عید الله الاکبر!
غدیر در آثار اسلامی ما به «عید الله الاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهندۀ تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیّتش در مسئلۀ ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیّت احکام قرآن است و الّا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند؛ لیکن حاکمیّت چه در مرحلۀ قانونگذاری و چه در مرحلۀ اجرا در دست دیگران باشد، تحقّق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بیانصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا میکنند که شما امروز در «کوزوو»، دیروز در «بوسنی و هرزگوین»، دیروز و امروز در «فلسطین» و در جاهای دیگر شاهدش بودهاید و هستید ما هم در ایران مسلمان عریق۱ و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده میکردیم امّا چنانچه حکّام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایرۀ خانۀ خودشان یا حدّاکثر ارتباطات محلّهای چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود!
۱۶/۰۱/۱۳۷۸
باید طرح مسئله غدیر به جدایی مسلمانها بیانجامد
مرحوم آقای مطهّری(ره) مقالهای به نام «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد؛ ایشان در آن، این مسئله را تبیین میکند که طرح مسئله غدیر، چطور میتواند وسیلهای باشد، برای نزدیک کردن دلهای مسلمانها به همدیگر. مرحوم علّامه امینی هم عقیده شیعه را در «الغدیر» اثبات کرده است؛ امّا کتاب، بیان، لحن، سلیقه و شیوه برخورد او با مسئله، طوری است که همه مسلمانان را جذب میکند.
شما تقریظهایی را که مسلمانان «مصر»، «شام» و دیگر نقاط دنیا بر کتاب ایشان نوشتهاند، ببینید! ما باید توجّه داشته باشیم که نوع طرح مسئله، طوری نباشد که به جدایی مسلمانها بیانجامد؛ این خیلی مهم است. الآن جمعیّت انبوهی از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهوری اسلامی در ایران و هم شیعیان در هر نقطهای که هستند، مردم آبرومندی هستند و در «عراق»، «لبنان» و جاهای دیگر، مسلمانها به وجود اینها افتخار میکنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسئله را طوری طرح کنیم که همعقیدههای خودمان ناراحت نشوند؛ البتّه باید عقیده خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ امّا اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم. ۱۴/۰۹/۱۳۸۴
عید غدیر، سنّت ملّی ماست
عید غدیر هم سنّت ملّی ماست؛ چون ملّت ما دارای این عقیده و این محتوا و این هویّت در ذهن خودش هست. یکی از کارهای دشمنان این است که ملّتها را از هویّت خالی کنند. البتّه این قضیه، داستان مفصّلی است و با دو کلمه، نه میشود ابعادش را نشان داد و نه میشود خطرش را آنچنان که هست، گوشزد کرد. شما در محیط دانشجویی با این سیاست کلّی که شناخته و ناشناخته و پیدا و پنهان وجود دارد، باید مبارزه کنید و مبانی ارزشی را مبانیای که حقیقتاً تشکیلدهنده هویّت ملّت ایران است و میتواند آنها را پیش ببرد و صاحب همه چیز کند حفظ کنید.
۰۸/۰۲/۱۳۸۲
اوج مطلوب همه رسالتها
امیرالمؤمنین(ع) در مقابله با خطرها آنچنان شجاعانه عمل میکند که میگوید: «کسی نمیتوانست با فتنهای که من چشم آن را درآوردم منظور، فتنه خوارج است یا فتنه ناکثین درافتد.» آن معنویّت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکاری و عواطف رقیق انسانی در کنار صلابت و استحکام معنوی و روحی از طرف دیگر؛ همه اینها ناشی از عصمت است؛ چون خدای متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسی در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همه رسالتهاست. این معنای غدیر است. در غدیر، چنین کاری اتّفاق افتاد.
