بسم الله الرحمن الرحیم
وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین
السلام علی المهدی وعلی آبائه
لطفاً مختصری از زندگی و سوابق علمی و فرهنگی خود را برای خوانندگان موعود بیان فرمایید.
در سال ۱۳۳۴ شمسی در کربلا متولد و از ده سالگی به سلک اهل علم و طلبگی وارد شدم. در کربلا خدمت استادان بزرگی که مقدمات و سطوح را تدریس میکردند مثل مرحوم شیخ جعفر رشتی و داییام مرحوم آسید محمد رضا حایری طبسی تلمذ کردم و بعد در حدود سال ۴۹، ۵۰ شمسی درآن زمان که ایرانیها را از عراق بیرون میکردند همراه مرحوم والد به ایران آمدیم و در قزوین ساکن شدیم. در قزوین هم خدمت اساتید بزرگی مثل مرحوم آیت الله صامت، مرحوم آیت الله شریعتمداری و مرحوم آیت الله سید عباس ابوترابی و حضرت آیت الله مظفری، که الآن در قید حیاتند، و بعضی بزرگان دیگر دروس حوزوی را ادامه دادم. بعد برای ادامه تحصیلات و شرکت در درس خارج به قم آمدم و در درس اساتید و علمای بزرگی مثل مرحوم آیت الله شیخ مرتضی حائری و مرحوم آیت الله سید محمد روحانی تلمذ کردم و الآن هم در خدمت آیت الله سید محمد علی ابطحی تحصیلات خودم را ادامه میدهم. در خلال این مدت به منبر و نوشتن هم اشتغال داشتهام.
فعالیتهای خود را در حوزه فرهنگ مهدوی از کی شروع کردید؟
نوشتن درباره ایشان را از حدود سال ۵۹ شروع کردم. یک شب چهارشنبهای به مسجد جمکران مشرف شده بودم. آنجا یک مرتبه به نظرم رسید که کتاب مکیالالمکارم به فارسی ترجمه نشده و خوب است که مردمان فارسی زبان از این کتاب استفاده کنند و بیشتر به وظایفشان راجع به امام زمان(ع) توجه داشته باشند؛ مخصوصاً دعا برای تعجیل در فرج حضرت. در اینباره با بعضی از دوستان که در آنجا بودند مطرح کردم معلوم شد که آقای حاج مهدی جعفریان، که از اعضاء هیأت امنای مسجد جمکران بودند، دنبال کسی میگردند که این کتاب را ترجمه کند، من عرض کردم که بنده حاضرم منتهی باید کسی کار را پیگیری کند تا به انجام آن تشویق بشوم و سرعت عمل پیدا کنم لذا قرار براین شد که بنده هفته به هفته مقداری از آن را ترجمه کنم و تحویل بدهم تا ایشان اقدام به چاپ کنند. این کار انجام شد تا بحمدالله جلد اول کتاب «مکیالالمکارم» در مدت یک سال، ترجمه شد. جلد دوم هم یک سال طول کشید که چون کار به تدریج انجام میشد مستمر نبود و در سال ۶۲ یا ۶۳ از چاپ خارج شد و بحمدالله این کتاب تا به حال چندبار تجدید چاپ شده و مورد استقبال قرار گرفته است. کتاب دیگری بعد از آن راجع به حضرت ترجمه کردم کتاب مرحوم علامه سید هاشم بحرانی به نام «سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن» است که اسم عربی آن المحجه فی ما نزل فی القائم الحجه میباشد و منتشر شده است.
چه عواملی را در ورود به چنین حیطهای مؤثر میدانید؟
عامل مقدماتیاش همان اشتیاق به ظهور حضرت و توجه دادن دیگران به این امر است که باید متوجه به امام زمان، ارواحنا له الفداء، بشوند و بدانند که تنها راه نجاتشان ظهور حضرت بقیه الله (ع) و برپایی حکومت آن حضرت، طبق بشارتهایی که در همه کتابهای آسمانی داده شده است میباشد چراکه در کلمات اولیاء حق و انبیا و ائمه(ع) تأکید شده است تنها راه نجات مردم به دست امام (ع) است. روزی که دنیا پر از عدل وداد بشود روز ظهور آن حضرت است: یملأ الله الارض به قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً پس من طلبه باید در این مسیر قدم بزرگی بردارم سعی کنم تمام زندگی ام را در مسیر امام (ع) قرار بدهم و در صدد جلب توجه مردم به ایشان باشم. لذا در منبرها از سالها قبل ازترجمه این کتاب مقید بودهام که حتماً ابتدا و انتهای منبر به نام آن حضرت باشد و برای تعجیل در فرجشان زیاد دعا بکنم و غیر از اینکه در خلال مباحث هم مطالب زیادی راجع به امام زمان در منبرها برای مردم عرض کنم. همان اشتیاق قبلی سبب شد که کار نوشتن را هم دنبال کنم. دیدم توان نویسندگی هم دارم و بعضی کتابهای دیگر را در صدد هستم که بنویسم یا ترجمه کنم چه بهتر که کتابی راجع به حضرت بنویسم یا ترجمه کنم. کار را دنبال کردم.
