مصاحبه خبرگزاری فارس با استاد اسماعیل شفیعی سروستانی به مناسبت نیمه شعبان
در میانه مجموعه آثار سینمایی آخرالزمانی، سازمانها یا اقوامی را به عنوان منجی و نجاتبخش معرفی میکنند و دیگر اینکه اشخاص، کشورها و اقوامی را متهم کردند و به عنوان عامل بحران و بحرانسازی معرفی میکنند
خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیتهای دینی- آزاده لرستانی: کافی است به حوادث ناگوار این چند دهه اخیر نگاهی بیندازیم. سیل، زلزله، قتل و کشتار مسلمانان و جنگ و خونریزی در نقاط مختلف جهان و اتفاقات اخیری که در یک سال گذشته رخ داده، موجب شده که هر از گاهی در ذیل مطالب فضای مجازی و حتی در دنیای واقع، این حوادث را به مسائل آخرالزمان گره بزنند. در این میان ارائه آثار هنری در قالب مفاهیم آخرالزمانی از سوی غرب و تلاش آنها برای القای آن در جوامع شرقی و مسلمان اذهان را متوجه این موضوع میکند که اساساً آخرالزمان نزدیک است و جهان در آستانه نابودی است. در این اثنا شیوع ویروس کرونا در بیشتر نقاط جهان و عدم توانایی بشر در کنترل آن تاکنون مزید بر علت شده و سؤالهای زیادی را فراروی ما قرار میدهد.
در پیش بودن نیمه شعبان بهانهای شد تا با اسماعیل شفیعی سروستانی نویسنده و مهدویتپژوه گفتوگو کنیم. پژوهشهای وی بیشتر در حوزه غربشناسی، مطالعات فرهنگی، مطالعات مهدویت و آخرالزمانشناسی است. شفیعی سروستانی در این گفتوگو با اشاره به جدال چندین هزار ساله جماعتی از بنی اسرائیل با بنی اسماعیل، از تلاشهای کنونی فراماسونریها برای سلطه در جهان سخن به میان آورد و با تأکید بر اینکه نیمه شعبان امسال یک عید استثنایی است، رهایی از این اضطراب و عدم آرامش را پناه بردن به سوی خدا و توسل جستن به ساحت امام زمان (عج) توصیف کرد.
شرح این گفت و گو را هم بخوانید
استثناییترین نیمه شعبان
*نیمه شعبان امسال با توجه به شیوع ویروس کرونا در اکثر کشورهای جهان، با دیگر عیدهای نیمه شعبان متفاوت است. علت این نگاه مضطر و اضطراب جامعه انسانی را چگونه میبینید؟
یک سال دیگر گذشت و ماه شعبان دیگری آمد. البته داغ دل همه ما هم تازه شد از به درازا کشیده شدن غیب و انتظار. امروزه ما در یک دریای متلاطم و طوفانی همه مستضعفان را مبتلا میبینیم. بحرانهای چندوجهی که باعث شده خلق عالم و به ویژه مستضعفان چون یک کشتی بیلنگر از سویی به سوی دیگر بغلتند و همه عقلها و خردها از چارهجویی و یافتن راه نجات کُند شده است.
البته این ماه شعبان و نیمه شعبان در خود چند ذکر دارد:
یکی اینکه اعلام میکند که ای خلق عالم شما بیامام نیستید، اگرچه در گرفتاریها اسیر شدید، چنان که امام بارها فرمودند و در نامههای شریفشان فرمودند: اگر ما مراعات حال شما را نمیکردیم همانا در میان مجموعهای از امواج اطلاعات و حوادث نابود میشدید «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ».
نکته دوم نیمه شعبان امسال این است که ایهاالناس امام شما در پس پرده غیبت است و شما ناتوان از دیدار او و ره یافتن به او هستید و چنان که قادر به این نیستید که از ایشان مدد بگیرید و راه خلاصی پیدا کنید.
