ویژگیهاى حضرت ولى‌عصر(ع)

سخنرانى حضرت آیت‌اللَّه ناصرى

 

خصائص و ویژگیهایى که از طرف حضرت حق، جلّت عظمته به حضرت ولى‌‌عصر روحى له الفدا افاضه شده چیست؟ با بررسى که بنده کرده‌‌ام، حدود ۴۴ یا ۴۵ خصیصه براى امام زمان (ع) نقل شده است. که در اینجا به برخى از آنها اشاره مى‌‌کنیم:

خصیصه اول، نور امام زمان (ع) است. در بعضى از زیارات مى‌‌خوانیم: »السلام علیکم یا نوراللَّه السّاطع«. چهارده معصوم انوار الهى هستند منتها نور امام زمان (ع) دارى جذابیت خاصى است. چهارده نور مقدس به نور توحید و ولایت و در عالم انوار منورند و نور هر کدام دارى رنگ و جلوه خاصى است. اما نور حضرت بقیهاللَّه (ع) جاذبه بیشترى دارد و جلب توجه بیشترى مى‌‌کند.

همان‌‌طور که راجع به حضرت فرموده‌‌اند: »المهدى طاووس اهل الجنه«.
در میان پرندگان زیبا طاووس جلوه دیگرى و جذابیت خاصى دارد. لذا شب معراج نبى‌‌اکرم(ص) وقتى به انوار معصومین رسیدند نور امام زمان (ع) بیشتر جلب توجه کرد. سؤال کردند: پروردگارا این نور سبزى که شمشیر به دست ایستاده نور کیست؟

حضرت حق در پاسخ پیامبر(ص) حالات و آثار وجودیه امام زمان(ع) را بیان فرمودند. بنابراین مى‌‌توان گفت که نور امام عصر(ع) در عالم انوار هم متمایز بوده است و این یکى از امتیازات و خصائص ایشان است.
خصیصه دوم، یکى دیگر از امتیازات و خصایص حضرت بقیهاللَّه(ع) سیر نسبى حضرت است. همانطورى که مى‌‌دانید سادات بعضى منسوب به امیرالمؤمنین هستند. یعنى »علوى«اند. عده‌‌اى نسبشان به امام مجتبى(ع) مى‌‌رسد و حسنى و طباطبایى‌‌اند.

عده‌‌اى نسبشان به امام حسین(ع) مى‌‌رسد؛ یعنى »حسینى«اند. برخى دیگر نیز سجادى، باقرى، موسوى، رضوى‌‌اند. اما حضرت بقیهاللَّه (ع) در اصلاب معصومین بیشترى بوده‌‌اند. از امیرالمومنین تا امام حسن عسکرى علیهم السلام. و این سیر به این کیفیت از مختصات حضرت بقیهاللَّه روحى له الفدا است.

خصیصه سوم، از دیگر ویژگیهاى حضرت بقیهاللَّه(ع) این است که در وقت ولادت آن حضرت دو ملک از طرف حضرت حق نازل شدند و قنداقه حضرت را به آسمان بردند و حضرت حق خطاب به ایشان فرمود: مَرحبا به تو اى بنده من که یارى کننده دین منى و ظاهر کننده امر من و هادى عباد من هستى. قسم خوردام که به تو اخذ کنم و به تو بیامرزم.

خصیصه چهارم، وارد شده که: در آسمان چهارم و عالم انوار خانه‌‌اى است که به آن »بیت‌‌الحمد« گویند. در آن خانه نورى است که از روز تولد حضرت بقیهاللَّه(ع) تا روز فرج ایشان آن نور خاموش نمى‌‌شود.

