و مزیّتش پیش خداوند از همگان افزونتر است». آنگاه آیه یاد شده نازل گشت.۵
نیز روایت کردهاند که هنگام فرود آمدن این آیه، پیامبر بزرگ(ص) فرمود:
«أنت یا علیّ و شیعتک؛
این کسان که گرویدند و کردار شایسته انجام دادند و بهترین آفریدگانند، تو و شیعیانت هستید.»6
محدّثان و مفسّران اهل تسنّن که این حدیث را در بیان نزول آیه یاد شده نقل کردهاند، نامها و کتابهایشان در «الغدیر» یاد شده است. برای اطّلاع بیشتر باید به آن کتاب و کتاب «أصل الشّیعـ[ و أصولها»7 و کتاب «أعیان الشّیعه»8 و کتاب «المراجعات»9 مراجعه کرد.
- نتیجه
شیعه (پیروان علی) را خود پیامبر اکرم(ص) و بانی اعظم اسلام، به این اسم نامیده است و حتّی مدّتها پیش از صحنه فروزان غدیر، شیعه وجود داشته، در زمان حیات پیغمبر(ص) به این نام خوانده میشدهاند و تا آنجا مورد لطف خاصّ وی بودهاند که نتیجه اصلی و منظور نهایی دین را ـ که رستگاری در جهان جاوید و روز پاداش است ـ بدانان منحصر کرده است و از اینجا به تاریخ پیشینیان شیعه و نامگذاری آنان کاملاً آگاه میشویم و هم به غرضورزی برخی از نویسندگان و بیاطّلاعی برخی دیگر پی میبریم، که این حقایق را درست مطرح نکردهاند.
- تذکّر اخلاقی
شیعیان علی(ع) که رستگاری و سعادت، ویژه آنان خواهد بود، همان کسانی هستند که پس از ایمان به خدا، جز به کردار نیک و اعمال شایسته، مبادرت نورزند و امیرالمؤمنین(ع) ـ آن نمونه عالی تربیت اسلامی و پیشوای مقدّس انسانی ـ و گفتار و کردارش را سرمشق خود قرار دهند.
- آیات غدیر
پس از ذکر این مقدّمه به آیاتی میپردازیم که پیرامون «واقعه غدیر» نازل گشته و این حدیث و داستانش را به متن کتاب آسمانی مسلمانان پیوند داده است. در این مورد، نویسنده بزرگ، مؤلّف الغدیر مینویسد:
پروردگار را به مشهور ساختن این حدیث، توجّهی خاص بوده است که همیشه بر سر زبانها باشد و هماره راویان، آن را بازگو کنند؛ تا اینکه برای اثبات حقّانیت بزرگ نگهبان دینش، امام و پیشوای ما «علی(ع)» حجّتی استوار باشد. بدین جهت، پیامبر(ص) را هنگامیکه تودههای انبوه، گردش ازدحام داشتند، با امری مؤکّد، به تبلیغ وادار کرد. او هم در همان حال که جمعیّتهای فراوان مردم شهرهای مختلف، دورش را گرفته بودند، این دعوت اکید را اجابت کرد. جلوافتادگان را بازگردانید و عقبماندگان را نگاه داشت و آوازش را به گوش همگان رسانید و فرمود که گفتارش را حاضران به مردمیکه غایبند، ابلاغ کنند، تا جمعیّتی که از صدهزار نفر افزون بودند، همه راوی و ناقل این حدیث باشند.
خداوند سبحان به اینها هم اکتفا نکرد و باز آیات کریمهای در اینباره فرو فرستاد، که صبح و شام با گذشت شب و روز خوانده میشود؛ تا در نتیجه، مسلمانان همیشه این واقعه را در خاطر داشته، به یاد سپارند و راه کمال و رستگاری خود را بیابند و پیشوایی را بشناسند که واجب است، تعلیمات دینشان را از او فرا گیرند.
پیامبر بزرگ ما(ص) نیز همین توجّه و عنایت را به حدیث غدیر داشت که تصمیم خود را برای سفر حجّـ[ الوداع به همه مسلمانان اطّلاع داد و مردم را به این سفر کوچ داد؛ تا مسلمانان دسته دسته به او پیوستند. چون او میدانست که در پایان این مسافرت، حادثه بزرگی به وقوع خواهد پیوست که با آن، کاخ بلند دین برپا میشود و بنای عالی اسلام سر بر میکشد و امّتش به وسیله آن بر سایر امّتها سیادت خواهد یافت و دولت قرآن، خاور و باختر جهان را خواهد گرفت؛ اگر مسلمانان، مصلحت عالی خود را تشخیص میدادند و راه رستگاری را میدیدند!
