پس از آنکه در سال ۱۹۲۰ م. دستور قیمومیّت «انگلیس» برای مهاجرت در «سان رمو» امضا شد، دولت انگلیس به ادارۀ این منطقه اقدام کرد و سر هربرت ساموئل که از خانوادههای معروف یهودیهای انگلیس بود، به مقام نخستین کمیسر عالی «فلسطین» انتخاب شد.۱
سرهربرت ساموئل، به بهائیان و عبّاس افندی که در ماجرای تصرّف فلسطین و اشغال آن به وسیلۀ نیروهای انگلیس، جاسوسی انگلستان را به عهده داشتند، توجّهی خاص نمود و ضمن شرکت در تشییع جنازۀ عبّاس افندی، بهائیان را برخلاف مسلمانان عرب که همواره از استعمار بریتانیا کینه داشتند، تجلیل کرد.۲
- خواستههای زعیم بهائیان از صهیونیسم
بهائیان هیچگونه حسّاسیتی به غصب سرزمین فلسطین به وسیلۀ رژیم صهیونیستی نداشتند؛ بلکه در عمل، از صهیونیستها حمایت نیز میکردند. شوقی افندی در نامهای رسمیبه رئیس کمیسیون مخصوص «سازمان ملل متّحد»، دربارۀ قضیۀ فلسطین، نه تنها از حقوق مسلمانان عرب در سرزمین فلسطین هیچگونه دفاع و از آن همه آثار ستم ناشی از استعمار، اظهار تأسّف نکرد، بلکه موقعیّت و علایق بهائیان و یهودیان را به سرزمین یاد شده، ریشهدارتر و مهمتر از توجّه مسلمانان به «قدس» و سرزمین فلسطین خواند!
از آنچه شوقی افندی در این نامه به دستور حامیان انگلیسی و صهیونیستی خود نوشته است، صرفاً حفظ منافع بهائیّت، قبول علی محمّد شیرازی، میرزا حسینعلی و عبّاس افندی مورد تأکید قرار گرفته است بیآنکه ظاهراً برای بهائیّت و رهبرشان تفاوتی داشته باشد، یهودیان یا مسلمانان بر این سرزمین حاکم شوند. متن کامل این نامه را که در مجلۀ «بهایی نیوز» مورّخ سپتامبر ۱۹۴۷م.، شمارۀ ۷ مجلۀ «اخبار امری» ارگان بهائیان ایران، در آبان ۱۳۲۶ش. در ایران، منتشر شده است، میخوانیم:
آقای امیل سندراستورم؛ رئیس کمیسیون مخصوص سازمان ملل متّحد در قضیۀ فلسطین!
جناب رئیس! مرقومۀ شما، مورّخ ۹ جولای واصل و خوشوقتم از اینکه فرصتی دست داده تا مختصری در خصوص ارتباط دیانت بهایی با فلسطین و نظریۀ ما نسبت به تغییراتی که ممکن است در اوضاع آیندۀ این اراضی مقدّسه و متنازع فیه روی دهد، به اطّلاع شما و همکاران محترمتان برسانم.
برای استحضار شما، به ضمیمۀ این نامه، شرح مختصری دربارۀ تاریخ، مقاصد و اهمّیت دیانت بهایی و همچنین جزوۀ وجیزهای مشتمل بر عقاید و نظریّات آن نسبت به وضع فعلی دنیا و تحوّلاتی که ما امیدوار و عقیدهمندیم در آن روی خواهد داد، ارسال میدارم.