نکته سوم اینکه باید به گوش بیاید و به دل بنشیند، این است که ای خلق عالم، ای مستضعفین امام در انتظار شماست، نه اینکه امام به سوی شما بیاید باید به سوی امام بروید. به اشتباه به این گمان افتادهایم که باید بنشینیم و فریاد برآوریم که مهدی بیا، مهدی بیا! این چنین نیستند فرمودند: «مَثَلُ الإِمامِ مَثَلُ الکَعبَهِ»، مثل امام مثل کعبه است و باید به سوی امام رفت.
راز اصلی غیب جزو اسرار الهی است
از راز اصلی غیب که جزو اسرار الهی است کسی به حقیقت آگاهی ندارد. اما از میان مجموعه روایت و احادیث رسیده درمییابیم که برای این غیبتی که اتفاق افتاده، حکمتها و دلایلی است که از جمله آنها امتحان مردم که باید اتفاق بیفتد و سِره از ناسره تشخیص داده شود. از طرفی هم امیرالمؤمنان فرمودند: به جهت ظلمیکه بر فرزندان علی بن ابیطالب رفت، استحقاق و استعداد یافتیم که بیامام زندگی کنیم و خوف و احساس ترس امام از اینکه مانند یازده ستاره درخشان قبلی به دست ظالمان به شهادت برسند.
به خدا سوگند آزموده میشوید، امتحان میشوید، غربال میشوید
بیتردید تنبیه و تنبه مردم و بیدار شدن مردم هم در ماجرای غیبت کاملاً قابل گفتوگو است. از قول امام محمدباقر (ع) است که در میانه این قضایا شما غربال خواهید شد و این غربالگری یکی از هنرهای این غیبت است، به خدا سوگند آزموده میشوید، امتحان میشوید، غربال میشوید. تأکید میکنند ائمه معصومین که در میانه این دوران و اطلاعات انسانها و مومنین غربال میشوند تا سِره از ناسره تشخیص داده شود.
ضرورتاً باید به نوعی آماگی دسترسی پیداکنیم و این آمادگی منوط به شناخت امام و شناسایی دشمنان امام است. به ویژه در این عصر و حال که ما به بسیاری از بحرانهای دستساز آخرالزمانی اشرار یهود مبتلا هستیم که دارد همه تلاش خودش را صرف این میکند که تا قبل از ظهور کبری امام (عج) به دولت جهانی دسترسی پیدا و نظم نوین شیطانی را بر زمین جاری کند.
واکنش متفاوت مردم به رخدادهای غیر طبیعی/ آیا ظهور در همین نزدیکی است؟
*اشاره به توطئههای گوناگون دشمنان مهدویت به خصوص یهود با اندیشه صهیونیستی داشتید؟ این توطئه از سوی چه کسانی دارد اتفاق میافتد و به کجا میخواهد ختم شود؟
-در مواقعی که حادثه و رخدادهای طبیعی و غیرطبیعی دامنگیر میشود و عموم مردم دور و نزدیک به مجموعهای از حوادث و رخدادها مبتلا میشوند، به صورت طبیعی جماعت بزرگی از میان مردم به یاد حوادث و اخبار آخرالزمانی میافتند و البته در میانه این وقایع عدهای سعی میکنند شرایط را بسیار عادی و وقایع را معمولی جلوه بدهند و حتی واقعه شریف ظهور را دور از انتظار بشناسند.
اما جز اینها عده دیگری هستند که در آوار شدن اطلاعات دست به دعا برمیدارند و برای سالم ماندن و جان بردن از وقایع اندیشه میکنند، تمهیداتی فراهم میکنند و نسخههایی را میپیچند و به مردم اعلام میکنند.
اما دسته دیگری در میانه این غوغا در به در به دنبال نشانهها و علایمیبرای تطبیق وقایع با نشانهها و اخبار آخرالزمانی میگردند که در منابع مذهبی و دینی آمده است. چه در میان منابع دینی مسیحیان، زرتشتیان، مسلمانان، یهودیان و حتی فرق مختلف به بسیاری از این اخبار و نشانهها توجه شده است.
تلاش برای تأسیس دولتی متفاوت بر خرابههای جامانده از رخدادها
به جز این شاید جماعت دیگری پنهان از چشم همه خلق روزگار در همان زمان مشغول تدارک مقدماتی باشند برای تأسیس دولتی متفاوت که آن را بر خرابههای جامانده از رخدادها بنا کنند و شاید خود آنها برای رسیدن به مقاصدشان هم دست به بحرانسازی دست زده باشند.
در طول تاریخ گذشته و ادوار پیشین جماعتی بریده از همه وعدههای راستین خداوندی و دریافت وحیانی انبیاء و رسل، همه سعی خودشان را مصروف بحرانسازی، جعل اخبار و ایجاد رعب و وحشت در دل بندگان خدا و حتی ترتیب دادن حوادثی دستساز و به عمد کردند تا از میانه آبهای گلآلود ماهی دلخواه خود را صید کنند. باید پرسید کدامین جماعتاند که در میانه اطلاعات و بحرانها از این مسیر تلاش میکنند و سعی خودشان را مصروف بحرانسازی و حتی جعل حوادث دستساز میکنند؟
از آن زمانی که خداوند متعال از طریق پیامبر عظیمالشان حضرت ابراهیم خلیلالرحمان (ع) نقشه کلی خودش را مطرح فرمود و برای نشان دان خط سیر طولانی آمدن و رفتن خلق روزگار بر زمین، با ارائه یک نقشه بیان فرمود که بعد از پیامبر آخرالزمان و بعثت آن پیامبر و ارائه دین کامل و دین جامع، وصی اوصیا از آن نبی گرامیبه عنوان منجی موعود ظهور خواهد کرد و از آن همان زمان در میان همه منابع توراتی و انجیلی بیان شد که آن موعود منجی و مصلح کل از میان فرزندان عالیمقام اسماعیل نبی فرزند رشد حضرت ابراهیم خلیلالرحمان (ع) پا به عرصه خواهد گذاشت.
تفسیری خاص از تاریخ حدود ۴ هزار سال و ارتباط آن با حوادث اخیر
جماعتی از بنیاسرائیلیان از روی حسد و کینه، به جای فرمان بردن و صبوری کردن، همه تلاش خودشان را مصروف آن کردند که به نحوی از انحاء آن دولت وعده داده شده را از آن خودشان معرفی کنند و به جای اعلام آن که آن منجی موعود از میان خاندان عالیمقام بنی اسماعیل سر برخواهد آورد، خودشان را مستحق دانستند و گمان بردند که از مسیر توطئه و تحریف و ایجاد موانع بر سر راه بنی اسماعیل میتوانند آن دولت مطلوب خودشان را فراهم کنند.
تاریخی حدود ۴ هزار سال این معنا به ما متذکر میشود که بسیاری از حوادث و وقایعی که رفته، بسیاری از حوادث و وقایعی که امروز در جریان است و بسیاری از وقایعی که در آینده رخ خواهد داد به این موضوع برگشت میکند؛ یعنی گویا که در یک جاده بسیار طولانی در طول تاریخ دو ارابه به راه افتادند. یکی ارابه بنی اسماعیل که با طی طریق در مسیر انبیا و رسل برحق تلاش داشتند به آخرین منزلی برسند که با ظهور مصلح کل، دولت کریمه را ایجاد خواهد کرد.
دوم ارابهای خودساخته، حسود و کینهجو که تلاش میکرد با رقابت کردن با بنی اسماعیل و بنی اسماعیلیان خودش به صورت دستساز و از مسیر جور و ستم به آخرین منزل یعنی دولت آخرین برسد و قبل از آنکه مصلح کل منصوب از سوی خداوند متعال توفیق و رخصت ظهور پیدا بکند، آنان دولتی را و حکومتی را برقرار کنند و بر مسند امامت و حکمرانی بر کل مستضعفان جهان بنشانند.