آیا در مورد حضرت فعالیتهای دیگری هم داشتهاید؟
به همین ترتیب که عرض کردم برای توجیه جوانان در منبر و غیر منبر در گفتگوها و مذاکرات شفاهی و راهنماییهایی که از بنده خواستهاند تذکراتی داشتهام و نویسندگی و توسلات شخصی هم تبعاً به حضرت هست.
برای آینده چه برنامه هایی دارید؟
کارهایی دارم که آرزو دارم قبل از مردنم سروسامانی پیداکند و منتشر بشود. از کارها که اشتیاق زیادی هم برای آن دارم، یکی شرحی است بر زیارت آل یاسین که مواد خام این کار الآن آماده است ولی تنظیم و ترتیب و پاکنویس کردن آن مانده است که باید از صورت یادداشت برداریها بیرون آمده و به صورت مکتوب و نوشته دربیاید و آرزویم هست که این کتاب را به طبع برسانم. یکی دیگر هم کتابی است با نام «منشور سعادت» که شرحی است بر دعای امام زمان(عج): اللّهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه که درباره آن هم یادداشتهایی دارم و امیدوارم خداوند به بنده توفیقی عنایت کند که اینها را هم انجام دهم .
تا به حال شاهد چه برکاتی از ناحیه معصومین در این مسیر بودهاید؟
برکات که در این کار بسیار است و عنایات امام زمان، ارواحنا له الفداء، نسبت به هر کسی که درباره امام زمان(ع) قدمی بردارد به موجب «هل جزاء الاحسان إلا الاحسان» که البته من کارهایم را خدمت محسوب نمیکنم و کاری هم نکردهام ولی، همین که در این مسیر قرار میگیرم عنایت حضرت را حس میکنم که شامل حالم هست و وضع روحی، فکری من وزبان گفتاری و نوشتاری من حال و هوای دیگری پیدا میکند و عنایتهای حضرت شامل حال بنده میشود. چیزهای دیگری هم بوده که از گفتن اینها معذورم. بعضی از موارد الطاف خاص حضرت شامل حال بنده بوده و حضرت در موارد حساسی عنایت فرمودهاند.
چرا برخی از طرح این مسائل در جامعه میترسند؟
هر ترس یک سلسله عواملی دارد. یکی از مهمترین عوامل آن جهل و نادانی است. کودکان یا افراد ضعیف الفکر معمولاً از تاریکی و تنهایی میترسند. برخی از آنها را دیدهام که حتی در سنین بالا هم اگر یک شب بخواهند تنها در منزلی باشند کاملاً وحشت میکنند. آقایی میگفت اگر من در خانه تنها باشم شب تا صبح خوابم نمیبرد. این ترس از روی جهل و وهم وخیال است نسبت به امام زمان، ارواحنا له الفداء، هم یکی از مهمترین عوامل این است که افرادی میترسند اسم حضرت برده بشود. همین جهل است؛ چون تصویر نادرستی از امام زمان، ارواحنا له الفداء، در ذهنشان ترسیم کردهاند و امام زمان(ع) را نمیشناسند لذا از طرح نام ویادحضرت میترسند مثل اینکه متأسفانه در اذهان افراد این مطلب هست که حضرت وقتی ظهور میکنند تمام برنامه و کارشان کشتن است و تصفیه. لذا اینها میترسند که نکند من یا کسان من هم جزو کسانی باشیم که به دست حضرت کشته میشوند. در صورتیکه برنامه امام زمان(ع) کشتن نیست بلکه برنامه مهمتر و اساس برنامههای ایشان چنانکه در شرح زیارت آل یاسین هم بنده این مطلب را مطرح کردهام توجیه، راهنمایی و ارشاد و در گشودن به روی مشتاقان است؛ لذا در سر لوحه کارهای امام زمان(ع) بعد از سلام کلی سلام علی آل یس میخوانیم السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته یعنی سر لوحه برنامههای امام زمان(ع) دعوت به خداست پس کسی که مردم را دعوت میکند شمشیر در مقابل آنها نشان نمیدهد باز در همین زیارت