موقعیّت بهائیان در این کشور، تا حدّی منحصر به فرد است؛ زیرا اورشلیم مرکز روحانی عالم مسیحیّت است؛ ولی مرکز اداری کلیسای روم با هیچ یک از مذاهب دیگر دیانت عیسوی نمیباشد و نیز هر چند اورشلیم در نظر مسلمانان، نقطهای است که یکی از مقدّسترین مقامات اسلامی در آن قرار دارد، مع ذلک اعتاب متبرّکۀ دیانت محمّدی و مرکزی که برای ادامۀ فریضۀ حج بدانجا میروند، در سرزمین عربستان است نه در فلسطین، تنها یهودیان هستند که علاقۀ آنها به فلسطین تا اندازهای قیاس با علاقۀ بهائیان به این کشور است؛ زیرا که در اورشلیم، بقایای معبد مقدّسشان قرار داشته و در تاریخ قدیم، آن شهر، مرکز مؤسّسات مذهبی و سیاسی آنان بوده است. با وصف این، موقف آنها نیز از یک جهت با بهائیان متفاوت است؛ زیرا خاک فلسطین، محلّ استقرار عرض سه طلعت اعظم دیانت بهایی بوده و نه تنها محلّ توجّه و زیارت بهائیان دنیا است، بلکه در عین حال مقرّ دائمی نظم اداری بهایی است که افتخار ریاست آن را به عهده دارم…
… امّا تصمیماتی که نسبت به آیندۀ فلسطین اتّخاذ میشود و مطلبی که برای ما اهمّیت دارد، این است که هر کس حکومت حیفا و عکّا را به دست بگیرد، به این نکته واقف باشد که در این منطقه، مرکز اداری و روحانی یک آیین جهانآرا قرار دارد و باید استقلال آن آیین و اختیار ادارۀ بینالمللی آن به وسیلۀ این مرکز و همچنین حقّ بهائیان عموم کشورها در مسافرت به منطقۀ مزبور برای زیارت (با همان امتیازاتی که در این خصوص، بهائیان و مسلمانان و عیسویان برای زیارت بیتالمقدّس دارند) رسماً شناخته و برای همیشه محفوظ و رعایت گردد.
با بررسی و تأمّل در محتوای نامۀ یاد شده، علاقۀ بهائیان به روی کار آمدن یک حکومت صهیونیستی روشن میشود. اینکه شوقی افندی تصریح میکند: عدّۀ زیادی از پیروان آیین ما از اعقاب یهودیان و مسلمانان بوده…، یکی از بزرگترین ترفندهای شوقی افندی در جلب توجّه بیش از پیش یهودیان به شمار میرود؛ در حالی که حدّاقل ده قرن، اجداد و آبای رؤسای بابیّت و بهائیّت، همگی مسلمان بودند و تمام بهائیان، به استثنای تعدادی کم، در آن ایّام از خانوادههای مسلمان شمرده میشدند.
- دیدگاه بهائیان دربارۀ تشکیل اسرائیل!
شوقی افندی رسماً و به طور آشکار در «لوح نوروز ۱۰۸ بدیع»، خطاب به بهائیان، نظریۀ بهائیّت را در خصوص تشکیل کشور اسرائیل! چنین اظهار داشته بود:
مصداق وعدۀ الهی به ابنای خلیل و وراث کلیم ظاهر و باهر و دولت اسرائیل! در ارض مقدّس مستقر و به روابط متینه به مرکز بینالمللی جامعۀ بهایی مرتبط و به استقلال و اصالت آیین الهی مقرّ و معترف و به ثبت عقدنامۀ بهایی و معافیّت کافۀ موقوفات امریه در مرج عکّا و جبل کرمل و لوازم ضروریّه بنای بنیان مقام اعلا از رسوم دولت به رسمیّت ایّام تسعۀ متبرّکه محرّمه، موفّق و مؤیّد؛ ۳
بنابراین، با وجود این مدرک و سند رسمیبهائیان، تشکیل دولت اسرائیل! از نظر بهائیّت و بنا به تصریح شوقی افندی، وعدۀ الهی بوده است که میرزا حسینعلی و عبّاس افندی یهودیان را به آن بشارت داده بودند!۴
بین صهیونیست و بهائیّت، همیشه روابط خوبی برقرار بوده و این روابط دیرینه، به خوبی از زبان رئیسجمهوری اسرائیل! آشکار میشود که وقتی وی از رهبران صهیونیسم بوده و زمینۀ یهودی کردن فلسطین را دنبال میکرده، با عبّاس عبدالبها، ملاقات و مذاکرهای داشته است که از چنین ملاقاتی به خشنودی و رضایت یاد میکند؛ حال آنکه در آن ایّام، میان صهیونیسم و انگلستان از یک سو و مردم مسلمان عرب از سوی دیگر، منازعات شدیدی بروز کرده بود و این فقط بهائیان بودند که از یک سو با انگلستان و از سوی دیگر با کارگزاران یهودی در فلسطین روابط حسنهای داشتهاند؛ از این رو بیان شوقی افندی، در نامهای خطاب به رئیس کمیسیون قضیۀ فلسطین، از روی سیاست و محافظهکاری بوده است و او به خوبی میدانست که اگر مسلمانان عرب روی کار آیند و حکومت فلسطین را از دست انگلیسیها خارج سازند، بهطور مسلّم چنین موقعیّتی برای بهائیّت فراهم نخواهد شد و چه بسا اشتباهی که به دلیل اعطای الواح و ارسال نامههایی از سوی عبّاس افندی در عظمت امپراتوری انگلستان و تعریف و تمجید از آنان در خصوص استعمار فلسطین و همچنین هتک حرمت اسلام، نسخ اسلام، دعوی پیغمبری و کتاب جدید و خدایی که از رهبران بابیّت و بهائیّت سرزده بود، به هیچ وجه قابل تحمّل نبوده باشد؛ چنانکه تاکنون هیچ یک از جوامع اسلامی جهان، وجود بهائیان را تحمّل نکرده و به همزیستی با آنان حاضر نشدهاند؛ به ویژه آنکه مُهر بیگانگی و سرسپردگی به بیگانه بر پیشانی همۀ رهبران بابیّت و بهائیّت نقش بسته است.
منافع بهائیّت در فلسطین، در صورتی محفوظ میماند که یا انگلستان به استعمار خود در آن ادامه میداد یا صهیونیسم در جایگاه حافظ منافع امپریالیسم انگلستان و بهائیّت دیر یا زود به دست مسلمانان به صورت مرکز جاسوسی و دشمنی آشکارا با منافع ملّی مسلمان برچیده میشد؛ بنابراین، بهائیان و رهبرانشان در فلسطین و اسرائیل، به هیچ وجه خلاف مصالح اسرائیل و صهیونیسم، سخنی به میان نیاوردند و با صدها هزار آوارۀ فلسطینی و غصب حقوق ساکنان آن هیچ همدردی نکردند؛ در حالی که برای برقراری و تحکیم روابط خویش با صهیونیسم، آمادۀ هرگونه همکاری شدند.۵
- وابستگی شوقی افندی به صهیونیسم
شوقی افندی در تلگرافی که در مورّخ ۴ می ۱۹۴۵م.، به محفل بهائیان ایران ارسال داشته است، با کمال افتخار، پیروزیهای اخیر جامعۀ بهائیّت را برشمرده و ذیل آن به ملاقات خود با رئیسجمهوری اسرائیل! مباهات کرده، مینویسد:
رئیسجمهوری دولت اسرائیل! به اتّفاق قرینۀ محرمه میسیس بن زوی بر حسب قرار قبلی، پس از پذیرایی که به افتخار ایشان در بیت مبارک حضرت عبدالبها به عمل آمد، اعتاب مقدّسۀ حضرت اعلا و مرکز میثاق حضرت بهاءالله به عمل آمده است…۶
همانطور که میرزا حسینعلی در سرسپردگی به سفارت روس و عبّاس افندی در سرسپردگی به انگلستان از هیچ کوششی برای جلب رضایت آنان دریغ نداشتند، شوقی افندی نیز تصمیم گرفت راه سرسپردگی بهائیّت را که به صهیونیسم ختم شده بود، با ادای امانت به صهیونیسم و خیانت آشکارا به جهان اسلام و منافع ملّی کشورهای مسلمان ادامه دهد.
