در چهاردهمین سالگرد سلسله نشست های موعود مطرح شد:
همزمان با نشست جنگ جهانی جمعیت، اسماعیل شفیعی سروستانی به مناسب چهاردمین سالگرد برگزاری سلسله نشست های مهدوی در جمع موعودیان در خصوص موضوعات مطرح شده طی سالهای اخیر در نشست ها و آثار موعود به سخنرانی پرداخت
به راستی مهدویت چیست؟
اسماعیل شفیعی سروستانی مدیر مسئول موسسه موعود (عج) در ابتدای سخنان خود گفت: «از سالها پیش یک ایراد به موسسه موعود و بنده وارد میشود که چرا موسسه موعود به موضوع امام زمان (عج) کمتر می پردازد و عمده مطالبش با محوریت اجتماعی و سیاسی و غرب شناسی و … است؟ جواب خلاصه این سوال این است که موسسه موعود، مهدویت را جز پرداختن به همین موضوعات تعریف نمیکند. چرا که راز بروز این همه فجایع که جوامع را مبتلا کرده است و آنها را از پیوستن به صف منتظران وا داشته همین است و راه برگشت به قبیله منتظران را نیز آگاهی ازین بلاها می داند.»
وی ادامه داد: «در شرایطی هستیم که شغالان زنده خوار، و جنود شیطان، به جان شیعیان و مومنان افتادهاند و با هر روشی کمر همت به نابودی آنها بستهاند. چرا که خوب می دانند حتی نفس کشیدن شیعیان واقعی موجب مصونیت بخشی و نجات سایر انسانها میشود. این مومنان در بدترین حالت و از پا افتاده ترین حالت نیز موجب بسته شدن دست شیطان میشوند. درنتیجه نابودی مومنان حقیقی و آلوده کردنشان به بیماری و فساد و … باعث باز شدن دست شیطان و طول عمرش و به راه افتادن حکومت جهانی شیطانی میشود و نتیجه این ماجرا چیزی جز به تاخیر افتادن واقعه شریف ظهور نیست.»
شفیعی سروستانی گفت: «مهدویت امروزه چیزی جز پرداختن به همین موضوعات نیست در حالی که متاسفانه امروز تمام ابزارها و رسانه ها و امکانات در دست کسانی است که نه مهدویت را میشناسند و نه یهود و شیطان را. کسانی که در امنیت تمام هستند در حالی که اقداماتشان جز موجب انهدام و انعدام مومنان نیست و اگر فرد دلسوزی هم پیدا شود و نکاتی را گوشزد کند با برخوردهایی چون عزل و تخریب شخصیت مواجه میشود.»
چهار جنگ علیه شیعیان
مدیر مسئول موسسه موعود در ادامه سخنان خود به چهار نوع جنگ که علیه شیعیان راه افتاده اشاره کرد و توضیح آن گفت: «جنگ اول ساده ترین نوع جنگ است که در آن هم سلاح مشخص است و هم دشمن. در واقع کم خطر ترین نوع جنگ همین نوع جنگ است در حالی که دشمنان همواره ما را ازین نوع جنگ می ترسانند. نمونه آن را در هشت سال دفاع مقدس تجربه کردیم و اتفاقا در این جنگ انسانها رشد میکنند و مراتبشان بالاتر هم می رود.
جنگ دومی نبردی است که در آن دشمن آشکار است اما سلاح او پنهان است. جنگ های حوزه سیاست ازین دست هستند که مغلوبان و مجروحان و تلفات آن به مراتب بیشتر از نبرد اول است. در این جنگ ها خسارات ناشی از امضای عهدنامه ها و پروتکل ها و عضویت در مجامع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و … چندین نسل را درگیر و به نابودی میکشاند و نجات از آن بسیار دشوار است. حضور در این نبردها نیازمند افرادی کارکشته است که دست های پشت پرده را به خوبی تشخیص دهند. انسانهایی که فرزند زمانه خود باشند وبا بصیرت واقعی بتوانند در مقابل عمروعاص های زمان بایستند. نه کسانی که چون ابوموسی اشعری باشند و امام زمانشان را داغدار کنند.»
شفیعی سروستانی جنگ سوم را دشوار تر دانست و گفت: «در این نبرد سلاح ها تا حدودی مشخص هستند اما دشمن کاملا پشت پرده پنهان است. در این جنگ، دشمن در تمام حوزه ها نفوذ کرده است، از کلاس درس و در لباس معلم و استاد گرفته تا سینما و تلویزیون و موسیقی و ادبیات و تمامی حوزه های فرهنگی و اجتماعی. جنگ فرهنگی مانند موریانه عمل میکند و از درون جوامع را می پوساند و در مسیر فروپاشی قرار می دهد.»
وی در توضیح جنگ چهارم یز گفت: «جنگ چهارم که از همه دشوار است نه سلاح واضحی دارد و نه دشمن پیداست. شرایط همانی است که پیامبر توصیف کردند: مورچه سیاهی، روی سنگی سیاه و در دل شبی تاریک قرار دارد. این جنگ نیازمند مردان و زنان متفاوتی است که ملک داری را بدانند. این زنان و مردان نه با پول و پارتی نماینده مجلس و وزیر و وکیل میشوند و نه با ماشین ضدگلوله تردد میکنند. نفس کشیدن این زنان و مردان پشت یهود را به لرزه می اندازد، در حالی که کرور کرور سیاستمدارانی مانند آنچه امروز با آنها مواجه هستیم بیشتر باعث دل گرمییهود میشود.
این زنان و مردان منتظران واقعی هستند که با داغ و درد مردم زندهاند و آماده شهادت هستند. منتظر واقعی شهید است حتی زمانی که زنده است و نفس میکشد. این شهیدان و منتظران واقعی کم هستند اما همین جمعیت اندک پشت شیطان و جنودش را می لرزاند و سردمداران یهود تاب قدم ها و نفس هایش را ندارند.
منتظر واقعی بودن کار هر مدعی نیست.»
–