خصیصه پنجم، در شرع مقدس جمع کردن بین اسم و کنیه حضرت نبى اکرم(ص) جایز نیست، مگر در مورد خاتم‌‌الاوصیا(ص) که ایشان نامشان نام نبى اکرم(ص) و کنیه‌‌اش کنیه نبى‌‌اکرم؛ یعنى ابوالقاسم است.
خصیصه ششم، در زمان غیبت، نام بردن از آن حضرت به اسمى که اسم نبى‌‌اکرم(ص) است، حرام است. البته در این زمینه بین بزرگان اختلاف است و هشت قول در اینجا وجود دارد؛ بعضى به عدم جواز به‌‌طور مطلق بعضى دیگر به جواز به‌‌طور مطلق و بعضى دیگر هم به تفصیل قائل شده‌‌اند. البته بزرگان مذهب؛ مثل شیخ مفید و شیخ طوسى معتقد به حرمت هستند. اما اینکه منظور از بردن اسم ایشان چیست؟ آیا به لفظ گفتن است؛ به کتابت نوشتن است؛ در مجالس خصوصى گفتن است؛ در زیارات خواندن است یا… خودش بحث جداگانه‌‌اى است. در هر حال، معروف این است که نام حضرت بقیهاللَّه، روحى له الفداه، در زمان غیبت احتیاطاً برده نشود و به جاى آن از القاب و کنیه ایشان – که حدود ۱۸۲ لقب و کنیه است – استفاده شود.

خصیصه هفتم، حضرت مهدى(ع) را بعد از تولد – که توسط پدرشان اذان در گوش ایشان گفته شد و پدر فرمود: فرزندم مطالبى را بیان نما و بیان نمودند – به روح‌‌القدس سپردند و بعد از چهل روز برگرداندند که رشد زیادى کرده بودند.

خصیصه هشتم، عدم معاشرت و مصاحبت ایشان با کفار، مشرکان، منافقان و فاسقان است. حضرت مهدى(ع) الان ۱۱۶۸ سال دارند۴ ولى در این مدت هیچ‌‌گونه مجالستى با این گروه‌‌ها نداشته و ندارند به خلاف پیامبر(ص) و سایر ائمه(ع) که بالاجبار با مشرکان و منافقان و… مجالست داشتند.

خصیصه نهم، بیعت احدى از جبّاران بر گردن آن حضرت نیست. تمام ائمه معصومین(ع) در زمان جبّارى از جباران، بودند و زیر فرمان آنها، امّا حضرت بقیهاللَّه(ع) زیر فرمان احدى نیستند.

خصیصه دهم، بر بازوى راست حضرت بقیهاللَّه در زمان تولدشان، با خط جلّى نوشته شده بود: »جاءالحق و زهق الباطل إنّ الباطل کان زهوقاً« و بر بازوى چپ ایشان نوشته شده بود: »بقیهاللَّه خیر لکم إن کنتم مؤمنین«. حضرت نبى‌‌اکرم(ص) در بین دو کتف مفهر خاتمیت داشتند و حضرت خدیجه هم بعد از دیدن آن مهر شیفته حضرت شد و به آن عظمت [مهر نبوت] حاضر شد ملامتها را به جان بخرد و در خدمت آن حضرت باشد. حتى مشرکان هم آن مهر را دیده بودند. پس همانطور که مهر پیامبر اکرم(ص) نشان این بود که آن حضرت خاتم الانبیاء است، مهر حضرت بقیهاللَّه هم نشان این است که آن حضرت خاتم‌‌الاوصیاست و بعد از ایشان وصى نیست.۵

خصیصه یازدهم، حضرت حق، جلّ و علا، در روایت معراجیه و غیر معراجیه، تمام انبیا را نام برده؛ مانند موسى، عیسى و…، لکن حضرت نبى‌‌اکرم(ص) را به لقب ذکر کرده مگر در یک یا دو جاى قرآن؛ مثلاً »یس والقرآن الحکیم«، »ن والقلم«، »یا أیّهاالرسول…« و… – به لقب اسم بردن به خاطر عظمت است – در مورد حضرت بقیهاللَّه هم همین است. خداوند این بزرگوار را نیز به اسم نام نبرده، بلکه در قرآن و روایات معراجیه با لقب از ایشان یاد کرده است؛ مثل »جاءالحق« که اشاره به امام زمان(ع) است یا »بقیهاللَّه« که از القاب ایشان است.
پس به خاطر عظمت حضرت ولى‌‌عصر(ع) مکرراً از ایشان به لقب و کنیه نام برده شده و اسم ایشان برده نشده است. به هر حال بحث از امام زمان(ع) مفصل است و چنانکه گفتیم ایشان حدود ۴۴-۴۵ خصیصه دارند.
هر امامى در زمان خود مسئولیت عالم وجود، هم از حیث تکوین و هم از حیث تشریع، را به عهده دارد لکن حضرت بقیهاللَّه موقعى که مسئولیت تشریعى به عهده ایشان موکول مى‌‌شود، آثار و علائمى ایجاد مى‌‌شود که در دنیا نمونه خواهد بود.