آیا ویروس کرونا در کنار سایر وقایع دستساز یهود قرار دارد؟
با شدت گرفتن بسیاری از رخدادهای سهمگین طی دهههای گذشته میبینیم که عجله و شتاب آن قومیکه تلاش میکند مذبوحانه به آن خط پایان برسد، همه نیروی خودشان را مصروف آن کردند که بتوانند از مسیر جعل مجموعهای از حوادث این توهم را در ذهن خلق عالم به وجود بیاورند که ما به آخرین ایستگاه رسیدهایم و با ایجاد غوغا و بلوایی بتوانند پیش از موعد برحق و مقرر، خودشان بر مسندی بنشینند و دولت جهانی را به وجود بیاورند و بر خلق عالم عمارت کنند.
در طی یکی دو دهه اخیر ما بارها شاهد بودیم که حوادث بزرگی رخ داده و در بسیاری از آثار سینمایی و هنری نیز به نمایش گذاشته شده؛از جمله همین ایامیکه جهان به بیماری کرونا مبتلا شده است، بسیاری درماندهاند که این واقعه را معطوف به کدام جریان کنند؟ آیا آن را واقعهای طبیعی، ابتلایی طبیعی و خداخواسته جلوه بدهند؟ یا آن را واقعهای دستسازدر کنار سایر وقایع دستساز یهود شناسایی کنند؟
برداشتی متفاوت از عامل بحران در سینمای آخرالزمان هالیوود
آیا آثار تولیدی آخرالزمانی در هالیوود در راستای این طرح توطئه است؟
ما در میانه مجموعه آثار سینمایی که طی ۳، ۴ دهه اخیر روی پرده نقرهای وارد شده، شاهد هستیم که سینمای غرب و هالیوود تلاش کرده است که با ساختن مجموعهای از فیلمهای پرطرفدار و پربیننده هم تصویری از وقایع سخت آخرالزمانی نشان بدهد و هم آن که پنهانی برخی از مقاصد را به گوش و چشم برخی از افراد مستعد و شاید آگاه برساند.
آثار سینمایی مانند ۲۰۱۲ و یا آخرالزمان در بخش اول تلاش دارند که به بینندگان خودشان القا کنند که پایان نزدیک است. دیگر اینکه تلاش میکنند از لابهلای صحنهسازیهای مهیج آن واقعه را بسیار بزرگ، فراگیر، کمرشکن و نابودکننده جلوه دهند.
سوم اینکه در میانه مجموعه این آثار اشخاصی، سازمانها یا اقوامی را به عنوان ناجی، منجی و نجاتبخش معرفی میکنند و دیگر اینکه اشخاص، کشورها و اقوامی را متهم کردند و به عنوان عامل بحران و بحرانسازی معرفی میکنند. بالاخر دست آخر در همه این آثار میبینیم که کشتی امنی به وجود میآید، منجیای فرا میرسد، جماعتی را که به عنوان نیروهای شر و شرور میشناسند، تنبیه میکند و دیگر بار سرزمین امن و مکان پر نعمت و پر آسایشی برای جماعت بزرگی از مغرب زمینیان فراهم میکند.
فیلم ۲۰۱۲ که در سال ۲۰۰۸ ساخته شد و به نمایش درآمد از این حمایت میکند که دانشمندانی متوجه شدند که دیگر گونه بزرگی در طبیعت دارد رخ میدهد و به زودی تمام خلق عالم در اثر مجموعهای از سونامیها، زلزلهها و بحرانها از بین میروند.
اما در میانه این وقایعی که دانشمندان به تصویر کشیدند نگاه میکنیم که نویسندهای معروف به نام جکسون کورتیس از روی اتفاق و حادثه متوجه میشود که جماعتی پشت پرده و پنهانی با اطلاع از وقایع سخت آخرالزمانی برای خودشان کشتی امنی را تدارک دیدند و بر آن هستند که خودشان را به موقع به این کشتی برسانند و در امنیت تمام بمانند تا وقتی همه ساکنین زمین و سطح زمین نابود شدند، آنها مانند کشتی نوح در محیط امنی فرود بیایند و دنیای دیگری را تجربه کنند و برای خودشان زندگی دیگری را بسازند.
چرا چین؟ چرا کمونیسم و بودائیسم؛ به عنوان منجی مطرح میشوند
در این اثر سینمایی به صورت خاص آن جماعت پشت پردهای که به درستی معرفی نمیشوند. تنها برای خودشان این امکان را فراهم کردند که پیشاپیش با تدارک بلیط اقامت در این کشتی، جان سالم به در ببرند. نکته قابل توجه و تأکید بنده این است که ما در این اثر و برخی دیگر از آثار آخرالزمانی و منجیگرانه غرب میبینیم که محل ساخته شدن این کشتی و سازندگان این کشتی در چین قرار دارد، چرا چین؟!
چرا کسانی که در طی این همه قرون سعی در بحرانسازی در ابعاد جهانی داشتند، کشور چین را به عنوان کشور سازنده کشتی امن چون کشتی نوح انتخاب کردند و چگونه است که تنها افراد برگزیده شاخصی از میان کشورهای ویژه مانند کشور عربی خوشبخت، عربستان سعودی، مانند برخی از افراد برگزیده از میان بوداییان، برخی از افراد ویژه در میان مجامع مخفی اروپا و آمریکا موفق هستند و برگزیده شدند که بلیط سوار شدن به این کشتی را به دست بیاورند؟
پاسخ به این سؤالات در داخل این فیلم ارائه نمیشود. اما همه اینها گوشزد میکند، قرائنی را به ما میدهد که از میان آنها دریابیم، آیا به جز و خارج از فیلمسازی مصنوعی و هنری، کسانی در میانه زمین و سرزمینها هستند که در پی حادثهسازی هستند؟ آیا آنان پیشاپیش برای امنیت خودشان تأامل کردهاند؟ و برای مصونیتبخشی به خود و وابستگان خودشان تدارک لازم را فراهم کردند و آیا این فیلم انعکاسی از یک واقعه پوشیده نیست؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال که چرا چین؟ چرا کمونیسم و بودائیسم تا این حد مورد توجه سازندگان فیلمهای پرکشش آخرالزمانی از جمله فیلم ۲۰۱۲ واقع شده است و چه نسبتی میان اعضای مجامع مخفی ماسونی و ایلومیناتی و نظام کمونیستی و آئین غیرالهی بودائیسم میشود یافت؟ آنچه که مشخص است دولت جهانی نظم نوین جهانی و نظام تکحکومتی اشرار یهود و فراماسونری جهانی متکی و مبتنی بر سکولاریسم، اباحیت و نظامهای پاگرفته بر مبنای ایدئولوژیهای عصر جدید برقرار نمیشود؛ این برخلاف تصور عمومی است. به همین نسبت و به رغم تصور عمومی، اساساً لیبرال سرمایهداری را بستر مناسب برای تأسیس آن دولت در ابعاد جهانی نمیشناسند.
انرژیهای نورانی گذشتگان خاستگاه شیطانی را پس میزد
در شرایط ما و در تاریخ جدید غربی که حالا بیش از ۴۰۰ سال از شکلگیری آن میگذرد و کمالیافته و به عبارت دیگر در عصری که به عنوان عصر مدرن میشناسیم، همه مقدمات لازم برای تقدسزدایی از عالم و آدم فراهم آمده، چیزی که به تمام معنا در مجموعه پروتکلهای صهیون قابل شناسایی است. در این عصر و دورهای که به عنوان عصر مدرن شناخته میشود همه مقدمات لازم برای معتاد کردن مردم جهان و دنیا به شهوت و ولنگاری فراهم شد و همه آنچه که این امکان را فراهم میآورد که انسانها تبدیل به حیواناتی مصرفکننده و لااوبالی بشوند.
در واقع از این طریق سهم بزرگی از انرژی نورانی و مثبت خلق عالم و ذخایر معنویشان از بین رفت، در حالی که در همه فرهنگهای سنتی پیشین، پیش از عصر مدرن ما شاهد بودیم و میدانیم و میَشناسیم که به دلیل ارتباط معنوی که مردم داشتند و رویکردی که به مقدسات داشتند واجد و صاحب مجموعه قویای از انرژیهای نورانی بودند که این انرژی و تواناییهای نورانی شیطان و خاستگاه شیطانی اهریمنی را پس میزد.
فراماسونریها به دنبال تأسیس دولتی برخاستگاه شیطانی هستند
در واقع از این مسیر غرب مدرن در زیر سایه فراماسونری جهانی همه را آماده کردند تا دست در دست ابلیس و کارگزارانش بر ادیان و پیروان ادیان بخندند. همه آماده شدند یا همه را آماده کردند تا با بریدن از آسمان به زمین بچسبند، از تفکر استعفا بدهند، در اخلاق فرو بپاشند و در عمل سکولار، لااوبالی و مبتلای حرام و شبهه شوند. از این مسیر بر رعایا و اعوان و انصار ابلیس و جنود ابلیس افزوده شد و ابلیس و جنود ابلیس نیز به نمایندگان زمینی خودشان فرصت و رخصت دادند و آنها را یاری کردند تا به جایی برسند که در یک موقعیت مناسب مجال تأسیس دولتی را فراهم آورند که تماماً برخاستگاه ابلیسی و شیطانی مستقر بود.
برخلاف تصور عمومی و برداشتی که مردم از غرب و سینمای هالیوود دارند تمامی آثار عرضهشده توسط کمپانیهای بزرگ رویاساز هالیوود، جنبه سرگرمی و جلب مردم کنار گیشههای بلیط ندارند. بلکه در لابهلای این آثار ما میتوانیم بسیاری از خطوط را ببینیم و کشف کنیم. برخی از آثار ارائهشده از مسیر فیلمهای پرقدرت به عبارتی شاهد هستیم که کسانی نشسته در پشت پرده در مجامع مخفی و حتی تصمیمسازان تلاش میکنند استراتژیهایی که میخواهند در حوزه مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کلان مورد اجرا بگذارند از مسیر ساختن این فیلمها آزمایش کنند و نظر عمومی خلق عالم را بدانند.
در برخی دیگر از این آثار فیلمسازان به ویژه در نزد مغربزمینیان و ساکنین غرب، تلاش میکنند که حوادثی را در چشم آنان کوچک یا به عکس حوادثی را در چشم آنان بزرگ جلوه بدهند یا به نحوی آرامش روانی خاصی را برای ذهن، جان و روان آسیبپذیر ساکنان غرب به وجود بیاورند.
آثاری که به نحوی نشاندهنده وقایع آخرالزمانی و همراه با درونمایههای منجیگرایانه است از میان آثار غربی کم نیستند. ما در سال ۲۰۰۸ شاهد فیلمیبا عنوان ۲۰۱۲ بودیم که به نمایش گذاشته شد فیلمیکه سازندگان در آن تلاش کرده بودند به نحوی از انحاء وقایع سخت آخرالزمانی و پیشامدهای احتمالی را به نمایش بگذارند.
وقتی این روزها ما شاهد ناراحتیها و بیماریهای اپیدمیک فراگیری مانند کرونا هستیم، گویا که ارزش دارد که دیگر بار برخی از این آثار را ببینیم. شاید که از میانه مجموعه صحنهها و وقایع به تصویر کشیده شده، برخی از پاسخها برای سؤالاتمان برسیم. از جمله اینکه امروز خیلی از مردم سؤال دارند، چگونه است که وقایع کرونا از چین آغاز شد؟ یا سؤال میکنند چه نقش احتمالیای میشود برای چین قائل شد. در این واقعه فراگیری که امروز جمعیت بسیاری از مردم را به خودش مبتلا کرده است؟ یا اینکه در نزد فیلمسازان غربی که آثاری با موضوع و محتوای آخرالزمان و منجیگرایی میسازند چه سهمی و چه جایگاهی برای چین قائل هستند که در آثار خودشان آن را به نمایش میگذارند؟