به گزارش موعود به نقل از مقام معظم رهبری در سال ۱۳۶۶ زمانی که در کسوت ریاستجمهوری بودند، طی پیامیبه مراسم بزرگداشت پروفسور حسابی با عنوان «۶۰ سال فیزیک ایران» در توصیف شخصیت پروفسور حسابی عنوان کردند: «خدمتی که دکتر محمود حسابی به فرهنگ ایران نمودند کمتر از خدمتی نیست که ایشان به علم فیزیک کردند».
سیدمحمود حسابی در سال ۱۲۸۱ ه.ش از پدر و مادری تفرشی در تهران متولد شد. پایهگذاری علوم نوین و تاسیس دانشسرای عالی، دانشکدههای فنی و علوم دانشگاه تهران، نگارش دهها کتاب و جزوه و راهاندازی و پایهگذاری فیزیک و مهندسی نوین، ایشان را به پدر علم فیزیک و مهندسی نوین و به عبارتی اینشتین ایران معروف کرد. حدود ۷۰ سال خدمت علمی در گسترش علوم مختلف و نیز پایهگذاری مراکز آموزشی، پژوهشی، تخصصی، علمی و… از جمله اقدامات ارزشمند استاد به شمار میرود. این دانشمند بزرگ فیزیک سرانجام پس از سالها سال تلاش و ممارست در راه علم و دانش در ۱۲ شهریور ۱۳۷۱ در بیمارستان قلب ژنو بدرود حیات گفت. زندگینامه و جریان فعالیتهای این دانشمند بلندآوازه در ادامه از زبان فرزندش از نظرتان میگذرد.
” پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پروفسور حسابی همواره این نکته را عنوان میکردند که به دلیل وجود چهار ویژگی بارز در شخصیت امام خمینی (ره)، یعنی صبر، محبت، احترام و راستگویی، ایشان تا این اندازه در قلب مردم و به ویژه جوانان جای داشتند.”
دستاوردهای علمی
پروفسور حسابی در زمان حیات و در طول عمر پربار خویش دستاوردها و خدمات علمی و فرهنگی شایان توجهی ارائه کردند که در این جا به بخشی از آنها اشاره میکنیم. فعالیت در سه نسل کاری و آموزش هفت نسل استاد و دانشجو از خدمات ارزنده پروفسور حسابی به شمار میرود، ضمن آن که پروفسور در تاسیس بسیاری از مراکز علمی و پژوهشی نیز نقش داشت و پستهای مهم بسیاری را نیز بر عهده گرفت که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تاسیس مدرسه مهندسی وزارت راه درسال ۱۳۰۷، ساخت اولین رادیو در کشور در سال ۱۳۰۷، ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی در ایران (۱۳۱۰)، نصب و راهاندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران (۱۳۱۰)، تعیین ساعت ایران در سال ۱۳۱۱، تاسیس مرکز عدسی سازی دیدگانی-اپتیک کاربردی در دانشکده علوم دانشگاه تهران، تصدی ریاست اولین هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، تصدی وزارت فرهنگ در دولت دکتر مصدق در سال ۱۳۳۰، مخالفت با طرح قرارداد ننگین کنسرسیوم و کاپیتولاسیون در مجلس، پایهگذاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (۱۳۳۰)، پایهگذاری مرکز تحقیقات و راکتور اتمی دانشگاه تهران، تاسیس سازمان انرژی اتمی و عضویت در هیئت دائمیکمیته بینالمللی هستهای (۱۳۳۰)، تدوین قانون استاندارد و تاسیس موسسه استاندارد ایران (۱۳۳۳)، تاسیس اولین رصدخانه نوین در ایران، تشکیل و به عهده گرفتن ریاست کمیته پژوهشی فضایی ایران و تاسیس انجمن موسیقی ایران. پروفسور حسابی آثار تالیفی متعددی نیز از خود برجای گذاشته است.
اعتقادات مذهبی و باورهای دینی
اعتقادات مذهبی پروفسور حسابی، ریشههایی عمیق داشت. وی در دوران طفولیت حافظ قرآن کریم شد. استاد اعتقاد داشت که طبیعت تحت آهنگ موزون و عرفانی خود در حال نیایش است و همچنین تئوری “بینهایت بودن ذرات” را با وحدت وجود مرتبط میدانستند. ایشان فرزندان خود را از کودکی ملزم به فراگیری و انجام فرایض دینی میکردند؛ چنانکه در زمان اداره اولین بیمارستان خصوصی در ایران (بیمارستان گوهرشاد، سال ۱۳۱۲ه. ش) باوجود جو حاکم، کارکنان خانم ملزم به رعایت حجاب کامل بودند که این موضوع نشانگر پایبندی استاد به مبانی و اصول اعتقادی بود.
دیدار با اینشتین
استاد درباره نظریه “بینهایت بودن ذرات” با چندین دانشمند اروپایی مکاتبه و ملاقات میکند و همه آنان توصیه میکنند وی بهتر است به طور مستقیم با دفتر پروفسور اینشتین تماس بگیرد. پروفسور حسابی جریان این ملاقات را چنین نقل میکند: “وقتی برای اولین بار با بزرگترین دانشمند فیزیک جهان «آلبرت اینشتین» روبه رو شدم، ایشان را بیاندازه ساده، آرام و متواضع یافتم. نظریه خود را برایش توضیح دادم. بعد از این که نگاهی به برگههای محاسباتی من انداخت، گفت که یک ماه دیگر باهم ملاقات میکنیم. یک ماه بعد وقتی دوباره به ملاقات اینشتین رفتم، به من گفت: من به عنوان کسی که در فیزیک تجربهای دارم، می توانم به جرات بگویم نظریه شما در آیندهای نه چندان دور، علم فیزیک را متحول خواهد کرد اما باید روی نظریه خود بیشتر کار کنید. من به دستیارم خواهم گفت که همه امکانات لازم را در اختیار شما بگذارد. اولین روزی که کارم را در آزمایشگاه شروع کردم، متوجه شدم یک دسته چک سفید که تمام برگههای آن امضا شده بود، داخل یکی از کشوها جا مانده است. به سرعت آن را نزد رییس آزمایشگاه بردم و مسئله را توضیح دادم که او گفت: این دسته چک متعلق به شماست تا لوازم و تجهیزات تحقیقاتی مورد نیاز خود را بدون تشریفات اداری تهیه کنید. این امکان برای تمام پژوهشگران این آزمایشگاه فراهم شده است. گفتم اما با این روش امکان سوءاستفاده وجود دارد، او در پاسخ گفت: این اقدام درصد پیشرفتهای علمی را به حدی بالا میبرد که تاثیر خطاهای احتمالی همکاران در این مقوله بسیار ناچیز است.
پس از مدتها تحقیق، سرانجام نظریهام آماده شد و درخواست جلسه دفاعیه را به دانشگاه پرینستون فرستادم و روز دفاع مشخص شد. در این روز در بدو ورود به سالن، اینشتین مقابل من ایستاد و ابراز احترام کرد و به دنبال او دیگر استادان و دانشمندان هم برخاستند. سپس پای تخته رفتم و سعی کردم با عجله نظراتم را بگویم که پروفسور اینشتین من را صدا کرد و گفت: چرا این همه با عجله؟ گفتم: نمیخواهم وقت شما و استادان را بگیرم ولی ایشان با محبت گفتند: شما الان پروفسور حسابی هستید و من و دیگران دانشجوی شما؛ بنابراین وقت ما کاملا در اختیار شماست. آن جلسه دفاعیه یکی از شیرینترین و آموزندهترین لحظات زندگیام بود. من بزرگترین درس زندگیام را نیز آن جا آموختم که هرچه انسانی وجود ارزشمندتری دارد، به همان اندازه متواضعتر و مودبتر است.
دیدار با امام خمینی (ره)
پس از انقلاب، دکتر حسابی با امام خمینی (ره) دیداری داشتند که زمانی که امام(ره) به اتاقی که مدعوین نشسته بودند، وارد شدند ابتدا به سمت پروفسور حسابی آمدند و وی را دعوت به نشستن کردند و سپس فرمودند: شما هفت نسل خدمت ارزنده به این مرز و بوم داشتهاید و هفت نسل استاد و دانشجو برای کشور تربیت کردهاید. صلاح نیست که من پیش از شما بنشینم. این حرکت امام(ره) باید الگویی باشد برای همه مسئولان ما که با حمایت از نخبگان جامعه، زمینهای فراهم کنند که این قشر بدون هیچ دغدغهای در کشور فعالیت کند.
الگوی توسعه مدنظر پروفسور حسابی
استاد همیشه به شاگردانش میگفت: «زندگی یعنی پژوهش و فهمیدن چیزی جدید». پروفسور حسابی معتقد بود وقت را نباید تلف کرد و ما باید از همه فرصتها برای پیشرفت و توسعه کشور استفاده کنیم.
وی همچنین معتقد بود:« ایران جزیره هوش و ذکاوت است اگر کار کنیم، زحمت بکشیم، از سرمایه چیزی کم نداریم».
دکتر حسابی همواره یک جمله را تکرار میکردند مبنی بر این که ” جوانان ایرانی بر پایه چهار ویژگی که در امام خمینی (ره) می دیدند؛ یعنی «صبر،محبت، احترام و راستگویی» انقلاب کردند. بدیهی است که اگر میخواهیم این انقلاب را حفظ کنیم باید این چهار اصل از سوی همه مدیران ما رعایت شود.
پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات خود نیز به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش خویش نمیاندیشید و در حالی که روی تخت بیمارستان دانشگاه ژنو واپسین ساعات عمر خود را سپری میکرد، در کمال حیرت متخصصان و پزشکان بیمارستان، حتی یک لحظه مطالعه را کنار نگذاشت.