آل یس میخوانیم: و الغوث والرحمه الواسعه وعداً غیر مکذوب پناه مردم امام زمان(ع) است رحمت واسعه الهی امام زمان(ع) است که ما در مورد دو نفر از ائمه(ع) خصوص رحمت واسعه در روایات و زیارات مکرر داریم یکی آقا امام حسین(ع) و دیگری آقا امام زمان(ع) هستند که حضرت بقیه الله، سلام الله علیه، رحمت واسعه الهی هستند بنابراین ترس این افراد بی مورد است بر فرض که اینها در ذهنشان این باشد که امام زمان(ع) آنها را میکشد در صورتیکه چنین نیست و اگر کسی در مسیر امام زمان(ع) قرار بگیرد از کشتن خبری نیست و هر چه هست لطف و عنایت حضرت است، حافظ میگوید:
طالع اگر مدد کند دامنش آورم به کف
گر بکشد زهی طرب ور بکشد زهی شرف
که اگر هم بکشد او بکشد و اگر من مخل به وضع امام زمان(ع) هستم، اگر نباشم بهتر است تا جامعه رو به صلاح و درستی و انسانیت توجه داشته باشد و این همه مفاسدی که ما در اجتماع میبینیم ریشهکن بشود.
برای بحث کردن راجع به حضرت از کدام نقطه شروع میکنید؟
مطالب متنوعی است و معمولاً شرایط زمان و مستمعین را درنظر میگیرم تا آن مستمعین چه کسانی باشند. گاهی در پای منبرهای بنده نوعاً اهل علم و علما، فضلا و طلاب هستند طبعاً باید درچنین مجلسی مطالبی گفته شود که هم در خور استفاده علما و فضلا باشد و از برای آنها مطلب تازه و ممتازی باشد و هم جنبه وعظ و پند و اندرز نداشته باشد ولی اگر مجلسی از طبقات مختلف مردم تشکیل شده باشد بیشتر روی سخن با مردم به اعتبار توجیه آنهاست. نسبت به شرایط ظهور و آثار و برکات امام زمان(ع) و وظایف ما به خصوص در عصر غیبت ایشان که بیشتر تأکید روی همین چند مطلب است: یکی اینکه ما اذهان را از آن ترس و واهمهای که نسبت به ظهور امام زمان(ع) دارند خالی کنیم تا متوجه اصلاحات امام زمان(ع) و بنای جامعه دینی و انسانی کامل بشوند. بعد هم درباره وظایف شیعیان در زمان غیبت صحبت میکنم.
منبرها را هم معمولاً با دعای فرج شروع میکنم و با دعاهایی درباره حضرت و درباره کسانی که در مسیر حضرت باشند خاتمه میدهم و همچنین دعا برای مستمعین تا در مسیر امام زمان(ع) و از یاران و خدمتگذاران ایشان باشیم.
البته در مواقعی که تشخیص بدهم باید در اینجا کل منبر درباره حضرت باشد، مخصوصاً روزهای جمعه، مقیدم که این کار را بکنم و حتماً قسمتی از منبرها را درباره حضرت داشته باشم و احیاناً همه آن راجع به حضرت باشد طبعاً در آنجا منبر بر حسب اختلاف موارد مختلف خواهد بود که چه مطالبی عنوان بشود. معمولاً آیاتی از قرآن را که درباره حضرت است موضوع سخنانم قرار میدهم .
البته بسته به حالم گاهی ابیاتی را درابتدای منبر میخوانم برای دعای آخر منبر هم که معمولاً میگویند خدایا بیماران ما را شفا بده! بنده اینطور میگویم که به عنایت حضرتش بیماران ما را شفا بده! به لطف حضرتش قرضهای ما را ادا کن که در دعای ندبه به این نکته توجه دادهاند که و اجعل صلاتنا به مقبوله و ذنوبنا به مغفوره و دعائنا به مستجابا. همه این امور باید به دست امام زمان(ع) انجام بشود. اگر شفای بیمار یا ادای قرض را میخواهیم و یا فراهم شدن شرایط ازدواج را برای جوانان با نام حضرت و با عنایت حضرت توأم کنیم و توجه داشته باشیم که هر دعایی باید به امضای امام زمان برسد و این را بنده با لحن خود دعا به هم متصل و دعا میکنم.
به نظر شما کدامیک از مباحث راجع به حضرت جذابیت بیشتری دارد؟
چند مطلب است یکی مسئله علائم ظهور حضرت و مقدمات ظهور حضرت که مردم بیشتر مایلند بدانند که چه اتفاقاتی قرار است بیفتد. دیگر در خصوص حوادث و رویدادهای بعد از ظهور است که در زمان ظهور ایشان چه اموری در عالم واقع میشود؟ عنوان سومی که جذاب است وظایف مردم در عصر غیبت است و به طور کلی وظایف و مسئولیتها و چهارمین موضوعی که جذابیت دارد تشرفاتی است که برای مردان حق انجام شده و کسانی که خدمت آقا امام زمان، ارواحنا له الفداء، شرفیاب شدهاند و حضرت آنها را مورد عنایت قرار دادهاند؛ خواه از طبقه علما و خواه از مردم عادی، این هم مورد توجه مردم است و اشتیاق مردم بیشتر میشود که در این جهت قدم بردارند تا شاید یک روزی حضرت راببینند و مورد عنایت خاص ایشان قرار بگیرند. البته در حاشیه این تشرفات گاهی انسان برخی مطالب و رموز را بیان میکند و خوب است اگر در مجله هم این مطالب را طرح میکنید در کنار آن برخی مطالب دیگر هم گفته شود.
تأثیر مطرح کردن چنین مطالبی را چگونه میبینید؟
ما عقیدهمان این است که دین یک ضرورت است و توجه به امور دینی لازمه زندگی مردم است و تجلی این امر در قضیه امام زمان، ارواحناله الفداء، است که چکیده تمام مباحث دین در همین یک نقطه و نکته است که این دین روزی از روزها عالم را در اختیار خواهد گرفت و همه افراد اجتماع را تربیت خواهد کرد و اگر افرادی در گذشته بودند و در حال هستند که مردم را نسبت به دین دچار تردید میکنند با این مباحث به شبههافکنیهای واهی و سست آنان جواب داده میشود انگیزهها در اذهان مردم محکم میشود. طبعاً در زندگی شخصی افراد هم غیر از عنوان اجتماعی تأثیرات بسیار دارد؛ چرا که افرادی که متوجه امام زمان(ع) بشوند در زندگی شخصی خودشان برکاتی را احساس میکنند که آنها را به یک حال و هوای دیگری میکشاند که ازآن گرفتاریها و مشکلاتی که معمولاً برای آنها و برای هر کسی هست راهی برای نجات وخلاصی پیدا میکنند .
از چه راهی میتوان این مطالب را در جامعه و در میان افراد عملی کرد؟
ما با گفتار تنها نمیتوانیم در جامعه موج و تغییر ایجاد کنیم بلکه باید توأم با عمل و رفتار مناسب باشد یعنی چنانچه ما میگوییم وقتی امام زمان(ع) ظهور میکنند وضع اقتصادی مردم بهبود پیدا میکند میبایست این مطلب را از همین الان در حس و رفتار مردم نشان بدهیم. مثلاً با تأسیس صندوقهای قرض الحسنه و یا تقویت و تشویق قرضهای شخصی به طوری که اغنیا نسبت به فقرا این احساس را داشته باشند که حضرت علی(ع) فرمودند: وشارکوهم فی اموالکم که نه تنها کمک ناچیزی به فقرا بکنید بلکه آنها را شریک اموالتان بدانید یعنی فقرا واقعاً حقی در اموال اغنیا دارند. این را باید افراد فقیر در جامعه احساس بکنند و بفهمند که این مطلب حقیقت و واقعیت است ولی بسته به رفتار ماست که تعاطف و همکاریمان نسبت به دیگران چگونه باشد. و الاّ صرف اینکه ما حرف بزنیم و کتاب و مقاله بنویسیم و منبر برویم کفایت نمیکند و باید در امور اقتصادی، فرهنگی خانوادگی و جهات مختلفی که در جامعه مطرح است ما این مسئله را به طور عینی برای مردم واضح و نمایان کنیم کهتوجه به امام زمان(ع) چه موفقیتهایی برای انسان ایجاد میکند.
