تولّد دوباره
بیا که آمدنت
تولّد دوبارۀ زمین است
و طلوع گامهایت،
مرگ تمام کوچههای بُن بست.
بیا و در آسمان نگاه زمستانی ما
خورشیدی بیافرین
بگذار
شبهای بیچراغ تنهاییمان را
در صبح صادق چشمهایت گم کنیم.
ای قاصد مهربانیها!
طلسم آینههای دروغگو را بشکن
تا خوشبختی
میان دستهای مظلوم گل کند
و فاصلهها به زانو در آیند
بیا
تا پرندۀکوچک انتظارمان
پرواز را بیاموزد.
*****
مینا دادگر