وظایف ما سنگین است. مکرراً عرض کرده‌‌ام – چنان که بزرگان فرموده‌‌اند – فرج خیلى نزدیک است. البته باید هر کس را که براى ظهور وقت تعیین مى‌‌کند تکذیب کنید؛ چون حتى اگر کسى هم زمان ظهور را بداند حق بیان کردن ندارد. مضافاً اینکه ما کسى هم نداریم که بداند. اما ما وظیفه داریم که انتظار داشته باشیم… یکى از وظایف ما دعا کردن براى فرج است. کسى مدتى قبل خدمت حضرت تشرف پیدا کرده بود، حضرت فرموده بودند: به دوستان ما بگویید: چرا شما به فکر ما نیستید؟ فرج شما و رفع گرفتارى شما در فرج من است. فرج من نزدیک شده است از خدا بخواهید که بداء حاصل نشود.

بعد از هر نمازى دو دعاى مستجاب داریم – دعا کنید براى تعجیل فرج. در مکیال‌‌المکارم مفصلاً نوشته که چه موقع دعا کنید. اما مثل اینکه تمام اوقات باید براى فرج آن حضرت دعا کرد، به گونه‌‌اى که ارتباط و سیم دائماً وصل باشد تا از مزایاى ولایت دائماً بهره‌‌مند شویم.

راجع به کسانى که به خدمت حضرت مشرف شده‌‌اند در کتابها زیاد نوشته‌‌اند ولى خیلى‌‌ها را بیخودى نوشته‌‌اند و تشرف ندارند؛ چون کسانى که ملازم حضرت‌‌اند پنج طایفه‌‌اند: نجبا، نقبا، اوتاد، رجال‌‌الغیب و صلحا و هر کدام هم عدد محصورى هستند. در روایات متعدد آمده است که سى نفر همیشه ملازم حضرت هستند و مجموع این پنج طایفه هم حدود ۵۰۰ نفرند و در مواقع اضطرار که بنده و امثال بنده، التجا به آن حضرت پیدا مى‌‌کنیم یکى از اینها مى‌‌آیند و کار ما را اصلاح مى‌‌کنند و تو گمان مى‌‌کنى که امام زمان است. تو مگر ایشان را دیده بودى که مى‌‌گویى امام زمان است؟ چون اشخاص یک دفعه با این ملازمان امام زمان(ع) برخورد مى‌‌کنند، گمان مى‌‌کنند امام زمان(ع) را دیده‌‌اند. هر کس که تشرف یابد خیلى درجه‌‌اش بالا مى‌‌رود؛ یعنى انوار قدیسه ولایت در او منشعب مى‌‌شود و او را جذب ولایت مى‌‌کند که این براى کسانى مانند شیخ انصارى‌‌ها، مقدس اردبیلى‌‌ها و… رخ مى‌‌دهد. حالا هر کسى پیدا شده این را مى‌‌گوید. بله، ممکن است به هنگام گرفتارى و توسل به آن حضرت، یکى از نقبا کار را حل کرده باشد.

ماهنامه موعود شماره ۳۷

 

 

Check Also

حج در آیین یهود

حج در آیین یهود

ديانت يهودى، حج را به عنوان يك عبادت با آثار مادى و معنوى مى نگرد؛ همانگونه كه دين اسلام و ساير اديان توحيدى و غير توحيدى چنين نگرشى به حج ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *