اتحاد نظامی‌ بنیادگرایان‌ مسیحی‌ و فرقه‌های‌ یهودی‌، در توطئه‌چینی‌ برای‌ تخریب‌ مسجدالاقصی‌

گریس‌ هالسل‌
مترجم‌: ف‌. شفیعی‌سروستانی‌

 

 

طی‌ سه‌ دهه‌ اخیر، «گرشون‌ سلومون‌» 1، اسراییلی‌ ستیزه‌جو، که‌ مدیریت‌ سازمانی‌ را برعهده‌ دارد که‌ به‌ نابودی‌ مقدس‌ترین‌ زیارتگاه‌ مسلمانان‌ اختصاص‌ داده‌ شده‌، یورشهای‌ مسلحانه‌ متعدد افراطیون‌ صهیونیست‌ به‌ مناطق‌ اسلامی‌ حرم‌ شریف‌ مسجدالاقصی‌ و قبّه‌الصخره‌ را هدایت‌ کرده‌ است‌.
تا کنون‌ هیچ‌ مقام‌ سیاسی‌ اسراییلی‌، علیه‌ تجاوزهای‌ انجام‌ شده‌ به‌ مسجدی‌ که‌ برای‌ یک‌ میلیارد مسلمان‌ سراسر جهان‌ مقدس‌ است‌، اعتراضی‌ نکرده‌ است‌. علاوه‌ بر این‌ هیچیک‌ از خاخامهای‌ اسراییلی‌ این‌ عملیاتها را محکوم‌ نکرده‌اند. در واقع‌ بسیاری‌ از یورشها، از زمان‌ شروع‌شان‌ در سال‌ 1967، با هدایت‌ خاخامهای‌ یهودی‌ صورت‌ می‌گیرند.
من‌ اولین‌ بار زمانی‌ که‌ در سال‌ 1979، به‌ اورشلیم‌ مسافرت‌ کردم‌ از نیت‌ نزاع‌طلبان‌ اسراییلی‌ برای‌ نابودی‌ مسجد آگاه‌ شدم‌. ساعتها با «بابی‌ براون‌» 2، آمریکایی‌ نسل‌ سوم‌ اهل‌ بروکلین‌، که‌ به‌ اسراییل‌ مسافرت‌ کرد وفوراً تبعه‌ آن‌ کشور گردید و زمینهای‌ فلسطینیان‌ را غصب‌ کرد تا مناطق‌ غیر قانونی‌ یهودی‌نشین‌ را برپا کند صحبت‌ کردم‌. او به‌ من‌ گفت‌: «مسجد باید نابود شود، این‌ محل‌ لکه‌ ننگی‌ در سرزمین‌ ماست‌.»
یهودیان‌ جنگ‌طلب‌، مانند براون‌ و سلومون‌، خواستار اورشلیمی‌ خالص‌، عاری‌ از حضور هر یک‌ از پیروان‌ دیگر ادیان‌ الهی‌ یا زیارتگاههای‌ آنها هستند. جای‌ شگفتی‌ اینجاست‌ که‌ میلیونها مسیحی‌ پروتستان‌ در آمریکا، با این‌ نقشه‌ یهودی‌ موافقند و از نظر مالی‌ از آن‌ حمایت‌ می‌کنند.
اسراییلیان‌ نزاع‌طلب‌ و مسیحیان‌ هواخواه‌، گرچه‌ در هدف‌ با یکدیگر متحدند اما برنامه‌های‌ بلندمدت‌ متفاوتی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ دارند.
یهودیان‌ مادی‌گرایی‌ چون‌ «استنلی‌ گلدفوت‌» 3، یکی‌ از عوامل‌ فعال‌ در انفجار سال‌ 1946 هتل‌ «کینگ‌دیوید» ـ که‌ منجر به‌ کشته‌ شدن‌ حدود یکصد مسیحی‌، مسلمان‌ و یهودی‌ غیر نظامی‌ گردید ـ به‌ دلایل‌ سیاسی‌ خواستار تخریب‌ مسجد می‌باشند. دیگر یهودیان‌ معتقدند که‌ ساخت‌ معبد بر روی‌ خاک‌ اماکن‌ اسلامی‌، طلیعه‌ ظهور مسیح‌ موعود است‌.
شمار رو به‌ گسترشی‌ از مسیحیان‌ این‌ تفکر را پذیرفته‌اند که‌: «اسراییل‌ در تمام‌ طول‌ تاریخ‌ در مرکز صحنه‌ قرار دارد». آنها می‌گویند خداوند مراحل‌ زمانی‌ متعددی‌ را تدبیر کرده‌ است‌. از جمله‌ تجمع‌ یهودیان‌ در سرزمین‌ باستانی‌ کنعان‌. به‌ گفته‌ آنان‌ زمان‌ کنونی‌ مشمول‌ یکی‌ از آن‌ «مقدّرات‌» است‌، زمانی‌ که‌ یهودیان‌ باید معبد یهودی‌ را بنا ساخته‌ و آیین‌ قربانی‌ را از سر گیرند. آنها عمل‌ به‌ این‌ «مقدرات‌» را برای‌ بازگشت‌ مسیح‌ از ضروریات‌ می‌دانند. جالب‌ اینجاست‌ که‌، مسیحیان‌ تقدیرگرا در حالی‌ که‌ اسراییل‌ را مهم‌ترین‌ قوم‌ تمام‌ دنیا می‌شناسند، به‌ یهودیان‌ احترام‌ گزارده‌ و حتی‌ چون‌ نسبت‌ میان‌ یهود و یهود آنها را دوست‌ می‌دارند. در عین‌ حال‌ چون‌ معتقدند مسیح‌ تنها می‌تواند در «محلی‌ امن‌» نزدیک‌ اورشلیم‌ فرود بیاید، فرقه‌ سرزمین‌ را به‌وجود آورده‌اند. بنابراین‌ حمایت‌ کامل‌ و تردیدناپذیری‌ را به‌ اسراییل‌ ارزانی‌ می‌دارند.
تریبونهای‌ بی‌شماری‌ در آمریکا به‌ گرمی‌ پذیرای‌ افرادی‌ چون‌ گلدفوت‌ و سلومون‌ هستند. محلی‌ که‌ مسیحیان‌ صهیونیست‌ سخاوتمندانه‌ انبوه‌ هدایای‌ مالی‌، حلقه‌های‌ ازدواج‌ و جواهرات‌ خود را برای‌ تأمین‌ منابع‌ مالی‌ نابودسازی‌ مسجد، می‌بخشند. آنها پیامدهای‌ احتمالی‌ ناشی‌ از تخریب‌ مسجد را درنظر می‌گیرند؛ پیامدهایی‌ چون‌ جنگهای‌ متعدد که‌ شاید به‌ «آرماگدون‌» ختم‌ شود. اما باز با کمال‌ میل‌ آن‌ را خواستارند. آنها از آرماگدون‌ واهمه‌ای‌ ندارند. «مسیحیان‌ از نو متولد شده‌» (مسیحیان‌ صهیونیست‌) معتقدند در آن‌ زمان‌ از هر رنج‌ و سختی‌ در امان‌ خواهند بود. چون‌ در آن‌ برهه‌ زمانی‌ به‌ آسمان‌ صعود خواهند کرد و از بالا به‌ نظاره‌ کشتارهای‌ فجیع‌ زمین‌ خواهند نشست‌. «جری‌ فالول‌»، گرداننده‌ موعظه‌های‌ تلویزیونی‌ فریاد می‌کشد: «من‌ نگران‌ نیستم‌. می‌دانید چرا؟ چون‌ اینجا نخواهم‌ بود!».
این‌ طرز تفکر «تقدیرگرایانه‌» ـ که‌ کمتر از دویست‌ سال‌ از عمر آن‌ می‌گذرد ـ به‌ مجامع‌ بزرگ‌ مذهبی‌ و کلیساهای‌ مهم‌ و همچنین‌ 16 میلیون‌ عضو مجمع‌ تعمیدشدگان‌ و کلیساهای‌ بی‌شمار انجیلی‌ رسوخ‌ کرده‌ است‌. تخمین‌ زده‌ می‌شود که‌ از هر ده‌ آمریکایی‌ حداقل‌ یک‌ نفر هوادار این‌ جنبش‌ است‌.
اما در حالی‌ که‌ مسجدالاقصی‌ در محاصره‌ نزاع‌جویان‌ و جنگ‌طلبان‌ قرار گرفته‌، توطئه‌ خاموشی‌ در ایالات‌ متحده‌ و اسراییل‌ حکومت‌ دارد. تا کنون‌ هیچ‌ مقام‌ سیاسی‌ ـ یا مذهبی‌ ـ در ایالات‌ متحده‌ یا اسراییل‌ درباره‌ این‌ موضوع‌ سخنی‌ به‌ میان‌ نیاورده‌ است‌. خاخامهای‌ یهود، دست‌ کم‌ اگر خود بر سر این‌ موضوع‌ مساعدت‌ نکنند و برنامه‌ریزی‌ حملات‌ را برعهده‌ نداشته‌ باشند، سکوت‌ اختیار کرده‌اند. رهبران‌ تمامی‌ کلیساهای‌ بزرگ‌ ایالات‌ متحده‌ ـ نواهایی‌ که‌ در سرتاسر سرزمین‌ مقدس‌ به‌ گوش‌ می‌رسند ـ اگر چه‌ ممکن‌ است‌ خود برای‌ نابودی‌ مسجد پول‌ جمع‌آوری‌ نکنند، اما در ارتباط‌ با این‌ توطئه‌ خاموشی‌ گزیده‌اند.
یک‌ مسیحی‌ به‌ من‌ گفت‌: «من‌ علاقه‌ای‌ به‌ این‌ موضوع‌ ندارم‌ ـ تخریب‌ مسجد ـ اما اگر چنین‌ اتفاقی‌ روی‌ دهد، به‌ این‌ معنی‌ نیست‌ که‌ از آن‌ حمایت‌ نمی‌کنم‌».