۱۲/۱۲/۱۳۸۰
بشریّت، حکومت پنج ساله امیرالمؤمنین(ع) را هرگز فراموش نخواهد کرد
امامت، یعنی همان اوج معنای مطلوب اداره جامعه در مقابل انواع و اقسام مدیریّتهای جامعه که از ضعفها، شهوات، نخوت و فزونطلبی انسانی سرچشمه میگیرد. اسلام، شیوه و نسخه امامت را به بشریّت ارائه میکند؛ یعنی اینکه یک انسان، هم دلش از فیض هدایت الهی سرشار و لبریز باشد، هم معارف دین را بشناسد و بفهمد یعنی راه را درست تشخیص دهد هم دارای قدرت عملکرد باشد که «یَا یَحْیَی خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّۀٍ»۲ هم جان و خواست و زندگی شخصی برایش حائز اهمّیت نباشد؛ امّا جان و زندگی و سعادت انسانها برای او همه چیز باشد؛ که امیرالمؤمنین(ع) در کمتر از پنج سال حکومت خود، این را در عمل نشان داد. شما میبینید که مدّت کوتاه کمتر از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین(ع)، به عنوان یک نمونه و الگو و چیزی که بشریّت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد، در طول قرنها همچنان میدرخشد و باقی مانده است. این نتیجه درس و معنا و تفسیر واقعه غدیر است.
۱۲/۱۲/۱۳۸۰
کتاب الغدیر
همین کتاب «الغدیر» هم به نظر من مهجور است. من به دوستانمان سفارش کردم الغدیر را که در آن صدها کتاب است یعنی ایشان درباره موضوعات مختلف، مطالبی دارد. گاهی صد صفحه، هشتاد صفحه درباره یک شخص، یک مطلب یا یک حدیث، مطلب دارد و یک نفر باید اینها را از اوّلِ الغدیر بخواند، تا به مطلب مورد نظر برسد و از آن استفاده کند. حالا کو آن آدمیکه حوصله کند، یازده جلد کتاب الغدیر را بخواند و اینگونه مطالب را بیرون بکشد؟! مورد بررسی دقیق قرار دهند و موضوعات مختلف را دانه دانه بیرون بکشند؛ هر کدامشان یک کتاب، یا یک جزوه است. الغدیر هم آن کاخ عظیمیکه مرحوم امینی ساخته به جای خود محفوظ؛ این کتابها هم دانه دانه بیاید و اقطار عالم را پر کند؛ یعنی الغدیر به صورت یک مجموعه، وجود داشته باشد، یک جا هم جزوه، جزوه وجود داشته باشد.
۱۰/۱۲/۱۳۷۸
مسئله غدیر، ورود نبیّ مکرّم(ص) در امر مدیریّت جامعه است
مسئله غدیر و تعیین امیرالمؤمنین(ع) به عنوان ولیّامر امّت اسلامی از سوی پیامبر مکرّم(ص) یک حادثه بسیار بزرگ و پرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبیّ مکرّم در امر مدیریّت جامعه است. معنای این حرکت که در روز هجدهم ذی حجّه
سال دهم هجرت اتّفاق افتاد، این است که اسلام به مسئله مدیریّت جامعه به چشم یک امر مهم نگاه میکند.
اینطور نیست که امر مدیریّت در نظام اسلامی و جامعه اسلامی، رها و بیاعتنا باشد. علّت هم این است که مدیریّت یک جامعه، جزو اثرگذارترین مسائل جامعه است. تعیین امیرالمؤمنین(ع) هم که مظهر تقوا، علم، شجاعت، فداکاری و عدل در میان صحابه پیغمبر(ص) است ابعاد این مدیریّت را روشن میکند. معلوم میشود آنچه از نظر اسلام درباره مدیریّت جامعه اهمّیت دارد، اینهاست. کسانی که امیرالمؤمنین(ع) را به جانشینی بلافصل هم قبول ندارند، در علم، زهد، تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکاری او برای حق و عدل تردید ندارند؛ این مورد اتّفاق همه مسلمانان و همه کسانی است که امیرالمؤمنین(ع) را میشناسند. این نشان میدهد که جامعه اسلامی از نظر اسلام و پیغمبر(ص) چه نوع مدیریّت و زمامداری و حکومتی را باید به عنوان هدف مطلوب دنبال کند.
۱۰/۱۱/۱۳۸۳
او، عادلترین شما در بین مردم است!
پیامبر(ص) در بیان صفات امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «اعدلکم فی الرّعیه؛ او عادلترین شما در بین مردم است.» هم عدالت درونی و معنوی و فردی امیرالمؤمنین(ع) مراد است و هم عدالت رفتاری و عدالت اجتماعی او. اینها چیزهایی است که در زبان به آسانی میشود، بیان کرد؛ امّا در تحقّق و تبلور در عمل است که انسان به عظمت این حقیقت و کسانی که تجسّم این حقیقت بودهاند، پی میبرد. عدالت به معنای واقعی کلمه در وجود امیرالمؤمنین(ع)، در رفتار او، در تقوای او و در توجّه او حضور دارد. در رفتار بیرونی او هم عدالت تجسّم پیدا میکند. امروز بعد از گذشت قرنها، اگر بخواهیم عدالت را تعریف کنیم و آن را در ضمن مثال و نمونه بیان کنیم، هیچ مثالی رساتر و گویاتر از رفتار امیرالمؤمنین(ع) نمیتوانیم پیدا کنیم. این است که نبیّاکرم(ص) او را به امر پروردگار و با نصب الهی به مردم معرفی و به مقام ولایت منصوب میکند. این یک حقیقت اسلامی است. این کجا و اینکه کسی معتقد باشد که هر ظالمیبا هر شیوه و رفتار بازیگرانهای توانست زمام قدرت را در دست بگیرد، مردم باید از او اطاعت کنند، کجا؟! این اسلام است یا آن؟! بنابراین مسئله غدیر با این مضمون والا متعلّق به همه مسلمانهاست، چون به معنای حاکمیّت عدل، حاکمیّت فضیلت و حاکمیّت ولایتالله است. اگر ما هم بخواهیم حقیقتاً از متمسّکان به ولایت امیرالمؤمنین(ع) باشیم، باید خودمان و محیط زندگیمان را به عدل نزدیک کنیم. بزرگترین نمونه این است که هرچه بتوانیم، استقرار عدل کنیم. چون دامنه عدالت نامحدود است. هرچه بتوانیم عدل را در جامعه بیشتر مستقر کنیم، شباهت ما به امیرالمؤمنین(ع) و تمسّک ما به ولایت آن بزرگوار بیشتر خواهد شد.
۰۱/۱۲/۱۳۸۱
غدیر و انقلاب اسلامی ایران
شاید اکثر آن کسانی هم که در ماجرای بیعت امیرالمؤمنین(ع) گرد آن بزرگوار را گرفتند و با او بیعت کردند و پای فشردند و فداکاری نمودند، واقعه غدیر و به طریق اولی ظهور اسلام و جنگهای امیرالمؤمنین(ع) را ندیده بودند؛ امّا اسلام و هدایت و نور آن فقط برای کسانی نیست که در آن وقت حضور داشتند؛ بلکه برای همه و برای همیشه است: «وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ»۳. انقلاب اسلامیشروع یک راه پرافتخار و سعادتبخش بود. همه کسانی که از بیعدالتی رنج بردهاند و تشنه عدالتند، این پدیده را به جان دوست دارند و برای آن تلاش میکنند. همه کسانی که سنگینی و فشار نظام دیکتاتوری و اختناق و زورگویی و قدرت فردی را احساس کرده یا درباره آن فکر کردهاند، از انقلاب اسلامی، از حرکت ملّت مسلمان و از مبارزه فراگیر این ملّت استقبال کردهاند و میکنند [و این امر] مخصوص امروز نیست، در آینده هم همینطور خواهد بود.
۱۹/۱۰/۱۳۸۱
پینوشتها:
۱. عریق: اصیل.
۲. سوره مریم (۱۹)، آیه ۱۲.
۳. سوره جمعه (۶۲)، آیه ۳.