به همین منظورِ اساسی بود که پیشوایان دین نیز این داستان را یاد میکردند و برای امامت نیای خود بدان استدلال میجستند. چنان که خود امیرالمؤمنین(ع) در دوران زندگانیاش همواره به این حدیث، احتجاج۱۰ میکرد و در اجتماعات و انجمنها، از اصحاب
رسول اکرم(ص) که در حجّـ[الوداع حضور داشتند و آن را شنیده بودند، میخواست که بازگویاند و گواهی دهند. ائمّه طاهرین نیز پیروان خود را به عید گرفتن «روز غدیر» و اجتماع، تبریک و تهنیّت گفتن، امر میکردند. اینها همه برای این بود که داستان غدیر، به رغم گذشت زمان و تطاول روزگار، همیشه با طراوت و شاداب بماند و تازگی این واقعه بزرگ، پیوسته تجدید گردد.
و در روز غدیر، برابر تربت پاک علوی، شیعیان را اجتماع با شکوهی است که رجال قبایل، شخصیّتهای مشهور و عموم مردم از کوچک و بزرگ از دور و نزدیک، در آن شرکت میکنند؛ تا با ثنا و ستایش، نام این روز عزیز و این یادگار مقدّس را بلند کنند و در این روز، زیارت مفصّلی را که از پیشوایانشان نقل شده و در آن، شماره امامان و دلیلهای محکم امامتشان از قرآن و حدیث نبوی بیان شده است و هم متضمّن روایت غدیر است، میخوانند.
اینجاست که هزاران فرد مسلمان را میبینید که ـ غرق در ابتهاج و سرور از این فیض معنوی ـ داستان را میگویند و صدای خود را به بیان حقایق آن بلند کرده، بر نعمت ولایت و هدایت به صراط مستقیم، خدای را سپاس گذارند و خود، حدیث را نقل کرده اعتقادشان را بدان وابسته میدانند. کسانی هم که به حضور در آن ساحت مقدّس موفّق نمیشوند، از دور، این سنّت مذهبی را انجام میدهند و به عبادت و کار نیک میپردازند. پس بیشتر از یک سوم مردم جهان اسلام، حدیث غدیر را شعار خود دانسته از این گفته پیغمبر(ص)، حقیقت دین را میجویند و آن را وسیله تقرّب به خداوند قرار میدهند… ۱۱
باز صاحب الغدیر در بحثی تحت عنوان «غدیر در کتاب عزیز»12 میگوید:
ما در پیش به این حقیقت اشاره کردیم که خداوند پاک، خواستند تا این حدیث همواره تازه و نوین بماند و پیاپی رسیدن شب و روز، آن را کهنه نکند و دستخوش گذشت روزگار نگردد؛ از اینرو آیاتی درخشان و واضح در اطراف آن نازل کرد که امّت اسلام هر صبحگاه و شامگاه آنها را میخوانند. گویی خداوند در هر بار که یکی از این آیات تلاوت میشود، نظر خواننده را جلب میکند و در روان او نقشی میگذارد و آنچه واجب است که وی درباره خلافت کبرای الهی بدان ایمان داشته باشد، در گوشش فرا میخواند. آیه زیر از این آیات است:
- آیه تبلیغ
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ؛ ۱۳
اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد.»
نزول این آیه در طلیعه صحنه غدیر و امر خداوند به پیغمبر را ـ مبنی بر تعیین پیشوای امّت ـ سی نفر از دانشمندان و مفسّران اهل تسنّن نوشتهاند؛ که نام خود و کتابشان در الغدیر درج است۱۴ و از حافظ ابوجعفر طبری شروع شده به شیخ محمّد عبده مصری
منتهی میگردند و نیز حافظ طبری حدیثی مفصّل از زید بنارقم صحابی، در ذیل این آیه روایت کرده است. از آن جمله میگوید: پیغمبر(ص) فرمود:
«هرگز برای شما جز این کس که دستش را گرفتهام و بازویش را فرا داشتهام، دیگری قرآن را تفسیر نمیکند. او معلّم و آموزنده شماست. هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست. لزوم دوستی و موالات او از طرف خداوند ـ عزّوجلّ ـ بر من نازل شده است. آگاه باشید! همانا من ادا نمودم و تبلیغ کردم. بدانید! من شنواندم و واضح ساختم. بعد از من برای احدی جز او عنوان «امیرالمؤمنین» روا و سزاوار نیست (سپس افزود) ای مردم! این برادر و وصیّ و فراگیرنده علم من است و در میان آنان که به من ایمان آوردهاند، جانشین من برای تفسیر کتاب پروردگار است…، ای مردمان! به خدا و رسول خدا و نوری۱۵ که با او فرستاده است، بگروید و ایمان بیاورید… آن نور خداوندی با من است و بعد با علی و سپس با اولاد او خواهد بود تا قائم مهدی(ع)….»16
- آیه اکمال دین
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا؛ ۱۷
امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم.»