 

حملات‌ به‌ مسجد
منحصراً دو گروه‌ به‌ تخریب‌ مقدس‌ترین‌ زیارتگاه‌ مسلمانان‌ اختصاص‌ دارند: اتحاد ستیزه‌گرایانه‌ مؤمنان‌ یا گروه‌ «گاش‌ امیونیم‌» 4 که‌ توسط‌ خاخامهایی‌ چون‌ «موشه‌ لوینگر» هدایت‌ می‌شود؛ و مؤسسه‌ مذهبی‌ «آترت‌» 5 با ترکیبی‌ از شاگردان‌ جنگ‌طلب‌ یهودی‌ و خاخامهای‌ آنها.
مسیحیان‌ جنگ‌طلب‌ بنیادگرا و یهودیان‌ ثروتمند آمریکا که‌ نابودی‌ مسجد را نیز خواهانند به‌ این‌ دو سازمان‌ اسراییلی‌ کمک‌ مالی‌ می‌کنند و آنها را از حمایت‌ خود بهره‌مند می‌سازند.
از آغاز سال‌ 1967، زمانی‌ که‌ نظامیان‌ اسراییلی‌ شرق‌ اورشلیم‌ را از اعراب‌ ربودند، یهودیان‌ تروریست‌ در قالب‌ بیش‌ از صد موقعیت‌ تهاجماتی‌، به‌ مسجد مسلمین‌ حمله‌ کرده‌اند. در اینجا تعدادی‌ از این‌ یورشها را نام‌ می‌برم‌:
آگوست‌ 1967: روحانی‌ اصلی‌ نیروهای‌ مسلح‌، «اشلوموگورن‌» 6 ـ که‌ بعدها خاخام‌ اصلی‌ اسراییل‌ شد ـ فرماندهی‌ پنجاه‌ افراطی‌ مسلح‌ را در حمله‌ به‌ حرم‌ شریف‌ به‌عهده‌ می‌گیرد. گورن‌ در حین‌ ورود به‌ خاک‌ مسلمین‌ که‌ یهودیان‌ آن‌ را «کوه‌ معبد» می‌نامند گفت‌: «این‌ فرمان‌ حمله‌ مقدس‌ است‌.» «اتی‌ رونل‌» در نشریه‌ای‌ اسراییلی‌ گزارش‌ می‌دهد: «بسیاری‌ از خاخامها به‌علاوه‌ اعضای‌ مجمع‌ خاخامهای‌ اصلی‌ یهودی‌ از حق‌ سلطه‌ یهود بر مسجد پشتیبانی‌ می‌کنند».
۲۱ آگوست‌ 1969: آتش‌سوزی‌ مسجدالاقصی‌ توسط‌ افراطیان‌ یهودی‌ که‌ باعث‌ نابودی‌ منبری‌ بسیار ارزشمند از چوب‌ و عاج‌ ـ که‌ صلاح‌الدین‌ فرمانده‌ مسلمان‌ از آلپو آن‌ را فرستاده‌ بود ـ گردید. این‌ حریق‌ عمدی‌، شورای‌ امنیت‌ سازمان‌ ملل‌ را به‌ فعالیت‌ واداشت‌ تا شکست‌ اسراییل‌ را در جلوگیری‌ از حملات‌ تروریستی‌ به‌ زیارتگاه‌ مسلمانان‌ محکوم‌ کند. چهارماه‌ بعد (۱۹ دسامبر ۱۹۶۹) گروهی‌ از جنگ‌طلبان‌ یهودی‌ با ادعای‌ عملی‌ سازی‌ دعاهای‌ خود درباره‌ بازسازی‌ معبد به‌ این‌ حرم‌ شریف‌ یورش‌ می‌برند.