برای کسانی که میخواهند در این طریق قدم بگذارند چه توصیههایی دارید؟
ابتدا باید توسل زیاد به حضرت داشته باشند که توسل به حضرت بهترین وسیله است برای جلب عنایت ایشان و توسل باید به طور مستمر باشد نه اینکه انسان از توسل به حضرت خسته و ملول بشود همانطور که اشاره کردم در مرحله عمل هم باید رفتار طوری باشد که امام زمان(ع) او را بپسندند و بپذیرند و الاّ چنانکه رفتار و گفتار او با هم متفاوت باشند نه تنها موفق نخواهد شد که بدتر مایه سقوط شدیدتر او خواهد گشت ولو از نظر ظاهر هم رسم و نام و عنوانی از او ظاهر بشود و مثلاً یک امور دنیوی از برای او حاصل بشود ولی سقوط معنوی او حتمی خواهد بود؛ چون این کار در واقع نفاق است و نفاق بدتر از کفر است و باید انسان صددرصد پرهیز کند از اینکه مخصوصاً با حضرت از در دورویی و نفاق وارد بشود.
عملکرد مسئولان فرهنگی کشور را چگونه میبینید؟
در این جهت و این زمینه متأسفانه کاری انجام نشده است؛ یعنی این کارهایی که ما میبینیم در حد بسیار ضعیف و ناقصی است و یکی از جهاتش همان جهل و غفلتی است که در بعضی از سؤالات گذشته عرض کردم که نسبت به امام زمان(ع) وجود دارد بسیاری مقام و خصوصیات حضرت را نمیشناسند چه رسد به اینکه در این جهت قدم بردارند و چنانچه این جهل برطرف بشود و یا لااقل با برخی از افراد مشورت بشود طبعاً برنامهها درباره امام زمان(ع) میتواند خیلی زیادتر از این باشد و تشریح مسائل مربوط به حضرت در رسانههای عمومی و توجیه مردم نسبت به مسئله انتظار فرج مردم را از این حالت بی خبری بیرون میآورد.
اهتمام به امر امام زمان، ارواحنا له الفداء، باید به صورتی باشد که در تمام کارهای روزمره مردم وارد بشود یعنی وقتی که ما به منزل کسی وارد میشویم باید با یاد و نام حضرت مواجه بشویم. اگر اهل آن خانه اهل توجه به حضرت هستند اگر بر در مغازه شخص منتظر امام زمان(ع) میرویم با همین وضعیت روبرو بشویم؛ سوار ماشین میشویم باید با همین کیفیت مواجه شویم. متأسفانه جامعه ما این حالت را پیدا نکرده البته نه اینکه کل جامعه چرا که معلوم است خیلیها هستند که ضد امام زمان(ع) هستند ولی افرادی که خود را در مسیر امام زمان میدانند به این مرحله نرسیدهاند که تمام حرکات و سکنات ونشست و برخاست خود را با نام و یاد حضرت قرار دهند.
زلیخا از شدت علاقهای که به یوسف داشت هر چیزی را که میخواست اسم ببرد به نام یوسف اسم میبرد پس ما اگر مینشینیم باید به نام حضرت بنشینیم اگر برمیخیزیم به نام حضرت باشد قدم برمی داریم به یاد حضرت باشد نام حضرت را در اتاق منزلمان، در ماشینی که سوار میشویم، در محل کارمان و بالاتر از آن در ذهنمان قرار بدهیم. در دلمان قرار بدهیم و بر زبانمان جاری کنیم تا وجود ما عطر و بوی امام زمان(ع) را پیداکند و دیگران را که متوجه نیستند با این عطر و بو به سمت ایشان متوجه کنیم. تا اینکه آن مقام انتظار که فرمودند باید در نوع شیعیان حاصل شود تا ظهور نزدیک گردد در محدوده زندگی ما ایجاد شود. جلسات دعا برای تعجیل در فرج امام زمان(ع) باید بیشتر از الان در شهرهای مختلف ایران و غیر ایران و مجموعه عالم و همه دنیا برگزار شود همانطور که مجلسی برای عزاداری امام حسین(ع) منعقد میشود مجالسی برای دعای فرج امام زمان(ع) برگزار بشود و یا شعبهای از همان مجالس عزاداری به نام امام زمان(ع) باید باشد چرا که در خود زیارت عاشورا دو جا میبینیم ما را متوجه امام زمان(ع) و دعا برای تعجیل فرج و انتظار فرج
موعود شماره ۵۰