هیئت بینالمللی حیفا در نامهای به محفل روحانی ملّی بهائیان ایران در اوّل ژوئیه ۱۹۵۲م.، رابطۀ شوقی افندی را با حکومت اسرائیل!، به گونهای کاملاً سربسته و محرمانه، اینگونه به اطّلاع بهائیان ایران میرساند:
روابط حکومت اسرائیل! با حضرت ولیّامرالله و هیئت بینالمللی بهایی دوستانه و صمیمانه است و فی الحقیقـ↨ جای بسی خوشوقتی است که راجع به شناسایی امر در ارض اقدس موفّقیتهایی حاصل گردیده است….۷
توافق دولت اسرائیل! مبنی بر گسترش موقعیّت و اراضی اماکن بهائیان در اسرائیل!، معلول توجّهی بوده است که سیاست آمریکا و صهیونیسم برای تقویت بهائیان و تأسیسات مرکز جهانی آنان، جهت گسترش اقدامهای بهائیّت در دیگر کشورها و حفظ منافع اسرائیل!، به ویژه در کشورهای اسلامی اعمال کرده است. طرح نقشههای جهانی بهائیان آمریکا که همزمان با برنامههای اطّلاعاتی اسرائیل تطبیق و هماهنگ شده بود، ضرورت چنین مساعدتهایی را از سوی اسرائیل، سازمان و رهبران صهیونیسم را به اتّخاذ هر نوع همکاری لازم در برابر سرسپردگی بهائیان ایجاب میکرد. بنابراین، شوقی افندی تصمیم گرفت به کمک اسرائیل دو کار اساسی را تحقّق بخشد:
۱. احداث تأسیسات مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل ضمن سامان بخشیدن به سازمان رهبری بهائیان؛
۲. رفع بزرگترین مانع راه رهبری شوقی افندی؛ یعنی بازماندگان خانوادۀ میرزا حسینعلی بهاء که با همکاری با عبّاس افندی و قبول جانشینی شوقی افندی حاضر نشده بودند.
در خصوص کار نخست، شوقی افندی خود ضمن ارسال تلگرافی به تاریخ ۲۴ دسامبر ۱۹۵۱م. به محفل ملّی بهائیان آمریکا، با صراحت تأکید میکند: با تشکیل دولت اسرائیل! و حمایت آن، کار احداث تأسیسات مرکز جهانی بهائیان و تشکیل سازمان رهبری بهائیان… ممکن و میسّر شده و این امر از برکت وجود دولت جدیدالتّأسیس اسرائیل! است. وی در ادامه، اقدامهای صورت گرفته در این زمینه و تأسیس بناها را به اطّلاع رسانده است.
در خصوص کار دوم، از آنجا که بازماندگان میرزا حسینعلی بهاء، مردمیبیسیاست و افرادی فاقد روابط پنهانی با انگلستان و صهیونیسم بودند، پس از تشکیل دولت اسرائیل!، مأموران اسرائیلی نظر خوبی به آنان نداشتند. شوقی افندی از فرصت استفاده و آنان را تضعیف و به طور کلّی آنان را به وسیلۀ دولت اسرائیل! منزوی کرد و کلّیۀ امور مربوط به بهائیّت را به دست گرفت.۸
نظر شوقی افندی در جهت این طرح، معطوف به ایجاد تأسیساتی بود که در شهر و کشور بتواند به صورت یکی از بزرگترین معابد مذهبی، جلوهآرایی کند و از این طریق، بزرگی بهائیّت را به اروپاییان و آمریکاییهای ظاهربین که به اسرائیل! سفر میکنند، نشان دهد. بیتردید در این راه به حمایت صهیونیسم و سرمایۀ هنگفتی نیاز داشت.
از مطالعۀ نامهنگاریها و تلگرافهای متعدّد بهائیان بین اسرائیل و ایران به خوبی معلوم میشود که صهیونیسم از این بیان و استدلال بهائیان متقاعد شده بود که با احداث مرکز بزرگ جهانی، قلوب بهائیان متوجّه اسرائیل! خواهد شد و همین امر، نتایج سیاسی مهمّی مبنی بر توجّه مردم به کشور اسرائیل! به بار خواهد آورد؛ بنابراین، شوقی افندی، اسرائیل! را «قلب العالم» و سرزمین آن را «ارض اقدس» تلقّی کرده بود؛ البتّه در خصوص احداث مرکز جهانی بهائیان مدارکی وجود دارد که نشان میدهد آن مرکز با سرمایۀ آمریکاییها و حمایت صهیونیسم بنا شده است.۹
- تبلیغ بهائیّت به وسیلۀ صهیونیسم
به نظر میرسد صهیونیستها به دلیل بهرهبرداریهای فراوان از بهائیّت در زمینههای گوناگون، جهت تقویت آنان، اقدامهای بسیاری را انجام داده و حمایت قاطع خویش را از بهائیّت اثبات کردهاند. در آنچه پیشتر گذشت، تا حدودی به مواردی از حمایتهای صهیونیست از بهائیّت اشاره شد و در اینجا نیز به حمایت تبلیغاتی صهیونیسم پرداخته میشود.
پس از اتمام ساختمانها و بناهای بهائیّت در اسرائیل!، وسایل ارتباط جمعی اسرائیل! به دستور دولت اسرائیل!، به ترویج و شرح معبد بهائیان پرداخت تا از این طریق، اهمّیت بقعۀ یاد شده را در نظر اعراب مناطق اسرائیلی و مسلمانان کشورهای همجوار بالا برند. دکتر لطفالله حکیم، عضو هیئت بینالمللی بهائیان در اسرائیل!، نامهای از اسرائیل! به محفل ملّی بهائیان ایران نوشته که در آن، به شرح انعکاس چگونگی تأسیسات مرکز جهانی بهائیّت در مطبوعات اسرائیل مبادرت ورزیده است. وسایل ارتباط جمعی اسرائیل چنان با آب و تاب، عقاید بهائیّت را شرح و تعریف کردهاند که هیچکس جز دستور صریح صهیونیسم و دولت نمیتواند یهودیان را چنین وا دارد که دربارۀ بهائیّت با عظمت و بزرگی یاد و عقاید بهائیان را اصولی و منطقی قلمداد و در نهایت تبلیغ کنند. آنچه در نامۀ دکتر حکیم آمده، نقش سرمایۀ آمریکاییها در احداث مرکز جهانی بهائیان را بیشتر تببین میکند.۱۰
کوشش شوقی افندی برای قانونی کردن اموال و املاک بهائیان، به ویژه در کشورهای اسلامی، با حمایت صهیونیسم به نتیجه رسید و مسئولان دولت اسرائیل!، برخلاف مصالح داخلی کشورهای مسلمان که گردهماییهای بهائیان را غیرقانونی میدانستند و مانع گسترش سازمانهای بهایی در خاک خود میشدند و تشکیلات بهائیان چنین مناطقی را که در کشورهای متبوعۀ خود غیرقانونی بودند، در اسرائیل!، به طور رسمی و قانونی به ثبت رساند تا بهائیان بتوانند تحت حمایت دولت اسرائیل!، موجودیّت محافل خود را در کشورهای اسلامی حفظ کنند و فعّالیتهای خود را تداوم دهند.
- ارتباط بهائیّت با صهیونیسم در گزارشهای ساواک
گویا صهیونیستها از همان ابتدای تشکیل رژیم صهیونیستی، با بهاییها رابطۀ حسنه داشتند و شاید بتوان گفت که به صورت ستون پنجم رژیم صهیونیستی در کشورهای گوناگون، به ویژه ایران عمل میکردند؛ بدین سبب از حمایت کامل صهیونیستها بهرهمند بودند. گزارش ساواک در این زمینه شاهد بر این مدّعا است؛ چرا که در گزارش ساواک در مورّخۀ ۲۲/۱/۱۳۲۵ ش.آمده است:
به: ادارۀ کلّ سوم
از: ادارۀ کلّ دوم
موضوع: انتخابات اعضای محافل مرکزی بهاییهای جهان در اسرائیل طبق اظهارات امان فتح اعظم، عضو محافل مرکزی بهاییها در اسرائیل قرار است در تاریخ ۶/۲/۵۲ انتخابات … و جهت رهبری کردن محافل مرکزی بهاییهای جهان در اسرائیل به مدّت ۲۰سال آینده آغاز شود. همچنین قرار است نُه نفر از هر محفل بهایی از ۱۱۳ کشور جهان به منظور شرکت در انتخابات فوقالذّکر به اسرائیل عزیمت نمایند.
نظریه: اسرائیل، مذهب بهایی را به عنوان مذهب رسمی در سال ۱۳۵۲ش. به رسمیّت شناخته است. دولت اسرائیل با اجرای برنامههایی از افراد یاد شده، میکوشد از اقلّیت فوقالذّکر در سایر کشورهای جهان به ویژه ایران بهرهبرداری سیاسی ـ اطّلاعاتی و اقتصادی نماید.۱۱
بهائیّت از همان ابتدا، ارتباط تنگاتنگی با صهیونیسم داشته و در اجرای سیاستهای صهیونیستی کمک شایانی به آنان کردند؛ بنابراین، عالمان شیعه از ابتدای تشکیل این فرقۀ ضالّه، خطر آن را به جهان اسلام گوشزد کردند؛ به طوری که در گوشهای از اعلامیۀ آنان آمده است:
… واسفا واسفا که شاه شیعه و دولت مسلمان او، با فرقۀ ضالّۀ بهاییه همعنان گردیده و از یاران قوای صهیونیه الهام گرفته، طبیب مخصوص خود و معاون وزارت جنگ و رئیس دارایی ارتش را که از بیتالمال ارتزاق میکنند، از اغنام الله انتخاب کرده است.۱۲
- محافل بهائیان یا مراکز جاسوسی اسرائیل
شدّت گرفتن درگیریها و دشمنیهای بین اعراب و اسرائیل، نیاز صهیونیسم و اسرائیل را به گسترش عوامل «اطّلاعاتی» به ویژه در کشورهای عرب ـ اسلامی، دو چندان ساخت. از همین جا نقش محفل ملّی بهائیان در اجرای قسمتی از طرحهای وزارت اطّلاعات اسرائیل برای پوشش هرچه بیشتر عوامل اطّلاعاتی در کشورهای عربی و اسلامی آشکار میشود.
حدود ۴۰ سال پیش، وقتی یکی از شرکتکنندگان ایرانی در مجمع عمومی مؤتمر اسلامی (بیتالمقدّس، رجب، ۱۹۶۰م./۱۲۷۹ش.) از نقش اطّلاعاتی بهائیان برای اسرائیل سخن به میان آورد، به طور مسلّم دولت «اردن»، همانند دیگر کشورهای عربی، این فکر را جدّی نگرفته و در اثر عدم اطّلاع از چگونگی عوامل گستردۀ صهیونیسم در کشورهای عربی ـ اسلامیکه از ضعف تشکیلات اطّلاعاتی آنان ناشی بود، به آن توجّهی خاص مبذول نشد.
برای کارشناسان مسائل سیاسی ـ مذهبی ایران روشن بود زمانی که طرح دوستی و روابط عبّاس افندی با صهیونیسم، پیریزی نشده بود، در ایران، یهودی ـ بهایی وجود داشت و تحت چنین عنوانی افرادی را نمییافتیم؛ ولی پس از انعقاد چنین سرسپردگی و تداوم آن در زمان شوقی افندی، به ویژه پس از تشکیل دولت اسرائیل! در اراضی فلسطین مشاهده شد که در ایران، افراد بسیاری یهودی در بهائیّت ثبت نام کردند و هر دوی آنان صمیمانه تشکیل سازمان دادند و موجد افرادی شدند که جز «یهودی ـ بهایی» لقبی دیگر نمیتوان به آنها داد و همین، چه از جانب یهودیان ایران و چه از جانب بهائیان، مورد گفتوگوی صریح محافل بهایی در ایران قرار میگرفت و اسرائیل!، «قلب العالم»، اصطلاحی مشترک برای حفظ منافع هر دو گروه، از جانب شوقی افندی ابداع و زبانزد بهائیان و یهودیان صهیونیست شد؛ ۱۳ البتّه نقش اطّلاعاتی و جاسوسی بهائیّت برای صهیونیستها زمانی آشکار شد که از یک سو شبکۀ اطّلاعاتی اعراب گسترش یافته و بر اوضاع سیاسی اقتصادی خویش حاکم شده بودند و از سوی دیگر، روابط متقابل مجامع اسلامی جهان و تشکیل کنفرانسهای بینالمللی اسلامی، در سطح نمایندگان سیاسی و عالمان اسلامیکشورهای مسلمان گسترش یافته بود که این دو عامل از روی فعّالیتها و نقش محافل ملّی بهائیان در حفظ و ترویج منافع صهیونیسم و اسرائیل پرده برداشت و یکباره، کشورهای عربی متوجّه شدند که عوامل بهایی، از جملۀ مهمترین عوامل اسرائیل و صهیونیسم در جهان، به ویژه در کشورهای اسلامی و آفریقایی شدهاند.
پس از پیگیری جدّی و کسب اطّلاعات و مدارک سیاسی از چنین سرسپردگی رهبران بهائیّت به صاحبان منافع صهیونیسم و اسرائیل، جامعۀ اتحادیۀ کشورهای عربی متقاعد شد که موضوع بهاییگری را در کشورهای عربی ـ اسلامی جزو دستور کار «دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل» وابسته به اتحادیۀ عرب قرار دهد. این دفتر از طرف کشورهای عربی مسئولیّت داشت که به طور کامل تمام شرکتها و مجتمعهای صنعتی و اقتصادی آمریکایی و اروپایی را که با اسرائیل منافع مشترک داشتند و به زیان اعراب تلاش میکردند، شناسایی و فهرست سیاهی از آنها تهیّه کند و به استحضار دولتهای عرب جهت تحریم هر نوع معامله و همکاری اقتصادی با آنها برساند. بدینترتیب، تحریم اعراب ضدّ اسرائیل آغاز شد.
خبرگزاری رویتر در تاریخ ۱۰ ژانویۀ ۱۹۷۵م. از «دمشق» گزارش داد:
محمّد محجوب، کمیسر عالی دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل در دمشق اظهار داشت: کنفرانس، ماه آینده، دفتر تحریم… پیرامون مبارزه با گروه بهایی را مورد بررسی جدّی قرار خواهد داد.
محمّد محجوب، گروه بهایی را جنبش طرفدار اسرائیل و صهیونیسم برشمرده است.۱۴
همین مضمون را «خبرگزاری خاورمیانه» در دهم ژانویۀ ۱۹۷۵م.، به نقل از محمّد محجوب و دیگران ناظر آگاه بر «جامعۀ اتحادیۀ عرب» چنین مخابره کرد:
روز ۲۳ فوریۀ سال جاری، افسران دفتر تحریم اسرائیل در کنفرانس قاهره هم گرد خواهند آمد تا موضوع گروه مذهبی بهاییها را که دارای اهداف و فعّالیتهای صهیونیستی در کشورهای عربی ـ اسلامی هستند، مورد بررسی قرار دهند….
در حال حاضر، بهائیان در کشورهای عربی و اسلامی، فعّالیتهای چشمگیری داشته و با پشتیبانی صهیونیسم جهانی و اسرائیل، در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه ایالات متّحدۀ آمریکا، مراکز مهمّی را برای اهداف صهیونیستی زیر پوشش بهائیّت ایجاد کردهاند.
به همین منظور، سی و هفتمین کنفرانس تحریم اسرائیل، وابسته به جامعۀ عرب، در ۲۳ فوریۀ ۱۹۷۵م. در قاهره گشایش یافت و در روز ۲۵ فوریه، نتایج مهم و تصمیمهای گرفته شده در کنفرانس تحریم، در مطبوعات جهان منتشر شد. روزنامۀ «المحرّر» چاپ «بیروت»، در ۲۵ فوریۀ ۱۹۷۵م. تحت عنوان «مؤتمر مکاتب مقاطعۀ اسرائیل» تصمیم کنفرانس تحریم را به نقل از محمّد محجوب و دیگر ناظران آگاه در خصوص رابطۀ محافل و مراکز بهائیان با صهیونیسم و اسرائیل چنین اعلام کرد:
و همچنین دفتر تحریم اسرائیل… مقرّر داشت که بایستی دولتهای عربی از جنبش بهاییها و تشکیل محافل آنها شدیداً جلوگیری کند؛ زیرا برای اعضای کنفرانس مسلّم گردید صهیونیسم به طور پنهانی، پشتیبان جنبش و محافل بهائیان است.۱۵
ماهنامه موعود شماره ۱۲۰
علی جدید بناب
پینوشتها:
۱. ژرژ لنچافسکی، تاریخ خاورمیانه، ص ۳۲۵.
۲. سیّد محمّد باقر نجفی، بهائیان، ص ۶۸۶.
۳. همان، ص ۶۹۶، به نقل از کتاب توقیعات مارکه، حضرت ولیّامرالله، آپریل ۱۹۵۲م.ـ۱۹۴۵م.، تهران: مؤسّسۀ ملّی مطبوعات امری، ۱۲۵ بدیع، ص ۲۹۰.
۴. همان، ص ۶۹۷.
۵. همان، ص ۶۹۸.
۶. همان، صص ۶۹۸ و ۶۹۹، به نقل از مجلۀ اخبار امری، ارگان محفل ملّی بهائیان، ایران، ش ۱۱، فروردین ۱۳۳۲.
۷. همان، صص ۱۶ و ۶۹۹، همان، ش ۵، شهریور ۱۳۳۱.
۸. ر.ک: همان، صص ۷۰۲ـ۷۲۱.
۹. ر.ک: همان، صص ۷۲۱ـ۷۴۰.
۱۰. ر.ک: همان، صص ۷۳۲ـ۷۴۰.
۱۱. سازمان اسناد انقلاب اسلامی، بخش آرشیو اسناد، کد ۱/۱۲۱۳۷، شمارۀ بازیابی ۳۴۱۸۱۸، ج ۱، ص ۱۷۱.
۱۲. همان، کد ۵/۱۲۰۲۴، شمارۀ بازیابی ۱۱۵/م، به نقل از مشیر شاکر، گوشهای از تاریخ ایران، دیروز و امروز ایران، ص ۷.
۱۳. سید محمّد باقر نجفی، بهائیان، صص ۷۴۰ و ۷۴۱.
۱۴. همان، ص ۷۴۳، به نقل از بولتن خبر سازمان رادیو تلویزیون ملّی ایران، دفتر مرکزی خبر، ش ۲۳۲، ۲۱ دی ۱۳۵۳.
۱۵. همان.