این آیه چنان که در پیش اشاره شد، پس از تعیین و نصب امیرمؤمنان(ع) به مقام امامت و تمام شدن خطبه غدیر نازل گشته است و در روایت حافظ طبری است که پیغمبر(ص) فرمود: «پروردگارا! تو این آیه را هنگام آشکار ساختن مقام علی نازل کردی؛ که به امامت او دین را کامل ساختی. هر کس به امامت او و اولاد من از صلب او ایمان نیاورد، کردارش تباه میشود و در آتش مخلّد میماند» و در روایت حافظ ابونعیم اصفهانی
است که پیغمبر(ص) پس از نزول آن فرمود: «الله اکبر! از کامل ساختن دین و تمام کردن نعمت و خشنودی خدا به رسالت من و امامت علی(ع) پس از من».
متجاوز از پانزده نفر از دانشمندان و مفسّران اهل تسنّن، نزول این آیه را در غدیر و نیز حدیث یاد شده را نوشتهاند؛ که اسامی و گفتار آنان در صفحات ۲۳۰ تا ۲۳۸، جلد اوّل الغدیر گرد آمده است.
سوره معارج
«سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ٭ لِّلْکَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ ٭ مِّنَ اللهِ ذِی الْمَعَارِجِ؛ ۱۸
پرسشکنندهای از عذابی که واقع گشت، پرسش کرد. کافران را از آن بازدارندهای نیست. [این عذاب] از طرف خداوندی است که مالک آسمانها و عوالم برین است.»
به روایت سی نفر از علمای اهل تسنّن، سه آیه نیز درباره واقعه غدیر نازل شده است.۱۹ ما به ملاحظه اختصار، از ذکر آنان خودداری میکنیم. در این مورد مؤلّف گرامی الغدیر تحقیقات علمی، تفسیری و لغوی پرارزشی کرده که در صفحات ۲۴۷ تا ۲۶۶ کتابش ثبت است.
ماهنامه موعود شماره ۱۱۸
پینوشتها:
۱. سوره مائده (۵)، آیه ۵۵.
۲. الغدیر، ج۳، صص ۱۵۶ـ ۱۶۷.
۳. همان، صص ۱۰۷-۱۱۱.
۴. سوره بیّنـه (۹۸)، آیه ۷.
۵. الغدیر، ج۲، صص ۵۷-۵۸.
۶. همان.
۷. ص۱۹ـ ۴۵ از چاپ صیدا و از ترجمه فارسی آن با نام «ریشه شیعه و پایههای آن» ص۲۵ به بعد؛ و هم رجوع شود به کتاب «فایده و لزوم دین»، صص ۱۳۷ـ ۱۵۳.
۸. جلد دوم.
۹. ص۴۳، چاپ سوم؛ و از ترجمه فارسی آن «مناظرات»، ص۶۲؛ و نیز رجوع شود به کتاب «الفصول المهمّـه فی تألیف الامّـه» ص۳۸-۴۴ چاپ دوم.
۱۰. دلیل آوردن، چیزی را حجّت و دلیل قرار دادن. در موارد حسّاسی در تاریخ اسلام به حدیث غدیر احتجاج شده است.
۱۱. الغدیر، ج۱، ص۱۲-۱۴.
۱۲. همان، ص۲۱۴.
۱۳. سوره مائده (۵) آیه ۶۷.
۱۴. الغدیر، ج۱، صص ۲۱۴ -۲۲۹.
۱۵. مقصود قرآن کریم است و درباره «قرآن» تعبیرات دیگری مانند: هدایت علم، برهان، بصائر، شفا، روح، بیّنات در خود آن کتاب مجید آمده است. (بیان الفرقان، بخش نبوّت، صص ۱۹۴-۱۹۵).
۱۶. الغدیر، ج۱، ص ۵۱۶.
۱۷. سوره مائده (۵)، آیه ۳.
۱۸. سوره معارج (۷۰)، آیات ۱ـ ۳.
۱۹. الغدیر، ج۱، صص ۲۳۹ـ ۲۴۶.
٭ برگرفته از کتاب داستان غدیر، جمعی از نویسندگان، نشر آفاق.