۳ مارس‌ 1971: گرشون‌ سلومون‌ هدایت‌ گروه‌ «پیروان‌ با ایمان‌ معبد» را به‌ دست‌ می‌گیرد. آنها بعد از درگیری‌ با پاسداران‌ فلسطینی‌ بیرون‌ رانده‌ می‌شوند. سه‌ سال‌ بعد (سوم‌ مارس‌ 1974) سلومون‌ دوباره‌ به‌ مسجد حمله‌ور می‌شود. او بار دیگر در ۱۴ جولای‌ 1978 رهبری‌ یهودیان‌ جنگ‌طلب‌ را به‌ دست‌ می‌گیرد. در این‌ مرحله‌ فلسطینیان‌ اعتراض‌ می‌کنند و سربازان‌ اسراییلی‌ با پرتاب‌ گاز اشک‌آور به‌ سرکوبی‌ آشوب‌ می‌پردازند.
۱۰ آگوست‌ 1980: سیصد متعصب‌ یهودی‌ پیرو «گاش‌ امونیم‌» با سلاحهای‌ سنگین‌ بر پلیس‌ فلسطین‌ غلبه‌ می‌کنند و به‌ منطقه‌ یورش‌ می‌برند. اما بعد متفرق‌ می‌گردند. یک‌ ماه‌ بعد (۱۵ سپتامبر ۱۹۸۰) این‌ گروه‌ با همدستی‌ استنلی‌ گلدفوت‌ و گروه‌ مؤمنان‌ معبد دوباره‌ وارد مناطق‌ مسجد می‌شوند و بعد از نزاع‌ و کشمکش‌ با پلیس‌ بیرون‌ رانده‌ می‌گردند.
۱۱ آوریل‌ 1982: «آلن‌ گودمن‌»، تبعه‌ اسراییلی‌ با پاسپورت‌ آمریکایی‌، با تفنگ‌ ام‌.16 به‌ مسجدالاقصی‌ حمله‌ می‌کند و نمازگزاران‌ را هدف‌ قرار می‌دهد و دو فلسطینی‌ را کشته‌ و دیگران‌ را زخمی‌ می‌گرداند. در نوامبر ۱۹۹۷، دولت‌ اسراییل‌ گودمن‌ را آزاد ساخت‌. گودمن‌ نیز بدون‌ هیچگونه‌ اظهار تأسفی‌ اعلام‌ کرد:
«من‌ مأموریتم‌ را انجام‌ دادم‌.»
۲۵ جولای‌ 1982: «یوئل‌ لرنر» 7، عضو جنبش‌ «کچ‌» 8 با هدف‌ آتش‌افروزی‌ و تخریب‌ قبه‌الصخره‌ به‌ این‌ منطقه‌ حمله‌ کرد.
۱۰ مارس‌ 1983: افراطیان‌ مسلح‌ «گاش‌ اموینم‌» در تلاش‌ برای‌ غلبه‌ بر نگهبانان‌ امنیتی‌ مسجد از دیوارهای‌ آن‌ بالا رفته‌ و مسجد را تصرف‌ می‌کنند. آنها مقادیر زیادی‌ مواد منفجره‌، مسلسل‌ و هفت‌تیر در اختیار داشتند. بیست‌ و نه‌ نفر مسؤولیت‌ این‌ عملیات‌ را پذیرفتند.
۲۱ سپتامبر ۱۹۸۳: دادگاه‌ اسراییل‌ 29 یهودی‌ تروریست‌ را ـ که‌ شش‌ ماه‌ قبل‌ به‌ مسجد حمله‌ کرده‌ بودند ـ تبرئه‌ کرد.
۲۷ ژانویه‌ 1984: در یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ توطئه‌های‌ صورت‌ گرفته‌ برای‌ آتش‌سوزی‌ و نابودی‌ مسجد، تروریستهای‌ یهودی‌، مجهز به‌ 114 کیلوگرم‌ مواد منفجره‌ شامل‌ چندین‌ نارنجک‌، جعبه‌ دینامیت‌ و ۱۲ خمپاره‌ تلاش‌ می‌کنند تا مسجد را به‌ آتش‌ بکشند و نابود سازند. آنها تحت‌ رهبری‌ خاخام‌ «موشه‌ لوینگر»، از یهودیان‌ رادیکال‌ بودند.
۱۹۹۴: دولت‌ اسراییل‌، «دیویدسون‌»، نماینده‌ مجلس‌ اسراییل‌ را ـ که‌ دارای‌ بالاترین‌ مقام‌ در مؤسسه‌ مذهبی‌ آترت‌ می‌باشد ـ به‌ عنوان‌ مشاور شهرداری‌ در زمینه‌ اموال‌ فلسطینیان‌ انتخاب‌ می‌کند. این‌ امر نشان‌ دهنده‌ رابطه‌ تنگاتنگ‌ دولت‌ اسراییل‌ با سازمانی‌ است‌ هدف‌ اصلی‌ آن‌ نابودی‌ مسجد می‌باشد.
سپتامبر ۱۹۹۶: مؤسسه‌ آترت‌، از طریق‌ دلارهای‌ یهودیان‌ ثروتمند آمریکا، مانند میلیونر اهل‌ میامی‌، «ایروینگ‌ موسکوتیز» تونلی‌ را که‌ در طی‌ عملیاتهای‌ شبانه‌ به‌طور مخفی‌ احداث‌ شده‌ و کل‌ مجموعه‌ الاقصی‌ را دربر می‌گیرد گشود. این‌ تونل‌ جدال‌ برانگیز، شعله‌ نبرد سختی‌ را برافروخت‌ که‌ منجر به‌ مرگ‌ 60 فلسطینی‌ و ۱۵ سرباز اسراییلی‌ گردید. نخست‌وزیر وقت‌ اسراییل‌، بنیامین‌ نتانیاهو و رهبران‌ مسیحیان‌ بنیادگرا، مفتخرانه‌ از این‌ تونل‌ بازدید کردند.
۱۸ اکتبر ۱۹۹۸: گرشون‌ سلومون‌ با همراهانش‌ در حالی‌ که‌ پرچمهای‌ اسراییل‌ را تکان‌ می‌دهند و در شیپور می‌دمند به‌ مناطق‌ نواحی‌ مسجد می‌رود. سلومون‌ گفت‌: «زمان‌ بازسازی‌ معبد یهود فرا رسیده‌ است‌». وی‌ برای‌ تأکید بر این‌ گفته‌ کامیونی‌ حامل‌ 4 تن‌ سنگ‌ مرمر را برای‌ ساخت‌ معبد جدید پارک‌ کرده‌ بود.

پی‌نوشتها:
۱. Gershol Solomon.
۲ . Bobby Brown.
۳ . Stanley Goldfoot.
۴ .:Gush Emunim جنبشی‌ یهودی‌ که‌ حامی‌ اسکان‌ یهودیان‌ در یهودیه‌ و سامریه‌ است‌.
۵. Ateret Cohanim.
۶ . Shlomo Goren.
۷ . Yoel Lemer.
۸ .Kach Movement، جنبش‌ افراطی‌ جناح‌ راست‌ که‌ توسط‌ خاخام‌ «مایرکهین‌» پی‌ریزی‌ شد و به‌صورت‌ غیر قانونی‌ از سوی‌ پارلمان‌ اسراییل‌ مورد حمایت‌ قرار گرفت‌ و به‌ اجرای‌ سیاستهای‌ افراطی‌گرایانه‌ پرداخت‌.

 

 

موعود شماره ۵۰

Check Also

پروتستانتیزم ، روشنگری و میستی‌سیزم عبرانی

شاید عنوان این نوشته در برخورد اول بسیار تعجب‌برانگیز باشد. همچنین ممکن است این سؤال مطرح شود که قرار گرفتن واژه «میستی‌سیزم (نهان‌گرائی) ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *