سقوط حسنی مبارک، دیکتاتور پیر مصر که نه در پی ۱۸ روز اعتراض ملت، بلکه به مرور و در پی انباشت خشم سی ساله مردم از استبداد و فسادش وادار به فرار شد سناریوهای مختلفی را درباره جانشین آینده وی مطرح کرده است.
به گزارش گروه بین الملل مشرق، مصر که با سه دهه چنبره زدن اختاپوس مبارک بر صندلی قدرت، خود را برای دورهای دیگر از خفقان در انتخابات سال آینده ریاستجمهوری آماده میکرد، با انقلاب میلیونی اخیر خود، شاهد رهایی از بند رژیم سلطنتی با پوسته تکیده جمهوری شد و چهرههایی جدید و متفاوت از انتخابات تکچهرهای ریاستجمهوری در این کشور شاهد خواهد بود.
گرچه صحبت کردن از افرادی که خود را برای انتخابات آینده آماده میکنند، اندکی زود به نظر میرسد، اما با توجه به اهمیت سناریوهای تعریف شده برای انقلاب مصر و تأثیرگذاری آن بر بیشتر پروندههای باز منطقه، بررسی آن در شرایط حساس کنونی بیفایده نبوده و میتواند افق راهبردی آینده انقلاب مردم این کشور را تعیین نماید.
تلاش غرب برای ایجاد انحراف در انقلاب مردم مصر، با برجسته کردن چهرههای جدید و بعضاً قدیمی وابسته به مبارک در عرصه سیاسی این کشور خود را نشان میدهد، نظریه پردازان کاخ سفید و لابیهای صهیونیستی در آمریکا که همچنان به دنبال بیرون کشیدن جسد نیمه جان طرح “خاورمیانه جدید” خود از زیر آوار خشم ملتهای منطقه هستند و میخواهند آن را در برابر طرح “خاورمیانه اسلامی” برخاسته از ایمان و اعتقاد مردم منطقه علم کنند و به دنبال آنند که با شکاف در میان انقلابیها و راضی کردن آنها به دستاوردهایی اندک و نیز تخلیه انرژی متراکم آنان که خمیرمایه آن، آرمانهای آزادیخواهانه اسلامی است، مسیر اصلی انقلاب را منحرف کرده و آن را به قهقرا بکشانند.
در همین راستا در مقاله زیر بر آن شدیم تا تعدادی از چهرههای برجسته مصری را زیر ذرهبین قرار دهیم که گرچه بعضی از آنها هنوز اظهار نظری در زمینه شرکت در انتخابات نداشته و برخی دیگر آن را رد میکنند، اما همگی گامهای بلندی در این مسیر برداشته و طرحهای زیادی را آماده اجرا کردهاند.
محمد حسین طنطاوی
با متواری شدن حسنی مبارک، رئیس جمهور سابق مصر و واگذاری امور اداره کشور به شورای عالی نظامی این کشور، “محمد حسین طنطاوی” ۷۶ ساله، فرمانده کل نیروهای مسلح و وزیر سابق دفاع و رئیس شورای عالی نظامی مصر در طول دوره انتقالی تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری جانشین مبارک شده و اداره مصر به وی واگذار شد.
طنطاوی در ۳۱ اکتبر سال ۱۹۳۵ میلادی از پدری مصری به دنیا آمده و در سال ۱۹۵۶ میلادی از دانشکده جنگ و سپس از دانشکده فرماندهی و ستاد فارغ التحصیل شد.
وی حضور در جنگهای ۱۹۶۷ میلادی و همچنین جنگ سال ۱۹۷۳ میلادی با رژیم صهیونیستی را در کارنامه خود دارد. او در جنگ سال ۱۹۷۳ میلادی، فرمانده یکی از گردانهای نیروی زمینی بوده و پس از جنگ با دریافت نشان شجاعت به عنوان رایزن نظامی در پاکستان در سال ۱۹۷۵میلادی منصوب شد و پس از آن با همین سمت راهی افغانستان شد.
وی پیش از انتخاب به فرماندهی کل نیروهای مسلح مصر از سوی حسنی مبارک، فرماندهی ارتش و فرماندهی گارد ریاست جمهوری (در سال ۱۹۸۸ میلادی) و فرماندهی کل نیروهای مسلح و وزارت دفاع و جنگ افزارسازی (در سال۱۹۹۱ میلادی) را بر عهده گرفت تا اینکه توسط حسنی مبارک به درجههای عالی نظامی (ژنرال) ارتقاء یافت.
طنطاوی که سابقه عضویت و دلبستگی بهاندیشه و مشی اخوان المسلمین را نیز در کارنامه خود دارد، سعی کرد در تمام مدت اعتراضات مردمی، از روز ۲۵ ژانویه از آسیب رسیدن به مردم توسط ارتش جلوگیری کند و به همین دلیل بود که ارتش بر خلاف پلیس و نیروهای امنیتی لباس شخصی، چندان با مردم وارد درگیری نشد و حتی برخی افسران ارتش در میدان التحریر به خیل انقلابیون پیوستند و سلاح خود را به آنان تقدیم کردند و بسیاری از نیروهای ارتش نیز به همراه مردم در نماز جماعت حضور مییافتند.
بسیاری از ناظران، محبوبیت ارتش در میان مردم را نقطه قوت ژنرال محمد حسین طنطاوی دانسته و در همان حال معتقدند که حاکم فعلی مصر در جریان محافظت از ساختمان تلویزیون ملی مصر و به پرواز در آوردن جنگندههای “اف۱۶” بر فراز آسمان قاهره بنوعی اقتدار خود را به نمایش گذاشت.
وی در روز ۲۹ ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی هم در یکی از اقدامات برای آرام کردن اعتراضات مردم مصر، به عنوان معاون نخست وزیر انتخاب شد. بعضی از پیامهای دیپلماتیک آمریکا که از سوی ویکی لیکس افشا شدهاند، از فرمانده ارتش مصر به عنوان فرد مسن و مقاوم در برابر اصلاحات [مورد نظر آمریکا] نام بردهاند. با این حال، کاخ سفید که نگران کشیده شدن اوضاع مصر به هرج ومرج و ضربه خوردن امنیت رژیم صهیونیستی است، با گزینه اداره کشور بعد از مبارک به وسیله شورای عالی فرماندهی ارتش به دلیل مواضع میانه روانه آن در قبال مردم و محبوبیت شخص طنطاوی در میان نیروهای ارتش موافقت کرده است.
با این حال طی دو روز اخیر بسیاری از رسانه های غربی و بویژه آمریکایی، صهیونیستی و فرانسوی، اخباری را علیه طنطاوی منتشر کردهاند تا چهره وی را خدشه دار کنند از جمله بازتاب اقدام برنامه ریزی شده ایهود باراک، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در برقراری تماس تلفنی با طنطاوی بود که خبر آن بلافاصله خمیرمایه رسانه های غربی را تشکیل داد تا وجهه وی در کنار دیگر گزینه های مطرح برای ریاست دولت مصر خدشه دار گردد.
البته نهایتاً وی به خاطر سمت بالایی که در حکومت مبارک داشته، قطعاً گزینه برتر انقلابیون نخواهد بود.
عمر سلیمان
عمر سلیمان ۷۵ ساله در سال ۱۹۳۵ میلادی در استان قنا متولد شد، بر اساس زندگی نامه ای که در وبلاگ وی منتشر شده است، در سال ۱۹۵۴ میلادی به ارتش پیوست و مدتی بعد با هیئتی به مسکو رفت تا علوم نظامی را در این کشور فراگیرد. وی مدرک کارشناسی ارشد علوم نظامی را دریافت کرده و همچنین از دانشگاه قاهره نیز مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم سیاسی دریافت کرد.
سلیمان پیش از رسیدن به ریاست دستگاه اطلاعات مصر که از سال ۱۹۹۱ میلادی به مدت ۲۰ سال آن را در اختیار دارد، رئیس بخش برنامهریزی اتاق عملیات نیروهای مسلح و مدیر دستگاه اطلاعات نظامی مصر بوده است.
وی در جنگهای مختلفی نظیر جنگ یمن، جنگهای سال ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ میلادی با رژیم صهیونیستی شرکت داشته است اما آغاز اوجگیری وی در عرصههای سیاسی مربوط به سال ۱۹۹۵ میلادی است که وی در جریان سفر مبارک به اتیوپی به او پیشنهاد داد که خودروی مرسدس و ضد گلوله و انفجار خود را به همراه خود ببرد. در جریان همین سفر بود که کاروان مبارک هدف حمله قرار گرفت اما با وجود خودروی مبارک، وی از این حادثه جان سالم به در برد و سلیمان به عنوان ناجی مبارک به فرد مورد اعتماد وی تبدیل شد که البته بعید هم نیست که کل این حادثه، توطئه سلیمان برای تقرب به مبارک بوده باشد.
سلیمان در سال ۲۰۰۰ میلادی در مراسم تشییع جنازه “حافظ اسد” رئیسجمهور فقید سوریه برای نخستینبار در انظار عمومی ظاهر شد و از همان زمان، نقش وی در بسیاری از مناقشات خاورمیانه پررنگ شد، بعد از آن بود که سلسله سفرهای خارجی وی به غزه و رامالله و قدس و تلآویو به عنوان نماینده مصر با انعکاس رسانههای خبری مواجه شد.
سلیمان یکی از افراد مورد اعتماد صهیونیستها در اجرای سیاستهای این رژیم در منطقه بوده و هست؛ “بنیامین بن الیعازر” وزیرجنگ سابق و وزیر صنایع کنونی اسرائیل میگوید: ما میتوانیم روی او [سلیمان] حساب کنیم زیرا او به وعدههای خود عمل میکند.
روزنامه ایتالیایی “کوریه را دلاسرا” که به محافل جاسوسی غربی نزدیک است بتازگی در گزارشی به بررسی گذشته سیاه سلیمان در همکاری با سازمان سیا پرداخت است که طبق این گزارش، سلیمان به عنوان “ماشین شکنجه سیا” مأمور دریافت افراد ربوده شده از سوی این سازمان در کشورهای مختلف و شکنجه شدید آنها برای اعتراف گرفتن بوده است. سلیمان ارتباطات بسیار نزدیکی را با دستگاههای جاسوسی انگلیس “MI6” نیز دارد.
گفته میشود پس از فرار مبارک از مصر، وی همچنان در پشت پرده، زمام امور این کشور را در دست دارد و از سوی آمریکا مأمور انحراف قیام ملت مصر از اهداف اساسی خود است.
محمد البرادعی
“محمد البرادعی” در سال ۱۹۴۲ میلادی در مصر به دنیا آمد، وی در سال ۱۹۶۲ میلادی از دانشگاه قاهره مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد و دکترای حقوق بینالملل را نیز در سال ۱۹۷۴ میلادی از دانشگاه نیویورک گرفت.
او در سال ۱۹۶۴ میلادی فعالیت رسمی خود را در وزارت خارجه مصر و به عنوان یکی از اعضای هیئت دائمی مصر در سازمان ملل در شهرهای نیویورک و ژنو آغاز کرد. البرادعی در سال ۱۹۸۴ میلادی به عنوان دبیر آژانس انرژی اتمیکار در این سازمان را آغاز کرد و علاوه بر مدیرکلی، چند سمت مهم دیگر نیز در این سازمان داشته که از جمله آنها مشاورت حقوقی آژانس است.
البرادعی از سال ۱۹۹۷ میلادی و پس از کنارهگیری هانس بلیکس، به عنوان مدیرکل آژانس انرژی اتمی انتخاب شد و در سال ۲۰۰۱ میلادی نیز بار دیگر به این سمت برگزیده شد. البرادعی پس از پایان مأموریت خود در آژانس بینالمللی انژی اتمیبه مصر بازگشت؛ او بلافاصله بعد از ورود به مصر خود را به عنوان یک چهره مخالف دولت نشان داد.
برخی تحلیلگران بر این باورند که آمریکا که از نارضایتی مردم در افکار عمومی مصریها باخبر بود، سعی کرد تا با مطرح کردن البرادعی به عنوان رئیس بخشی از مخالفان دولت در این کشور از احتمال به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در شرایط انقلاب و سقوط مبارک جلوگیری کند که در همین راستا البرادعی بدون کوچکترین سابقه مبارزاتی علیه دولت مبارک به عنوان رئیس جبهه تغییر در مصر انتخاب شد.
او البته بعد از بازگشت از آژانس نیز بطور کامل در مصر نماند و زمان زیادی را در ژنو گذراند.
با آغاز موج خروش مردمی در مصر، البرادعی راهی قاهره شد تا بتواند بر موج اعتراضات و انقلاب مردمی سوار شده و در زمان ضروری خود را به عنوان کاندیدای مطرح ریاستجمهورری در این کشور معرفی نماید. وی البته بتازگی در اظهاراتی کاندیداتوری برای ریاستجمهوری دوره آینده در مصر را رد کرده، اما بسیاری از تحلیلگران از عزم وی برای رسیدن به قدرت در مصر خبر میدهند.
البرادعی به خاطر سمت بین المللی که در اختیار داشته، روابط بسیار گرم و صمیمانه ای نیز با مقامات رژیم صهیونیستی دارد و در همین راستا، جایزه صهیونیستی صلح نوبل را به پاس خدماتی که علیه برنامه هسته ای ایران و به سود غرب ارائه داد، دریافت کرده است. وی همچنین از مطلوب ترین گزینه های مدنظر غربی ها و بویژه اروپایی ها نیز هست.
ایمن نور
سیاستمدار لیبرالیست و وکیل مصری که در سال ۲۰۰۵ میلادی به عنوان رقیب مبارک در انتخابات شرکت کرد. وی البته بعد از برگزاری انتخابات فرمایشی در این سال به دلیل صریح اللهجه بودن و محکوم شدن به ارائه مدارک جعلی برای تأسیس حزب “الغد (فردا)” به پنج سال زندان محکوم شد، اما پس از طی سه سال از محکومیت خود به بهانه بیماری از زندان آزاد شد.
قانون کنونی حاکم بر مصر در اختیار داشتن هرگونه منصب و مقام یا فعالیت سیاسی را حداقل تا پایان دوره محکومیت نور ممنوع کرده است و همین موضوع حضور وی در انتخابات آینده ریاست جمهوری مصر را که قرار است در سپتامبر آینده برگزار شود، در پرده ابهام قرار میدهد.
این در حالی است که نور دیروز با اعلام قصد خود برای کاندیداتوری در انتخابات آینده گفت که راهکارهای قانونی برای ممانعت از این موضوع در اختیار دارد.
وی در گفتوگو با خبرگزاری ایتالیایی آکی ممانعت از کاندیداتوری وی به علت زندانی شدن در موضوع تقلب را بعد از سقوط نظام گذشته مصر غیرمنطقی دانست و تأکید کرد که آن یک موضوع سیاسی بود و راهکارهایی برای حل قانونی این مشکل دارد.
ایمن نور که از سیاستمداران لیبرال مصر به شمار میرود، در عین حال برای جلب نظر غرب و رژیم صهیونیستی گفت که در صورت رسیدن به حاکمیت به توافقنامههای بینالمللی تا زمان تعهد طرفهای دیگر متعهد خواهد بود.
وی آمریکا را نیز کشوری مهم دانست و ابراز امیدواری کرد که مناسبات متوازن بر اساس صداقت و نه بر اساس وابستگی مصر به آمریکا ادامه داشته باشد.
به اعتقاد تحلیلگران مسائل بینالمللی با توجه وجهه اسلامی مردم مصر که در انقلاب و خیزشهای هفتههای اخیر به وضوح در برگزاری نمازهای جماعت و رد کردن عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی قابل مشاهده بود، شانس وی برای رسیدن به قدرت در مصر کمرنگ است.
عمرو موسی
عمرو موسی، دبیرکل اتحادیه عرب است. او یکی از وزیران خارجه مشهور در دولتهای پیشین حسنی مبارک بوده است. طرفدارانش وی را به خاطر حمایت از فلسطینیها در زمان مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل تحسین میکنند و این در حالی است که ریاست وی در اتحادیه عرب که یک سازمان محافظهکار عربی و طرفدار حفظ رهبران کنونی عرب و موافق کلی روند سازش در خاورمیانه است تا حدودی چهره او را در نزد افکار عمومی عربی مخدوش کرده است.
عمرو موسی از گذشته در نظر برخی از مصریها به عنوان نامزد مورد حمایت آنها برای تصدی سمت ریاست جمهوری بود. وی در همین راستا بعد از شروع اعتراضات مردمی در این کشور با تلاش برای نشان دادن خود در صحنه سیاسی و اعتراضات مردم مصر و همچنین اعلام قریب الوقوع کنارهگیری از دبیرکلی اتحادیه عرب اقدامات مقدماتی برای کاندیداتوری در انتخابات آینده را انجام داده است. موسی همچنین در روزهای قبل از سقوط مبارک خواستار ایجاد نظام چند حزبی در مصر شده بود.
موسی بتازگی در گفت وگو با رادیو “اروپا- فرانسه” برای ایفای نقش در دولت انتقالی احتمالی این کشور اعلام آمادگی کرده بود. موسی در عین حال نسبت به دستیابی به یک اجماع ملی ابراز تمایل کرد و گفت دولت جدید نمیتواند قدرتهای سیاسی از جمله “اخوان المسلمین” را نادیده بگیرد اما با همه اینها در وابسته بودن وی به غربی ها و مهره آمریکا بودن وی تردیدی نیست.
احمد حسن زویل
یکى از کسانى که بتازگى به همت رسانه های آمریکایی، در رسانههاى جهان نامش بر سر زبانها افتاده، “احمد حسن زویل” دانشمند و متفکر مشهور مصرى ـ آمریکایى ساکن ایالات متحده است که به اعتقاد بسیارى از کارشناسان یکى از گزینههاى مطرح آمریکایىها براى جانشینى مبارک است.
احمد زویل، متولد ۲۶ فوریه ۱۹۴۶ میلادی در شهر دمنهور است. وى دانش آموخته رشته شیمى و دکتراى فیزیک در رشته نورشناسى است که نخستین مصرى به حساب مىآید که توانست در سال ۱۹۹۹ میلادی برنده جایزه نوبل فیزیک شود. آمریکایىها او را پدر فیزیک مصر مىدانند و مطالعات او را در این رشته که در دانشگاه پنسیلوانیا، برکلى و مرکز تکنولوژى کالیفرنیا انجام داده، بسیار ارج مىنهند.
احمد زویل زمانى وارد میدان سیاست شد که در اواخر سال ۲۰۰۹ میلادی به عنوان نماینده علمى ایالات متحده در امور خاورمیانه روانه منطقه شد. به اعتقاد بسیارى از کارشناسان آغاز به کار او در این کسوت و اعزامش به خاورمیانه در حقیقت محکى بود براى این که دریابند تا چهاندازه مىتواند در جامعه عربى خاورمیانه صاحب جایگاه شود و طرفدار پیدا کند.
وی نیز که از مدتها پیش در مصر حضور نداشت، از اوایل فوریه به قاهره سفر کرد. او در نخستین حضور علنىاش در برابر افکار عمومى به خبرنگاران گفت: من طرحى مشتمل بر پنج بند دارم که مىتواند مصر را فورا از بحران فعلى خارج کند. بر اساس این طرح باید شوراى جدیدى متشکل از قانونگذاران و چهرههاى مورد قبول افکار عمومى تشکیل شود تا بندهاى ۷۶، ۷۷، ۸۸ و ۱۷۹ قانون اساسى را فوری بررسى و اصلاح کند تا پس از آن بتواند زمانى مناسب براى برگزارى انتخاباتى حقیقى در کشور تعیین کند. دوم، لغو قانون فوقالعاده و تعدیل قانون احزاب و سوم، آزادى زندانیان سیاسى به خصوص جوانان و جماعت اخوانالمسلمین از همه زندانهاى کشور و چهارم، برگزارى انتخابات آزاد و منزه تحت نظارت کامل دستگاه قضایى کشور و پنجم تغییر کامل مضمون قوانین رسانهها و اطلاعرسانى مصر.
زویل در پاسخ به این پرسش که آیا خود را نامزد ریاست دولت موقت یا ریاستجمهورى آینده مصر مىکند یا خیر؛ گفت: براى من مهم این است که کشور در حال حاضر از وضعیت بحرانىاش خارج شود و دموکراسى در آن استقرار یابد. زویل به محض ورود به مصر با عمر سلیمان و احمد الطیب، شیخ الازهر دیدار کرد و پس از آن به دیدار دیگر چهرههاى سیاسى مصر از جمله عمرو موسى، دبیرکل اتحادیه عرب رفت.
طرح کلی زویل نشان دهنده عزم جدی وی برای اعلام کاندیداتوری در دوره آینده ریاستجمهوری مصر است، البته با توجه به وابستگی نمایان وی به آمریکا و ناپختگی وی در عرصه سیاسی تحلیلگران اعتقاد دارند که وی نمیتواند گزینه اول برای کاندیداتوری در انتخابات آینده مصر باشد.
آخرین نامزد احتمالی
اما آخرین نامزد انتخابات را هیچ کس نمی تواند حدس بزند؛ شاید از میان خاکستر آتش قیام این ملت، ققنوسی سر برآورد که شرایط را برای آماده شدن خاورمیانه ای جدید و چه بسا با چهره ای اسلام باورانه رقم زند.